امروز پنجشنبه هشتم اردیبهشت ۱۴۰۱، پس از ۸۹ جلسه دادگاه برای رسیدگی به اتهامات «حمید نوری»، دادیار سابق قوه قضاییه و متهم به مشارکت در قتلعام زندانیان سیاسی زندان گوهردشت در تابستان ۱۳۶۷، حکم پیشنهادی از سوی هیات دادستانی اعلام شد. این جلسه دومین جلسه ارایه کیفرخواست نهایی برای متهمی است که پس از ۳۱ سال گذر زمان از وقوع یکی از بزرگترین کشتارهای تاریخ معاصر محاکمه شد.
هیات دادستانی در پایان جلسه دادگاه تایید کرد جرایمی که حمید نوری به ارتکاب آنها متهم شده است، بر اساس قوانین بینالمللی و قوانین عرف (کشورها) مشمول سنگینترین شکل مجازات «جنایت جنگی» میشود و برایش درخواست حبس ابد کردند.
بخشی از تلاش دادستانها در این جلسه، اثبات حضور حمید نوری به عنوان یکی از افرادی بود که در آمادهسازی زندانیان سیاسی برای اعدام مشارکت داشت.
نوری از ابتدای برگزاری این دادگاهها حضور در زندان گوهردشت را کتمان کرد. او مدعی شد که به عنوان کارمند دفتری در دادیاری زندان «اوین» مشغول به کار بوده و تنها در بازه زمانی سالهای ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۲ چند نوبتی برای «ماموریت» به زندان گوهردشت سر زده است. او کشتار ۱۳۶۷ را «دروغ و داستانپردازی منافقین و کمونیستها» میداند و میگوید اگر اعدامی هم رخ داده، اقدام درستی بوده است.
این گزارش مروری دارد به محاکمه فردی که بسیاری از دادخواهان از او به عنوان نماینده نظام جمهوری اسلامی یاد میکنند.
***
حمید نوری کیست و چرا محاکمه میشود؟
حمید نوری ۶۰ ساله است. او از جوانی با نام مستعار «حمید عباسی» در مقام دادیار در زندانهای ایران مشغول به کار شد. در اغلب کتابهایی که زندانیان سیاسی از خاطرات دوران محکومیت خود نوشتهاند، از او با نام حمید عباسی یا «دادیار عباسی» یاد شده است. اغلب نویسندگان این کتابها در جلسات برگزار شده برای محاکمه حمید نوری به عنوان شاهد حاضر شده و از مواجهه با او سخن گفتند.
برخی از آنها، از جمله «رحمان درکشیده» حتی پیش از برگزاری این دادگاه، هویت واقعی و نام او را افشا کرده بود.
رحمان درکشیده در جلسه شهادت خود در دادگاه گفت: «با حمید نوری در خیابان سبلان شمالی در نظامآباد، شرق تهران همسایه و هممحل بودیم. خانه آنها و ما تنها سه خانه با هم فاصله داشت و رحیم برادرم با حمید نوری دوست و همکلاسی بودند. خودم هم با بهمن، برادر کوچکتر حمید نوری دوست بودم.»
این زندانی سیاسی سابق همچنین گفت پیش از آن که دستگیر شود، از برادرش درباره این که حمید نوری از طریق یکی از بچه محلها به نام «ماشاالله» در زندان اوین شروع به کار کرده، خبرهایی شنیده بود.
اشتیاق حمید نوری برای فعالیت در قوه قضاییه از چشم هیات دادستانی دور نمانده است. دادستان در جلسه صدور کیفرخواست تاکید کرد این که متهم بلافاصله در سال ۱۳۶۱ برای کار در دادگاههای انقلاب و دادستانی درخواست داده است، از علاقهاش برای سرکوب مخالفان نشات میگیرد.
«ایرج مصداقی»، از زندانیان سیاسی دهه ۶۰ و یکی از افراد تاثیرگذار در بازداشت این مقام سابق قوه قضاییه ایران، در جلد سوم کتاب «نه زیستن، نه مرگ» که تلفیقی از خاطرات و گزارش از زندانهای جمهوری اسلامی است، مینویسد: «آن شب از اعدام رهیده بودم. بیرون که آمدم، الله ستارنژاد را در راهرو دیدم. یک لحظه چشمبندش را بالا زد و در حالی که در چشمانم مینگریست، گفت اگر زنده ماندی، سلامم را به مسعود و مریم برسان! تقی داوودی نیز که روبهروی او نشسته بود، خندید و گفت مال من را هم همینطور! حمید عباسی سر رسید. همگی خاموش ماندیم. امروز چند بار او را دیده بودم. در حالی که خودکاری در دستش بود، به میلههای شوفاژ کنار راهرو میکشید و به تمسخر میگفت عاشورای مکرر مجاهدین!»
کیفرخواست حمید نوری شامل چه مواردی است؟
در نخستین جلسه ارایه کیفرخواست برای حمید نوری که روز چهارشنبه هشتم اردیبهشت ۱۴۰۱ برگزار شد، هیات دادستانی شش محور اصلی را به عنوان رئوس مهم کیفرخواست مطرح کرد. این موارد عبارت بودند از: «وقوع یا عدم وقوع اعدامهای تابستان ۱۳۶۷ در زندان گوهردشت، تشخیص و تایید اسامی اعدامشدگان، تشخیص و تایید هویت متهم، مشارکت یا عدم مشارکت متهم در اعدامها و دلایل حقوقی بازداشت متهم و مجازات پیشنهادی دادستانها به دادگاه علیه او».
در تمامی این موارد، دادستانها با ارجاع به اسناد و مدارک مکتوب، شهادت شهود و اظهارنظر کارشناسان پرونده توضیح داده و تایید کردند حمید نوری همان حمید عباسی است و موارد مطرح شده در کیفرخواست به تایید آنها رسیده است.
«محمد اولیاییفرد، حقوقدان و مشاور «ایرانوایر» در امور حقوقی که به عنوان کارشناس در این پرونده شهادت داده، در رابطه با مواردی که در این کیفرخواست مطرح شده است، به «ایرانوایر» میگوید: «تقریبا در همه پروندههای کیفری، مواردی که در کیفرخواست ارایه میشوند، شامل همین موارد هستند؛ اثبات وقوع جرم، تایید هویت متهم، اثبات ارتکاب جرم توسط متهم، بررسی روند حقوقی و مجازات پیشنهادی. چیزی که در این دادگاه اهمیت دارد، این است که هیات دادستانی از همان بدو امر قانع شده بود که این فرد همان کسی است که این جرایم را مرتکب شده است.»
این وکیل دادگستری با اشاره به این که بازداشت موقت طولانی مدت، آنهم نزدیک به دو سال در سیستم قضایی کشور سوئد کار سادهای نیست، میگوید: «اگر غیر از این بود که دادستانها در مورد گناهکاری حمید نوری مطمئن باشند، اساسا بازداشتی صورت نمیگرفت و یا تمدید نمیشد. بنابراین، صدور این کیفرخواست و درخواست اشد مجازات از سوی تیم دادستانی به باور من موضوع قابل پیشبینی بود.»
چرا دادستان زندان گوهردشت را کارخانه کشتار خواند؟
در جلسه حساس روز پنجشنبه ۹ شهریور ۱۴۰۱، دادستان زندان گوهردشت را در ایام اعدامهای تابستان ۱۳۶۷ یک «کارخانه کشتار» توصیف کرد که همه کارکنان آن باید تمام وظایف خود را با دقت و سرعت زیاد انجام میدادند و هیچکس حق گرفتن مرخصی، حتی در شرایط ویژه و فوقالعاده شخصی نداشت.
دادستان با اشاره به شهادت «عباس رحیمی»، یکی از جان به در بردگان اعدامهای ۱۳۶۷ گفت: «رحیمی با گوش خود شنیده بود که دو تن از کارکنان زندان در حال صحبت با هم بودهاند و یکی از آنها از عدم رضایتش برای حضور در زندان و نداشتن امکان مرخصی صحبت کرده است.»
دادستانهای این پرونده بر این باورند که بنا بر اسناد مکتوب و شهادتهای دادگاه، کارکنان زندان گوهردشت در دوران اعدامها روزهای شلوغی را میگذراندند و مسوولیت اصلی به اجرا گذاشتن دستوری که بنیانگذار انقلاب ایران در قالب یک «فتوا» صادر کرده بود، بر دوش اعضای «هیات مرگ»، «ناصریان» (نام مستعار «محمد مقیسه»، قاضی دادگاه انقلاب)، «داوود لشکریان» و حمید نوری بوده است.
آنها همچنین در مورد این که محل وقوع اعدامها زندان گوهردشت بوده است نیز به توافق رسیده و گفتند زندانیان زندان «قزلحصار» و اوین علیرغم شکنجههای جسمی در آن مقطع، برای اعدام به زندان گوهردشت منتقل شده بودند.
آیا مجازات حبس ابد از سوی قضات تایید میشود؟
در جلسه دوم ارایه کیفرخواست حمید نوری، دادستان تاکید کرد نوری به عنوان معاون و جانشین ناصریان با نام واقعی قاضی محمد مقیسه کار کرده است و براساس مدارک دادگاه تریبونال ایران، کتاب ایرج مصداقی و کتاب «جعفر یعقوبی» در دوران اعدامها در زندان گوهردشت بوده است.
دادستان با اشاره به اظهارات «محمود رویایی» و «نصرالله مرندی»، دو تن از شاهدان این دادگاه گفت باور دارد نقش حمید نوری در اجرای احکام اعدام، تعیین کننده بوده است: «محمود رویایی از ناصریان و حمید نوری به عنوان افرادی نام برده است که از صبح تا شب در جريان اعدامها در زندان گوهردشت به شدت فعال و مشغول بودهاند. نصرالله مرندی نیز در ویدیویی، از ناصریان، لشکری و حمید نوری به عنوان افراد فعال در اعدام ها نام برده است.»
حمید نوری در دفاع از خود بارها تاکید کرده بود که حدود دو تا چهار ماه در همان دوران اعدامها برای زایمان همسرش در مرخصی بوده است. دادستان با قاطعیت گفت که براساس تحقيقات آنها، نسبت به شرایط آن دوران، امکان قبول مرخصی حمید نوری از سوی مقامات زندان کاملا مردود است.
دادستان علاوه بر شرایط زندان، به مشاهدات شهود استناد کرد و با اشاره به برخی از آنها گفت: «سیامک نادری حمید نوری را در حال بازرسی وسایل زندانیان و شاهد دیگری به نام عبدالرضا شهاب شکوهی متهم را در زمانی که تلویزیون را از بند خارج میکردند، دیدهاند. حسین فارسی متهم را در راهروی مرگ دیده در حالی که اسامی اعدامیان را میخوانده است. حسین فارسی شهادت داده که در جریان ضرب و شتم توسط ناصریان، حمید نوری نیز حضور داشته است.»
او با تاکید بر این که باور دارند حمید عباسی همان حمید نوری است، از دادگاه درخواست اشد مجازات، یعنی محکومیت به حبس ابد کرد و علاوه بر آن گفت که حکم صادر شده برای حمید نوری هرچه باشد، هرگز نباید با قرار وثیقه از زندان آزاد شود.
محمد اولیاییفرد در پاسخ به این پرسش که آیا درخواستهای هیات دادستانی پذیرفته خواهند شد یا نه، به «ایرانوایر» میگوید: «واقعیت این است که قضات الزامی برای پذیرش این کیفرخواست ندارند. به همین سبب، شادمانی برای این کیفرخواست کمی زودهنگام است. نکته مهم در این مقطع، رای قضات است. به باور من، اگر وثیقه پذیرفته بشود، شاید بتوان گفت توافقات پشت پرده سیاسی در این پرونده رخ داده است که منجر میشود در نهایت به آزادی و فرار حمید نوری.»
برای خانوادههای دادخواه و شاهدان این پرونده، این که گفتههای آنها از سوی دادستان قابل اعتماد و باور توصیف شد و او تایید کرد که حمید نوری همواره در تماسها و پیامهایش خود را حمید عباسی معرفی میکرده، همچنین این که تایید شده پیش از سفر به سوئد، بخشی از اطلاعات تلفن همراه خود را «آگاهانه» حذف کرده است، شادیآور بود. بیش از ۳۰ سال بود که در انتظار چنین روزهایی بودند.
محمد اولیاییفرد، کارشناس حقوقی این پرونده با ابراز امیدواری از این که تقاضای حبس ابد برای حمید نوری پذیرفته شود، میگوید: «اگرچه هر حکمی که صادر شود، چه اشد مجازات و چه ۱۵ یا ۲۰ سال حبس، گام بلندی برای جنبش دادخواهی است. مهم این است که چنین پروندهای به محکومیت برسد. اما باید توجه داشته باشیم که پیچیدگیهای مناسبات سیاسی دولتها و توافقات پشت پرده در خصوص چنین پروندههایی اگر از خود پرونده پیچیدگی بیشتری نداشته باشند، کمتر هم نیستند. بنابراین همه چیز به حکم نهایی بستگی دارد و باید منتظر بود.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر