در پی مرگ آیتالله «اکبر هاشمی رفسنجانی»، تصور جمهوری اسلامی بدون حضور او به مساله بحث و گفتوگو میان مردم تبدیل شده و حتی صحبت از نگرانی و هراس از رادیکالتر شدن ساختار سیاسی ایران به میان آمده است. در عینحال، بسیاری از ادامه حصر رهبران «جنبش سبز» و سختگیریهای بیش تر در این رابطه سخن به میان آوردهاند.
«ایرانوایر» از «اردشیر امیرارجمند»، مشاور ارشد «میرحسین موسوی» و سخنگوی «شورای راه سبز امید» در این مورد پرسیده است. او معتقد است که با مرگ هاشمی رفسنجانی، اگرچه اتفاق فوقالعادهای در خصوص حصر رهبران جنبش سبز پیش نخواهد آمد اما اگر علی خامنهای جانشین رفسنجانی را برای مجمع تشخیص مصلحت نظام از میان تندروها انتخاب کند، دیگر تمامی نهادها در اختیار جریان اقتدارگرا خواهد بود و فضای سیاسی رادیکالتر خواهد شد اما حضور گسترده امروز مردم نمیتواند در تصمیم آقای خامنهای بیتاثیر باشد.
با توجه به اینکه آقای رفسنجانی در چند سال اخیر از جمله حامیان جریان اصلاحات و اعتدالیون به شمار میآمد، با مرگ او بسیاری دچار هراس و نگرانی شدهاند که ایران بدون رفسنجانی به چه شکل خواهد بود. خیلیها بر این باورند که دیگر تکیهگاه اساسی و موثری برای دو طیف وجود ندارد. نظر شما چیست؟
وفات آقای رفسنجانی ضایعه بزرگی برای جامعه سیاسی ایران و به ويژه آنهایی است که در تلاشاند تا فضای سیاسی و اجتماعی ایران را باز کنند. لذا باید به همه دموکراسیخواهان و دوست داران آقای هاشمی و خانواده ایشان تسلیت گفت. به نظر من، آنچه امروز در خیابانهای تهران اتفاق افتاد و فضایی که ایجاد شد، میتواند تمامی برنامههای اقتدارگرایان ایران را که در پی تضعیف جبهه اصلاحطلبان، تحولخواهان و جنبش سبز بودهاند، با شکست مواجه کند و برنامههایشان را به هم بزند. قطعا نبودن آقای هاشمی که وزنه سنگینی برای تعادل سیاسی و حامی اصلاحطلبی، تحولخواهی و جنبش سبز بود، یک ضایعه است اما آنچه امروز در خیابانهای تهران گذشت، میتواند بسیاری از نگرانیها را برطرف کند. وجود ایشان پس از سال ۸۸ نعمتی برای مردم بود و امروز مرگ او عامل وحدت مردم در خیابان شده است.
به نظر شما، مرگ ایشان میتواند تغییری در ساختار سیاسی ایران به همراه داشته باشد؟ خیلیها بر این باورند که با مرگ آقای رفسنجانی، توازن قدرت به نفع اقتدارگرایان و تندروها تغییر میکند و فضای سیاسی ایران رادیکالتر خواهد شد .
تصمیم این مساله فقط برعهده آقای خامنهای است. به این جهت که آقای رفسنجانی پست اساسی ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام را برعهده داشت و مجمع جایگاه مهمی دارد. اگر آقای خامنهای شخصی را به جانشینی او منصوب کند که حامی جریان تندرو باشد، قطعا چنین اتفاقی خواهد افتاد. شاید بتوان گفت در شرایط فعلی، به غیر از نهاد ریاستجمهوری که آقای خامنهای امکان مدیریت صد در صدی آن را ندارد، تنها نهادی که در اختیار افرادی است که به اعتدال و اصلاحطلبی تمایل دارند، مجمع تشخیص مصلحت نظام است. اگر آنهم به فردی از جناح مقابل سپرده شود، تمامی نهادها در اختیار آنها قرار خواهند گرفت. اما نباید از یاد ببریم واقعیتی وجود دارد که آقای خامنهای هم نمیتواند آن را نادیده بگیرد؛ یعنی حضور مردم که حتما در تصمیمگیریهای ایشان موثر خواهد بود.
در مورد حصر چه طور فکر میکنید؟ گفته میشد آقای هاشمی رفسنجانی وزنهای در راس حکومت بود که میتوانست برای شکسته شدن حصر چانهزنی و پادرمیانی کند. فکر میکنید شکسته شدن حصر و چانهزنیها چه قدر به ایشان متکی بوده است و آیا با مرگ هاشمی رفسنجانی، تغییری در این مساله پیش خواهد آمد؟
به هر حال، آقای هاشمی از جمله افرادی بود که از سال ۸۸ موضع استواری اتخاذ کرد و هرگز از آن دور نشد. حملهها و تخریبهایی که علیه او شد، نتیجه همین استواری بود. ایشان دو بار ترور نافرجام شدند؛ یکبار در اوایل انقلاب توسط گروه «فرقان» و بار دیگر ترور شخصیتی. امروز شاهد هستیم که ترور شخصیتی که از جانب اقتدارگرایان رخ داد، موفق نبود. به هر حال، آقای هاشمی علیرغم تمام تهمتهایی که از سال ۸۸ به او وارد کردند، یک وزنه مهم و استوار بود. در رابطه با حصر هم ایشان کاری را که میتوانست، انجام داد. ولی تصمیم آقای خامنهای بر شکستن نشدن و تداوم این حصر است. از الان به بعد هم همین رویه ادامه خواهد داشت؛ یعنی اتفاق فوق العادهای رخ نخواهد داد ولی این مساله، نافی مسوولیت دیگران نخواهد بود. از مهمترین افرادی که وظیفه دارند به دنبال رفع حصر باشند، رییسجمهوری و نمایندگان مجلس شورای اسلامی هستند. اگر این افراد به وظیفه خود عمل کنند، حتما اثرات خوبی به دنبال خواهد داشت. امروز هم مردم در خیابانها نشان دادند که هم چنان به این مساله حساس و خواهان رفع حصر هستند.
برخی در تحلیل پیام آقای خامنهای و بخشهایی از صحبتهای آقای رفسنجانی مبنی بر رابطه نزدیک این دو نفر با هم و «یار غار» هم بودن، بر این باورند که تمکین از رهبر جمهوری اسلامی میراثی است که ایشان از خود به جای گذاشته است. به نظر شما میراث آقای رفسنجانی برای ایران چیست؟
کارنامه هرکسی به هر حال از نقاط مثبت و منفی تشکیل میشود. هیچکس هم نمیتواند انتظار داشته باشد مواضع آقای هاشمی همان مواضع جریان ما یا دیگر جریانها باشد. آقای هاشمی، آقای هاشمی بود و اگر فایده و سودی هم داشت، به جهت مواضعی بود که اتخاذ میکرد. او فردی بود که در میانه ماجرایی میایستاد و نقش مثبتی ایفا میکرد. از نظر من، بعد از سال ۸۸ نقش ایشان سراسر مثبت بوده است و سعی کرد از حقوق مردم دفاع کند. اتفاقا به نظر من، میراث واقعی آقای هاشمی در کنار مردم ماندن و از حقوق آن ها دفاع کردن بود. به همین جهت، با عزت و عاقبت به خیری رفت و مردم اینچنین از او حمایت کردند. ایشان در میان مقامهای حکومتی، صریح و روشن بیان میکرد که مشروعیت حاکمیت، نظر و رای مردم است. میراث هاشمی، ضرورت ماندن در کنار مردم و هم چنین رفتار عقلانی در حکم رانی، تنش زدایی و عدم افراط گری است.
در همین چند روز اخیر، در کنار بسیاری که از مرگ هاشمی ابراز ناراحتی میکنند یا نسبت به آینده ایران هراسناک هستند، گروهی هم ابراز خوشحالی کرده اند و از نقش آقای هاشمی در اعدامهای اوایل انقلاب، دهه 60، ماجرای ترور «میکونوس» یا سکوت در مقابل حصر آقای منتظری مثال میآورند؛ به نظر شما آیا مواضع هاشمی در چند سال گذشته میتواند پوششی بر رفتار و تصمیمات او در انقلاب و دهه 60 باشد؟
به هر حال، هرکسی تحلیل خودش را دارد. تردیدی نیست که کارنامه همه قابل نقد است اما بعضیها تمایل دارند در هر واقعهای فقط حوادث ناگوار را مطرح کنند و جنبههای مثبت را نبینند. آقای هاشمی فردی بود که در تعادل بخشیدن به مجموعه نظام نقش اساسی داشت و از سال ۸۸ به بعد نقش بیبدیلی ایفا کرد. فردی در جایگاه هاشمی که شجاعت ایستادن بر مواضع ۸۸ را داشته باشد، نداشتهایم. ایشان در این مدت خدمات بسیار ارزندهای ارایه کرده است. به نظر من، مهم و اساسی سرانجام او است که با عزت بسیار بالا همراه بود. به نظر من برداشت و احساس کلی مردم از آقای هاشمی آنچیزی بود که امروز در خیابانها در رابطه با مراسم تشییع او دیدیم.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر