روز جمعه نوزدهم فروردینماه، شاخص آلودگی هوای تهران به ۵۰۰ رسید. این در حالی بود که شاخص آلودگی هوای روز قبل، یعنی پنج شنبه، با وجود ناسالم بودن، ۱۹۰ گزارش شده بود. در پی اعلام این موضوع، موسسه «آیکیو ایر» تهران را آلودهترین شهر جهان در روز جمعه اعلام کرد. منشا آلودگی هوا چیست و چطور میتوان با آن مقابله کرد؟ شهروندان چگونه میتوانند از خودشان در برابر آلودگی هوا محافظت کنند؟ در این گزارش تلاش کردهایم، به این پرسشها پاسخ دهیم.
***
منشا آلودگی اخیر هوای تهران و شهرهای غربی ایران چیست؟
روز جمعه، شاخص آلودگی هوای تهران رکوردی باورنکردنی را به ثبت رساند. تهران که در طی سالهای اخیر، تعداد روزهای هوای سالم آن به انگشتان یک دست هم نرسیده است، در رقابت با پکن، پایتخت چین که جمعیتی در حدود سه برابر جمعیت تهران دارد، برنده و تبدیل به آلودهترین شهر جهان شد.
مقامات ایران میگویند که مشکل ناشی از ریزگردهایی است که از عراق، سوریه و عربستان بلند شده و با جریان باد، ابتدا به استانهای غربی ایران رسیده و از آنجا هم راهی تهران، البرز و استانهای واقع در مرکز ایران شده است.
در همین راستا، یک مقام سازمان هواشناسی ایران، به رسانههای داخلی ایران گفته است که «کمبارشی» عامل بحران اخیر گردوخاک در تهران، آذربایجان غربی، کرمانشاه، کردستان، ایلام، خوزستان، البرز، زنجان، قم و قزوین است. با این حال، او ابراز امیدواری کرده که با ورود سامانه بارشی در طی روزهای آینده، غلظت ریزگردها کاهش یافته و به اصطلاح این ذرات از هوا شسته شوند.
«ناصر کرمی»، فعال محیط زیست و پژوهشگر حوزه تاثیرات محیط زیستی نظامهای سیاسی اقتدارگرا، درباره علت این آلودگی اخیر، به ایرانوایر میگوید: «در حالیکه پیش از این آلودگی هوا در شهرهای ایران، اغلب از نوع آلایندههای شیمیایی بود، این آلودگی اخیر، عمدتا از جنس ریزگردهاست که آنهم در این گستره، شدت و فراوانی دفعاتی که در سال رخ میدهد، موضوع جدیدی است.»
کرمی در ادامه با تاکید بر اینکه آلودگی کنونی تهران که خبرساز شده، ناشی از ریزگردهاست، میگوید: «بخشی از این ریزگردها از سوریه و عراق و بخشی دیگر از عربستان میآیند. دلیل اصلی این موضوع نیز، تغییر اقلیم، یعنی کمشدن بارندگی و افزایش دما در خاورمیانه است که به تبع آن تبخیر و تعرق هم افزایش یافته است. در واقع، این موضوع باعث شده که تالابهای بیشتری خشک شده و مناطق وسیعتری مستعد تولید گرد و خاک شوند.»
این فعال محیط زیست، به عوامل انسانی، از جمله سیاستهای آبی دولت ترکیه در بالادست رودهای دجله و فرات و سیاستهای توسعه کشاورزی در سوریه و عراق نیز اشاره کرده و میگوید: «این کشورها هم مثل ایران، با طرحهای جاهطلبانه برای توسعه کشاورزی در مناطقی که استعداد و ظرفیت آن را نداشته، سدسازی و منحرف کردن آب به مناطقی که قرار بوده زیر کشت بروند، باعث خشکیده شدن بخشهای پاییندست شدهاند.»
کرمی، جنگهای داخلی طولانی و ترک مزارع دیم توسط کشاورزانی را که به ناچار آواره شدهاند، از دیگر دلایل افزایش ریزگردها خوانده و میافزاید: «به هر حال از چند میلیون سوریهای و عراقی که در این سالها آواره شدهاند، شماری هم کشاورز بودهاند و با آواره شدن آنها، زمینهایشان دیگر زیر کشت نرفته و تبدیل به منشا گرد و غبار شده است.»
اما، «محسن ارسلان»، پژوهشگر و فعال محیط زیست ساکن «نورنبرگ» آلمان معتقد است که منشا این ریزگردها فقط آن سوی مرزهای ایران نیست و حدود ۳۵ میلیون هکتار منطقه غبار خیز داخل خاک ایران نیز در به وجود آمدن بحران آلودگی هوای کنونی در ایران موثر بوده است.
اشاره این فعال محیط زیست به گزارش دبیر ستاد مقابله با گردوغبار ایران است که در شهریورماه سال گذشته گفته بود ۳۵ میلیون هکتار از زمینهای ایران در ۲۳ استان کشور، غبارخیز هستند و برای حل مشکل گرد و غبار، باید «اقدامات عملی» صورت گیرد. در آن گزارش، دبیر ستاد مقابله با گرد و غبار ایران گفته بود که مجموع مساحت مناطق غبارخیز در کشورهای اطراف ایران، ۳۰۰ میلیون هکتار است.
مقصر بحران ریزگردها کیست؟
محسن ارسلان معتقد است که پروژههای سدسازی در ترکیه و ایران که حقآبه تالابها و رودخانههای عراق را به شدت کم کردهاند، بستر این رودخانهها و تالابها را خشکانده و همین مقدمات انتشار ریزگردها را فراهم کرده است.
او در اینباره توضیح میدهد: «با گرفته شدن رطوبت خاک، ذرات بسیار ریزی که در طی سدهها در بستر این تالابها انباشته شده، بهراحتی در معرض جریان هوا قرار گرفته و چون اندازه این ذرات کمتر از ۲میکرون و بسیار ریز است، حتی یک جریان هوای عادی نیز قادر است آنها را در سطوح مختلف جو و در فواصل طولانی منتقل کند.»
او با اشاره به نقش شرکتهای نفتی در ایران که با هدف تغییر کاربری و احداث تاسیسات نفتی، تالابهایی چون هورالعظیم و بستر سیلابها و روانآبهایی که به این تالاب سرازیر میشدند را خشکاندهاند، میگوید: «سیستمهای تصمیمگیر و نهادهای اجرایی، در خشک کردن تالابها و فعالکردن کانونهای ریزگرد در داخل خاک ایران، دخیل بودهاند. همچنین، حکومت چون نمیتواند دامداران را از لحاظ علوفه تامین کند، این قشر در تمام طول سال، در مراتع و جنگلها در حال چرای دامهایشان هستند و پوشش گیاهی را که مانعی برای بلند شدن ریزگردها بوده، نابود کردهاند.»
ارسلان همچنین از برداشت بیرویه از آبهای سطحی و زیرزمینی برای کشت محصولات آببر، عدم تامین حقآبه رودخانهها و تالابهای غرب ایران و تخریب جنگلهای بلوط زاگرس نیز به عنوان عواملی که به فعال شدن منشا داخلی ریزگردها دامن زدهاند، یاد میکند.
این فعال محیط زیست، با تاکید بر اینکه دولت باید برای کانونهای خارجی ریزگرد نیز «با دولتهای منطقه همکاری داشته باشد»، میگوید: «باید نسبت به فعالیتهای سدسازی ترکیه واکنش نشان داده شود. خود ایران هم روی بالادست بسیاری از رودخانههای مرزی با عراق سد سازی کرده و حقآبه رودخانههای مرزی را نمیدهد.»
اما، آنگونه که ناصر کرمی میگوید، بحران گرد و خاک کنونی، بیشتر ناشی از تغییرات اقلیمی و مسالهای جهانی است.
این پژوهشگر حوزه محیط زیست، در این مورد توضیح میدهد: «تغییر اقلیم، موضوعی جهانی است و مربوط به حکومتهای منطقه خاورمیانه نمیشود. ولی، نقش حکومت ایران در جنگهایی که در سوریه و عراق رخ داده و باعث شده کشاورزان زمینهایشان را رها کنند و آواره شوند و بحث سیاستهای آبی ترکیه که تابه حال توانسته با دست باز آن را اجرا کند، قابل بحث است.»
او ادامه میدهد: «اینکه جمهوری اسلامی چقدر در آن جنگها و تنشها نقش داشته و اینکه چرا بهعنوان یک دولت نمیتواند با اهداف و سیاستهای جاهطلبانه آبی ترکیه مقابله کند، مهم است. باید در نظر داشت که حتی خشک شدن تالاب هورالعظیم در خوزستان نیز بخشی به خاطر ناشی از پروژه گاپ یا همان پروژه آناتولی بزرگ است که در ترکیه در حال اجرا شدن است. این پروژه شامل سدهای بزرگی است که ۸۰ درصد آب ورودی به حوزه دجله و فرات را که از ترکیه میآید، به شدت کم کرده و از این به بعد نیز خواهد کرد. در حال حاضر، این پروژه هنوز تمام نشده و هر چه جلوتر برویم، این پروژه فعالتر خواهد شد و احتمالا آب ورودی به سوریه و عراق هم کمتر شده و بحران ریزگردها هم پیچیدهتر خواهد شد.»
به باور این فعال محیط زیست، «بده و بستانهایی که حاکمان ایران با دولت ترکیه دارند» احتمالا باعث شده که نتوانند از ترکیه بپرسند که چرا این سیاستها را اجرا میکند و همین به بزرگتر و عمیقتر شدن مشکل ریزگردها دامن زده است.
آیا امیدی برای بهبود وضعیت ریزگردها هست؟
ناصر کرمی، فعال و پژوهشگر حوزه محیط زیست معتقد است که در کوتاهمدت، هیچ افق روشنی در پیش نیست. او با تاکید بر اینکه بحران ریزگردها، عمدتا ناشی از تغییرات اقلیمی است، میگوید: «بهطور کلی، از این به بعد، پدیده ریزگرد در ایران بسیار معمول خواهد بود. پیشبینیهایی هم که رسانههای ایران برای بهبود وضعیت ریزگرد مطرح کردهاند، آخر مردادماه است. واقعیت این است که این پیشبینی بر اساس روال معمول و تاکنون بارندگی در خاورمیانه بوده که در شهریورماه، با رد شدن از بیشینه گرما، بارندگیها شروع میشد. ولی، اکنون با وضعیت تغییر اقلیم هیچ تضمینی وجود ندارد که بارندگی کافی در راه باشد و ریزگردها را هر چند موقتا، کاهش دهد.»
محسن ارسلان نیز احتمال بهبود اوضاع را در کوتاهمدت رد کرده و میگوید: «هنوز سال آبی به پایان نرسیده و ما در انتهای سال آبی خود هستیم که این وضعیت رخ داده است. در فصل تابستان که کاملا خشک است، بحران ریزگردها بسیار پیچیدهتر خواهد شد.»
او همچنین به تاثیر مخرب آلودگی هوا بر سایر گونههای جانوری مانند زنبورهای عسل نیز اشاره کرده و میگوید: «ما فقط موضوع را از جنبه اثرات آن بر انسان بررسی میکنیم ولی اثرات مخرب این ریزگردها بر زنبورهای عسل و گردهافشانی گیاهان را که زندگی همه موجودات کره زمین به آن وابسته است، نادیده میگیریم.»
شهروندان برای حفظ سلامت خود چهکار کنند؟
«روزبه اسفندیاری»، پزشک عمومی ساکن آمریکا با توضیح اینکه آلودگی هوا، اعم از آلودگی هوای شیمیایی یا ریزگردها، برای همه افراد خطرناک است، به ایرانوایر میگوید: «اثرات مخرب کوتاهمدت آلودگی هوا روی افراد سالخورده، کودکان و زنان باردار خود را بیشتر نشان میدهد. همینطور، افرادی که بیماریهای زمینهای، مانند بیماریهای تنفسی و قلبی و عروقی دارند نیز در معرض خطر بالایی هستند.»
بنا به گفته این پزشک عمومی، «آلودگی هوا، می تواند در میزان انتقال اکسیژن خون تاثیرگذار باشد و باعث شود که اکسیژن کافی به اندامهای حیاتی بدن منتقل نشود و از این طریق، احتمال خطر جدی برای افرادی آسیبپذیر و حتی مرگ آنها را رقم بزند.»
بنا بر آمارهای رسمی، روزانه دستکم ۱۱ نفر در تهران و سالانه ۱۲ هزار نفر ایرانی در اثر آلودگی هوا جان خود را از دست میدهند. این موضوع را مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران در دیماه ۱۳۹۹ اعلام کرده و گفته بود که بزرگترین مشکل تهران و همه تهرانیها، آلودگی هواست.
اما گذشته از اینکه آلودگی هوا چقدر خطرناک و مرگآفرین است، روزبه اسفندیاری، معتقد است که مردم برای حفظ سلامت خود و عزیزانشان باید، «حتیالمقدور از خانه خارج نشوند و اگر مجبورند از خانه بیرون بروند، سعی کنند فعالیت بدنی نداشته باشند و حتما از ماسک استفاده کنند که تا حدودی جلوی ذرات معلق را بگیرد.»
همچنین آنگونه که ناصر کرمی، فعال محیط زیست می گوید، شهروندان ایران باید از این به بعد خود را با یک «اقلیم خشکتر، گرمتر و پُر گرد و خاکتر تطبیق دهند.»
او در پایان توضیح میدهد: «مثل این است که داریم به شرایط اقلیمی دیگری مهاجرت میکنید. بنابراین باید خود را با آن شرایط جدید انطباق دهیم. این تطبیق حالا میتواند در بر گیرنده روشهایی برای جلوگیری از ورود گرد و غبار به منزل و تصفیه هوای بهتر مناطق سربسته، باشد.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر