close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

زاگرس خسروی، عضو حزب کوموله: شکنجه فقط نفرت را بیشتر می کند

۱۳ بهمن ۱۳۹۵
آیدا قجر
خواندن در ۵ دقیقه
خسروی معتقد است در زمان شاه اگر شکنجه باعث اعتراف می‌شد و جلوی عملیاتی گرفته می‌شد یا به گروهی مبارز ضربه وارد می‌شد، گروهی دیگر فعالیت را شروع می‌کردند یا نیروهایی مصمم‌تر وارد گود فعالیت می‌شدند.
خسروی معتقد است در زمان شاه اگر شکنجه باعث اعتراف می‌شد و جلوی عملیاتی گرفته می‌شد یا به گروهی مبارز ضربه وارد می‌شد، گروهی دیگر فعالیت را شروع می‌کردند یا نیروهایی مصمم‌تر وارد گود فعالیت می‌شدند.

«دونالد ترامپ»، رییس‌جمهوری امریکا چند روز پیش در مصاحبه با شبکه خبری «ای‌بی‌سی» گفت برای امن نگه داشتن کشورش در مقابله با افراط‌ گرایی، به شیوه‌هایی از شکنجه مثل القای حس غرق شدن فکر می‌کند.

به گفته ترامپ، مقامات امنیتی به او گفته‌اند این شیوه از شکنجه حتما جواب می‌دهد. او تنها رییس جمهوری یا رهبری نیست که این گونه فکر می کند، بسیاری از زندانیان در نقاط مختلف جهان تجربه شکنجه را در زندان داشته اند؛ از جمله در ایرانِ زمان شاه و دوران جمهوری اسلامی. «زاگرس خسروی»، عضو کمیته رهبری حزب «کومله» کردستان پیش از انقلاب، زندان شاه را تجربه کرد و پس از آن به «پیش‎مرگه»‌ها پیوست و در کوهستان و جنگل از مقابل چشمان جمهوری اسلامی ناپدید شد. هرچند به روایت او، تمامی رفقایش دستگیر و اعدام شدند.

زاگرس از اوایل سال ۱۳۵۲ تا فروردین ۱۳۵۷ در زندان‌های «قصر»، «اوین»، «قزل قلعه» و «قزل حصار» محبوس بود و مورد شکنجه قرار می‌گرفت.

به روایت او، دوره زندان هر زندانی سیاسی با شکنجه شروع می‌شود که عادی‌ترین آن «شلاق» است: «در ادامه، دست‎بند قپانی و ضربه زدن پیش می‌آید. هرچه طی بازجویی احساس کنند اطلاعاتی هست که نمی‌توانند از زندانی خارج کنند، وحشیانه‌تر شکنجه می‌کنند. من از آن‌ها نبودم اما دست‏بند قپانی خوردم که تحمل‌ آن بسیار سخت است. دست چپ یکی از رفقایم به اسم "صارمی" که اهل همدان بود، با همین شکنجه کاملا فلج شد. همین‌طور هم در زندان ماند. نمی‌دانم چه بر سرش آمد.»

در مقابل شکنجه، مقاومت‌ها متفاوت است؛ گاه زندانی تا مرگ پیش می‌رود و گاه طاقتش را از دست می‌دهد. زاگرس خسروی اما معتقد است تاثیر شکنجه، ایجاد فاصله بیش تر میان حاکمیت و معترض یا منتقد جامعه است و نفرت به وجود می‌آید. هرچند به عقیده او، تا به حال شکنجه نتوانسته است موفق باشد: «حتی افرادی که نتوانستند مقاومت کنند، بعدها نفرت‌شان را نشان داده‌اند.»

خسروی زمانی در زندان بود که «جیمی کارتر» در امریکا روی کار آمده بود. کمی بعدتر، در سال ۱۳۵۶ شاه اجازه داد صلیب سرخ بین‌المللی با زندانیان ملاقات داشته باشد؛ اتفاقی که باعث شد ماموران کمی آرام‌تر با زندانیان رفتار کنند و از میزان و شدت و حدت شکنجه‌ها تا حدودی کاسته شود: «ما را به جاهایی بردند که بدون حضور نگهبانان، با ماموران صلیب سرخ دیدار داشته باشیم. چند پزشک هم حضور داشتند. یکی از آن‌ها که به یاد دارم سوئدی بود، با اکثر بچه‌ها مصاحبه کرد. بیش تر رفقا درباره شکنجه‌های‌ خود صحبت کردند. آن زمان شکنجه‌ها کم شد و یک سری امکانات رفاهی مثل کتاب، قلم و دفتر دوباره به زندان راه پیدا کرد.»

هرچند در آن زمان هم زندانی‌هایی بودند که با وجود اتمام دوره محکومیت‌شان، آزاد نشده بودند؛ مثل زاگرس خسروی: «روزی که حکم من تمام شد، مرا بردند تا آن را امضا کنم. وسایلم را هم تحویل دادند اما دو طبقه بالاتر بردند و دوباره وسایلم را گرفتند و همان‌جا حکم بازداشت مجدد نوشتند. دقیقا به یاد دارم که نوشته شده بود تصمیم به اتهام تبانی و اقدام علیه امنیت کشور. یعنی می‌ترسیدند ما برویم و علیه امنیت کشور اقدام کنیم! حکم را دوباره امضا کردم و یک ماه و نیم دیگر در زندان ماندم.»‌

در آن زمان، زندانیان برای آن‌هایی که دوران محکومیت‌شان تمام شده بود اما هم چنان در زندان نگه داشته می‌شدند، اصطلاحی داشتند به نام «ملی کش»: «یعنی حکم خود ما نبود و آن را برای مردم تحمل می‌کردیم.»

خسروی معتقد است در زمان شاه اگر شکنجه باعث اعتراف یا جلوگیری از عملیاتی و یا به گروهی مبارز ضربه وارد می‌کرد، گروهی دیگر فعالیت را شروع می‌کردند یا نیروهایی مصمم‌تر وارد گود می‌شدند:«حتی ممکن بود در زندان با ابعاد دیگری از مبارزه آشنا شوند و بعد از آزادی، دوباره فعال می‌شدند. به نظر من، در آن زمان شکنجه مردم را مرعوب نکرده بود.»

اما می گوید شکنجه و زندان در زمان جمهوری اسلامی قطعا وحشیانه‌تر بوده که توانسته است مردم را مرعوب کند: «در زمان شاه هرکسی مسوول خودش بود و به خانواده او کاری نداشتند. مگر موارد بسیار نادری که چهره‌های شناخته‌ شده‌ای مثل رهبری جریانات که ممکن بود پدر و مادرش را مدت کمی بازداشت کنند. ولی در جمهوری اسلامی، پدر و مادر من را از مهاباد به دامغان تبعید کردند، خواهرانم دستگیر شدند و به دوستانم که حتی فعالیت سیاسی نداشتند، صرفا به خاطر من ضربه زدند. خانواده ما را متلاشی کردند. در حالی که در زمان شاه کسی به حریم خصوصی خانواده‌ام کاری نداشت و همه سر جای خودشان بودند.»

شکنجه می‌تواند تاثیرات عمیقی برجای بگذارد و تا سال‌ها زندانی را اسیر خود نگه دارد: «بدون رودربایستی، هیچ‌کدام از افرادی که از زندان بیرون می‌آیند، تعادل روحی ندارند. اکثرا زودرنج هستند و سریع ناراحت می‌شوند. روابط فعلی و آتی آن‌ها از شکنجه‌هایی که دیده‌اند، تاثیر می‌پذیرد. بیش تر این زندانیان خیلی راحت عصبانی می‌شوند؛ مثلا خود من قبل از زندان چنین راحت عصبانی نمی‌شدم. البته دور شدن از آن محیط و گذشتن زمان می‌تواند تاثیرات را کم‌تر کند.»

خسروی باور دارد شکنجه به شکوفایی جامعه ضربه می‌زند و اگر شکنجه‌ای در کار نباشد، مردم آزادانه به دنبال حقوق خود خواهند بود: «شکنجه و اعدام ابزارهای بسیار تاثیرگذار سرکوب و خفقان هستند. منظره اعدام، سقوط کرامت بشری است اما مردم به تماشای اعدام می‌روند و جرات نمی‌کنند "نه" بگویند. اگر رعب و وحشت در میان نباشد، انسان‌ها راحت‌تر به این کرامت می‌رسند. شکنجه اما ابزاری شده است برای جلوگیری از آزادی و صلح بین انسان‌ها.»

از زاگرس خسروی پرسیدیم جدا از شکنجه سیستماتیک حکومتی، نظرش درباره شکنجه میان گروه‌های مخالف چیست؟ کم نبوده اند اخباری که در سال های گذشته منتشر شده اند و روایت می کردند که اگر ماموران حکومت ایران به دست گروه های مخالف می افتادند، سرنوشتی بهتر از شکنجه و مرگ نداشتند. خسروی گفت: «من تنها از حزب کومله اطلاع کامل دارم. برای نمونه، ما در شرایط بد اقتصادی بودیم و به پیش‎مرگه‌ها غذا نمی‌رسید اما سهم غذای‌مان را با آن‌ها تقسیم می‌کردیم. یک‌بار در جنگل بدی بودیم و حفاظت از پاسداران اسیر سخت بود. آن‌ها مذهبی بودند، نماز می‌خواندند و روزه می‌گرفتند ولی من اعتقادی ندارم اما شب‌های رمضان نگهبان بیش تری بگذاریم که نمازشان را بخوانند و برای‌شان تسهیلاتی فراهم می‌کردیم. این از افتخارات ما است. بنویسید من وجدانا حاضرم در همه دادگاه بین‌المللی شرکت کنم و برعهده بگیرم که ما حتی یک مورد شکنجه و بی‌احترامی به اسیر، زندانی و پاسدار نداشتیم.»

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان‌وایر

فوت زندانی بیمار بر اثر بی توجهی مسئولان زندان سراوان

۱۳ بهمن ۱۳۹۵
خواندن در ۱ دقیقه
فوت زندانی بیمار بر اثر بی توجهی مسئولان زندان سراوان