«بلوط روسریاش افتاده است»، این جمله عجیب نوشته روی پلاکارد طرفداران محیط زیست بود، در تجمعی برای جلب توجه مقام های جمهوری اسلامی به نابودی جنگلهای بلوط؛ مقامهایی که همه هموغمشان حالا روسری است، از مدیر کل بانک مرکزی گرفته تا رییس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش. حالا هم نوبت به سخنگوی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی رسیده که گفته است: «اقدام علیه حجاب در واقع محاربه با قرآن و امر به معروف است.»
اما اصلا محاربه در قانون مجازات اسلامی چه معنایی دارد؟
چرا جمهوری اسلامی مدام ناچار است، مردم را به رعایت پوششی که مطلوبش است وادار کند و برای رعایت حجاب مطلوبش، به زور متوسل شود؟
***
قانون مجازات اسلامی درباره محاربه چه میگوید؟
سردار شکارچی سخنگوی ارشد نیروهای مسلح صبح روز سه شنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۱ در جشنواره «گوهرهای فاطمی» که در مرکز آموزش و پشتیبانی نیروی زمینی ارتش برگزار شد، گفته است: «کسانیکه سالها از سفره بیتالمال ارتزاق کردهاند، با اقدام علیه حجاب، در واقع با قرآن و امر به معروف و نهی از منکر محاربه میکنند.» معنای محاربه در قانون مجازات اسلامی چیست؟
سعید دهقان، حقوقدان در این باره می گوید: «بنا بر ماده ۲۷۹ قانون مجازات اسلامی محاربه، عبارت از کشیدن سلاح بهقصد جان، مال یا ناموس مردم یا ارعاب آنهاست؛ بهنحوی که موجب ناامنی در محیط شود. بنابراین حرف سخنگوی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی نمیتواند هیچ مبنای و معنای حقوقی داشته باشد.»
این وکیل دادگستری و عضو اتحادیه بینالمللی وکلا می گوید: «هیچ موضوعی در قانون مجازات اسلامی در مورد مسائل مربوط به حجاب و استناد آن به جرم محاربه نیامده و هیچ معنای حقوقی نیز در بر ندارد. مگر اینکه بشود به طنز گفت از آنجا که این فرد سخنگوی نیروهای مسلح است و با سلاح سر و کار دارد و در مسائل مربوط به حجاب هم کمپینی هست به نام دوربین ما سلاح ما، او این دوربین را واقعا به چشم سلاح میبیند و از آنجایی که جنگ بر سر حجاب است، از آن برداشت محاربه دارد.»
او ادامه میدهد: «فراموش نکنیم که محاربه دست به سلاح بردن به قصد جان مردم است و دست به سلاح بردن هیچ ربطی به انتقاد از یک امر شرعی که تازه اجباری هم نیست، ندارد. حجاب در نهایت میتواند یک امر واجب در آموزههای دینی باشد، آن هم در حالی که تنها بخشی از مسلمانان به آن باور دارند و هر امر واجبی به معنی اجبار نیست. بنابراین حتی اگر از منظر دینی هم نگاه کنیم و آن را به تلقی برخی از نحلههای اسلامی یک امر واجب هم بدانیم، باز هم به معنی اجبار نیست.»
دهقان معتقد است: «با این تفسیر هرگونه نقدی در مورد حجاب حتی میتواند جرم هم نباشد و در مقابل، خود امر اجبار کردن به حجاب به نوعی جرم محسوب بشود، چرا که خلاف اصل نهم قانون اساسی است.»
بر اساس اصل نهم قانون اساسی هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادیهای مشروع را، هر چند با وضع قوانین و مقررات از مردم سلب کند.
این وکیل دادگستری در ادامه میگوید: «فراموش نکنیم که اصلا چیزی به عنوان محاربه با قرآن در قانون مجازات اسلامی وجود ندارد و این جمله سخنگوی نیروهای مسلح یک اشتباه عجیبی است که گفته، محاربه با قرآن و امر به معروف است.»
به عقیده این حقوقدان این همه خطا در یک جمله دو خطی تنها نشان از بیصلاحیتی این مقام نظامی دارد: «مقامی که از نظر قانونی هم حکمی برای تعیین کردن محاربه ندارند. چنین امری فقط در اختیار دادگاهها از سوی قضات انجامپذیر است آن هم قضات صلاحیتدار نه هر کسی که در مسند قضاوت نشسته باشد.»
دهقان می گوید : «اختلاف نظر مردم و حکومت در مورد حجاب اجباری صرف نظر از توضیحات حقوقی و قانونی یک اختلاف نظر مدنی است و چون اصل هشتم قانون اساسی امر به معروف و نهی از منکر را فقط از طرف دولت به مردم نگفته و از طرف مردم به دولت هم میتواند باشد؛ پس در واقع باید بگوییم که مردم منتقد به حجاب اجباری در واقع دارند بر اساس اصل هشتم قانون اساسی به دولت تذکر میدهند.»
در ادامه شدت گرفتن مقابله با آنچه حکومت ایران «بدحجابی» میخواند، دستگاههای دولتی و قضایی در صدور دستورات مربوط به پوشش زنان با هم به رقابت برخاستهاند.
بعد از بانک ملت که با صدور بخشنامهای پوشیدن کفش پاشنهبلند، جوراب نازک و زیورآلات را ممنوع اعلام کرد، فرماندار بوشهر هم گفت که باید اتاق خانمها و آقایان در تمام دستگاههای اجرایی جدا شود و هیچ همکار خانمی نباید در شورای اداری شهرستان بوشهر بدون چادر حاضر شود. معاون دادستان مشهد از فرماندار خواسته که خدمات به افراد بدحجاب را در ادارهها و بانکها ممنوع کنند. گزارشهای زیادی هم از هجوم ماموران امر به معروف به درمانگاهها و مراکز پزشکی برای تذکر حجاب منتشر شد.
اما همه اینها بعد از سخنان «ابراهیم رئیسی» شروع شد که خواستار اجرای کامل مصوبه ۱۷ سال پیش شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره عفاف و حجاب شده بود. این در حالی است که در دوره تبلیغات انتخاباتی، رئیسی قول راهاندازی «گشتهای ارشاد مسئولان دولتی» را داده بود و پاسخ به کسانی که گفته بودند او برای جداسازی زنان و مردان در خیابانها میآید، گفته بود: «بین خیابانها دیوار کشیده نمیشود؛ بلکه پل ساخته میشود»؛ اظهاراتی که هرچه بیشتر پیش میرویم، در اجرا، شکلی متفاوت پیدا میکند.
اما چرا جمهوری اسلامی مدام ناچار است مردم را به رعایت پوششی که مطلوبش است وادار کند و برای رعایت حجاب مطلوبش، به زور متوسل شود؟ اگر حجاب اسلامی یک ارزش عمومی و یک اصل قانونی است، چرا حکومت مدام باید آن را یادآوری کند؟
«الی خرسندفر»، جامعهشناس معتقد است که حکومت از یک سو به دنبال ایجاد یک دوقطبی در جامعه است و از سوی دیگر هم از مسائل ایدئولوژیک برای فشار و سرکوب بیشتر استفاده میکند.
او میگوید: «ما با یک نظام دیکتاتوری مبتنی بر ایدئولوژی مذهبی روبرو هستیم که بر اساس این ایدئولوژی اساسا زنان حق و حقوق برابر با مردان ندارند. زنستیزی نهادینه در قوانین و رویکردها و سیاستهای این سیستم، در نهایت منجر به دوقطب سلطهگر و سلطهپذیر در جامعه میشود.»
به عقیده خرسندفر، نظام سیاسی از این سیستم بهره میبرد و میداند در فقدان این دو قطب نمیتواند بر جامعه تسلط داشته و سیاستهایش را اعمال کند: «سیستم برای کنترل جامعه نیاز به اتمیزه شدن افراد آن و ایجاد احساس تنهایی که به واسطه نابرابری و تبعیض در افراد جامعه ایجاد میکند، دارد. حکومت از این طریق میخواهد سیاستهای تمامیتخواهانهاش را اجرا کند و از سوی دیگر هر زمان که احساس کرد قدرت و تسلطش کاهش پیدا کرده، رعب و وحشت ایجاد کند.»
به عقیده این جامعهشناس، بهترین گزینه در چنین موقعیتی مساله حجاب علیه زنان است که تا همین چند سال پیش ساختار فرهنگی اجتماعی جامعه با این محدودیتها همراهی میکرد.
به گفته خرسندفر، همراهی بخشی از جامعه با این اقدامات حکومت، دست نظام سیاسی را باز میگذارد تا راحتتر اعمال قدرت بکند و در نهایت با ایجاد رعب و وحشت بتواند آن را وارد ساختارهای دیگر کرده و نمایش قدرت و تسلط راه بیندازد. این ویژگی بارز یک نظام دیکتاتوری مبتنی بر ایدئولوژی مذهبی است.
به این ترتیب عجیب نیست که رییس عقیدتی سیاسی ارتش حجاب را اولین خاکریز بداند که اگر از دست برود، بقیه خاکریزها هم از دست میرود. از آنکه مسئول تورم و گرانی است گرفته تا آنها که مسئول امنیت مرزها هستند، همه نگران پوشش زنان هستند. به نظر میرسد نان حالا حالاها به سر سفرهها بازنخواهد گشت، آسمان آبی رخ نخواهد کرد و عروس زاگرس محکوم به مرگ است، در بیزلفی بلوطها.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر