close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

زلزله مرگ هاشمی رفسنجانی

۲۰ دی ۱۳۹۵
رضا حقیقت‌نژاد
خواندن در ۴ دقیقه
زلزله مرگ هاشمی رفسنجانی

 

مرگ یک سیاستمدار در ۸۲ سالگی پدیده عجیبی نیست ولی پیامدهای مرگ اکبر هاشمی رفسنجانی در عرصه سیاست چنان قدرتمند و مهم است که می توان از ‌آن به عنوان یک سکته قلبی تمام عیار برای جناح اصلاح طلب و اعتدالگرا در ایران یاد کرد. او در دهه گذشته ستون اصلی خیمه گاه اصلاح طلبان و برخی نیروهای رانده شده از قدرت در لایه های بالادستی قدرت در ایران بوده و اکنون مرگش می تواند یک خلا عظیم سیاسی ایجاد کند و آرایش صحنه سیاسی را بهم بریزد. 

نخستین خلا ناشی از مرگ اکبر هاشمی رفسنجانی متوجه دولت حسن روحانی است. در روزهای سخت پس از برجام و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، حسن روحانی بیش از هر زمان دیگر به لابی گری و حمایت سیاسی نیازمند بود و اکنون باید به تنهایی با انبوه اصولگرایان بجنگند. شخصیت رسانه ای و بی پروایی او در مواجهه با اصولگرایان و حتی رهبر جمهوری اسلامی همواره یک نقش متعادل کننده مهم در فضای سیاسی بود و اکنون طیف اصلاح طلب و اعتدال گرا نیرویی که از شخصیت رسانه ای به قدرت هاشمی برخوردار باشد، بی بهره شده است. 

فقدان حضور او نه تنها در انتخابات ریاست جمهوری که در انتخابات شورای شهر هم تاثیر مهمی خواهد گذاشت. نزدیکان هاشمی به ویژه فرزندش محسن هاشمی رفسنجانی سرمایه گذاری عظیمی بر روی انتخابات شورای شهر تهران کرده بودند و محسن هاشمی قصد رسیدن به صندلی شهرداری را داشت. واقعیت این است که بدون حضور او در عرصه سیاسی، خانواده هاشمی شاهد یک سقوط جدی خواهند بود. آنها مانند بیت خمینی نیستند که با تکیه بر مقام خمینی، سیادت و تحصیلات حوزوی خود را در فضای سیاسی نگه دارند، آنها روزهای سخت شان شروع شده است.

 در عرصه نهادها نیز عدم حضور هاشمی در مجمع تشخیص مصلحت نظام می تواند موجب به حاشیه رانده شدن بخشی از نیروهای اصلاح طلب و منتقد حکومت شود که زیر چتر او در این نهاد گرد هم آمده بودند. این خلا به دولت روحانی نیز آسیب خواهد زد، به ویژه اینکه ممکن است جانشین او یک شخصیت تندرو باشد. در وجه سوم اما مرگ هاشمی مرگ برخی رویاهای سیاسی اصلاح طلبان بود، مانند تغییر در قانون اساسی، شورایی کردن رهبری و یا دوره ای کردن زمان رهبری و تقویت نقش نظارتی مجلس خبرگان رهبری بر رهبر. او در سال های اخیر بارها درباره این موضوعات سخن گفته بود. رویاهایی این چنین را از زمان پیش از مرگ آیت الله خمینی در سر می پروراند ولی اکنون برای همه این تغییرات دیر شده است.

هاشمی رفسنجانی همچینن از نظر سیاسی در مرکز ثقل گروهی از سیاستمداران ایرانی قرار گرفته بود که نه تنها به هدایت اصلاح طلبان می پرداختند بلکه موفق شده بودند بخشی از اصولگرایان را جدا کرده و به حمایت از دولت روحانی مجاب کنند. این بخش از اصولگرایان که چهره های قدرتمندی چون علی اکبر ناطق نوری، علی اکبر ولایتی و علی لاریجانی را شامل می شوند،‌ اکنون یک مهره مهم سیاسی را از دست داده اند. این تغییر به طور مستقیم روی وضعیت اصلاح طلبان تاثیر خواهد گذاشت. اگرچه هاشمی رفسنجانی از منظر چانه زنی سیاسی در موقعیتی نبود که مثلا بتواند از ردصلاحیت اصلاح طلبان جلوگیری کند ولی نقش او در اجماع و راهبری اصلاح طلبان بسیار مهم بود و او حداقل قادر بود تا حدودی جلوی تندتر شدن فضا و یکسویه شدن تصمیم های آیت الله خامنه ای را بگیرد.  با مرگ هاشمی رفسنجانی یکی از مهم ترین کانال های تاثیرگذاری بر تصمیم های آیت الله خامنه ای از دست رفته و تندروها می توانند بیشتر و قوی تر رهبر جمهوری اسلامی را محاصره کنند. او نماد سیاست ورزی به سبک دوران آیت الله خمینی بود و یا حداقل خودش اینگونه تبلیغ می کرد ولی اکنون می توان گفت با مرگش جریان «خط امام» بیش از هر زمان دیگر به خط پایان نزدیک شده است. 

مرگ هاشمی رفسنجانی همچنین برخی دوقطبی های معمول در عرصه سیاسی مانند دوقطبی هاشمی - احمدی نژاد، هاشمی - محمد یزدی، هاشمی - مصباح یزدی و هاشمی ۰ خامنه ای را به پایان رساند و اکنون باید شاهد ظهور دوقطبی های جدید در عرصه سیاست ایران باشیم. با این حال مرگ او یک فرصت برای حسن روحانی است که اولا به طور کامل از زیر سایه هاشمی خارج شود و ثانیا خلا او را پر کند. هاشمی رفسنجانی امیدواری های زیادی به حسن روحانی داشته و می توان او را مهم ترین شاگرد هاشمی در فضای سیاسی ایران دانست. اکنون وقت یکی از سخت ترین آزمون های حسن روحانی رسیده است. در غیاب اجباری محمد خاتمی و روزگار حصر مهدی کروبی و میرحسین موسوی، بار عظیم سیاست ورزی و پدرخواندگی متوجه حسن روحانی شده است. ماموریت اکنون از ریاست جمهوری و برجام هم دشوار است. او باید علاوه بر اینکه میراث هاشمی را در فضای سیاسی حفظ کند، مانع از فروپاشی طیف او شود و بتواند مانند هاشمی از قدرت تاثیرگذاری خوبی در افکار عمومی و معامله های سیاسی برخوردار باشد. حسن روحانی در طول چهار سال گذشته جربزه خوبی برای انجام چنین ماموریتی از خود نشان نداده ولی شاید بخشی از آن سایه هاشمی بوده است. بازی سیاست در ایران وارد دوران تازه ای شده است. 

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

sazmand_morteza@yahoo.com
۲۲ دی ۱۳۹۵

سردار قاسم سلیمانی اصلا سیاستمدار خوبی نیست در یک جمله تفاوت اجتهاد رهبری و هاشمی را بیان کرد .ایشان گفتند هاشمی همان هاشمی اول انقلاب بود ولی تاکتیک های متفاوتی داشتند ایشان هم استکبار ستیز بودن هم صهیونیست ستیز .دو مساله اساسی رژیم .کسی که با ماست این دو خصوصیت را دارد .ولی ایا اظهار نظرهای متعدد هاشمی وجود ندارد مب نی بر لزوم رابطه با امریکا .و این که نمی شود با قدرت اول جهان حتی بی رابطه باشیم چه برسد به تخاصم .ایا در صهیونیست ستیزی اقای هاشمی تغییر رخ داده است که سردار این مساله را بیان میکند .و مساله بعدی نزدیکی سردار به هسته اصلی قدرت در ایران است .به نظر ایشان اکنون نزدیکترین نفر به اقای خامنه ای باشد که از تفاوت اجتهادی ایشان با هاشمی به این خوبی مطلع باشد ... بیشتر

sazmand_morteza@yahoo.com
۲۲ دی ۱۳۹۵

مقاله بسیار خوبی بود ولی دو مساله اساسی که میراث هاشمی بود فراموش شده است .دو مساله استکبار ستیزی و صهیونیست ستیزی که اکنون مرکز ثقل تفکرات رژیم خامنه ای هست و طرفداران و مخالفانش با این دو قضیه شناخته می شوند .هاشمی بارها ضرورت رابطه با امریکا را اعلام کرده بود و خامنه ای بی فایده بودن انرا و همچنین مضر بودن ان را .د ر رابطه با اسراییلم هاشمی و طیفش همانگونه که حسن روحانی در پاسخ خبرنگار گفت موضوع هولو کاست مربوط به ما نیست . ... بیشتر

استان‌وایر

عطریانفر: رفتار برخی رسانه‌ها «توهین‌آمیز» و دور از انتظار بود

۲۰ دی ۱۳۹۵
خواندن در ۲ دقیقه
عطریانفر: رفتار برخی رسانه‌ها «توهین‌آمیز» و دور از انتظار بود