پنج روز از مرگ «اکبر هاشمی رفسنجانی» گذشته است. میلیونها نفر در مراسم تشییع جنازه او شرکت و اخبار خاک سپاری این سیاستمدار کهنهکار را لحظه به لحظه گزارش کردند، با این حال هنوز بسیاری شوکه هستند؛ چه تحلیل گرانی که قرار است از ایرانِ بدونِ هاشمی بگویند و چه کسانی که دنبال جایگزین مناسبی برای او می گردند.
«ایرانوایر» از «محمدعلی آهنگران»، فعال سیاسی اصلاح طلب درباره مرگ آیتالله هاشمی رفسنجانی و تاثیرات آن پرسیده است. آهنگران لباس روحانیت به تن دارد و در عین حال، دکترای حقوق عمومی خود را از دانشگاه «لوزان» سوییس گرفته و مشغول پژوهش در زمینه تحقیقات انجام شده در حوزه فقه سیاسی و اجتماعی است. او فرزند «صادق آهنگران»، مداح مشهوری است که نوحههایش در دوران جنگ ایران و عراق بسیار معروف بودند.
عده زیادی بعد از انتشار خبر درگذشت آقای هاشمی در مورد پیامدهای مرگ او در ایران ابراز نگرانی کرده اند؛ نظرتان در این باره چیست؟
آقای هاشمی رفسنجانی یک ذخیره و سرمایه بزرگ برای کشور بود و طبیعی است که از دست دادن ایشان لطمه بزرگی است. هر کسی سرمایه بزرگی از دست بدهد، به طور طبیعی نگران میشود. نکته دیگر این که آقای هاشمی در طول سالهایی که جمهوری اسلامی در حال شکلگیری بوده، یعنی سالهای مبارزه با خفقان حکومت پهلوی، دوران کمک به امام و ایجاد ارتباط بین ایشان و مردم و در زمان پیروزی انقلاب و بعد از آن، در مهم ترین مناسب حکومتی و حاکمیتی حضور داشته و تاثیر بسیار گذاشته است. او از فرط بودن، برای ما تبدیل به یک واقعیت ثابت شده بود؛ یعنی این قدر آقای هاشمی برای ما بوده که امروز که نیست، نبودنش برای ما یک خلاء بسیار بزرگ و قابل درک است. ما برای بعد از او برنامهای نریخیتم و برای او بدیلی در نظر نگرفتیم و جایگزینی نداریم. بنابراین، نبودن او در درجه اول برای ما ترسناک است و روال عادی سیاست ورزی برای ایرانیان برای مدتی تغییر میکند.
آقای هاشمی یک سری ویژگیها و شاخصهای منحصر به فرد داشت و امروز گشتن و پیدا کردن کسی که آن شاخصها را داشته باشد و بتواند جای خالی ایشان را پر کند، تقریبا غیرممکن است. بنابراین، نگرانی قابل توجهی است.
اما آن چه که میتواند این نگرانی را کاهش دهد، تثبیت گفتمان آقای هاشمی در بین جامعه است. من فکر میکنم این گفتمان چه آقای هاشمی باشد و چه نباشد، به اندازهای در جامعه نفوذ پیدا کرده است که هرکسی سردمدار و پرچمدار این جریان باشد و جامعه او را مصداق و نماینده این جریان بشناسد و تصور کند، میتواند میراثدار آقای هاشمی باشد.
فکر میکنید درگذشت آقای هاشمی بیش ترین ضربه را به چه کسانی میزند؟
بیش ترین ضربه را جمهوری اسلامی میخورد چون یکی از عناصر بسیار مهم، کلیدی و تاثیرگذار که تقریبا در همه جزییات نظام تصمیمگیرنده و تصمیم ساز بوده را از دست داده است. ایشان مشاور بسیار نزدیک امام خمینی بوده و سالیان سال در کنار رهبری، ریاست مجلس شورای اسلامی، ریاست قوه مجریه و فرماندهی جنگ را برعهده داشته و سینه او مخزن اسرار نظام بوده است. بنابراین، نبودن او در درجه اول ضربهای است به جمهوری اسلامی.
تحلیلگران معتقدند جریان اصلاح طلبی و اعتدال گرایان حامی بزرگ خود را از دست دادهاند و بیش تر از همه ضربه خوردهاند.
با توجه به تحلیلی که از جریان اصلاح طلبی و اعتدال گرایی در زمان حاضر دارم، میدانم چون این دو جریان نسبت و نزدیکی بیش تری با گفتمان جمهوری اسلامی دارند و بیش تر از سایرین به فکر اعتلای نظام و کشور هستند، شاید بهتر میدانند چه سرمایه بزرگ و عظیمی از دست رفته و چه ضربه بزرگی به جمهوری اسلامی وارد آمده است. البته طبیعتا آنها نیز احساس خسارت میکنند و باید برای این خسارت در جریان سیاسی خودشان فکری بکنند. به هرحال، آقای هاشمی جایگاه ویژهای در جریان اصلاح طلبان و اعتدال گرایان داشتند و چه به لحاظ کاریزماتیک بودن شخصیت ایشان و چه به لحاظ اشرافی که به مسایل داشتند و چه به لحاظ تبعیتی که جریان اصلاح طلب و اعتدال گرا از آقای هاشمی داشتند، ایشان یک وزنه تصمیمساز بودند. من فکر میکنم این جایگاه ویژه تقسیم میشود بین شخصیتهای دیگر در جریان اصلاحطلبی و اعتدال گرایی، از جمله خود آقای حسن روحانی که از نزدیک ترین افراد به آقای هاشمی بودند. جایگاه آقای محمد خاتمی هم به نسبت گذشته سنگینتر میشود. آقای علی اکبر ناطق نوری در طرف اصول گرایی قضیه حضور بیش تری پیدا میکند و شاید آیتالله سیدحسن خمینی نیز در بخشی از آن سرمایه و جایگاه ویژه این دو جریان تاثیر گذار باشند.
در مورد تندروها چه اتفاقی میافتد؟ به هر حال، ایشان نزد تندروها محبوب نبودند.
به هر حال، تندروها از ابتدای تاریخ و از زمانی که بشر باید تصمیم میگرفته، همیشه بین دو خط افراط و تفریط حرکت میکردند. آنها همیشه در خط افراط حرکت میکردند. وقتی حضرت علی جنگ «نهروان» را به پایان رساند و از کنار کشت شدگان «خوارج» عبور میکرد، یکی از یاران به آن حضرت گفت تبریک میگوییم که شما نسل افراطگرایان را برداشتید و دیگر آنها نابود شدند. امیرالمومنین در جواب فرمودند: «حاشا و کلا اگر این چنین باشد و نسلشان منقرض شده باشد.»
اینها از نسلی به نسل بعد، از گروهی به گروه دیگر و از زمانی به زمان دیگر منتقل میشوند و وجود خواهند داشت. این اتفاق در جمهوری اسلامی هم از بدو تاسیس وجود داشته است؛ یعنی کسانی بودهاند که تندتر از حد تعادل حرکت میکرده اند؛ چه در زمان پیروزی انقلاب و چه در دورههای بعد، هر کدام نام و رسم خودشان را داشتهاند و شیوه عملشان هم تقریبا مشابه است. هویت و موجودیت این افراد نیز در تقابل با جریان اعتدال تعریف میشود. آقای هاشمی برای ما و بخش بزرگی از جامعه شاقول اعتدال و محک عقلانیت بود. هر وقت که میخواستیم مسیر صحیح عقلانیت و اعتدال را گم نکنیم، به رفتار و گفتار آقای هاشمی مراجعه میکردیم. تندروها هم چون ایشان را مبنای کار و مظهر اعتدال میدیدند، با ایشان تقابل بیش تری داشتند. البته آن ها دلایل دیگری هم داشتند؛ اول این که آقای هاشمی در بیان مواضع خودشان بسیار صراحت داشتند و این صراحت را در نقطه مقابل خودشان میدیدند. دوم این که در کنار این صراحت، آقای هاشمی بسیار دلسوز بودند و جلوتر از همه ما میدانستند که افراط چه ضرری برای کشور دارد و چه فرصت ها و سرمایههایی را از بین میبرد و نابود میکند. ایشان از قبل از روی کار آمدن آقای محمود احمدینژاد، دغدغه داشتند و نسبت به روی کار آمدن افراطیون و ضرری که آنها ممکن است به کشور بزنند، هشدار میدادند. حتی در جریان اصلاحات هم تندروهای اصلاحطلب با آقای هاشمی تقابل داشتند و نوک پیکان حمله را به سمت ایشان گرفتند ولی آقای هاشمی هیچ گاه از مسیر صحیح خودش برنگشت. برعکس، تندروهای اصلاح طلب فهمیدند و به سمت ایشان برگشتند و در سال های بعد، از دوستان و همکاران آقای هاشمی قرار گرفتند.
البته رفتار تندروها بعد از مرگ آقای هاشمی تغییر کرد.
به دلایل تاکتیکی آمدند تسلیت گفتند، زیر تابوت ایشان را گرفتند و یا سکوت کردند اما این دوره کوتاه خواهد بود. آنها مجددا شروع به عملیات خواهند کرد و با هرکس که صراحت، دلسوزی و مقبولیت داشته باشد، مقابله خواهند کرد.
میراث آقای هاشمی برای ایران چیست؟
همان اعتدال و عقلانیتی است که امروز در جامعه ما به گفتمان غالب اجتماعی تبدیل شده است. شما نتیجهاش را در انتخابات ریاست جمهوری 92 و انتخابات مجلس شورای اسلامی سال 94 دیدید و طبیعی است این گفتمان برای مردم جذابیت دارد. آقای هاشمی مبنای جدیدی در جمهوری اسلامی ایجاد کرد؛ ایشان علی رغم این که میتوانست از امتیازاتی که حاکمیت در اختیار او میگذارد، برخوردار باشد اما آنجا که تشخیص داد منفعت مردم و حق مردم چیز دیگری است، مقاومت کرد و در مقابل همه هجمهها ایستاد. در سال 88 که یک دوره خطیر و بسیار حساسی بود، آن نقشی را که جامعه از او انتظار داشت، ایفا کرد. جامعه انتظار داشت دردبزرگی را که حس میکند، آقای هاشمی بیان کند و ایشان برای این درد چارهای بیاندیشد. ایشان هم هر چه که میتوانست و در توان داشت، انجام داد. میتوانست این کار را نکند، عافیتطلبی و مصلحت اندیشی کند و چشم بر روی برخی ناعدالتیها ببندد اما این کار را نکرد و مردم هم این موضوع را فهمیدند و جواب ایستادگی ایشان را در مراسم تشییع دادند چون به درجهای از بلوغ و فهم رسیدهاند که بدانند خادم کیست، خائن کیست و چه کسی به فکر آنها است.
در مراسم تشییع آقای هاشمی، برخی از خواستههای مردم هم مطرح شد. فکر میکنید این مراسم کمکی به برآورده شدن خواستههای مردم هم میکند؟
مراسم تشییع آقای رفسنجانی اتفاق تاریخی بزرگی را در کشور رقم زد و مردم دوباره مجال پیدا کردند مطالبات تاریخی خودشان را بیان کنند. آقای هاشمی در طول حیات خود انسان جریان سازی بودند و ارتحال ایشان هم اتفاق برگ تاریخسازی بود. آدمهای بزرگ تاریخ با مرگ ظاهری و فیزیکی از بین نمیروند و اثر خودشان را در جای جای تاریخ بعد از خودشان خواهند گذاشت. این را نمیخواهم مقایسهای دقیق توصیف کنم اما «سیدالشهدا» به عنوان یک احیاگر بزرگ و مصلح تاریخی تاثیر خودش را با شهادتش گذاشت و مهم ترین اتفاقات، بعد از شهادت او افتادند. حکومت «بنی امیه» بیش تر از سه سال نتوانست دوام بیاورد و طومارش درهم پیچیده شد؛ یعنی به واسطه قدرت معنویکه امام حسین داشت، توانست اتفاق بزرگی را رقم بزند و این اتفاق هم با مرگ او به وجود آمد. مرگ آقای هاشمی هم مثل رفتاری که در زمان حیاتش داشت، موجب تاثیرات بسیاری است. در مراسم تشییع آقای هاشمی، به چهره مقامات حکومتی و دولتی نگاه میکردم و تصورم این بود که اینها هم آرزو دارند مثل آقای هاشمی از آنها تجلیل شود و این مقبولیت و محبوبیت را داشته باشند. فکر می کردم الان در این اندیشه هستند که راز محبوبیت آقای هاشمی چیست که این چنین مردم او را در برگرفتهاند و جنازه او را به دوش میگیرند و با عزت و احترام او را تشییع میکنند. این در تصمیم سیاستمداران تاثیر میگذارد و آنها هم اگر انسان های عاقل و هوشمندی باشند، تصمیم میگیرند راه هاشمی را ادامه دهند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر