ایران وارد یک دوره طولانی و بیوقفه بیثباتی اقتصادی، همزمان با سیر کاهنده ارزش داراییها و روند فزایندهتر نرخ تورم شده است. روندی که رفتار فردی و اجتماعی ایرانیها را سخت تحت تاثیر قرار داده و موجب شده آنها وارد ساحتی به نام «ریسک بازاری» شوند.
تداوم چنین روندی چشمانداز روشن از «آینده» را از پیش چشم بخشهای گستردهای از ایرانیها، محو و «منطق ریسک» را به سراسر زندگی روزمرّه فردی و جمعی آنها حاکم کرده است.
فصلنامه «مطالعات راهبردی» وابسته به وزارت علوم و تحقیقات و فناوری در تازهترین تحقیق خود، به بررسی مهمترین مصادیق این وضعیت در جامعه ایران پرداخته است.
***
تشدید فشارهای اقتصادی هم از طریق دو سازوکار به دامنه و عمق این وضعیت «ریسکی» دامن زده است. از یکسو، در سایه فقدان تصویری روشن و محاسبهپذیر از آینده، «اکنون» در جامعه ایران بسیار ناپایدار شده به طوری که هرگونه انباشت سرمایه (اعم از سرمایههای اقتصادی و مالی یا سرمایههای فرهنگی نظیر تحصیل، تشکیل خانواده پایدار و…) به اقدامی نامطمئن تبدیل شده است.
در مقابل، افراد به بهرهوری و بهرهبرداری آنی از داشتههای خود و گرایش به انواع سرمایهگذاریهای زودبازده (از مشارکت در بورس و رمز ارز تا گرایش به همباشیهای نوظهور) روی آورند.
تداوم چنین وضعیتی همچنین مؤلفه «همسرنوشتی» را بیش از هر زمان دیگری در جامعه ایران به حاشیه رانده است. بهگونهای که هر کس به «بیرون کشیدن گلیم خود از این آب گلآلود» میاندیشد و در بیشینهسازی امکانهای موفقیت، به راحتی میتواند «دیگری» را نادیده بگیرد.
گرایش به تبدیل داراییها به ارزهای دیگر کشورها، نشانهای آشکار دیگری از تضعیف نیروی همسرنوشتی در جامعه ایران است.
درباره «ریسک بازاری» چه میدانیم؟
«ریسک بازاری» نوعی از ریسک است که کانون ظهور آن در انواع مناسبات بازاری، اعم از مناسبات مستقیم تجاری و مالی و نیز غلبه رفتارهای محاسبهگرایانه و سوداگرانه در زندگی فردی و اجتماعی است.
فصلنامه «مطالعات راهبردی» وابسته به وزارت علوم و تحقیقات و فنآوری در تازهترین تحقیقی که با عنوان «ظهور جامعه ریسک بازاری در ایرانِ پسا ۱۴۰۰ و عوامل موثر بر آن» منتشر کرده، به بررسی مهمترین مصادیق این وضعیت در جامعه ایران پرداخته است.
«ریسک بازاری» چه بلایی بر سر جامعه ایرانی آورده است؟
آنطور که در این تحقیق آمده در سایه غلبه «ریسک بازاری» در جامعه، نهتنها «آینده» تحتالشعاع پیشبینیناپذیری تکانههای اقتصادی، به شدت نامتعیّن شده است، بلکه به دلیل دامنه گسترده و ماهیت عینی و فراگیر ریسکهای اقتصاد پایه، مخاطرات ناشی از آن، تجربه بیواسطه و نزدیک همه جامعه از این وضعیت را به شدت تحتالشعاع قرار داده است.
بنابر یافتههای این تحقیق این فرایند از یکسو، آینده را در قالب نگرانی پیوسته درباره «فردا»، به لحظه «اکنون» زیست جهان ایرانی، پرتاب کرده و به تعویق افکندن مواجهه با ریسک را غیرممکن کرده است و از سوی دیگر در سایه نوسانات اقتصادی، اشکالی از عقلانیت ریسک را که تا پیش از این به طور محدود به طبقات فوقانی جامعه ایران اختصاص داشت، به الگوی رفتاری لایههای وسیعتری از جامعه ایران (طبقه متوسط) تبدیل کرده است.
«ریسکهای بازاری» آنطور که در این تحقیق آمده در حال حاضر منطق حاکم بر کنشهای وسیعی از جامعه ایران شده است. جامعهای که پیش از این نیز در ادوار مختلف حیات خود، با مخاطرات و ریسکهای مزمن زیستمحیطی، اقلیمی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی متعددی مواجه بوده است.
در حال حاضر جامعه ایران با ظهور «ریسکهای بازاری»، صورت تازهای از انواع ریسکهای پیشاپیش تجربه شده را از نو تجربه میکند و نیز ریسکهای جدیدی را در برابر خود یافته که حاکمیت ناتوان از مقابله و کنترل یا کاهش آن است. این وضعیت، جامعه ایران را به ورطهای افکنده است که آن را «جامعه ریسک بازاری» میگویند.
چنین شرایط نوپدیدی باعث شده برخی از ریسکهای پیشین، مثلا ریسک مهاجرت که اغلب در میان نخبگان جوان و برای جستوجوی یک آینده تضمین شده، اطلاق میشد؛ اهمیت و اولویت پیشین خود را از دست داده و برخی دیگر از انواع ریسکها نظیر مهاجرت ثروت (تبدیل دارایی به ارزهای خارجی) یا گرایش به اشکال ناپایدار زناشویی، در جامعه ظهور و بروز یابد.
در جامعه «ریسک بازاری» طیف وسیعی از پدیدههای اجتماعی، از الگوی اشتغال گرفته تا روابط دوستی، پیوندهای خویشاوندی، امور خیریّه و عشق و ازدواج، از الگوی اقتصادی تبعیت میکند.
ظهور جامعه «ریسک» در هر کشوری، از یکسو حاصل ظهور اشکال جدیدی از خطرات مرززدایی شده (جهانی و فراگیر) است و از سوی دیگر به منزله برآمدن وضعیتی است که در آن، خطر در ابعاد فردی و اجتماعی آن، در کالبد امر عادی و روزمره، نفوذ میکند.
جامعه ایران شاید هنوز نسبت به بسیاری از کشورها و حتی برخی از همسایگان خود، در مواجهه با بحرانها و مخاطرات جهانی، آسیبپذیری کمتری داشته باشد، اما طی یک دهه اخیر، فشار جهانی را در شکل خاص و منحصر به فردی از آن (در قالب پدیده تحریم گسترده) تجربه کرده است.
به اعتقاد نویسندگان این تحقیق، اگرچه «تحریم» پیشران اصلی ظهور جامعه ریسک در ایران کنونی نبوده است و نوع مواجهه نظام حکمرانی ایران با مسائل و ریسکهای مزمن کشور، از قبیل ریسکهای اقلیمی، حیاتی، ریسک موفقیت و… نقش مهمتری در ظهور وضعیت ریسک آلود داشته است.
آنها همچنین نوشتهاند، بیتردید تحریمها باعث شده تا ماهیت ریسکها در ایران، از یکسو به شدت «اقتصادی» شود و از سوی دیگر، واکنش طبیعی مردم برای در امان ماندن از تبعات ریسکهای موجود، نوع خاصی از عقلانیت ریسک شود.
نمودها و نشانههای «ریسک بازاری» در ایران کداماند؟
این تحقیق در بخش مهم دیگری به بررسی برخی رفتارهای ایرانیها در سالهای اخیر پرداخته و آنها را از نشانهها و نمودهای رفتار یک جامعه مبتلا به «ریسک بازاری» دانسته است.
هراس دائمی از دست دادن شغل: یکی از عمومیترین جنبههای نگرانی از آینده پیشرو که بازتاب قدرتمندی در امنیت روانی افراد و گرایش به رفتارهای ریسکپذیر فعلی دارد، نگرانی از دست دادن شغل است.
این نگرانی به خصوص در جوامعی نظیر ایران که از یکسو با بحران مزمن بیکاری دست به گریبان هستند و از سوی دیگر، اقتصادی ناپایدار و پُرنوسان دارند، بسیار زیاد است.
به نوشته این تحقیق، گسترش مشاغل ناپایدار خویشفرما و احساس نااطمینانی شغلی، یکی از جدیترین نشانگرهای ظهور جامعه «ریسک» در ایران کنونی است.
یک گزارش موسسه گالوپ نشان میدهد، ۵۷ درصد نیروی کار ایران، در حال نگرانی کار میکنند. دادهای دیگر هم میگوید از میان ۲۴ میلیون شاغل در ایران، تنها حدود ۱۷ درصد از وضعیت اشتغال خود راضی هستند و بیش از ۸۰ درصد از جمعیت شاغل از کار خود رضایت ندارند.
مرکز پژوهشهای مجلس نیز برآورد کرده در زمستان ۱۳۹۹ حدود ۶۰ درصد از آمار اشتغال کشور به مشاغل غیررسمی و ناپایدار اختصاص دارد.
این تحقیق با اعلام این آمار و ارقام چنین نتیجه گرفته که این بلوک جمعیتی که حدود ۱۳ میلیون نفر را شامل میشود، دائم در معرض از دست دادن شغل خود قرار دارد و یک بلوک بالقوه ناراضی است که زندگی روزمرهاش با ریسک دائمی فقر و بیکاری میگذرد و در پذیرش مشاغل گوناگون، رفتار ریسکپذیرانهتری دارد.
هراس فزاینده از بیماری و هزینههای هنگفت درمان: یکی از جنبههای حائز اهمیت در جوامع با ریسک بالا، موضوع بیمه و اشتیاق فراگیر همگانی نسبت به آن بر اثر ترس و نگرانی از تبعات مواجهه با رخدادهای آسیبزای پیشبینی نشده و غیرمنتظره است.
این هراس به خصوص از بیمار شدن و مواجهه با هزینههای فزاینده درمانی، بسیار زیاد است. چه آنکه از مهمترین ویژگیهای جوامع ریسک، رشد بیماریهایی است که به دلیل گسترش سبک زندگی مدرن و در پارهای موارد در ابعادی جهانی و خارج از کنترل، نظیر همهگیری کرونا فراگیر میشود.
این تحقیق میگوید، در ایران نیز نیز این مساله به هراس عمومی و نارضایتی بالقوه اجتماعی، دامن زده است.
براساس مطالعات وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی در سال ۱۳۹۹ حدود ۱۶ جمعیت کشور (نزدیک به سیزده و نیم میلیون نفر) فاقد هرگونه بیمه درمانی بودهاند؛ در حالی که بنابر آمارهای همین وزارتخانه، تنها در همان سال، دو میلیون و ۴۰۰ میلیون نفر در ایران به واسطه هزینههای بالای درمانی، زیر خط فقر قرار گرفتهاند.
خانوادههایی که به ناگاه، به دلیل بیمار شدن یکی از اعضا و نداشتن پوشش بیمهای لازم، ناچار شدهاند ۲۵ تا ۴۰ سبد هزینه متعارف خانوار را به درمان فرد بیمار اختصاص دهند.
این واقعیت که بخشی از جمعیت ایران، همواره در معرض چنین بحرانی قرار دارد که بر اثر حوادث پیشبینی نشده و غیرمترقبه، یکشبه، در مراتب اجتماعی و اقتصادی سقوط کند، از دیگر نشانگرهای ظهور جامعه «ریسک» در ایران است.
گرایش گسترده به سرمایهگذاریهای پُرریسک: یکی از برجستهترین مظاهر و نشانگرهای ظهور جامعه «ریسک بازاری» در ایران، گرایش شکل گرفته در میان ایرانیها به انواع پُرریسک سرمایهگذاری به منظور صیانت از ارزش کاهنده داراییهایشان است.
استقبال گسترده از تعاونیها و موسسات مالی و اعتباری غیرقانونی یا شبهقانونی که با وعده سودهای هنگفت، دارایهای انبوهی را طی سالهای نخست نیمه اول دهه ۹۰ از مردم جذب کردند و سپس در سال ۹۶ بحران ورشکستگیهای پیدرپی و سرانجام اعتراضات سراسری دی ۹۶ را رقم زدند؛ نمونهای از الگوی نوپدید سرمایهگذاری پُرریسک در ایران است.
این تحقیق میگوید، استقبال گسترده مردم از بازار سرمایه که به طور طبیعی بازاری برای سرمایهگذاران حرفهای است (و اخیراً گرایش به سرمایهگذاری در بازار رمز ارزها)، رفتاری کاملا نوپدید متناسب با ریسکهای نوظهور در اقتصاد تحریمی ایران است.
این وضعیت به همراه خود، پیامدهایی از قبیل کاهش انتظار سود و زیان بلندمدت، گرایش به سود کوتاهمدت، کاهش آستانه ناکامی و غلبه رفتار سوداگرانه در مناسبات فردی و اجتماعی را بههمراه آورده است.
بیاطمینانی فزاینده نسبت به قابلیت دولت: یکی دیگر از نشانگرهای ظهور جامعه «ریسک» در ایران کنونی، رشد بیاعتمادی عمومی نسبت به دولت و کاهش اطمینان نسبت به قابلیت دولت در حمایت از حقوق عمومی به خصوص در مواجهه با مخاطرات حیاتی (نظیر بحران آب، بحران آلودگی هوا و اقلیمی) است.
این تحقیق میگوید، ایجاد احساس رهاشدگی و بی پناهی در بخشهای مختلف جامعه، نتیجه این روند نااطمینانی فزاینده است که شکل گیری آن به طور عمده بر اثر مشاهده ناکامیهای پی درپی دولت در کنترل مخاطراتی بوده که از تصمیمات خود دولت (تصمیمات حاکمیتی) ناشی شده است.
بر اثر این قبیل اقدامات، این تصور در بخشهایهایی از جامعه شکل گرفته که گویی دولت، منافع ذینفعان خصوصی را به منافع عامه مردم ترجیح میدهد.
در این میان همزمان با گسترش و پراکندگی امکانات رفاهی در جامعه، راههایی برای سوءاستفاده یا استفاده بیضابطه از امکانات توسط تعداد قابل توجهی از صاحبان رانت گشوده شده که زمینه تعمیق نابرابری ساختاری در جامعه و تشدید وضعیت ریسک، به خصوص برای بخشهای متوسط و ضعیف جامعه ایران را فراهم کرده است.
این تحقیق ادامه داده در چنین شرایطی، جامعه ایران شاهد تعمیق «فردیسازی نهادینه» به عنوان یکی از ابعاد جامعه «ریسک» است که بر اساس آن، تشدید بیاعتمادی نسبت به نهادهای حاکمیتی همراه شده است.
تداوم این وضعیت، به خصوص آنجا که پای مرگ و زندگی در میان باشد، با گرایش به چارهجوییهای فردی و جامعهستیز، استعداد به مخاطره افکندن امنیت اجتماعی را نیز در پی دارد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر