«عبدالحميد معصومی تهرانی» متولد تهران است، از خانوادهای روحانی. سال 1367 گواهی اجتهاد دریافت کرده اما در این سالها حکومت ایران به او چندان روی خوشی نشان نداده است. نظریههای او درباره فقه و حکومت اسلامی همواره جنجال آفرین بوده و کارهایش حساسیت برانگیز. برای نمونه، وقتی تصمیم گرفت سه کتاب «تورات»، «زبور» و «قرآن» را خوشنویسی کند تا مبلغ گفتوگوی ادیان شود، وزارت اطلاعات او را زیر فشار گذاشت تا پروژه را متوقف کند. دیدارهایش با بهاییان هم چندان به مذاق مقامات خوش نیامد، به ویژه وقتی گفت فكر نمیكند كه در عصر حاضر تفكر و انديشهای مضلهتر از مسلمانان خشكمغز و افراطی يافت شود.
معتقد است نان خوردن از راه دین درست نیست و خودش با خطاطی و خیاطی روزگار میگذراند. از 23 سالگی يا در زندان و بازداشت بوده يا مدام احضار میشده است. از اين رو فرصت ازدواج نيافته اما میگوید برای من، شاگردانم و همه جوانهای كشورم مانند فرزندانم هستند. آنچه در زیر میآید مصاحبه «ایران وایر» است با روحانی جنجالی، عبدالحميد معصومی تهرانی درباره انتقادهایی که به حکومت اسلامی و شیوه اجرای قوانین شرع در جامعه امروز ایران دارد.
خوشنویسی و تذهیب کتب تورات و زبور چقدر وقت شما را گرفت و با چه واکنشهایی روبه رو شد؟ واکنشها بیشتر مثبت بودند یا منفی؟
خوشنويسی كتاب تورات در اوايل سال 1376 آغاز شد و در سال 1379 به پايان رسيد اما تذهيب بخشهایی از كتاب تثنيه به عمد ناتمام گذاشته شد و به همين خاطر هنوز صحافی نشده است. خوشنویسی كتاب زبور در اواسط سال 1379 آغاز و در سال 1382 تمام شد. تذهيب آن نيز 9 ماه بعد پایان یافت.اجرای تذهيب كتب تورات و زبور از سوی يكی از هنرمندان ارزشمند، جناب آقای «مهدی بهمن» كه از شاگردانم بوده، انجام شده است.
در سال 1379 كه آقای خاتمی، رییس جمهور وقت مساله گفتوگوی تمدنها را طرح کرد، بنده در نامههایی جداگانه، خلق چنين اثری را به اطلاع رهبری و رياست جمهوری وقت رساندم. متاسفانه 3 ماه بعد، از دفتر رهبری با بنده تماس گرفتند و گفتند كه «رهبری سلام رسانده و گفته است كه كار شما را به مصلحت نمیداند». دليلی هم ارایه نكردند كه چرا و به چه علتی به مصلحت نمیدانند. از سوی رياست جمهوری هيچ تماسی با من گرفته نشد، تنها بعد از مدتی، از حراست معاونت فرهنگی وزارت ارشاد به دفتر بنده ريختند تا كتاب تورات را ضبط كنند اما گفتم اگر كتاب از دفتر بيرون برده شود آبرویی برای طراح گفتوگوی تمدنها نخواهم گذاشت زيرا مشخص است كه شما با دستور مقامات بالای دولت به اينجا آمدهايد. اگر چه آنها زيربار نرفتند كه آقای خاتمی دستور توقيف كتاب تورات را داده است ولی گفتند كه میرويم و با مسوولان مشورت میكنيم و به شما خبر میدهيم، كه تا امروز خبری نشده است.
پس از اين جريانها، اطلاعيهای در مورد كتاب تورات منتشر كردم كه به گفته آقای عباس ميلانی كه از واشنگتن با بنده تماس گرفته بود، مورد استقبال برخی از اهل انديشه و هنر خارج از كشور واقع شد ولی در داخل روی خوشی به آن نشان ندادند هرچند اقدام خشنی هم نكردند. اگر درست بهخاطرم باشد، از سال 1383، بعد از انتشار اطلاعيه كتاب زبور بود كه تهديدها شروع شد. بنده هم مجبور شدم ضمن انجام اقدامات لازم، بگويم كه شماره تلفنهای تماس و آدرس را از روی سايت بردارند كه تا امروز نيز به همان شكل باقی مانده است.
در نامهای به وزیر اطلاعات ایران، از تهدیدها و تطمیعهایی سخن گفتهاید که برای توقف پروژه خوشنویسی به شما وارد شد. فکر میکنید چرا حکومت ایران این اندازه روی این پروژه حساس بوده است؟
دليل حساسيت را بايد از خود آنها بپرسيد؛ اما من تصور میكنم اين حساسيتها كه البته از سوی شمار اندکی پرمدعا و پرهياهو ابراز شده و میشود، دو دليل عمده دارد؛ اول اين كه هیچ معنا و مفهوم كارهای نمادين را درست درك نمیكنند؛ برای نمونه، همين عمل نمادين جناب دكتر«نوریزاد» كه پای يك كودك بهایی را بوسيد، يك عده به ايشان هجوم آوردند كه شما بهایيت را با اين كارتان تاييد كرديد. در صورتی كه معنا و مفهوم عمل ايشان هيچ ربطی به قبول يا رد يك آيين نداشته و يك پيامی انسانمدارانه و انساندوستانه بوده است. همين اشكال نيز در مورد كار ما بود. برخی چنين تصور كردند كه خوشنويسی و تزيين كتابهای مقدس به معنی تبليغ آنها است در حالی كه ما در بخش هنری هیچ كاری به درستی يا نادرستی آن كتابها نداشتيم. بحث آن جدا از پيام صلح و زندگی مسالمتآميز است. البته پنهان نماند كه به جز مرحوم آيتالله منتظری – كه مستند به اشكالات ايشان پاسخ دادم- ديگر مراجع نه تنها چنين برداشتی نداشتند، بلكه شفاهی يا كتبی هم بسيار استقبال كردند كه خود اين امر نشان از تغيير ديدگاههای سنتی مراجع دارد.
دليل دوم اين است كه ما ايرانيها بیشتر مطلقنگريم و همه چيز را سياه و سفيد میبينيم، حد وسط نداريم. يا يك كسی، چيزی يا فكری درست مطلق است يا نادرست مطلق. ياد نگرفتهايم كه نسبینگر باشيم و اول دقيق نسبت به يك موضوعی تحقيق كنيم، سپس به تامل و فكر بپردازیم و بعد نتيجه بگيريم. چيزی را كه فكر میكنيم درست است، مطلقا درست است و چيزی را كه فكر میكنيم نادرست است، مطلقا نادرست است. حد وسط هم ندارد. هميشه هم از همين مطلقنگری ضربه خورديم و بعد زانوی غم بغل گرفتهایم. حاكمان هم كه از آسمان نيامدهاند، از ميان همين مردم و با همين فرهنگ برخاستهاند. البته اين مطلقانگاری در جامعه ايرانی هماکنون به سوی نسبیگرایی میرود اما هنوز بهطور كامل به نقطهای نرسيدیم كه دنيا و مكنونات آن را خاكستری ببينيم. در ميان بدنه همين حكومت نيز افرادی بوده و هستند كه از اين اقدام نمادين ما خرسند بودند اما حرف آنها به جایی نمیرسيد. بالاخره در هر جامعهای يك عده هستند كه از اختلاف، تفرقهاندازی و نفرتپراكنی نان میخورند كه اميدوارم به مرور تعدادشان كمتر و كمتر شود.
تا کنون چه نوع فشارهایی از سوی دولت ایران بر شما تحمیل شده و کدام قسمت از سخنان شما برای حاکمیت حساسیت برانگیزتر بوده است؟
- شايد هيچ فشاری بالاتر از اين نباشد كه نتوانید با آرامش زندگی كنید وهرگاه كسی به درب خانه میکوبد تصور كنيد كه میخواهند به منزل بريزند. بنده خودم شخصا هيچ ترسی از بازداشت و زندان رفتن ندارم، بلكه بيشتر نگران و مضطرب مادر پيرم میشوم كه بالای 80 سال سن دارد و اكنون وظيفه رسيدگی و نگهداری او برعهده بنده است. از سال 68 يك پاي اين پيرزن دادسرا بوده و يك پاي دیگرش زندان. از اين رو سعی میكنم اين چند صباح عمرش استرس بيشتری پيدا نكند. چيز مشخصی نمیتوان گفت كه مثلا نسبت به فلان حرف يا بحث حساسيت بيشتری دارند. بهطور كلی، وقتی با شخصی مشكل داشته باشند، هر چيزی كه او بگويد، مشكل دارد. اين هم برمیگردد به همان مطلقنگری كه پيشتر عرض كردم؛ ولی بسته به شرايط، میگذارند مدتها بعد واکنش نشان می دهند.
شما گفتهاید از راه دین ارتزاق نمیکنید و از راه هنر زندگی میگذرانید. ممکن است در این باره بیشتر توضیح دهید و بگویید از چه زمانی این تصمیم را گرفتید.
- در آن زمان كه با يكی از دوستان خدمت مرحوم «آيتالله سيدابوالفضل نایينی» دروس حوزوی را آغاز كرديم، ايشان به عنوان يك توصيه و شايد درد و دل به ما گفتند كه اگر قصد داريد پا در اين راه بگذاريد، حتما صنعتی بياموزيد تا نانخور مردم نباشيد در غير اين صورت میبايست هرچه كه از واقعيات درمیيابيد را از ترس دلخوری و دلزدگی مريد بر زبان نياوريد. اين توصيه در ذهن بنده ماند و همان زمان در يك خياطی پيراهندوزی مردانه مشغول شدم. با آن كه خانواده از نظر مالی دارای تمكن بود و نيازی به كار كردن نداشتم ولی بهخاطر اين كه به آن توصيه مرحوم نایينی عمل كنم، مشغول به يادگيری صنعتی شدم كه يكی از همسايهها به آن اشتغال داشت. اكنون با آن كه سالهاست خياطی نكردهام اما به راحتی هر مدل پيراهنی را می توانم بدون الگو برش داده و بدوزم.
بعدها با «استاد مجد» آشنا شدم كه هم خطی خوش داشت و هم تذهيبی نيكو. بنده از همان كودكی به خط و نقاشی علاقه داشتم بهویژه نقاشی رنگ روغن. كمی هم كار كردم اما ادامه ندادم ولی پيچشها، گل و بتهها و ظرافت تذهيب به نوعی بود كه مرا شيفته خود كرد و از اين رو تذهيب را با استاد مجد آغاز و در كنارش خط را نيز تمرين كردم. البته تخصص استاد مجد در خط نسخ، كتاب نويسی و كتابآرایی بود كه آن تجربهها بعدها كمك بسياری به بنده كرد. اما خط نستعليق را به طور اصولی و جدی نزد استاد كشفی آموختم و از آن به بعد رسما مشغول خط و تذهيب شدم و به مرور شغلم خط و تذهيب شد. روی هم رفته درآمد ما به دو شكل است؛ يكی گرفتن سفارشها كه عمدتا از سوی خطاطان داده می شود و ديگری تابلوهایی است كه شخصی میسازيم وسپس به چند تن از استادان نگارگری برای ارزشگذاری ارایه میکنیم. اگر چنانچه در نمايشگاهی شركت نكنيم و موقعيتی پيش بياید، بهفروش میرسانيم. درآمد آن اندك و بسيار پردردسر است اما خدا را شكر، دستم در جيب خلق الله نيست.
شما معتقدید هدف ادیان، حکومت بر مردم نبوده است پس چرا حضرت محمد و امامان تشکیل حکومت دادند؟ آیا به نظرتان تشکیل حکومت اسلامی مانند آن چه در ایران دیده میشود به اسلام ضربه می زند؟
- بنده در همان مبحث «هدف انبيا حكومت نبوده»، دلايل خود را گفتهام. پيامبر مكرم اسلام(ص) حاكم بر مردم نبود بلكه بيشتر نقش داور را در ميان آنها ايفا میكرد. درهيچ جایی هم پيامبر(ص) نفرموده كه برای تشكيل و حكومت بر مردم مبعوث شده بلكه فرموده كه برای احيای مكارم اخلاق مبعوث شده است (انی بعثت لاتمم مكارم الاخلاق). ساختار حكومتی تقريبا از زمان خلافت «عمر بن خطاب» شكل گرفت و دليل آن هم شايد فتوحاتی بود كه در زمان او انجام شد و به ناچار برای اداره چنان قلمرویی نياز به يك ساختار حكومتی لازم میآمد.
وظيفه حكومت، انتظام زندگی دنيوی مردم است در حالی كه دين توصيهها و آموزههایی است برای تقويت اخلاق و معنويات انسان. مخلوط كردن اين دو با يگديگر بيشترين ضربه را به آموزههای دين میزند زيرا نفس حكومت تمايل به فساد دارد و بشر تمام سعی خود را كرده تا با تمهيداتی، اين فسادهای حكومتی را به حداقل برساند اما نتوانسته كاملا آن را از بين ببرد. زمانی كه دين را كه با قلب و اخلاق بشر ارتباط دارد، با حكومت مخلوط كنيم، هر فساد و تضيیعی كه از حكومت بروز كند به حساب دين گذاشته میشود. اين تجربه در حكومت «پاپی» و حكومت «عثمانی» شده و هر دو منجر به دينگريزی شده است.
شما گفتهاید اگر قرآن در زمان حال نازل میشد، حقوق زن و مرد را برابر اعلام میکرد. آیا معتقدید پیامبر اسلام در اعلام حقایق، مصلحت زمان را در نظر می گرفته است؟ آیا موارد دیگری را هم میتوان در قوانین اولیه اسلامی مثال زد که با شرایط امروز جهان همخوانی ندارند و باید تغییر کنند؟
- تمام شرايع اديان براساس شرايط و درك اجتماعی زمانی و مكانی تشريع شده و به مرور زمان هم برخی از احكام تغيير يا تعديل يافتهاند. اين عرض بنده امر جديدی نيست؛ برای نمونه، بردهداری به نوعی در اسلام تجويز شده است. مرحوم «آيتالله سيد محمد شيرازی» كه از مراجع تقليد معاصر بودد، در مقدمه «احكام بردهداری» چنين مینویسد: «اسلام از روی حكمت و برای مصلحت بزرگی، قانون بردگی را كه پیش از اسلام وجود داشته، تجويز كرده و بدون شك اگر قانون بردگی به مقداری كه اسلام تجويز كرده است جاری نشود، اين حكمت و مصلحت بزرگ به هيچ نحوی قابل تدارك نيست». سپس ادامه میدهد: « موارد بردگی در اسلام منحصر است به كفاری كه با مسلمانان جنگ میكنند». ايشان دليل اين حكم را چنين عنوان میكنند: «خيلی از مردم باكی از زندان و كشته شدن ندارند ولی هرگز حاضر نيستند برده ديگران شوند، مانند جنس بیاهميتی خريد و فروش شوند و اين لكه ننگ تا ابد بر خاندان آنها باقی باشد. بدون ترديد، فكر كردن درباره برده شدن خيلی از كفار را از جنگ با مسلمانان باز خواهد داشت». از اين رو، چنين نتيجه میگيرد كه: « بايد قانون بردگی اجرا شود اگر چه بردهفروشی يكی از مكروهات اسلامی است ولی مكروهی است كه بايد باشد چنانكه طلاق مكروه است ولی بايد باشد.» امروزه اين قانون ملغی شده و مراجع و مجتهدين تا حد امكان سعی میكنند يا به آن وارد نشوند و يا آن را قانونی متعلق به قرون گذشته و يا با شرايط بسيار خاص تعريف كنند.
در مورد قانون «كفار اهل ذمه» هم همین گونه است. اگر میشود به خاطر شرايط زمانی و جهانی، آيه 26سوره توبه را كه دستور داده «با كفاری كه در بلاد اسلامی ساكن هستند، بايد جنگ كرد تا يا به دين حق گردن بگذارند يا با خواری و ذلالت جزيه بدهند و يا به قتل برسند» را با وجود حديثهای متواتر در اين مورد [روضة الواعظين 1: 105. الكافی 2: 132/ 10. 2: 132/ 1. 4: 13/ 1. 5: 11/ 2] تفسير و تعديل كرد و به آنها آزادیهای مذهبی، حق رای و كرسی نمايندگی در مجلس يك كشور اسلامی داد، چرا نتوان قوانين ديگر مانند همين حقوق برابری زن و مرد يا برابری ديه مسلمان و غيرمسلمان و مانند اینها را براساس شرايط زمانی مورد بازبينی قرار داد؟ اين كاری است كه فقه اسلامی گنجايش آن را دارد و هماينك میبايست علمای مذهبی با توجه به جامعهشناسی اطراف خود به آن دست بزنند. در غير اين صورت روند رو به رشد تعقل و تحولات علمی، اجتماعی و جهانی آنها را وادار به بازانديشی خواهد كرد.
آیا با اقدام گشتهای ارشاد پلیس در تذکر به زنان درباره حجاب و یا برخوردبا مخالفان موافق هستید؟
- متاسفانه برخی در اين كشور فكر میكنند كه اگر ظاهر جامعه مطابق تصور و ميل آنها تغییر یابد همه مشکلات رفع میشوند–همان مطلقانگاری كه عرض كردم- ديگر متوجه نيستند كه اين گونه رفتارها و فشارها موجب ترويج فساد مخفی، ظاهرفريبی، رياكاری و دروغ و تزور در جامعه میشود كه به مرور شالوده اخلاقی و معنوی اجتماع را مانند موريانه، ذره ذره و بی صدا از درون میخورد و نابود می كند و جامعه را به تباهی میكشاند. متدين يا بی دين کردن با بخشنامه و زور عملی نيست؛ اگر نتيجه میداد، پس از حكومت شوروی سابق كه حتی كليساها را اصطبل كرده بودند، ديگر امروزه اثری از دين مسيحی باقی نمیماند.
نظرتان درباره سانسور فیلمهای خارجی که در تلویزیون ایران پخش میشوند، چیست؟ به نظر شما تا چه حد و در چه مواردی باید فیلمهای خارجی و کتابهای ترجمه شده را ممیزی کرد؟
- تنها فيلم و سريالها سانسور نمیشوند بلكه حتی سناريوها هم تغيير میكنند. اين روش صحيحی نيست و در عصر ارتباطات نتيجه درستی هم نمیدهد. ممكن است صحنهای در يك فيلم يا سريالی با فرهنگ ما جور در نيايد اما اين كه چه بخشی از فيلمی برای نمايش داخلی حذف شود، تصميم آن با من نوعی نيست. بايد از كارشناسان علوم اجتماعی، روانشناسی و آسيبهای اجتماعی استفاده بشود كه براساس دانش خود تشخيص دهند كه مثلا فلان قسمت تاثير مثبتی روی جامعه نمیگذارد. اما با مميزی كتاب به هيچ عنوان موافق نيستم. قلم نويسنده باید آزاد باشد و هر چه میخواهد بنويسد. ما يك فرهنگ پدرسالارانه داريم كه میخواهيم بر همه چيز و همه كس اعمال نظر كنيم. بايد ياد بگيريم كه از بيان نظرهای مختلف واهمه نداشته باشيم.
آیا به نظر شما پس از انقلاب جایگاه روحانیون ایران در میان مردم تغییر کرده است؟ فکر میکنید اعتماد مردم به روحانیان کمتر شده است یا بیشتر؟
- قطعا تغيير كرده است. پیش از این فردی که لباس روحانيت به تن داشت، مرد دين و خدا شناخته میشد كه اهل تهذب و خداترسی است و آزارش به مورچه هم نمیرسد. بنابراین، مردم براي او احترام و امتياز قايل میشدند اما امروزه اين لباس در نگاه عامه اهميت خاصی ندارد و بيشتر به رفتار و عملكرد فردی كه آن لباس را به تن كرده، توجه میکنند كه چگونه فردی است. به نظر من، اين خود يك پيشرفت اجتماعی است كه افراد را براساس لباسی كه به تن دارند قضاوت نمیكنند بلكه به عملكردش توجه دارند.
آیا در تحولات سیاسی مانند انتخابات ریاست جمهوری امسال یا جنبش اعتراضی به نتایج انتخابات سال 1388 موضعگیری آشکار کردهاید؟ آیا به نظر شما روشنفکران و روحانیان باید در حوزه سیاست فعال باشند یا نه؟
- از پیش از انتخابات سال 1388 تا پس از آن بنده بازداشت بودم. اگر چه به طور كلی تمايلی ندارم كه خودم را در كشمكشهای سياسی ميان جناحها داخل كنم چون دلبستگی و وابستگی به هيچ طرفی ندارم. اما آن چه كه از دستم برآمده و در حوزه توانم بوده، بدون جانبداری از جناحی خاص انجام دادهام. ورود به دنيای سياست برای هر قشر و گروهی آزاد است اما داخل شدن به مسووليتهای سياسی را به همان دليلی كه در پرسش پيشين عرض كردم، برای روشنفكران و روحانيون مناسب نمیدانم. وظيفه اصلی روشنفكران و روحانيون ارایه مبانی و راهكارهای علمی، فرهنگی، اجتماعی و سياسی برای بهبود و اصلاح ناهنجاريهای جامعه است. آنها سرمايههای معنوی هر جامعهای هستند كه اگر وارد كارهای اجرایی و مسووليتهای سياسی بشوند جامعه را دچار خلاء اخلاقی و معنوی میكنند.
آیا امیدوار هستید که با رییس جمهور شدن آقای روحانی، آزادیهای مدنی افزایش یابد و فشار بر اقلیتهای دینی مانند بهاییان کمتر شود؟
- اگر هم بشود مقطعی است و بيشتر مسكن است نه درمان. اين فشارها و تبعيضات میبايست ريشهای و بنيادين رفع شوند. بنابراين، تا اين گونه مسایل به طور اصولی و بنيادين تغيير نكنند و اصلاح نشوند، آمدن و رفتن اين فرد يا آن فرد تفاوتی نمیكند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر