«نعمت احمدی»، استاد دانشگاه آزاد و عضو هیات علمی این دانشگاه در روزهای اخیر از دانشگاه اخراج شده است. در حکم نعمت احمدی قطع همکاری بدون ذکر هیچ دلیلی آورده شده است. با او در این باره گفتوگو کردهایم.
آقای احمدی به «ایرانوایر» میگوید، تمام تلاش حکومت این است که افراد را دستچین و نیروهایی را که خودشان تربیت و تولید کردهاند، جایگزین قدیمیها کنند؛ کسانی مثل «حجتالله عبدالملکی»، وزیر مستعفی کار؛ یعنی نیروهای باب میل خودشان.
***
طی دو سال گذشته اخراج بسیاری از استادان دانشگاههای ایران خبرساز شد؛ از جمله «محمد فاضلی»، استاد جامعهشناسی دانشگاه شهید بهشتی، «آرش اباذری»، استاد فلسفه در گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف و «فرزان سجودی»، استاد دانشگاه تهران. فرزان سجودی که با حذف کلاسهایش مواجه شد، آن را «شر مضاعف» در دانشگاه توصیف کرده بود.
دلیل اخراج این اساتید کسب نکردن «امتیازات قانونی ادامه خدمت» عنوان شد. منتقدان به سیاستهای نظام آموزشی جمهوری اسلامی میگویند، این اقدام «بهانه اداری» بوده است و دلیل اصلی آن سیاسی و حذف منتقدان و مخالفان نظام است.
نعمت احمدی در واکنش به اخراج خود به «ایرانوایر» میگوید: «این جزو بدعتهای عجیب و غریبی است که در طول تاریخ دانشگاهی ایران رخ داده است.»
به گفته این استاد دانشگاه و وکیل دادگستری، وقتی میخواهند با هر استادی به هر شکلی اعم از قرارداد پیمانی، استادیار یا دانشیار قطع همکاری کنند، در شهریور یا در مهر یا بهمن که ترم شروع نشده باشد، به او اطلاع میدهند: «به خصوص که درسهای من مقطع دکتری هستند که همین طوری نمیتوان سر کلاس رفت. اواخر اسفند ۱۴۰۰ مدیرگروه به من خبر داد که نامهای برایم ارسال شده است. در این نامه عنوان شده بود که بنابر تصمیم جلسه مورخ ۱۴۰۰.۱۲.۷ با ادامه همکاری نعمت احمدی عضو هیات علمی تمام وقت دانشگاه مخالفت به عمل آمده است. هیچ دلیلی هم مطرح نشده است. من به تدریس ادامه دادم. از اسفند حقوقم را قطع کردند؛ ولی کسی مانع از کلاسهایم نشد.»
از سال ۱۳۹۸ تاکنون، شماری از استادان کُرد از دانشگاهها تحت عناوین مختلف اخراج یا بهاجبار، بازنشسته شدند.
در بهمن ۱۴۰۰، دهها تن از اساتید و نخبگان دانشگاهی در سراسر دنیا، با انتشار نامهای، روند اخراج استادان از دانشگاههای ایران را نشاندهنده «تشدید سرکوب در جمهوری اسلامی» عنوان کرده بودند.
اخراج اساتید از دانشگاههای ایران از نخستین سال به پیروزی رسیدن جمهوری اسلامی رواج داشته است. عموم اخراجها با اغراض سیاسی و عقیدتی در چهار دهه گذشته صورت گرفته است.
انقلاب فرهنگی در سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۲ نمونه شاخص آن بود که در آن دوره، صدها استاد دانشگاه و دانشجو اخراج شدند.
به نظر میرسد، اخراج اساتید دانشگاه در ایران، تلاش برای خاموشی اکثریت متنوع است. جمهوری اسلامی ایران طی چهار دهه گذشته همواره با سلاح سانسور هر عقیده مورد علاقه خود را سرکوب کرده است.
سانسور یک نوع قدرت رسمی است برای جلوگیری از رشد و چند صدایی و آگاهی. حکومت در ایران نیز طی چهار دهه همه گروههای منتقد، مخالف یا دگراندیش را سانسور کرده است تا در نهایت بتواند همه را زیر یک چتر همصدا و یکسان با خود جمع کند. دانشجویان، استادان دانشگاهها و فعالان مدنی و روزنامهنگاران از جمله گروههایی بودهاند که طی سالهای اخیر زیر سختترین فشارهای سرکوب و حذف قرار گرفتهاند.
نعمت احمدی نیز از جمله استادان دانشگاهی است که به نحوی تلاش برای حذف او از سال گذشته آغاز شده است. او پیشتر در یادداشتی که در روزنامه «اعتماد» به چاپ رسیده است، نسبت به اعلام بازنشستگی اجباری خود واکنش نشان داد و نوشت مساله بازنشستگی از هیچ نوع مطرح نبوده است؛ نه اجباری، نه اختیاری؛ من اخراج شدهام.
نعمت احمدی میگوید، قصد داشتهاند حقوق او را پرداخت نکنند؛ به همین دلیل حکم اخراج به او دادهاند و توضیح میدهد، بدون اینکه سنوات به او تعلق بگیرد یا بیمه و معوقات او پرداخت شود، از دانشگاه اخراج شده است. این استاد دانشگاه و وکیل دادگستری که دو اظهارنامه برای «محمدمهدی طهرانچی»، رییس فعلی دانشگاه آزاد و رییس واحد تهران مرکز این دانشگاه ارسال کرده و در خصوص دلایل اخراجش جویا شده است، تاکنون پاسخی دریافت نکرده است.
آیا انقلاب فرهنگی دوم در پیش است؟
«محمود احمدینژاد» در دو دوره ریاستجمهوری خود تصفیه دانشگاه از استادان منتقد را کلید زد. اخراج دانشجویان و اساتید دانشگاه بهشکل گستردهای در این دوران تشدید شد و چهرههای آکادمیک بسیاری به دلایل سیاسی و عقیدتی حذف شدند.
از دکتر «حسين بشيريه»، استاد سرشناس علوم سياسی دانشگاه تهران، «هادی سمتی»، «بهزاد شاهنده» و «ميرجلالالدين کزازی» به عنوان چهرهای شناخته شده دانشگاهی نامبرده میشود که در شهریور ۱۳۸۶ حکم برکناری خود را دريافت کردند.
روزنامه توقیف شده «اعتماد ملی» در شهریور همان سال در گزارشی خبر از اخراج ۱۵ استاد دانشگاه داد و نوشت: «براساس احکام رسمی صادره برای اساتيد دانشگاههای علامهطباطبايی و تهران، يا ابلاغيههای رسمی و غيررسمی ارائهشده به اين گروه از اساتيد، آنان تصفيه و اخراج شده و يا با بازنشستگی پيش از موعد مواجه شدهاند.»
به گزارش این روزنامه احکام اخراج اين استادان از سوی «حجتالاسلام عميد زنجانی»، اولين رييس روحانی در طی تاريخ دانشگاه تهران امضاء و به آنان ابلاغ شده است.
چراغ سبز اخراج استادان دانشگاهی را محمود احمدینژاد از سال ۱۳۸۵ روشن کرد. او ۱۴ شهريور ۱۳۸۵ در سخنرانی خود در «جمع جوانان برگزيده کشور» گفت: «دانشجو بايد امروز در دانشگاه بر سر رييسجمهوری فرياد بزند که چرا استاد ليبرال و سکولار در دانشگاه ها حضور دارد.»
موارد تازه اخراج اساتید نیز به شائبهها درباره تکرار سیاستهای مشابه همفکران محمود احمدینژاد در دولت ابراهیم رئیسی دامن زده است.
نعمت احمدی در این خصوص میگوید: «بعد از انقلاب فرهنگی بسیاری از اساتید قدر دانشگاهی در بخشهای مختلف پاکسازی شدند. دانشگاه آزاد که سال ۱۳۶۲ تشکیل شد، از هاشمی رفسنجانی پرسیدند، چرا هوس کردی دانشگاه بزنی، گفت، بعد از انقلاب فرهنگی اساتیدی سالیان دراز برایشان زحمت کشیده شده بود را با جهت یا بیجهت اخراج یا بازنشسته اجباری کردند و دانشگاه آزد موقعیت مناسبی به دست آورد و این استادان را جذب کرد. بهترین اساتیدی که در انقلاب فرهنگی بیجهت عذر آنها را خواسته بودند و دانشگاه آزاد به همین واسطه شروع کرد به بالیدن. از طرفی حکومت فکر کرد، باید برای دانشگاهها استاد داشته باشد و اقوام و خویشاوندان خود را جمع کردند و مدرک به آنها دادند. عملا وقتی تعداد کافی افراد وابسته به خودشان را جمع کردند، با اساتید مستقل قبلی برخورد کردند. ابتدا گفتند کسانی که بازنشسته محل آموزشی دیگری هستند، چون از آنجا حقوق دریافت میکنند، دیگر لزومی به حضور آنها در دانشگاه آزاد نیست؛ چهرههایی همچون صادق زیبا کلام. بعد شرط سن را برای اساتید مطرح کردند و گفتند هر کسی که ۳۰ سال خدمت را پر کرده باشد، باید بازنشسته شود.»
آیا حکومت نیروی جایگزین کافی دارد؟
نعمت احمدی میگوید، اگر حکومت قصد داشت چنین جابجایی را ده سال پیش انجام دهد با کمبود نیرو مواجه میشد؛ ولی در این مدت نیروهای باب میل خودشان را تربیت کردهاند. حالا از تولید به مصرف و در قالب مدرکگرایی یک سری همفکران خودشان را بازتولید کردهاند و با خیال راحت عذر اساتید را میخواهند. این استاد دانشگاه توضیح میدهد: «مدیر گروه از بالا پرسیده بود، درسهای اختصاصی نعمت احمدی را چه کسی میخواهد از ماه آینده تدریس کند؟ در پاسخ گفتهاند، مگر نعمت احمدی روزی که شروع کرد، نعمت احمدی الان بود و جایگاه امروزش را داشت؟ بعدا نعمت احمدی شد. الان با این دستمایه راحت میتوانند با اساتید برخورد کنند.»
این حقوقدان تاکید میکند: «تعریفی که آقایان از علوم انسانی دارند، تعریفی نیست که ما داریم. نمیتوانند به هر کسی بگویند بنشین در دانشکده طب و فنی تدریس کن. ولی در حوزه علوم انسانی میتوانند. این معمارانی که متروپل آبادان را میسازند، چه کسانی هستند؟ همین فارغالتحصیلان زیر نظر نظام و ۹۰ درصد آنها هم کارمند دولت هستند. تمام مسئولین دکتر شدهاند؛ از اسحاق جهانگیری تا محسن رضایی. این افراد کی دانشگاه رفتند که به مقطع دکتری برسند؟ یا امثال محمدباقر قالیباف، آقای قالیباف نوزده سالگی رفت جبهه و بعد دکتر شد، خلبان شد؛ ولی کِی و کجا چنین مقاطعی را پشت سر گذاشتند؟ ولی در علوم انسانی طور دیگری است. در رشته حقوق هر روحانی میگوید، من حقوقدانم. دستشان در علوم انسانی بیشتر باز است.»
نعمت احمدی میگوید: «در حال خانهتکانی هستند که چینش لوازم و اسباب خانه جدیدشان باب دل خودشان است.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر