«ستاد امر به معروف و نهی از منکر» که کار «ترویج فرهنگ عمومی امر به معروف و نهی از منکر» را در جامعه ایران بر عهده دارد، در آخرین اقدام خود، از شرکت بستنیسازی «دومینو» به دلیل یک آگهی تبلیغاتی این شرکت، شکایت کرده است. در این آگهی که مربوط به یک بستنی با نام «چوکوبری» است، زن جوانی حضور دارد که با هر لایه لباسی که او میپوشد، یک لایه همرنگ با آن لباس به بستنی که مورد تبلیغ است، اضافه میشود. در پایان آگهی نیز این بازیگر، یک گاز از آن بستنی میخورد و گوینده زنی میگوید: «یک ترکیب وسوسهانگیز، محصولی از دومینو»
سخنگوی ستاد، این تبلیغ را «اهانت به مقام شامخ زن» و «ترویج بیعفتی» خوانده و اعلام کرده که چون اینکار توسط این شرکت قبلا هم تکرار شده بوده و برای جبران کاری نکردهاند، از دومینو به دادگاه شکایت کرده است.
این اولین بار نیست که یک نهاد وابسته به حکومت ایران، حضور زنان در رسانهها را به این شکل مورد حمله قرار میدهد. پیش از این، گزارشهای غیررسمی مبنی بر ممنوعیت خوردن خیار، موز و هویج در صداوسیمای ایران منتشر شده بود. در بازپخش یک آگهی تبلیغاتی مربوط به دهه ۷۰ خورشیدی متعلق به بستنی «میهن» نیز، صدا و سیما از تصویر زوم شده گاو مادر استفاده کرده و به این شکل، پستانهای گاو را سانسور کرده بود.
ستاد امر به معروف و نهی از منکر در حالی تبلیغ بستنی توسط یک زن را اهانت به زنان خوانده که در هفتههای اخیر اقدامات بسیاری در زمینه محدودتر کردن زنان در جامعه ایران صورت گرفته است. کاربران شبکههای اجتماعی از کتک خوردن خود توسط نیروهای لباسشخصی به دلیل حجاب و تشدید فشارها بر خود نوشتهاند. خود همین ستاد، هفته پیش اعلام کرده بود که مدیران ادارهها و بانکها موظف هستند به زنانی که بهگفته این ستاد «بدحجاب» هستند، تذکر دهند، وگرنه با آنان برخورد خواهد شد. اینها همه در حالی است که زنان ایران حق طلاق، سهم ارث و دیه برابر، حق خروج از کشور بدون اجازه همسر و حق تصمیمگیری درباره سرنوشت فرزندان خود و حق نگهداری از آنها را بعد از ۷ سالگی ندارند.
کدام یک اهانت به زنان است و این رویکرد چه آسیبی بر جامعه ایران داشته است؟ در گفتگو با «فاطمه مسجدی»، فمینیست و فعال حوزه زنان و «صبا آلاله»، روانشناس ساکن ترکیه، به این سوال پاسخ دادهایم.
وظیفه ستاد امر به معروف و نهی از منکر، ترویج خشونت علیه زنان است
ستاد امر به معروف و نهی از منکر، در سال ۱۳۷۲ با نام «ستاد احیاء امر به معروف و نهی از منکر» تاسیس شد. پس از تصویب «قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر» و دستورالعمل اجرایی آن در سال ۱۳۹۴، اسم این ستاد تغییر کرد و فعالیت آن در سه سطح مرکز، استان و شهرستان تداوم یافت. از همان سال ۱۳۷۲، «احمد جنتی»، رییس شورای نگهبان بر این ستاد هم ریاست میکرد. ولی نهایتا در سال ۱۳۹۸، «کاظم صدیقی»، امام جمعه موقت تهران جایگزین او شد.
در سالهای اخیر، با توجه به افزایش مخالفتها علیه حجاب اجباری و تغییرات عمده در سبک زندگی ایرانیان، این ستاد بیش از پیش فعال شده است. در موضوع راهبردن حیوانهای خانگی و فشار به قوه مقننه و مجریه برای تصویب و اجرای قوانین سختگیرانه علیه کسانیکه سگ خود را بیرون میبرند، این ستاد فعالانه وارد عمل شده است. علاوه بر این، این ستاد، هم بهعنوان ناظر و هم بهعنوان پیشنهاددهنده مقررات، برای اجرا و تحمیل هر چه بیشتر حجاب اجباری، اقدام کرده است.
شاهد این ادعا، گفتههای روز پنجشنبه نهم تیرماه سخنگوی این ستاد است که گفته بود: «گشت ارشاد مدیران و مسئولان به راه افتاده و مساله مقابله با منکرات از تخلفات اداری گرفته تا بدحجابی در دستگاههای اجرایی، با جدیت پیگیری میشود.»
حالا هم، جدا از اینکه آیا اصولا تبلیغ شرکت بستنیسازی دومینو مایه جنسی دارد یا خیر، ستاد امر به معروف و نهی از منکر، آن را «اهانت به مقام شامخ زن» و «ترویج بیعفتی» خوانده و به دادگاه از آن شرکت بستنیسازی دومینو شکایت برده است.
«فاطمه مسجدی» فعال زنان و پژوهشگر حوزه تاریخ اجتماعی ساکن برلین در آلمان است. او کارکرد ستاد امر به معروف و نهی از منکر برای نظام سیاسی ایران را، تعریف سیاستهای فرهنگی نظام میداند و میگوید: «ستاد امر به معروف، نهادی است که باید و نبایدهای فرهنگی و اجتماعی را تعریف میکند و از بقیه میخواهد که دیگران را بر اساس آن هنجارها محدود کنند. البته، این باید و نبایدها اغلب بهنوعی مرتبط به زنان هستند، چون در رویکرد اسلامی، زن منبع شر است و باید مکانیزم امر به معروف و نهی از منکری باشد که او را کنترل کند.»
به باور مسجدی، این باید و نبایدها که برای زنان تعریف شدهاند، نوعی سازوکار عادیسازی و رسمیت بخشیدن به خشونت علیه زنان هستند. این فعال حوزه زنان در توضیح این موضوع میگوید: «در ساختار نظام سیاسی اسلامی ایران، اصولا مفهوم امر به معروف و نهاد مرتبط به آن، وظیفه یادآوری این باید و نبایدها را برای خود تعریف کرده و این از نظر من یعنی یادآوری اینکه چگونه علیه زنان خشونت بهکار ببریم.»
فاطمه مسجدی سیاست فرهنگی را که پشت امر به معروف و نهی از منکر مستتر شده، «پستتر» دانستن زنان میداند و میگوید: «این سیاست، برای زن، موجودیتی کهتر و کمتر از مردان قائل است که حتما باید نظام مردانهای به زن بگوید که بین چه بایدها و نبایدهایی در خانواده، محل کار و جامعه قرار بگیرد.»
او با تاکید بر اینکه این نگاه پستانگارانه برای زنان، در همه سطوح اجتماعی «مخرب» است، میگوید: «جمهوری اسلامی با اینکه مدعی است که طرفدار تحکیم خانواده است، با این اقداماتش نتوانسته به تحکیم خانوادهها کمک کند یا به زن عزت و احترام ببخشد. این سیاست فرهنگی، به تولید و بازتولید ارزشهایی کمک میکند که برای استحکام نظام خانواده مدرن و برای اینکه زن بتواند در خانواده، محل کار و جامعه واقعی، بهطور سالم و بهدور از آزار زندگی کند، مخرب است.»
بنا به گفته این فعال حقوق زنان، «هدف این نوع سیاست فرهنگی، ایجاد حس شرم و گناه برای زنان و بازتولید آن تصور است که زن را موجودی جنسی و اروتیک میبیند و از طریق امر به معروف و نهی از منکر، میخواهد زنان را کنترل کند.»
صبا آلاله، روانشناس ایرانی ساکن ترکیه نیز به موضوع نگاه صرفا جنسی به زنان، آنهم فقط در چارچوب ازدواج اشاره کرده و میگوید: «ما بهعنوان یک زن، از لحظه تولد، هیچیک از نیازها و تواناییهای فردیمان به رسمیت شناخته نمیشود، بلکه فقط با وجه جنسیمان تعریف میشویم. این یعنی، باید همیشه مطابق آن الگوی کهن از پیشتعیین شده رفتار کنیم که از ما میخواهد مسائل جنسیمان را در چارچوب ازدواج نگه داریم و تنها در این صورت است که یک زن خوب خواهیم بود.»
آلاله ادامه میدهد: «وقتی زن فقط در چارچوب مسائل جنسی تعریف شده، آن هم نه روابط جنسی که خودش در آن عاملیت داشته باشد، بلکه فقط و فقط در چارچوب تمکین از همسر، فردیت او از او گرفته میشود. انسانی که فاقد فردیت است، به راحتی سرکوب میشود و مقدمات استثمار او فراهم میشود.»
به باور این روانشناس بالینی، «نظام سیاسی ایران، خواهان حفظ این الگوی کهن است، به این خاطر که با بقای این الگو، میتواند زنان را سرکوب کند.»
او توضیح میدهد: «این نگاه کنترلگربه زن، در راستای همان تحقیر و سرزنشی است که انواع و اقسام کنترلها مثل گشت ارشاد برای زنان دارند. آن برخوردها هم از زن، فردیت او را میگیرند و این باعث میشود که او چه از سمت خودش و چه از سمت جامعه دچار آشفتگیهای ذهنی شود.»
آنگونه که صبا آلاله میگوید، «عدم تعادل روانی» و «تندادن به اجبارهای ناخوشایند اجتماعی»، از پیامدهای کنترل رفتارها و نحوه نمایندگیشدن زنان در جامعه است که «همگی میتوانند در روند زندگی زنان به طور جدی آسیبزا باشند.»
آیا موقع انتخابات، زنان «بدحجاب»، «توهین به مقام شامخ زن» نیستند؟
فاطمه مسجدی با اشاره به اینکه اسلامی سیاسی، برای زنان، تعریف مدرنی ارائه نکرده و در این باره دچار تناقض است، میگوید: «سیستم میخواهد از زن تا جایی که میشود، به نفع خود استفاده کند و هم قوانین عقبماندهای که مربوط به چند قرن پیش را اعمال کنند.»
او با تاکید بر اینکه جمهوری اسلامی با حضور زنان در صداوسیما و آگهیهای تبلیغاتی به نحوی که در چارچوب هنجارها و نظام مردسالاری اسلامی باشد و حتی با حضور زنان بدحجاب در تبلیغات خیابانی و رسانهای انتخابات مشکلی ندارد، میگوید: «نباید فراموش کنیم که مخالفت با این تبلیغ، از جنبهای که بعضی فمینیستها ممکن است به آن انتقاد داشته باشند، نیست. موضوع نگاه جنسی به زنان توسط سیستم سرمایهداری نیست. چون، جمهوری اسلامی خودش یک سیستم اقتصادی و سیاسی فاسد است و در جاهای مختلفی از زنان سوءاستفاده میکند. موضوع اینجا، اجرای مقررات اسلامی است.»
او توضیح میدهد: «این استفاده آنها از زن را پیچیده میکند. به همینخاطر، هر جا که زن میخواهد نمایندگی شود، یا باید در چارچوب بایدها و نبایدها قرار بگیرد و مدام به او هشدار داده شود که محدودیتهایش را در نظر بگیرد، یا باید برای بقای نظام مفید باشد که از اوجب واجبات است.»
مسجدی با تاکید بر اینکه البته نوجوانان امروز، دیگر تن به این باید و نبایدها نمیدهند، میگوید: «این نوع سیاستهای توهینآمیز و تحقیرآمیز علیه زنان، نوعی مقاومت جدی علیه سلطهگری و سرکوبگری مردان علیه زنان ایجاد کرده و باعث شده که نسل جدید، از این سنتها عبور کنند و آنطور که میخواهند زندگی کنند. نمونهاش را هم در شیراز دیدیم.»
اشاره این فعال زنان، از گردهمآیی نوجوانانی است که در هفته گذشته در شیراز دور هم جمع شدند. برخی از دختران نوجوان در ویدیوهایی که از آن گردهمآیی بیرون آمده، حجاب نداشتند و برخلاف الگوهای مورد پسند نظام جمهوری اسلامی، دختران و پسران به راحتی با هم صحبت کرده و حتی اسکیتسواری میکردند.
امر به معروف و نهی از منکر، جان میگیرد
در سالهای اخیر، گزارشهای بسیاری از قتل زنان به بهانه ناموسپرستی در رسانههای ایران منتشر شده است. چند ماه پیش، یک زن ۱۷ ساله اهل اهواز، بهنام «منا حیدری» بهدست همسرش سربریده شد و همسر او فاتحانه سر این نوجوان را که در ۱۲ سالگی به عقد او در آمده و مادر فرزندش بود، در خیابانهای شهر چرخاند تا از ناموس خود دفاع کند.
سه روز پیش نیز، «زهرا گودرزوند چگینی»، ۱۷ ساله و اهل یکی از روستاهای استان گیلان، به این بهانه که در زمانیکه به اجبار خانوادهاش با مردی ازدواج کرده، فرد دیگری را دوست داشته، توسط پدر و برادرش خفه شد.
با این وجود، ستاد امر به معروف و نهی از منکر، نهتنها درباره توقف خشونتهای جنسی و قتلهای ناموسی اقدامی انجام نداده، بلکه بر آن نیز دامن زده است. در همین مورد که این ستاد علیه شرکت بستنیسازی دومینو، شکایت کرده، اگرچه بهظاهر اقدام آن علیه جنسیانگاری زنان بوده، ولی در باطن به افسانهها درباره بیشجنسی بودن زنان و نیاز به کنترل آنان توسط مردان خانواده برای اینکه ناموس آنها بهخطر نیفتد، کمک کرده است.
فاطمه مسجدی هم به این موضوع اشاره کرده و میگوید: «تجربه این چند دهه نشان داده که این نوع برخورد از بالا به زنان و تعیین تکلیف برای آنان، در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی زن فقط منجر به بازتولید خشونت میشود. این طرح دعوی و اقداماتی شبیه آن، نهادینه شدن خشونت علیه زنان را در خانواده و اجتماع به بار می آورد. اثر آن را هم میبینیم که روزی نیست که خبری درباره زنکشی و قتل ناموس یاز چهارگوشه ایران به بیرون درز نکند. نتیجه اعمال چنین سیاستهای فرهنگی که زن را موجودی شر و بیشجنسیشده میداند هم میشود، قاتل زنجیرهای مثل سعید حنایی، که زنان کارگر جنسی را میکشت و در اعترافاتش گفته بود، میخواسته فساد را از جامعه پاک کند.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر