ایران یکی از زلزله خیزترین کشورهای جهان است. آخرین زمین لرزه مهیب ایران که در ۵ دی ۱۳۸۲ در شهر بم اتفاق افتاد، ۳۱ هزار را به کام مرگ فرستاد. زمین لرزه رودبار در ۳۱ خرداد ۱۳۶۹ بین ۴۰ تا ۵۰ هزار نفر را از بین برد. در تازه ترین رویداد، یک شنبه شب، زلزلهای به بزرگی هفت و سه دهم بخشهای وسیعی از شمال شرقی عراق و غرب ایران را لرزاند. تا صبح دوشنبه، ۳۲۷ نفر بر اثر این زلزله کشته و ۳۹۵۰ نفر مجروح شده اند. وقوع این زلزله بار دیگر زنگ خطر را به صدا درآورد. زنگ خطر زلزله در این سال ها بیش از هر شهری درباره تهران به گوش رسیده است. تهران آخرین زلزله شدید خود را در سال ۱۸۳۰ میلادی به چشم دید. پروفسور «جیمز جکسون» (James Jackson)، رییس دپارتمان زمین شناسی «دانشگاه کمبریج» نخستین بار در سال ۱۹۷۶ به ایران سفر کرد ولی تا ۱۹۹۸ دیگر به ایران بازنگشت. او هم اکنون به طور مرتب برای مطالعه زمین لرزه و پژوهش های زمین شناختی به ایران سفر میکند و با «سازمان زمين شناسی و اكتشافات معدنی» ایران همکاری دارد. او فوریه سال ۲۰۱۶ در سی و دومین «کنگره زمین شناسی ملی» و اولین «کنگره زمین شناسی بین المللی» در تبریز شرکت کرده است. «ایرانوایر» پیش تر از پروفسور جکسون در مورد خطرهایی که ایران با آن روبه رو است و نیز پیشرفتهای دانشمندان و متخصصان زمین لرزه در این کشور پرسیده است. بازنشر این مصاحبه را در ادامه بخوانید:
به طور کلی زمین لرزه، ایران را با چه خطر عمدهای روبه رو خواهد کرد؟
خطر اصلی بدون شک ساختمانها هستند. زمین لرزه آدم را نمیکشد، ساختمانها هستند که آدمها را به کام مرگ میفرستند. از زمان جنگ جهانی دوم، جمعیت ایران به سرعت در حال رشد بوده و بخش اعظمی از جمعیت شهری به ساختمانها و آپارتمانهایی منتقل شده اند که کیفیت پایینی دارند. البته این حرف فقط در مورد ایران صادق نیست و میشود آن را به خاورمیانه و آسیا هم تعمیم داد. بسیاری از شهرها از نظر زمین شناختی در موقعیتهای خطرناکی قرار دارند؛ شهرهای زیادی در کوهپایهها قرار گرفته اند چون کوهها منبع عظیم تولید آب هستند ولی دلیل این که کوهها در فلان جای زمین قرار گرفته اند، به علت های زمین شناختی بر می گردد. گسلهایی هستند که کوهها را میرانند و این گسلها منجر به زمین لرزه میشوند.
چه گونه یک زمین لرزه شدید در سیاست های منطقه زلزله زده تأثیر میگذارد؟
در واقع، نوعی فرصت است. پس از زمین لرزه بم، مردم تهران یک باره متوجه خطرهایی شدند که هرلحظه میتواند تهدیدشان کند. مردم میخواستند بیشتر درباره آن حرف بزنند و اطلاعات کسب کنند. دو سه سالی این طور بود. برای یک مدت کوتاه، این مساله بر دغدغههای سیاسی اولویت پیدا میکند؛ به یک معنا، فرصتی پیش می آورد که آدمها کارهایی انجام دهند که اغلب فراموش میکنند یا نادیده میگیرند.
تهران با چه خطرها و تهدیدهایی رو به رو است؟
موقعیت زمین شناختی تهران به خوبی مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است. تهران نزدیک به گسلهایی است که باعث رانش زمین و زمین لرزه میشوند؛ کما این که در هزار سال اخیر شاهد چهار زمین لرزه بزرگ بوده است. این شهر به شدت بزرگ و پهناور شده است و شاهد یک زمین لرزه مهیب دیگر خواهد بود. تهران به دلیل کیفیت بناها و ساختمانهایش در معرض خطر است و این چیزی نیست که بر کسی پوشیده باشد.
یک زمین لرزه شدید در تهران چه پیامدهایی در پی خواهد داشت؟
فاجعه خواهد بود. البته بستگی به این دارد که کدام گسل حرکت کند، زمین لرزه تا چه حد شدید باشد و این که شب اتفاق بیفتد یا روز. مهم است که یادمان نرود آخرین زمین لرزه شدید در تهران در سال ۱۸۳۰ روی داد. این جور اتفاقها همیشه و به تناوب پیش نمیآیند. اغلب این طور است که چند صد سال بین آن ها فاصله میافتد. خلاصه این که هنوز کمی وقت دارید!
اگر تهران تصمیم بگیرد که واقعاً کاری انجام دهد و در همین حال، چند دههای خوش شانس باشد و زمین لرزه ای سراغش نیاید، اوضاع خیلی بهتر میشود. به هر حال، باید از یک جایی شروع کنند. نمیتوان یک شبه ۱۰ میلیون خانه را تعویض و تعمیر کرد ولی باید از همین امروز مطمئن شد که هر خانه جدیدی که ساخته میشود، مطابق جدیترین ضوابط باشد.
اگر به زمین لرزههای بزرگ در دیگر کشورها نگاه کنید، میبینید که مهندسان و معماران میتوانند ساختمانها را به گونه ای طراحی کنند که حتی در مهیبترینِ زمین لرزهها هم سر پای خود بایستند. مشکل اصلی در ایران، فساد و نبودِ تحصیلات لازم است. دلیلی که ساختمانها فرو میریزند، سازههای ضعیف است. ساختمان سازها فقط به دنبال این هستند که با سریع و ارزن تمام کردنِ پروژه ها، پول به جیب بزنند. همیشه این جور کار کردن فاجعه بار خواهد بود. مهم است که همه مردم تحصیلات و دانش خود را بالا ببرند تا جلوی این روشها را بگیرند.
در شیلی اگر بر اثر زمین لرزه هر گونه خرابی و خسارتی پیش بیاید، مردم از معماران، مهندسان، کارگران و بناهایی که در ساخت و سازها شرکت داشته اند، شکایت میکنند. زمین لرزه سال ۲۰۱۰ شیلی یکی از پنج زمین لرزه بزرگ در صد سال اخیر محسوب میشود. این زلزله بسیار بسیار شدیدتر از زمین لرزه بم بود ولی تعداد آدمهایی که کشته شدند بسیار کم تر بود. ساخت و سازهای این کشور واقعاً نمونه عالی از مهندسی به شمار می روند. یکی از دلایلش هم این بود که گفتوگو و ارتباط مدام بین دانشمندان، معماران، مهندسان، برنامه ریزها و مردم برقرار بوده است.
هر از گاهی در ایران بحث انتقال پایتخت پیش میآید؛ نظر شما در این باره چیست؟
به کجا منتقل کنند؟ مشکل این جا است. امنترین نقطه ایران، وسط دشت کویر است ولی آن جا که نمیشود زندگی کرد. نمیتوانید پایتخت را به وسط دشت و بیابان منتقل کنید. شهرها به دلایل و ملاحظات زمین شناختی شکل میگیرند. به همین دلیل است که خیلی از زمین لرزهها شهرها را اصطلاحاً «نشانه می گیرند». زمین لرزه سال ۲۰۰۳ در بم دقیقاً در خودِ شهر بم رخ داد و زمین لرزه سال ۱۹۷۸ طبس دقیقاً در خود شهر طبس. گو این که این دو شهر در فاصله ۱۰۰ کیلومتری از هر طرف، تنها آبادیها و شهرکهای موجود بودند.
ایران سرمایه گذاریهای هنگفتی در بخش انرژی اتمی میکند. آیا در میان متخصصان زمین لرزه، توافقی وجود دارد که تا چه حد توسعه انرژی اتمی در مناطقی که مستعد زمین لرزه هستند کاری عقلانی است؟
این مسأله را نباید با مورد ژاپن در سال ۲۰۱۱ مقایسه کرد. اتفاقی که در نیروگاه «فوکوشیما» پیش آمد، به دلیل زمین لرزه نبود، به خاطر سونامی بود. میتوانید نیروگاههای اتمی بسازید که شدیدترینِ زمین لرزهها را هم تاب بیاورند. ولی به هر حال، مسایل خیلی زیادی به امنیت انرژی اتمی مربوط میشوند که ربطی به زمین لرزه ندارند.
تا چه حد انزوای سیاسی ایران بر توانایی این کشور برای آماده سازی در مقابل زمین لرزه اثر میگذارد؟
باعث میشود که زمین لرزه از مرکز توجه دور بماند. پس از انقلاب، ایران ۲۰ سال تماس چندانی با خارج نداشت و در این مدت شاهد چند زمین لرزه ناگوار بود ولی نتوانست کاری برای کاهش خسارت ها بکند یا چیزی از آنها یاد بگیرد.
اگر ایران بتواند به شکل بهتری با دنیا، در سطحی کلان تر، رابطه برقرار کند، گام بزرگی خواهد بود. ما همه ساله از سوی ایرانیهای باهوش و مستعد درخواست ادامه تحصیل در غرب داریم. البته به دلایل مالی، واقعاً تحصیل در غرب دشوار است. در ایران آدمهای دلسوزی هستند که ما هم در مورد دانش زمین لرزه به آنها کمک میکنیم ولی تعدادشان کم است؛ یعنی با توجه به جدی بودن مسأله، تعدادشان واقعاً کم است.
حکومت ایران در این زمینه چه گامهایی برداشته و چه پیشرفتهایی داشته است؟
بیانیههای «سازمان زمين شناسی و اكتشافات معدنی کشور» که زیر نظر وزارت صنایع و معادن است، تا حدی نشان میدهد که ایران در طیف دانش زمین لرزه کجا ایستاده است. وظیفه اصلی این سازمان، تهیه نقشههای زمین شناسی و منابع طبیعی است ولی خطرها و سوانح طبیعی را هم بررسی میکند. افرادی که در این سازمان کار میکنند، بخشی از جامعه بین المللی هستند. بیشتر آن ها در بریتانیا و اروپا تحصیل کرده اند و از اعتبار و احترام خاصی برخوردارند.
این بیانیهها حاصل نشستی بودند که سازمان زمين شناسی و اكتشافات معدنی کشور برگزار و از ۱۲ متخصص خارجی، از جمله من دعوت کرده بود. یکی از این بیانیه ها حاکی از نگاه سازمان به موقعیت زمین لرزه است که نه تنها وقوع زمین لرزه را خیلی ممکن میداند بلکه آن را بسیار پرهزینه ارزیابی کرده و عملاً بار مسوولیت را از شانه حکومت و سیاستمداران بر داشته است.
در عین حال، این بیانیه به ضرورت آموزش همگانی، توسعه فنی صنعت ساختمان سازی و نیز همکاری دانشمندان تأکید میکند تا همه با یکدیگر همکاری کنند و ساختمانهایی بهتر و مقاوم تر بسازند.
این نکات به ظاهر بدیهی میآیند ولی دقیقاً همین چیزها هستند که کشورهایی مثل ژاپن و زلاندنو را این اندازه در مقابله با زلزله مقاوم کرده اند چون تمام این موارد اجرا شده اند.
----------------------------------------------
عکسهای تهران: امیر تقیزاده
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر