«حاج ابراهیم» از قدیمی های بازار کویتی ها است. خودش پشت دخل نیست اما به امور مغازه سرکشی می کند. او وارد کننده کتانی و کفش های ورزشی است. حاج ابراهیم اخیرا در یکی از روزنامه های کثیرالانتشار آگهی استخدام داده و نوشته نیازمند دو بازاریاب و یک آبدارچی است؛ آن هم فقط از بیکارشدگان پلاسکو.
او می گوید خدا کند توجه مردم و دولت به کسبه بیچاره پلاسکو که شب سال نو کمرشان شکسته است، برنگردد و محدود به همین روزهای بحران نباشد: «از روزی که این فاجعه رخ داده،من هم مثل هر انسان دیگری نگران کسبه آن جا هستم که کمرشان شکسته است.»
حاج ابراهیم تاکید می کند من و شما نمی توانیم درک کنیم میزان فاجعه چه قدر بوده است. به شماره نمی آید. خیال کنید 600 واحد تولیدی، چندهزار انسان بیکار شده، آن هم در شب عید، میلیون میلیون چک برگشتی، خانواده هایی که منتظر نان هستند، دخترهایی که شب عید می خواسته اند بروند خانه بخت، جنس هایی که انبار شده اند با هزار امید و حالا خاکستر شده اند و از همه مهم تر، عزیزانی که از دست رفته اند و جای خالیشان قابل جبران نیست: «فقط خدا می تواند کمر شکسته پلاسکویی ها را راست کند.»
او قصد استخدام آبدارچی نداشته و تمام این سال ها خودش و یا فروشنده مغازه اش کار آبدارچی را انجام می داده اند: «برو بیای زیادی نداشتیم. مشتری هم که چای خور نیست. خودم و یا فروشنده مغازه رتق و فتق می کردیم اما با بروز این پیشآمد می خواهم حداقل به اندازه وسعم زیر دست و بال یک کارگر آسیب دیده را بگیرم.»
کسبه بازار «کویتی ها» می گویند رقمی بالاتر از چهار هزار کارگر در ساختمان مجاور کار می کرده اند. حالا غم همۀ چهار راه استانبول را گرفته است. صبح که می آیند آن حوالی، غم عجیبی به جانشان می افتد: «به دوستانم گفتم شاید باید یک صندوق راه بیاندازیم و برای کارگران بیکار شده مقداری وجه مالی جمع کنیم. انتظار می رود کسبه در این امر خیر همراهی کنند.»
اما فقط کسبه بازار کویتی ها نگران همکاران خود و کارگران همسایه نیستند؛ در طول چند روزی که گذشته، آگهی های استخدام و دعوت به همکاری زیادی در رسانه های مجازی و بخش نیازمندی های روزنامه های پایتخت منتشر می شود که بر صدر آن ها نوشته شده است: «استخدام فقط جهت کارکنان محترم ساختمان پلاسکو.»
آگهی دهندگان، صاحبان تولیدی پوشاک یا مزون های فعال در تهران هستند و متقاضی همکاری با کارگر تولیدی، آشپز، پیک موتوری، دوزنده، بازاریاب، حسابدار، نگهبان و کارمند اداری.
خبرگزاری «تسنیم» بدون اشاره به نام بزرگ ترین فروشگاه اینترنتی کشور، از قول مسوولان آن نوشت: «ما مرکز فروش گسترده و توان مناسبی برای عرضه و فروش کالا داریم. اعلام آمادگی کرده ایم اقلام تولید شده توسط آسیب دیدگان ساختمان پلاسکو را بدون دریافت هرگونه سودی به فروش برسانیم.»
بر اساس همین خبر، عوامل این فروشگاه در روزهای نخست فاجعه، مابین نیروهای امدادی و عملیاتی حاضر شده در منطقه به توزیع ماسک پرداخته بودند.
کسبه محل همچنین از حضور دانش آموزان مدارس می گویند که شاخه گل به دست و با پلاکارهایی با عناوین «خدا قوت قهرمان» یا «خدا قوت ناجی آسیب دیدگان»، حوالی چهار راه استانبول حاضر و از راه دور شاهد فعالیت امدادگران و تیم نجات شده اند.
حاج ابراهیم می گوید:«مردم ما نقره نیستند، طلا هستند. آن ها، مردم با جنمی هستند که مصیبت دیدگان را تنها نمی گذارند. آن ها همان روز اولی که محل فاجعه بسته نشده بود، آمدند با آب میوه و شیرینی و گل از امدادگرها پذیرایی کردند. زنی آمده بود که یک پایش می لنگید؛ می گفت ساکن خیابان "میرهاد" هستم. توی کیفش نان و پنیر و خرما بسته بندی کرده بود و می داد به بچه های آتش نشانی.»
علاوه بر این، به نوشته رسانه ها، افراد داوطلب ساکن تهران یا حاشیه شهر که صاحب امکانات سنگینی هم چون جرثقیل مگنتی یا دستگاه برشکاری هستند یا در این زمینه تخصص دارند، با وسایل خود در محل حاضر شده و داوطلبانه اعلام همکاری کرده اند. صحنه خون دادن مردم در همان لحظات اولیه وقوع حادثه پلاسکو را هم خیلی از رسانه ها ضبط کردند؛ مانند تصویر شمع روشن کردن و ادای احترام شان در سراسر ایران.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر