الان دو روز است که دیگر حواسش به سفارش مشتریها نیست. یادش نمیآید که اقای حبیبی قهوه تلخ میخورد یا هاتچاکلت با خامه زیاد. دیگر برایش اهمیتی ندارد که قبل از لب بازکردن مشتری، نوع سفارش را بگوید و بعد با یک لبخند جمله مثل همیشه را اضافه کند و مشتریاش را خوشحال کند. «شادی» تمام مشتریهای ثابت کافه را میشناسد و با خیلیهایشان دوست شده، از مهسا که همیشه تنهاست و میز کنج دیوار را انتخاب میکند تا حامد که هیچ وقت تنها نیست و همیشه باید چند صندلی دیگر برایش اضافه کنند. اما دو روز است که دیگر هیچ چیز برای شادی اهمیت ندارد. میگوید: «باید این کار را ببوسم و بگذارم کنار.»
دو روز پیش خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه پاسداران به نقل از سرهنگ جلالی، رئیس پلیس اماکن ناجا از ممنوعیت اشتغال زنان حتی اگر صاحب پروانه کسب باشند، در قهوهخانهها و کافی شاپها خبر داد. شادی از وقتی خبر را خوانده گیج و مبهوت شده و نمیداند با تصاویری که از آینده در ذهنش ترسیم کرده بود، چه کند.
شادی دانشجوی سال سوم رشته مترجمی زبان دانشگاه تهران است و میگوید: «پدر و مادرم اطراف کرمانشاه زندگی میکنند و من بعد از قبول شدن در دانشگاه به تهران امدم از همان سال اول برای جور کردن خرج خودم کار کردم. خانوادهام نمیتوانند خرج زندگی من در تهران را تامین کنند.» اول در یک کارگاه خیاطی کوک میزده و حالا دو سالی است که در کافی شاپ کار میکند.
این اولین بار نیست که اشتغال به کاری برای زنان ممنوع میشود. سارا طعم این ممنوعیت را سال هاست که چشیده است. او نوازنده ویلن سل است: « سال هاست با ارکسترهای مختلف همکاری میکنم اما هر چند وقت یکبار موقع اجرای کنسرت در یکی از شهرستان ها مانع حضور نوازندگان خانم روی صحنه میشوند، باید مردی جایگزین ما در گروه شود تا اجازه برگزاری کنسرت صادر شود.»
این موضوع هفته گذشته مورد انتقاد حسین علیزاده هم قرار گرفت. این آهنگساز و نوازنده مشهور تار در گفت و گو با ایسکا از افزایش این ممنوعیت در شهرهای مختلف خبر داد: «در گذشته تنها در چندشهر، خانمها اجازه حضور روی صحنه نداشتند اما در حال حاضر تقریبا در بسیاری از شهرها گفته شده در گروه، نوازنده خانم نباشد. اخیرا در کنسرتی که با گروه همآوایان در گرگان اجرا کردیم نیز این مساله مطرح شد و این رویکرد در طول زمان، منجر به حذف بانوان از عرصه موسیقی میشود.»
به نوشته ایسکا نیوز، اکنون در شهرهای اصفهان، تبریز، ارومیه، زنجان، گرگان، تمامی شهرهای استان خراسان، برخی از شهرهای خوزستان و ... ممنوع است و گروههای موسیقی اجازه استفاده از هیچ نوازنده زن یا همخوان زنی را در گروه ندارند.
علیرضا قربانی در گفت و گو با «ایران وایر» از این ممنوعیتها به شدت گلایه میکند: «همه از این موضوع لطمه میخورند. این قدر در بعضی جاها این کار بی دلیل و بی منطق است که باورنکردنی است. در بعضی از شهرها مثل اصفهان هنرستان موسیقی وجود دارد. یعنی بچههای بسیار با استعدادی وارد این هنرستان میشوند و فارغ التحصیل میشوند اما همان آدمها با ظاهر پوشیده و رعایت شئونات کامل هم نمیتوانند روی صحنه حاضر شوند.» این خواننده با اشاره به این که هیچ دلیلی برای این ممنوعیت ذکر نمیشود، میگوید:«انها به جرم جنسیت شان ازحضورروی صحنه محروم میشوند و موسیقی در بعضی شهرها به عرصه هنرنمایی جنس مذکر تبدیل میشود.»
سارا هم با علیرضا قربانی هم عقیده است. او میگوید: «من و همکارانم فکر میکردیم با روی کار امدن دولت تدبیر و امید وضع مان بهتر میشود، اما...»
علاوه بر موسیقی، چند ماه پیش از ورود زنان به استادیوم برای تماشای مسابقات والیبال جلوگیری شد. از نمایش جام جهانی فوتبال در اماکن عمومی به خاطر حضور زنان ممانعت به عمل امد. حالا هم شهردار تهران تمام همت خود را برای اجرای طرح تفکیک جنسیتی در سازمان تحت امرش به کار گرفته است.
اعظم طالقانی دبیر جامعه زنان انقلاب اسلامی درباره امیدواری خانمها پس از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید به «ایران وایر» میگوید: «خانمها اشتباه کردند نباید چنین امیدی میداشتند. دولت تا حدی میتواند در این امور دخالت کند. ما زنان باید این قدر تعقل و تفکر و شناخت داشته باشیم که بدانیم دولت هرچقدر هم که مخالف و موافق کاری باشد تا یک مرزی می تواند بله و نخیر بگوید.»
آسیه امینی فعال حقوق زنان نیز معتقد است که دولت در این امور نها یک مهره است. او به «ایران وایر» میگوید: « به نظر من وجه مهمتر این قضیه که به دولت فعلی ربط پیدا نمی کند. برنامه ای است که برنامهریزان اصلی جامعه ان را دنبال میکنند و برای آن اتفاقا برنامه ریزی کلان دارند دولت تنها یک بخش از حکومت است و خودش یک مهره است که ابزار و امکانات محدود دارد. به عبارت دیگر نمیتواند برنامهای جدا از برنامهای که برایش تعیین شده را پیش ببرد. این حرف من در توجیه عملکرد دولت نیست بلکه در توضیح ناتوانی دولت در چنین مکانیزمی است.»
اعظم طالقانی در داخل ایران و از طریق جامعه زنان انقلاب اسلامی برای حقوق زنان ، تلاش میکند. او معتقد است که پرداختن به این موضوعات در رسانههای خارج از ایران فقط حساسیت روی این موضوع را زیاد تر میکند و میگوید: « تجزیه و تحلیل و بحث درباره این موضوعات در رسانههای خارج از کشور نه تنها راهگشا نیست بلکه نتیجه عکس میدهد. هر صدایی که از خارج بلند میشود، اگر خیلی کارساز باشد برای مدتی جلوی موضوع را میگیرد اما هیچگاه مساله را حل نمیکند. اما وقتی در داخل کشور،جریان زنان با درنظر گرفتن مصالح و یک چارچوب، نقد میکنند، استدلال می کنند و اشکال میگیرند. موفق تر هستند.»
اما آسیه امینی فعال حقوق زنان در خارج از ایران معتقد است که اطلاع رسانی و اگاهی دادن به زنان جامعه ایران یکی از مهمترین کارهای جنبش زنان است: « به نظر من مهم ترین دستاورد جنبش زنان در سالهای اخیر ( از بیست سال پیش تا کنون) افزایش اگاهی نسبت به محرومیتها، محدودیتها و کمبودهایی است که زنان جامعه دارند. پس گام اول در همه این مسائل ایجاد اگاهی و اطلاع رسانی و زمینه سازی برای ایجاد یک واکنش است. فعالان حقوق زنان در داخل ایران میتوانند با دیالوگ برقرار کردن و یا اعتراض واکنش نشان دهند و فعالان خارج از کشور میتوانند با اطلاع رسانی دقیق نقش حامی را داشته باشند.»
از اعظم طالقانی درباره چرایی این محدودیت ها می پرسم: «اصلا وارد چرایی این موضوعات نمیشوم برای اینکه نمیدانم این ها به چه دلیل انجام شده. آیا عکس العلی بوده یا با آمار و ارقام علمی این کار ها انجام شده. این ها باید بررسی شود و برچارچوب استدلال سنجیده شود. مثلا در طرح تفکیک جنسیتی به هرحال علما هم نظر می دهند که همکاری زن و مرد با همدیگر فساد می اورد. این نظر علما است، در حالی که بسیاری از خانم ها و دخترها در جامعه ما فعال هستند و با مردها هم کار میکنند اما هیچ فسادی ایجاد نشده در جاهایی هم ممکن است خیلی فساد وجود داشه شود. اما من معتقدم اگر فساد هم وجود داشته باشد چاره کار جداکردن انها از یکدیگر نیست بلکه ما باید رفتار سالم را اموزش دهیم که یک زن و مرد به جای فکر کردن به جنس هم، به انسانیت یکدیگر فکر کنند.»
آسیه امینی اما این محدودیت ها را مربوط به برنامه پنجم توسعه میداند که بر اساس تحلیل محتوای سخنرانیهای رهبر جمهوری اسلامی درباره زنان نوشته شده است: «تا برنامه چهارم توسعه حقوق زنان روند رو به رشد داشته، یعنی این برنامه ها تا یک جایی بدون ممانعت دنبال شده و حتی به امضای رهبر هم رسیده است و شعارهایی مثل حضور زنان در حوزه های اقتصادی، دانشگاه ها، تولید و ... میتواند باعث تقویت جامعه شود، وجود داشته، اما از یک جایی یکباره بخشی از حکومت ایران متوجه شد که این آگاهی و رشد زنان، جزو شاخص هایی از جامعه مدرن است که با مقاومت ها و محدویت های سنتی که یک جامعه مذهبی دنبال می کند و ایدهآلش است، در تضاد است. وقتی زنان وارد عرصه های مختلف اجتماعی میشوند حقوقشان را به عنوان انسان هایی برابر با مردان دنبال میکنند. بنابراین دقیقا از برنامه پنجم توسعه روند تصمیم گیری برای حضور زنان در اجتماع و حتی تحصیل زنان جنبه عکس پیدا میکند. یعنی در زمان ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد تصمیم گرفته شد برنامه های قبلی را کنار بگذارند و برنامه پنجم توسعه را براساس تحلیل محتوای سخنرانی های رهبر درحوزه زنان بنویسند. از طرفی کسانی که به رهبر و اندیشه رهبر نزدیک هستند، افراطیونی هستند که حقوق زنان را در منافات با منافع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خودشان میبینند. بنابراین از همه ابزار تا کنون استفاده کردند که برنامه پنجم را عملی کنند.»
شادی و سارا احتمالا چیزی از برنامه پنجم توسعه نمیدانند، آنها برنامه خودشان را داشتند. شادی برایم از نقشههایش گفت: «آرزو داشم یک کافی شاپ کوچک در شهر خودمان بزنم که با روش خودم ادارهاش کنم. میخواستم هفته ای یک روز در کافی شاپم کلاس زبان مجانی برگزار کنم.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر