روحانیون شیعه حاکم بر ایران چندان تمایلی به دیدن گردشگران خارجی در اماکن تاریخی یا خیابانهای کشور ندارند. بیاعتمادی به غرب و غربی و اینکه هر گردشگری میتواند بالقوه یک جاسوس باشد، از ریشههای اصلی این نگرش است.
حمله به اتوبوس گردشگران در اصفهان و کرمان، بازداشت تعدادی از آنها به خاطر تصویربرداری و یا ورود غیرقانونی به خاک ایران و ایجاد هزار و یک دردسر دیگر برای گردشگران از نمودهای عینی و بیرونی این نگرش غیرواقعبینانه به گردشگران خارجی در ایران طی چهار دهه گذشته است.
تحقیقات پلیس و مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهند که حاکمان گردشگری را یک صنعت نمیبینند؛ بلکه به عنوان ابزاری برای تبلیغ روایت خود از «فرهنگ»، به آن نگاه میکنند.
گردشگر واقعی از نظر روحانیون شیعه حاکم بر ایران، آندسته از کسانی هستند که برای زیارت اماکن مقدس شیعیان به این کشور سفر میکنند. از قم گرفته تا مشهد و حتی تهران که ۳۰ سالی میشود، میزبان آرامگاه «روحالله خمینی» شده است.
دیگر وجوه گردشگری در میان این حاکمان مذهبی حتی در میان نسل جدید آنها، همچنان تهدیدی امنیتی و فرهنگی و اجتماعی محسوب میشود. آنها هر چند با گسترش گردشگری با معیارهای جهانی در ایران مخالفند، اما از ابزارهای نوین تبلیغاتی این صنعت در بستر شبکههای اجتماعی سود میبرند.
***
فمتریپ چیست و چه فایدهای برای جمهوری اسلامی دارد؟
تبلیغات گردشگری در ایران در طرحی به نام «فمتریپ» (سفر برای آشناسازی) یکی از همین ابزارهاست که نسل جدید مقامهای جمهوری اسلامی آن را دنبال میکنند.
اگر اهل گردشگری و سفر باشید، بیتردید نام این طرح را باید شنیده باشید. «فمتریپ» یک سفر ارزانقیمت یا رایگان است که با اهداف فرهنگی و تجاری در جهان رونق گرفته است، اما مقامهای جمهوری اسلامی از آن برای سفیدنمایی شرایط سیاهی سود میبرند که در چهار دهه گذشته با سیاستهای خود مسبب آن بودهاند و همچنان بر ادامه این سیاستها اصرار دارند.
فمتریپ ایرانی به نام «Feel Iran» به معنی «ایران را احساس کنید»، شاخصترین این برنامه است که طی آن چند اینفلوئنسر مشهور از کشورهای مختلف دنیا به ایران سفر کرده و تصویری به جهان مخابره میکنند که با واقعیتهای موجود در ایران فرسنگها فاصله دارد.
مخالفان و منتقدان چنین طرحی هم میگویند، این طرح به ابزاری در اختیار مقامهای جمهوری اسلامی با هدف ارائه تصویری غیرواقعی از ایران تبدیل شده است و مجریان این طرح هم به خدمت دستگاه تبلیغاتی این نظام سفت و سخت ایدئولوژیک درآمدهاند.
به اعتقاد آنها، روحانیون شیعه حاکم بر ایران از طرح فمتریپ ایرانی نه با هدف ترویج و گسترش گردشگری بلکه به عنوان ابزاری برای پنهان کردن واقعیتهای موجود در این کشور سوءاستفاده میکنند.
فارغ از اینکه این استفاده ابزاری تا چه حدی موفقیتآمیز باشد و بتواند خواستههای روحانیون را محقق کند، صنعت گردشگری در ایران با نقطه مطلوب فرسنگها فاصله دارد و مادامی که سیاستهای سفت و سخت مذهبی و سیاسی بر این صنعت حاکم باشد، امیدی به بهبود و گسترش آن نیست.
بررسی تاریخ صنعت گردشگری در تاریخ جمهوری اسلامی هم گویای این واقعیت است که این صنعت هرچند فراز و نشیبهای بسیاری را پشت سر گذاشته است، اما با واسطه نگاه تهدیدآمیز روحانیون، این صنعت هرگز نتوانسته است برخلاف برنامههای ظاهری به نقطه مطلوب خود برسد.
چه کسی مقصر فضای ناامن برای گردشگران است؟
نتایج یک تحقیق پلیس هم این وضعیت وخیم صنعت گردشگری در ایران را تایید میکند و میگوید، گردشگران خارجی در ایران احساس امنیت ندارند که همین مساله نیز این صنعت را بیش از چهار دهه است، دچار بحران کرده است.
این تحقیق «سوءتبلیغات و شایعهپراکنیها» و «نگاه مدیریت» داخلی به مقوله گردشگری را دو عامل اصلی شکلگیری چنین وضعیتی برای صنعت گردشگری ایران برشمرده است.
این بلا در شرایطی گریبانگیر صنعت گردشگری در ایران شده که در دوران پهلوی پنج طرح توسعه گردشگری از سال ۱۳۲۷ تا ۱۳۵۶ که طرحهای جامع جهانگردی کرانههای دریای خزر، کلاردشت، کرند، سرعين ، کیش و مینو از مهمترین آنها بود.
هدف از اجرای این طرحها هم کسب وجهه بينالمللی و ایجاد ساختار تشكيلاتی و نظام اجرایی جدید به منظور اعمال مدیریت و هدایت فعاليتهای گردشگری، توسعه خدمات گردشگری از طریق مشارکت با شرکتهای بزرگ جهانی فعال در عرصه گردشگری، شناخت و معرفی جاذبههای گردشگری و تشویق و ترغیب مردم برای مسافرت به کشورهای خارجی اعلام شده بود.
بسیاری از این طرحها پس از به قدرت رسیدن روحانیون در ایران به کنار گذاشته شده و صنعت گردشگری بهجز در پارهای موارد، به منبع تهدید فرهنگی و اجتماعی تبدیل شد.
حاکمان جمهوری اسلامی صنعت گردشگری را درک نکردهاند
نتایج روشن یک تحقیق مرکز پژوهشهای مجلس هم نشان میدهد، در چهار دهه گذشته سياستها و برنامههای گردشگری در جمهوری اسلامی ذیل امور مربوط به فرهنگ تعریف شده و امور مربوط به گردشگری تابعی از راهبردهای فرهنگی نظام اسلامی بوده است و نگاه صنعت محور بودن این حوزه و رویکرد اقتصادی به آن بسیار کمرنگ بوده است.
این مرکز با بررسی پنج برنامه توسعه در جمهوری اسلامی نوشته است، اگرچه به موضوع گردشگری در این برنامهها اشاره شده، اما به طور کلی خطمشی در این برنامهها نشان میدهد که هیچ یک از آنها گردشگری را موتور محرک اقتصاد کشور نمیدانند و اشارهای به ميزان سرمایهگذاری، اشتغالزایی و درآمدزایی گردشگری نکردهاند.
این مرکز ادامه داده است، چنین سیاستی باعث شد گردشگران ناچيز ورودی به ایران را در وهله اول گردشگران مذهبی و پس از آن، گردشگران فرهنگی شكل دهند. این در حالی است که گردشگری فرهنگی منحصر به گروه خاصی از علاقهمندان به تاریخ و فرهنگ و دانشجویان و محققانی بودند که سهم محدودی از بازار جهانی گردشگری را در اختيار دارند. در بعد گردشگری مذهبی نيز زائران ورودی به ایران اغلب شيعه و از کشورهای همسایه بودند که راهی قم و مشهد شدهاند.
نتیجه این سیاست در حال حاضر صنعت گردشگری در ایران را به جایی رسانده که سالانه کمتر از پنج هزار گردشگر خارجی راهی ایران میشوند تا از این کشور دیدن کنند.
ایرانی که روحانیون شیعه طی چهار دهه اخیر آن را ساختهاند، با فمتریپ و صدها پروژه تبلیغاتی دیگر نمیتوان آن را پنهان کرد و تصویری از این ایران فلاکتزده به جهانیان عرضه کرد که با واقعیتهای جاری در آن فرسنگها فاصله دارد.
فمتریپ هم مثل بسیاری دیگر از ابزارهای مدرن تبلیغاتی و ارتباطی همچون اینترنت و شبکههای اجتماعی تنها ابزاری در اختیار مقامهای جمهوری اسلامی است تا آنها سیاهیهای ناشی از سیاستهای خود را سفید کرده و به خیال خود به مردم ایران و جهان قالب کنند؛ سیاستی که سالهاست ناکارآمدی آن به اثبات رسیده است.
بیشتر بخوانید:
هدی رستمی؛ پنهانکردن ظلم زیر کاشیهای آبی و گنبدهای فیروزهای
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر