امروز ۵۵مین روز اعتصاب غذای مرتضی مرادپور در زندان تبریز بود که در پی ناتوانی جسمی بیهوش و به بهداری زندان منتقل شد. همچنین تحصن خانواده این زندانی برای رسیدگی به خواستهاش در مقابل دادگستری به دلیل ممانعت نیروهای امنیتی در همین روز برگزار نشد. مرتضی مرادپور از ۲۸ اردیبهشت سال گذشته زندانی است و در پیامهای مکرر گفته: «یا آزادی، یا مرگ».
اول خرداد ماه سال ۱۳۸۸ بود که همایش پیادهروی توسط گروهی از فعالان مدنی تبریز در اعتراض به خشک شدن دریاچه ارومیه و پیگیری مطالبات ملی مثل تحصیل به زبان مادری برگزار شد. مرتضی نیز همراه با برادرش، فردین در این همایش شرکت داشتند. او پیشتر هم در تجمعات مدنی شرکت کرده بود و در عینحال انتشار کتابچه بیوگرافی «غلامرضا امانی»، از فعالان ترک که در سال ۱۳۸۸ فوت کرده و همچنین چاپ چند کتاب داستان کوتاه برای کودکان به زبان ترکی، دیگر اتهامات مندرج در پرونده این زندانی است.
او که در سال ۱۳۸۸ سال آخر کارشناسی حسابداری را در دانشگاه آزاد تبریز میگذراند به دلیل همین پرونده از ادامه تحصیل بازماند و اگرچه توانست چند سال از زندانی شدن بگریزد اما در نهایت در اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۴ به زندان فراخوانده شد.
مرتضی از ۴ آبان ۱۳۹۵ در اعتراض به عدم اجرای ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی یعنی تجمع مجازات وارد اعتصاب غذا شد اما به جای اجرای قانون، دادستان تبریز دستور داد تا او را به ندامتگاه کرج منتقل کنند. انتقال او در حالی صورت گرفت که یک روز پیشتر، از سوی «چند زندانی همکار با ماموران زندان تبریز» مورد ضرب و شتم قرار گرفت. حالا ۵۴ روز از اعتصاب غذای او میگذرد و مسوولان همچنان شرط کردهاند که تنها در صورت شکستن این اعتصاب غذا به پرونده او رسیدگی خواهد شد.
در چهل و چهارمین روز اعتصاب غذای مرتضی مرادپور بود که مسوولان رضایت دادند از ندامتگاه کرج به زندان تبریز منتقل شود. عکسی از او در شبکههای اجتماعی دست به دست میشد که بیانگر وضعیت نامناسب جسمی از این زندانی بود. او در این مدت بیشتر از ۲۵ کیلو از وزن خود را از دست داده است. این انتقال با هزینه مالی خانواده مرادپور انجام گرفت.
فردین، برادر کوچک تر مرتضی در گفتوگو با «ایران وایر» به آخرین تماس تلفنی که با او داشته، اشاره کرد: «امروز با من تماس گرفت. بعد از انتقال دوبارهاش به زندان تبریز هر روز تماس میگیرد اما صدایش در آخرین تماس متفاوت و بیرمق بود. نفس نفس میزد و صدایش به زور درمیآمد، نمیتوانست کلمات را به خوبی تلفظ کند. امروز وقتی میخواست از جایش بلند شود، چشمهایش سیاهی رفت و بیهوش شد.»
ماموران زندان مرتضی مرادپور را به بهداری منتقل میکنند اما با تمام اصرار و فشارهای پزشکان، این زندانی از پذیرش سرم سرباز میزند و تهدید میکند که در صورت اجبار او، خودش را به زمین خواهد انداخت و سرش را به دیوار خواهد کوبید. مرتضی بارها در نامهها و تماسهایش با خانواده تاکید کرده اعتصاب غذایش را نخواهد شکست.
او الان صرفا آب مینوشد و از ۱۴ آبان تا ۱۷ آذر که در ندامتگاه کرج به سر میبرد، مسوولان از رساندن قند و شکر به او خوددداری میکردند و حالا که در زندان تبریز به این مواد دسترسی دارد، خودش حاضر به خوردن نیست. او در ندامتگاه کرج حتی به آب و لباس گرم دسترسی نداشت و وقتی برادرش برای او لباسهای گرم برده بود، مسوولان زندان اجازه نداند تا به دست مرتضی برسد.
از برادرش پرسیدم آیا در تماسهای تلفنی با مرتضی از او میخواهد که برای نجات جانش این اعتصاب را تمام کند؟ : «درست است که هر لحظه جان برادرم در خطر است و ممکن است فوت کند اما مرتضی تصمیم خود را گرفته و ما به تصمیم او احترام میگذاریم. تا به حال از او نخواستهایم که اعتصاب غذایش را بشکند. مطمئن هستیم وقتی کار به اینجا رسیده امکان ندارد از خانواده هم حرفشنوی داشته باشد. از طرفی او بارها تاکید کرده که اگر چنین درخواستی از من داشته باشید، حتما رد میکنم، دیگر با شما تماس نخواهم گرفت و به تنهایی بار این مسوولیت را متحمل میشوم. ما هم برای اینکه در روحیهاش تاثیر منفی نگذاریم به خواستهاش احترام میگذاریم.»
به عقیده فردین مراپور مقصر اصلی رسیدن پرونده برادرش به اعتصاب غذا و در خطر افتادن جان او در وهله اول «جعفر فاضلنیا» دادیار ناظر زندان تبریز است. مرتضی مرادپور دو بار برای آزادی مشروط درخواست کرده و واجد شرایط بود. حتی اعضای شورای طبقهبندی این زندان هم با آزادی مشروط او موافقت کرده بودند. اما به دلایلی که برای خانواده این زندانی «مبهم» است، فاضلنیا سد راه شده بود: «او حتی اجازه نداد پرونده مرتضی به دادگاه تجدیدنظر برود. در حالیکه اگر ممانعتهای این شخص نبود، الان خطر جانی برادرم را تهدید نمیکرد.»
به گفته برادر مرتضی، در حال حاضر پرونده این زندانی از اختیار وکیل نیز خارج شده. پرونده مختومه است و ماده ۱۳۴ نیز در قبال مرتضی مرادپور اعمال نشده است: «وکالت دیگر بیاثر است. میتوان گفت در این مرحله مرتضی انگار وکیل هم ندارد. فرصتی هم برای پیگریهای دیگر نیست. البته او در زمانی که در ندامتگاه کرج به سر میبرد هم وکیل نداشت. آن موقع ممنوع الملاقات و تلفن بود.»
او میگوید خانواده این زندانی دیگر به وعده و وعیدهای مسوولان امیدی ندارند: «فکر میکنند ما از مرتضی نخواستهایم به اعتصاب غذایش پایان دهد. در حالیکه باید به این نتیجه برسند از دست ما کاری ساخته نیست و این تصمیم خود مرتضی است. از طرفی ما هیچ اعتمادی به وعدههای مسوولان نداریم. از دروغهای مکرر آنها در این ۷ سال خسته شدهایم.»
فردین مرادپور ادامه داد که تحصن اعتراضیاش را به همراه خانواده و دیگر کنشگران مدنی در تبریز از فردا ادامه خواهند داد و اگرچه ممکن است مسوولان صرفا امکان ملاقات را فراهم کنند، با آنکه مانع نمیشود ولی تا آزادی مرتضی هر روز مقابل دادگستری تبریز خواهد رفت: «اما مسوولان باید بدانند که من به هیچوجه از مرتضی نخواهم خواست که اعتصاب غذایش را بشکند.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر