مقامهای جمهوری اسلامی در سالهای اخیر تلاش کردهاند مجازات آن دسته از ورزشکارانی را که با رقبای اسرائیلی به رقابت میپردازند، افزایش دهند. مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی سال ۱۳۹۹ در واکنش به این افزایش مهاجرتها و پناهندگی ورزشکاران ایرانی، با انتشار متنی از نمایندگان مجلس خواست قانونی تصویب کنند که براساس آن، تابعیت ایرانی ورزشکاران مهاجر یا پناهنده لغو شود.
اما فصلنامه «دانش سیاسی» در تازهترین شماره خود تحقیقی با عنوان «ورزش و امنیت ملی» منتشر کرده است و میگوید هزینه سیاست ممنوعیت رقابت با تیمها و ورزشکاران اسرائیلی برای جمهوری اسلامی افزایش یافته است.
***
تلاش اسرائیل برای تقویت قدرت نرم خود از بستر ورزش و به کارگیری ورزشکاران سایر کشورها در قالب تیمهای ملی در رویدادهای ورزشی بینالمللی در چند سال اخیر چالشها و مشکلات مختلفی را برای ورزش و ورزشکاران ایرانی فراهم کرده است.
در ساالهای اخیر، حضور روز افزون نمایندگان تبعه اسرائیل در ورزش در میادین بینالملل و اجبار ورزشکاران ایرانی به رویارو نشدن/ قرار نگرفتن در کنار آنها موجب شده است ورزش ایران با محدودیتها و محرومیتهای بینالمللی و احتلافها و اعتراضهای داخلی مواجه شود.
از ممنوعیت رویارویی ورزشکاران ایرانی با همتایان اسرائیلی خود آنطور که برخی گزارشها نشان میدهند، حتی چهار سال پس از استقرار روحانیون شیعه بر ایران خبری نبود تا این که سال ۱۳۶۲ «بیژن سیفخانی»، فرنگیکار ایران حریف خود از تیم اسرائیل به نام «رابینسون کوناشویلی» را در رقابتهای کشتی آزاد و فرنگی قهرمانی جهان در کییف اوکراین شکست داد.
آنطور که گزارش شده است، وقتی خبر پیروزی سیفخانی در رسانههای ایران منتشر شد، «علیاکبر ولایتی»، وزیر وقت امور خارجه دستور بازگشت کاروان ایران به کشور را صادر کرد و این مسابقه، آخرین رقابت دو حریف در مسابقات ورزشی پس از انقلاب اسلامی محسوب میشود و ورزشکاران ایرانی به نوعی از مسابقه با اسرائیل منع شدند.
از همان زمان تاکنون رقابت تیمهای ورزشی و ورزشکاران ایران با اسرائیل ممنوع شد که همین ممنوعیت ایدئولوژیک روز به روز هزینههای فراوانی به ورزش و ورزشکاران ایرانی وارد کرد.
کدام ورزشکاران هزینه ممنوعیت رقابت با اسرائیل را پرداختهاند؟
از سال ۱۳۶۲ تاکنون کم نبودهاند ورزشکاران و تیمهای ورزشی و برخی مدیران ورزشی که به خاطر حضور همرزمان با اسرائیل در رقابتهای ورزشی جریمه و تنبیه و محروم شدهاند.
سال ۱۳۷۹، «مهرداد میناوند»، عضو فقید تیم ملی ایران در بازی با تیم فوتبال «هاپوئل» اسرائیل در لباس تیم «اشتروم گراتس» اتریش مجبور به عذرخواهی از فدراسیون فوتبال ایران شد.
حدود پنج سال بعد، «وحید هاشمیان»، دیگر بازیکن سابق تیم ملی فوتبال ایران مجبور شد در چارچوب لیگ قهرمانان اروپا از رویارویی با تیم «مکابی» اسرائیل سر باز بزند.
سال ۱۳۸۴ هم «وحید سرلک»، ملیپوش سابق جودو در پی ممنوعیت مبارزه با حریف اسرائیلی خود، از ایران خارج شد و در آلمان درخواست پناهندگی داد.
سال ۱۳۸۸ نیز «محمد عظیمزاده»، مسوول بینالملل فدراسیون فوتبال ایران به خاطر ارسال پیام تبریک الکترونیک برای همتای اسرائیلی خود، از مقامش برکنار شد.
«حسین عابدی»، «محمد قنبری» و «حسین ابراهیمی» سه شمشیرباز ایرانی بودند که سال ۱۳۸۹ مجبور شدند از رویارویی با ورزشکاران اسرائیلی سر باز بزنند که این ممنوعیت منجر به حذف آنها شد.
سال ۱۳۹۶ هم حضور دو ملیپوش ایرانی، «احسان حاجی صفی» و «مسعود شجاعی» در مسابقه تیم فوتبال «پانیونیوس» یونان با مکابی اسرائیل منجر به حذف آنها از تیم ملی فوتبال ایران شد.
«برنا درخشانی»، شطرنجباز را نیز در سال ۱۳۹۶ به خاطر مسابقه با همتای اسرائیلی، از تیم ملی ایران اخراج کردند.
«علیرضا کریمی»، کشتیگیر هم سال ۱۳۹۷ به خاطر راهاندازی کارزار «نه به باید ببازی»، از حضور در تیم ملی کشتی ایران محروم شد.
آیا تشدید مجازات ورزشکاران، راهکار حکومت برای مبارزه با اسرائیل است؟
این هزینهها در سالهای اخیر با تشدید مهاجرت یا پناهندگی ورزشکاران، مسابقه تعدادی از آنها با ورزشکاران اسرائیلی و تشکیل برخی کارزارها علیه این ممنوعیت، افزایش قابل ملاحظهای یافتهاند.
مقامهای جمهوری اسلامی هم با تاکید بر این ممنوعیت، در این سالها تلاش کردهاند مجازات آن دسته از ورزشکارانی که با رقبای اسرائیلی به رقابت میپردازند را افزایش دهند.
نتایج برخی تحقیقات در داخل ایران نشان میدهند که این ممنوعیتها برای ورزش ایران سه چالش اساسی به همراه داشته که افزایش مهاجرت ورزشکاران ایرانی از مهمترین این چالشها است.
محرومیت از کسب مدال در رویدادهای بینالمللی و رویکرد ضد سیاستزدگی فدراسیونهای جهانی از دیگر هزینههایی هستند که این ممنوعیت بر ورزش ایران تحمیل کرده است.
اما با این وجود، «حسن روحانی»، رییسجمهوری سابق ایران خرداد ۱۳۹۹ «قانون مقابله با اقدامات اسرائیل» را برای اجرا ابلاغ کرد که این قانون در همان زمان نیز با جنجالهای زیادی همراه شد.
این قانون را در شرایطی ابلاغ کردند که آمارهای رسمی نشان میدادند طی ۲۰ سال گذشته، دستکم ۳۸ ورزشکار از ایران به دلایل مختلف سیاسی و اجتماعی و فردی مهاجرت کردهاند.
بیشترین آمار مهاجرت ورزشکاران متعلق به رشتههای جودو با هفت ورزشکار مهاجر، تکواندو و قایقرانی هرکدام با پنج ورزشکار و ژیمناستیک و شطرنج هر کدام با چهار ورزشکار است.
موج این مهاجرتها در سالهای اخیر افزایش قابل توجهی داشته که ممنوعیت رویارویی با ورزشکاران اسرائیلی از جمله مهمترین عوامل این افزایش است.
مرکز پژوهشهای مجلس سال ۱۳۹۹ در واکنش به این افزایش مهاجرتها و پناهندگی ورزشکاران ایرانی، با انتشار متنی از نمایندگان مجلس خواست قانونی تصویب کنند که براساس آن، تابعیت ایرانی ورزشکاران مهاجر یا پناهنده لغو شود.
«حمید سجادی»، وزیر ورزش و جوانان دولت «ابراهیم رئیسی» در واکنش به افزایش انتقادها و اعتراضها به این ممنوعیت، ۲۴ اسفند ۱۴۰۰ مدعی شد که اسرائیل کمیته جذب ورزشکار جهت رویارویی با ورزشکاران ایرانی تشکیل داده است.
او گفت: «در حال حاضر کمیتهای شکل گرفته است که قصد دارد با جذب و بهکارگیری ورزشکاران، حتی از دیگر کشورها طوری برنامهریزی کند تا زمینه رویارویی ورزشکاران ایرانی را با ورزشکاران دارای پرچم این رژیم فراهم کنند و حتی ورزشکاران یاد شده را در قرعه ورزشی برابر ایران قرار دهند.»
آیا تحریم ورزش اسرائیل عملی است؟
فصلنامه «دانش سیاسی» هم در تازهترین شماره خود تحقیقی با عنوان «ورزش و امنیت ملی» منتشر کرده و در آن به مقامهای جمهوری اسلامی توصیههایی کرده است.
این فصلنامه نوشته که هزینه سیاست ممنوعیت رقابت با تیمها و ورزشکاران اسرائیلی برای جمهوری اسلامی افزایش یافته است و روحانیون حاکم بر ایران باید راههایی به منظور کاهش این هزینهها در پیش بگیرند.
دانش سیاسی نوشته است که جمهوری اسلامی باید اقدامات ضد اسرائیلی سایر ورزشکاران جهان را پر رنگ جلوه دهد و پیگیر تحریم همهجانبه ورزش اسرائیل شود؛ درخواستی که به نظر نمیرسد جمهوری اسلامی قادر به تحقق آن باشد.
تاکید بر این سیاستها و روشهایی که در چهار دهه ناکارآمدی و هزینهزا بودن آنها بارها به اثبات رسیدهاند، در شرایطی ادامه دارد که همین چند روز پیش اعلام شد «بهمن نصیری»، نفر نخست تیم ملی روئینگ ایران که پیش از این موفق به کسب سهمیه المپیک توکیو هم شده بود، به تازگی به جمهوری آذربایجان سفر کرده است.
از نصیری بهعنوان یکی از بختهای اصلی کسب مدال رقابتهای آسیایی پیشرو زیر پرچم ایران یاد میشد اما او در تصمیمی که از قبل گرفته بود، از ایران مهاجرت کرد.
نصیری در شرایطی بهصورت رسمی از ایران مهاجرت کرده است تا برای جمهوری آذربایجان رقابت کند که پیشتر یکبار چنین تصمیمی گرفته بود ولی با وعده مسوولان از این تصمیم منصرف شد.
آنطورکه از خبرها و واکنشهای موجود پیدا است، نصیری به خاطر دریافت حقوق ماهانه ۵۰۰ دلار از ایران مهاجرت کرده است.
روزنامه «شرق» با اعلام این خبر نوشت: «این موضوع سرآغازی برای یک فاجعه جدید است که ورزشکاران نخبه ایرانی را وادار به مهاجرت میکند.»
به نوشته این روزنامه، به نصیری بارها وعده استخدام در شرکتهای مختلف داده شده بود ولی هر بار به دلیلی این امر محقق نشد و در نهایت منجر به مهاجرت او از ایران شد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر