ماشینهای مدل بالا یکی پس از دیگری سر میرسند و کنار یکدیگر پارک میکنند؛ بنز، بی ام و، پورشه و حتی لامبورگینی با نمره موقت. رانندگانشان اغلب مردان جوانی هستند که تنها میآیند، سویچ ماشین را به دست کارگر کارواش میسپارند و خودشان راهشان را به سمت دفتر کارواش کج میکنند.
ساعت 12 شب است و این جا یکی از کارواش های شبانهروزی تهران است. هیچکدام از ماشینها کثیف نیستند اما کارگران کارواش به محض تحویل گرفتن ماشینها، شلنگ آب را روی آن ها باز میکنند.
مقصد، دفتر کارواش نیست. پشت دفتر کارواش ساختمانی قرار دارد که زیر زمین آن تبدیل به کازینو شده است. از طریق یکی از دوستانم که مشتری دایمی کازینو است، راهی این جا میشوم؛ سه میز پوکر، دو میز فوتبال دستی و یک میز بیلیارد.
پسر جوانی در را باز و مشتریها را به سمت میز ژتوندار هدایت میکند. دستگاه کارتخوانی روی میز است. پوکر بازها باید قبل از نشستن سر میز، از کارت خوان موجودی بگیرند و ژتون بخرند.
«علی»، پسری که پشت میز نشسته، میگوید: «اوایل که کارتخوان را این جا نصب نکرده بودیم و کلی مشکل داشتیم. یک نفر میآمد، کلی میباخت و موجودی نداشت اما الان خیال همه راحت است.»
همه بازیها شرطی است. سه میز پوکر پر است. برای بازی پوکر، هر نفر باید ۵۰ هزار تومان به عنوان ورودی بپردازد. البته برنده هم باید 10 درصد از مبلغ پولی را که برده، همان وقت به حساب صاحب کازینو بریزد.
ورودی فوتبالدستی و بیلیارد 20 هزار تومان است و برنده لازم نیست پولی بپردازد.
روی یکی از میزهای پوکر، آدم ها به دلار شرط بستهاند. ژتون هایشان به دلار خریده میشود و برنده پول را به قیمت دلار به خانه میبرد. دو خانم بین حاضران نشسته اند، چند نفری پشت سرشان ایستادهاند و بازی را با هیجان دنبال میکنند.
«رانی» هلو یا آناناس و «هایپ» برای پذیرایی سرو می شوند که قیمتشان روی ورودی حساب شده است.
یکی از پوکر بازها در جیب بغل کتش بطری جیبی ویسکی دارد اما مدیر کازینو وقتی بطری را میبیند، جلو می آید و میگوید: «خواهش میکنم این جا نخورید. اگر خیلی ضروری است، بروید بیرون. این جا مشکل ساز میشود.»
جوان بطری را داخل جیبش میگذارد اما آقای مدیر حرفش را ادامه میدهد: «همه مثل خودتان نیستند. بعضی ها جنبه ندارند، یک پیک میزنند، بازی را به هم می ریزند.»
آقای مدیر که حدودا 55 ساله به نظر میرسد. خودش با رفقایش آن طرف تر، سر یک میزگرد نشستهاند، سیگار میکشند و 21 بازی میکنند.
از ساعت 12 تا دو نیمه شب چیزی حدود 20 میلیون تومان در این کازینوی کوچک رد و بدل میشود. این جا تنها کازینوی تهران نیست. کازینو دارهای دیگری هم هستند؛ مثل «مهرداد» که در پاسداران یک خانه 60 متری را به این کار اختصاص داده.
کازینوی مهرداد مخصوص پوکر است. خودش میگوید: «پوکر بازهای تهرون همه این جا جمع میشوند. این جا همه چیز اصل است و پوکربازهای حرفهای فقط این جا را انتخاب میکنند.»
مهرداد چهار میز پوکر شیک دارد. او میزها را به نجاری که حرفهاش ساخت میز پوکر است، سفارش داده و برای هر میز بین سه تا پنج میلیون تومان پرداخته است.
روی میزها، ژتون های سرامیکی با مارک «لاس وگاس» چیده میشود. میگوید: « این ژتون ها اصل هستند. یک ست پوکر 500 عددی سرامیک 11 گرمی با نشان لیزری لاس وگاس با کیف آلومنیومی را یک نفر از فرانسه آورده بود و من یک میلیون و 500 ازش خریدم. بنده خدا دوباره که رفت، یک ست دیگر هم سفارش دادم. هر کسی نمیآورد چون هشت و نیم کیلو وزن دارد اما دوستم زحمتش را کشید. دفعه دوم گران تر حساب کرد؛ یک میلیون و 700.»
مهرداد برای چیدمان و دکوراسیون کازینو حسابی وقت گذاشته است. میگوید: «برادرزادهام امریکا است. رفته بود لاس وگاس، گفتم از کازینوهای مختلف عکس گرفت و من از هر عکس یک قسمت را الگو گرفتم.»
رو به روی میزهای پوکر ویترین بزرگی قرار دارد پر از انواع مشروب. از «جک دنیل» تا «اسمیرنف» و... . مشروب در این مکان رایگان سرو میشود. او از هر مشتری بابت هر پارت بازی، 150 هزارتومان میگیرد. درصد برندهها هم جای خودش است. 5درصد از پول هر برنده همان شب به حساب مهرداد می رود.
کازینوی مهرداد از ساعت ۸ شب باز میشود و تا 5 صبح کار میکند. اغلب مشتریهای مهرداد مرد هستند. میگوید: «اما چند خانم هم این جا می آیند که پوکرباز حرفهای هستند. هرشب نه، اما هفته ای یک بار حتما می آیند.»
کاغذی به دیوار نصب شده که روی آن نوشته: «حرف سیاسی ممنوع.»
مهرداد میگوید: «من سال ها است به این نتیجه رسیدهام که در این مملکت هر کاری میشود کرد، به شرط این که حرف سیاسی نزنی. وقتی آلوده به سیاست شوی، گیر میافتی. اما اگر یک گوشه نان و ماست خودت را بخوری، کسی با تو کار ندارد.»
خیلی از پوکربازها اما سراغ کازینوهای خانگی نمیروند. آن ها میهمانیهای دورهای پوکر ترتیب میدهند؛ مثل «فرامرز» که کارخانهدار است و با دوستانش از صنفهای مختلف دوره پوکر دارد؛ از دکتر و مهندس گرفته تا هنرمند و کارخانه دار.
شب های جمعه روی میز ناهارخوری خانه را پر از مزه میکنند و میهمانی پوکر همراه با انواع غذاها و نوشیدنی ها آغاز میشود. این جا همه بازیکنان مرد هستند اما هر کس میتواند برای خودش یک «پشت دست» بیاورد. در اصطلاح آن ها، پشت دست به خانم هایی گفته میشود که پشت دست نفرات اصلی پوکر مینشینند و از برندهها سهم میگیرند.
فرامرز البته میگوید: «ما شرط زیادی نمیبندیم. بیشتر اوقات پول را همان وقت به دخترهای جوانی که پشت دست نشستهاند، میدهیم.»
با خنده میگوید: «آن ها بازی نمیکنند اما خب برای پوکر بازها مناظر چشم نوازی هستند.»
فرامرز دنبال یک میز پوکر حسابی برای خانهاش میگردد. تلفن نجار مهرداد را قبلا گرفتهام. آقای نجار طرحهای زیادی برای انتخاب میفرستد. بعضی میزها دو کاربرد دارند؛ هم میز ناهارخوری هستند و هم تبدیل به میز پوکر میشوند. قیمت ها متفاوت است؛ از دو میلیون تومان تا 20 میلیون تومان.
آقای نجار با خنده میگوید: «اگر برای کازینو میخواهید، همان 20 میلیونی را سفارش دهید؛ میز هشت نفره کنده کاری شده با ابهتی است که کلی بر و بیا دارد. برای کازینو دارها هم که پولی نیست، یک شب کار کنند پولش در می آید.»
می پرسم تا به حال به چند کازینو در تهران میز فروختهاید؟
کمی مکث میکند و با افتخار میگوید: «هر کازینویی که میز درست و حسابی دارد، از من خرید کرده است. بیشتر از 10 تا کازینودار در تهران از من خرید کردهاند.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر