آندرانیک آساطوریان یکی از آهنگسازان موسیقی پاپ ایران شامگاه یکشنبه سوم اسفند در لسآنجلس در اثر ابتلا به بیماری سرطان درگذشت. او هنگام مرگ ۷۳ سال داشت.
وقتی ترانه «نفس» با صدای داریوش یا «افسانه هستی» با صدای هایده را میشنویم، ممکن است خاطراتی در ذهن ما زنده شود. با اینحال به ندرت به این فکر میکنیم که آهنگ این ترانه خاطرهانگیز اثر آندرانیک است. آهنگسازان مانند او معمولاً در سایه صدای خواننده قرار میگرفتند. بیست سالی بیش نیست که مخاطبان عام موسیقی به اهمیت آهنگساز و شاعر هم پی بردهاند.
خاستگاه موسیقی پاپ در ایران مانند نمایشنامهنویسی، داستاننویسی، رماننویسی و سینما و عکاسی در غرب است. دکتر محمود خوشنام در یکی از مقالات متعددش در عرصه موسیقی به دانشجویانی اشاره میکند که از فرنگ به ایران بازمیگشتند و صفحاتی را با خود به ایران میآوردند. با ترجمه این صفحات بود که موسیقی پاپ در ایران شکل گرفت.
در سالهای دهه ۱۳۵۰ موسیقی پاپ ایران به دلیل مردمپسند بودنش از شکل بزمی خارج شد و کمکم در اثر اشعار تمثیلی و معنیداری که شاعرانی مانند جنتی عطایی میسرودند، حال و هوایی سیاسی پیدا کرد.
احمد پژمان، بابک افشار، اردلان سرفراز، ایرج جنتی عطایی، واروژان، شهیار قنبری، تورج نگهبان، زویا زاکاریان، فرید زلاند، آندرانیک، منوچهر چشمآذر، عبدی یمینی، حسن شماعیزاده، بابک بیات، محمد زمانی، صادق نوجوکی و فرزین فرهادی از ترانهسرایان و آهنگسازانی بودند که پیش از انقلاب به موسیقی پاپ ایران جهت میدادند.
بسیاری از این هنرمندان از جمله آندرانیک آساطوریان پس از انقلاب به لسآنجلس گریختند. آندرانیک در بین آنها به سازمان مجاهدین خلق پیوست و تا پایان زندگیاش هم همچنان به آنها وفادار ماند. گرایش سیاسی هنرمندی مانند آندرانیک بسیار فراتر از یک سلیقه یا گرایش سیاسی فردیست: نمایانگر این واقعیت است که شاخهای از موسیقی پاپ ایران به خاطر عامپسند بودن و فراگیر بودن و برانگیزاننده بودنش به مصادره سیاست درآمد. آن جریان تجددخواهی که در ارتباط با فرهنگ غرب شکل گرفت، پس از سرخوردگی روشنفکران از کودتای ۲۸ مرداد از مسیر اصلیاش منحرف شد و در خدمت نیروهایی درآمد که با غرب سر ستیز داشتند. از پیشپردهخوانی به عنوان خاستگاه ایرانی موسیقی پاپ یاد کردهاند، اما به گمان من چنین نیست. پیشپردهخوانی بقایای فرهنگ قجری در دوران پس از مشروطه بود. اگر رنگ و بوی پاپ دارد، صرفاً به خاطر عامپسند بودنش است.
انقلاب پیروزیاش را از برخی لحاظ مدیون موسیقی پاپ بود، اما مانند هر جریان دیگری که میتوانست منبر را از رونق بیندازد، در محاق افتاد و سپس همینکه نسل تازهای از خوانندگان برآمدند، توسط نظام اسلامی مصادره شد.
موسیقی پاپ در لسآنجلس با چهرههای شناختهشدهای مانند آندارنیک شکوفاییاش را در محیط تبعیدی از دست داد و از رمق افتاد، اما همزمان یک نوع موسیقی پاپ حلال با صدای غالب مرد در ایران، مطابقه سلیقه آخوندها باب شد با مضامینی مانند زیارت و شوق دیدار امام هشتم شیعیان (علی اصحابی، بابک جهانبخش، و محسن چاووشی)، واقعه کربلا (محسن یگانه) و همچنین پاپ در حال و هوای دفاع مقدس (محسن چاووشی، فرزاد فرزین، بهنام صفوی، شهاب رمضان، مهدی یغمایی و فریدون آسرایی).
با اینحال همه این جریانها در موسیقی پاپ ایران به همان سرمنشأها نظر دارند و اوجهایی که آهنگسازانی مانند آندرانیک آساطوریان در ترانههایی خاطرهانگیز رقم زدند: «منو ببخش» با شعر جنتی عطایی و صدای ابی، یا ترانه بسیار زیبا و خاطرهانگیز «غریق» با شعر اردلان سرافراز.
آن اوجها در موسیقی پاپ ایران هرگز دیگر تکرار نشد؛ نه در ایران و نه در تبعیدگاه هنرمندان بزرگی مانند آندرانیک آساطوریان.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر