اولویتهای سیاسی وقتی بر فرایند عادی و قانونی حکمرانی چیره میشود، فشارهای زیادی بر سازمانهای اطلاعاتی میآورد که نتیجهاش تولید اطلاعاتی متناسب با سیاستگذاران و خواستههای صاحبان قدرت در هر سیستمی است.
سیاستزدگی در هر جامعه اطلاعاتی زمانی رخ میدهد که اطلاعاتیها به جمعآوری، خلق یا تولید اطلاعاتی اقدام کنند که بر اساس و خواسته صاحبان قدرت است.
فصلنامه «مطالعات راهبردی» در شماره بهار سال ۱۴۰۱ گزارشی تحقیقی در این خصوص با عنوان «اطلاعات سیاسی شده و سیاسی شدن اطلاعات؛ تفاوتها و پیامدها» منتشر کرده و به علل شکلگیری چنین وضعیتی در جمهوری اسلامی پرداخت است.
***
سیاست همواره تمایل دارد، در اطلاعات و سازمانهای اطلاعاتی دخالت کند و هدایت آن را برعهده بگیرد؛ چرا که داشتن اطلاعات در عصر امروزی مزیت رقابتی بسیار مهم، چه در عرصه داخلی نظام سیاسی و چه در سطح سیاست خارجی، محسوب میشود.
مفهوم رایج معنای سیاستزدگی در میان اطلاعاتیها و سازمانهای اطلاعاتی، فساد در بیطرفیِ نظام اطلاعاتی است که از طریق دستکاری عمدی در روند شکلگیری و تحلیل اطلاعات توسط تصمیمگیران صورت میگیرد.
صاحبان قدرت و سیاستگذاران هم در این میان میخواهند، اطلاعات و تحلیل از گزینه خاص سیاسی آنها حمایت کرده و آن را تایید کند.
چرا سیاستزدگی باعث بیاعتباری نهادهای اطلاعاتی میشود؟
اطلاعات در سطح کلان در بستر سیاست متولد میشود و رشد میکند و بدون آن اهمیت چندانی ندارد؛ بنابراین نمیتوان انتظار داشت سیستمهای اطلاعاتی از سیاست به معنای عام و قانونیاش جدا باشد، اما این پیوستگی در صورتی که به تسلط سیاست بر امر اطلاعات منجر شود، نتیجهاش بیآبروی و بیاعتباری نهادهای اطلاعاتی در هر جامعهای خواهد شد، درست مشابه اتفاقی که سالهاست در ایران بر سر نهادهای اطلاعاتی و امنیتی آمده است.
این بیاعتباری سیستمهای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی از زمانی آغاز شد که این نهادها به ابزاری جهت انحصار قدرت در نظام دیوانی روحانیت شیعه درآمدند و به تدریج به یکی از بازوهای حذف و سرکوب منتقدان و مخالفان نظام مستقر تبدیل شدند.
این نهادها پس از به قدرت رسیدن روحانیت شیعه در ایران به خصوص آغاز دوران رهبری «علی خامنهای»، به نهادهای مقوم پایههای رهبر جدید تبدیل شدند و با تولید اطلاعات کاملا هدفدار طی بیش از سه دهه، زمینه و بهانه سرکوب تمام منتقدان و مخالفان رهبر را فراهم کردند.
آنها هرچند در این امر موفق عمل کردند، اما هزینه هنگفت چنین انحرافی را هم پرداخت کردند و به یکی از بیاعتبارترین نهادهای جمهوری اسلامی در میان مردم ایران تبدیل شدند.
اطلاعات «سیاسیشده» و تحکیم پایههای رهبر
این نهادها قبل و پس از آغاز دوره رهبری خامنهای به طور سیستماتیک «اطلاعات سیاسی شده» تولید و پخش کردند تا به واسطه آنها پایههای قدرت رهبر جدید را مستحکم کنند.
«اطلاعات سیاسی شده» به معنی جایگزینی نظرات رسمی فرد در لفافهای از تمایلات سیاستگذاران است که این قبیل اطلاعات طی سه دهه به وفور برای خوشامد و خوشایند رهبر تولید و نشر میشود.
«اطلاعات سیاسی شده» به آن دسته از تولیدات، تفسیرها، گزارشها یا تحلیلهای کارکنان اطلاعاتی یا جامعه اطلاعاتی اشاره دارد که به جای واقعبینی، به منظور پشتیبانی از گزینهها و نتایج دلخواه سیاستگذاران یا خوشآمد مقامهای سیاسی، تغییر میکند.
به عبارتی دیگر، این مساله تحریف عمدی تحلیل اطلاعات برای برآورده کردن درخواستهای سیاستگذاران و مدیران اطلاعاتی و به عبارتی جامعتر، وفاداری به نگرشهای شخصی و سیاسی در فرایند تحلیل اطلاعات را شامل میشود.
نهادهای امنیتی و اطلاعاتی در جمهوری اسلامی علاوه «اطلاعات سیاسی شده» به «سیاسی شدن اطلاعات» در ایران هم دامن زدند. این مفهوم وضعیتی را توضیح میدهد که در آن سیاستمداران به صورت مستقیم یا غیرمستقیم، فرآوردههای اطلاعاتی را تغییر داده و آن را به محصول منطبق با سیاستهای حزبی خود بدل میکنند.
مشکل «سیاسی شدن اطلاعات» زمانی به وجود میآید که سیاستگذاران با اعمال فشار زیاد بر تحلیلگران و مدیران اطلاعاتی، آنها را وادار کنند که برآوردها و تحلیلهایی در راستای حمایت از اولویتها و رویکردهای سیاسی آنها ارائه دهند.
گزارش فصلنامه مطالعات راهبردی چه میگوید؟
فصلنامه «مطالعات راهبردی» در شماره بهار سال ۱۴۰۱ گزارشی تحقیقی در این خصوص با عنوان «اطلاعات سیاسی شده و سیاسی شدن اطلاعات؛ تفاوتها و پیامدها» منتشر کرده و به زمینهها و علل شکلگیری چنین وضعیتی در جمهوری اسلامی پرداخته است.
در این تحقیق که گروهی از مدیران ارشد سازمانهای اطلاعاتی و برخی اساتید دانشگاه شرکت کردهاند، مشخص شده که چرا و چگونه سیاستگذاران تمایل دارند، روندها و سازمانهای اطلاعاتی را در اختیار بگیرند و در آنها دخالت کنند.
در این گزارش همچنین آمده که «اطلاعات سیاسی شده، میوه ممنوعه و یک گناه فاجعهبار در اطلاعات به شمار میرود که تناول آن، سقوط اطلاعات به حضیض را در پی خواهد داشت و به همین دلیل، بسیاری خطر دوخته شدن قبای اطلاعات به اندازه دیدگاههای مقامات سیاسی را به عنوان بدبختی نهایی نهادی اطلاعاتی» میدانند.
این تحقیق با این مقدمه، سراغ اصل مطلب رفته و نوشته است، «سیاستزدگی اطلاعات» در جمهوری اسلامی برای نهادهای اطلاعاتی ۳۹ پیامد و برای نظام سیاسی ۱۳ پیامد دارد.
کارشناسانی که در این تحقیق شرکت داشتهاند، گفتهاند که «ضربه به هویت حرفهای سازمان و کارکنان اطلاعاتی» را دارای بیشترین پیامد منفی برای سازمان اطلاعاتی و «افزایش آسیبپذیری کارکنان اطلاعاتی در برابر سرویسهای اطلاعاتی حریف (از طریق پناهندگی، جلب همکاری و ...) را دارای کمترین بار منفی ناشی از سیاستزدگی برای جامعه اطلاعاتی جمهوری اسلامی میدانند.
«افزایش احتمال غافلگیری و ناکامی اطلاعات» مشابه ضرباتی که در سالهای اخیر موساد به جمهوری اسلامی وارد کرده است، «ضعف کارآمدی و عملکردی سازمان اطلاعاتی» و «خروج سازمان اطلاعاتی از چرخه حرفهای تولید اطلاعات» از دیگر پیامدهای مهم برای نهادهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی در شرایط مذکور است.
این کارشناسان همچنین گفتهاند که «امکان غافلگیری سیاسی به دلیل عدم واقع بینی در برابر گزارشهای اطلاعاتی و برخورد گزینشی با آنها»، «احتمال بروز چالش، بحران، بیثباتی و بینظمی در نظام سیاسی»، «افزایش احتمال شکست سیاستها و اهداف کلان نظام و دولت» و «ضعف عملکردی و ناکامی نظام سیاسی» را از مهمترین پیامدهای «سیاستزدگی اطلاعات» برای جمهوری اسلامی میدانند.
آنطور که در بخش پایانی این تحقیق آمده است، «سیاستزدگی اطلاعات» برای نظام سیاسی پیامدهای ناگوارتری نسبت به «نهادهای اطلاعاتی» دارد که نتایج عینی این پیامدها در سالهای اخیر خود را در ضرورت گذر از کلیت جمهوری اسلامی در میان مردم ایران و بسیاری از جریانهای سیاسی منتقد وضع موجود نشان میدهد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر