close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

آیا محمدباقر قالیباف کاندیدای اصولگرایان است؟

۱۹ دی ۱۳۹۵
رضا حقیقت‌نژاد
خواندن در ۶ دقیقه
در ماه های اخیر برخی نزدیکان قالیباف گفته اند او در صورتی که همه اصولگرایان درباره اش اجماع کنند، وارد میدان می شود.
در ماه های اخیر برخی نزدیکان قالیباف گفته اند او در صورتی که همه اصولگرایان درباره اش اجماع کنند، وارد میدان می شود.

«محمدباقر قالیباف»، شهردار تهران دیروز در واکنش به سوالی درباره احتمال کاندیداتوری خود در انتخابات ریاست جمهوری آینده، گفته است اهل خدمت است و مهم نیست کجا خدمت کند؛ پاسخی پر از ابهام و تقویت کننده گمانه تمایل او به کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری.

در ماه های اخیر برخی نزدیکان قالیباف گفته اند او در صورتی که همه اصول گرایان درباره اش اجماع کنند، وارد میدان می شود. اجماع برای قالیباف موضوع بسیار مهمی است. او در دو تجربه منتهی به شکست خود، مهم ترین ضربه را از عدم اجماع خورد.

در سال ۸۴ ناتوانی اصول گرایان در رسیدن به وحدت سبب شد نیروی اصول گرایان بین «اکبر هاشمی رفسنجانی»، «علی لاریجانی»، و «محمود احمدی نژاد» و محمدباقر قالیباف تقسیم شود.

در سال ۹۲ نیز همین مساله به تقسیم توان انتخاباتی اصول گرایان بین او، «علی اکبر ولایتی»، «سعید جلیلی» و حتی «محسن رضایی» منجر شد و قالیباف را به بزرگ ترین بازنده انتخابات تبدیل کرد.

با توجه به این دو تجربه، کماکان می توان گفت اگر اجماع و وحدت اصول گرایان به عنوان مهم ترین پیش نیاز ورود قالیباف به صحنه انتخابات تامین نشود، ورود او می تواند سومین شکست انتخاباتی وی را رقم بزند.

در حال حاضر اصول گرایان ۷۲ ملت هستند. طیف اول یک مثلث قدرتمند است که علی لاریجانی، علی اکبر ولایتی و «علی اکبر ناطق نوری» را شامل می شود. این طیف رابطه نامناسبی با محمدباقر قالیباف ندارد. هر سه نفرشان هم زور و استعداد کاندیدا شدن دارند. ولی در شرایط کنونی، مهم ترین موتلف اصول گرای حسن روحانی محسوب می شوند و هیچ دلیلی ندارد رقیب روحانی و یا حامی رقیب او شوند.

برخی از آن ها، مثل ناطق نوری، گفته اند از روحانی حمایت می کنند و علی لاریجانی و علی اکبر ولایتی در نهایت سکوت خواهند کرد؛ هرچند بدنه این طیف به سود روحانی فعال خواهد ماند.

طیف دوم، «جبهه پایداری» و نزدیکان «محمدتقی مصباح یزدی» است که با سعید جلیلی یک لایه قدرتمند را تشکیل داده اند. آن ها مهم ترین رقیب حسن روحانی محسوب می شوند ولی در شرایط فعلی، خیلی بعید است پشت سر قالیباف بایستند. آن ها خودشان حرف برای گفتن دارند. در حاشیه این طیف، «جبهه یکتا» قرار دارد که جمعی از مدیران دولت محمود احمدی نژاد را شامل می شود. آن ها با این طیف هم‌پوشانی نسبی در مواضع دارند و به طیف سوم، یعنی احمدی نژادها هم نزدیک هستند.

احمدی نژادی ها پس از منع شدن محمود احمدی نژاد از کاندیداتوری توسط رهبر جمهوری اسلامی، به حاشیه سیاست رانده شده اند و تنها بازگشت احمدی نژاد است که می تواند آن ها را زنده کند. آن ها نیز هیچ دلیلی برای حمایت از محمدباقر قالیباف ندارند.

طیف چهارم اما به گروهی از اصول گرایان تعلق دارند که خود را تحول خواه می دانند. «غلامعلی حدادعادل»، «احمد توکلی»، «الیاس نادران»، «علیرضا زاکانی»، «حسین فدایی»، «مهرداد بذرپاش» و... از چهره های فعال این طیف هستند که در گروه های سیاسی چون «جمعیت ایثارگران» و «جمعیت رهپویان» فعال هستند.

دیروز احمد توکلی، چهره شاخص این طیف گفته است به خاطر مسایلی چون پرونده فساد املاک نجومی حاضر به حمایت از قالیباف نیست. این طیف در میان خودش هم چهره هایی دارد که مدعی کاندیداتوری هستند و نام الیاس نادران و علیرضا زاکانی در ماه های اخیر شنیده شده است. آن ها در مجموع رابطه خوبی با محمدباقر قالیباف دارند ولی تجربه خالی کردن پشت او را هم دارند؛ از جمله در سال ۸۴ که رفتن شان به سمت احمدی نژاد ضربه سختی به قالیباف زد.

طیف پنجم اما سنتی های اصول گرا هستند که «محمدرضا باهنر»، «محمدعلی موحدی کرمانی» و «نبی حبیبی» که به ترتیب در «جامعه اسلامی مهندسین»، «جامعه روحانیت مبارز» و حزب «موتلفه اسلامی» سعی در هماهنگ کردن شان دارند.

حزب موتلفه در حال حاضر «مصطفی میرسلیم» را به عنوان کاندیدای خود معرفی کرده اما با استقبال خاصی مواجه نشده است. این طیف بحران کاندیداتوری و مشروعیت دارد ولی تنها طیفی است که ممکن است در نهایت و از سر ناچاری، تن به حمایت از کاندیداتوری قالیباف بدهد و پشت سر او بایستد.

طیف ششم بیش تر در قم ساکن است و به رهبری «محمد یزدی» در جامعه مدرسین با گروه های مختلف اصولگرا در تماس است. آن ها نظرات خود را در قالب جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اعلام می کنند و از نظر سیاسی، به طیف های تندرو مانند جبهه پایداری یا جبهه یکتا نزدیک هستند ولی دوست دارند پیوندشان با جامعه روحانیت و حزب موتلفه را هم حفظ کنند. آن ها نیز در شرایط سخت حاضر هستند پشت سر قالیباف بایستند.

طیف هفتم، بازیگران خارج گود هستند؛ مانند محسن رضایی و برخی دیگر از چهره های نظامی و یا هیات های مذهبی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی که هم خود مدعای کاندیداتوری هستند و هم این که استعداد دارند به سر سمتی بچرخند و شریک مهمی برای قالیباف محسوب نمی شوند.

در روزهای اخیر گروهی تحت عنوان «جبهه نیروهای مردمی انقلاب اسلامی» ظهور کرده که از این هفت طیف، یکی را انتخاب کرده و در جمع خود آورده است. این جبهه مدل جدید اصول گرایان برای ایجاد یک چتر سیاسی در میان اصول گرایان است ولی ظهور آن نشان دهنده اوج آشفتگی در میان این طیف است. علاوه بر ماهیت آش شله قلمکار این جبهه، در طول دو هفته گذشته که حیات سیاسی آن ها جدی تر شده، واکنش مهم و بالادستی خاصی که نشان دهنده پذیرش آن ها باشد، بروز نکرده است.

شخصیت های حاضر در این جبهه از زور سیاسی و مشروعیت ویژه ای برخوردار نیستند که سایر اصول گرایان حاضر به قرار گرفتن زیر چتر آن باشند و اغلب سابقه و تجربه سیاست ورزی مهمی هم ندارند. اگر آن ها حرکت ویژه ای مانند معرفی «مرضیه وحید دستجردی» به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری نداشته باشند، خیلی زود در فضای انتخابات گم می شوند و در نهایت به یکی دو جلسه وحدت اصول گرایان دعوت خواهند شد.

در مجموع، می توان پیش بینی کرد با رویه موجود، سازوکار جبهه نیروهای مردمی انقلاب اسلامی که مهم ترین هدفش وحدت در انتخابات آینده است، مانند سایر تلاش های معطوف به وحدت، شکست بخورد. ولی ترکیب اعضای موسس آن طوری است که محمدباقر قالیباف بتواند روی آن حساب کرده و در دقیقه ۹۰ حمایت آن ها را کسب کند.

با این مرور اجمالی، حداقل می توان گفت از میان هفت طیف فعال اصول گرا، بعید است محمدباقر قالیباف بتواند نظر مثبت بیش از دو یا سه طیف را به خود جلب کند. او در 10 سال گذشته یکی از موفق ترین مدیران اصول گرا بوده و سرمایه اجتماعی آن ها، به ویژه در تهران محسوب می شود. او خیلی از اصول گرایان را در شهرداری تهران به نان و نوا رسانده و حمایت چهره های مهمی چون «قاسم سلیمانی» را پشت سر دارد ولی واقعیت این است که به موازات این اتفاقات مثبت، رخداده‎ای دیگری هم بوده که سبب شده مرزهای خونینی بین او و طیف های دیگر اصول گرا شکل بگیرد و قالیباف دشمنان قسم خورده ای پیدا کند که به این راحتی ها حاضر نیستند پشت سر او نماز سیاست بخوانند. در طول ماه های گذشته نیز پرونده املاک نجومی و محرز شدن دخالت شخص شهردار تهران در پرونده فساد سبب شده برخی موفقیت های مدیریتی او کاملا تحت الشعاع قرار گیرد و قالیباف به عنوان یکی از مدیران «مفسد» معرفی شود.

در چنین شرایطی اگرچه هر روز بیش تر از دیروز زمزمه کاندیداتوری محمدباقر قالیباف شنیده می شود و شرایط اصول گرایان هم به گونه ای است که او یکی از بهترین بخت ها برای رقابت با حسن روحانی به شمار می رود ولی هنوز شهردار تهران برای قانع کردن همه طیف های اصول گرا و کنار رفتن همه مدعیان راه درازی در پیش دارد. در حال حاضر محمدباقر قالیباف کاندیدای اول هیچ کس نیست. بحران سیاسی شهردار تهران از همین جا شروع می شود.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان‌وایر

خانه رییس‌التجار بهبهان ویران شد

۱۹ دی ۱۳۹۵
خواندن در ۳ دقیقه
خانه رییس‌التجار بهبهان ویران شد