دکترعبدالکریم لاهیجی، یکی از باسابقهترین وکلا و فعالان حقوق بشر ایرانی که به مدت ۱۵ سال نائب رئیس فدراسیون جهانی حقوق بشر بود، در سی و هشتمین کنگره این سازمان در استانبول که از دوم تا ششم خرداد برگزار شد، به ریاست آن انتخاب شد تا اولین ایرانیای باشد که بر کرسی یکی از سازمان های پرسابقه و قدیمی در سطح جهان تکیه می زند.
دکترلاهیجی در گفت وگو با ایران وایر، درخصوص اهمیت این انتخاب، فعالیتهای آینده خود و درخواست از دولت ایران برای سفر به کشور به منظور گزارش دهی و پیگیری وضعیت حقوق بشر سخن گفته است. متن کامل گفت وگو در زیر آمده است: ست. متن کامل گفت وگو در زیر آمده است:
- امیدمعماریان:اهمیت فدارسیون جهانی جوامع حقوق بشر چیست و روند انتخاب رییس به چه ترتیب است و چطور شما توانستید به این سمت انتخاب شوید؟
عبدالکریم لاهیجی: از نظر تاریخی فدارسیون بین اللملی جوامع حقوق بشر، که در سال ۱۹۲۲ تشکیل شد، قدیمی ترین سازمان بین المللی حقوق بشر است. یعنی در سال هایی که متاسفانه موج فاشیسم اروپا را گرفته بود. چند سازمان حقوق بشری اروپایی( فرانسوی، آلمانی و اسپانیایی) این فدراسیون را به وجود آوردند. نقش این فدارسیون در دوران جنگ به حدی در ارتباط با مبارزه فاشیسم و نازیسم موثر بود که پس از اشغال فرانسه توسط ارتش هیتلری، رییس فدراسیون را کشتند. اما بعدتر در سال های پس از جنگ فدراسیون فعالیت هایش را از سر گرفت. در دوران جنگ سرد بسیاری از سازمان های حقوق بشری که در فدارسیون بودند بیشتر در ارتباط با کشورهای اروپایی شرقی و کسانی که در تبعید بودند فعالیت می کردند. حتی بسیاری از این سازمان ها توانستند در داخل کشورهایشان فعال شوند و به هرحال روز به روز بر تعداد سازمان های عضو فدارسیون افزوده شد. پیش از کنگره، ۱۶۵ سازمان از بیش از ۱۰۰ کشور در فدارسیون عضو بودند و تعدادی هم به عنوان عضو جدید در این کنگره پنج روزه امسال ما در استانبول به فدارسیون پیوستند و در حال حاضر ۱۷۸ سازمان در فدارسیون فعالیت دارند.
- آيااز هر کشور یک سازمان در این فدراسیون عضو است؟
در برخی موارد وضعیت یک کشور ایجاب می کند که چند سازمان فعال در فدراسیون داشته باشند. به عنوان نمونه فلسطین، که یک سازمان حقوق بشر در غزه، یک سازمان حقوق بشر در رام الله و یک سازمان حقوق بشر "آوارگان مقیم لبنان" دارد. همین وضعیت را ما در ارتباط با اسراییل داریم که یک سازمان حقوق بشر در تل آویو است و یک سازمان دیگر در بخش اشغالی فلسطین. در خصوص ایران هم " جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران" از سال 1365 عضو فدارسیون بین المللی است و با توجه به اینکه "کانون مدافعان حقوق بشر" هم ۱۵ سال بعد در ایران تشکیل شد، به پیشنهاد و موافقت من به عضویت این فدارسیون درآمد. چون طبق اساسنامه فدارسیون بین المللی جوامع حقوق بشر نخستین سازمان یک کشور عضو فدارسیون باید موافقت کند که سازمان دیگری از همان کشور به عضویت فدارسیون درآید که من این کار را انجام دادم و به این ترتیب ۱۰ سال پیش کانون مدافعان نیز عضو فدراسیون شد. ولی من خیلی متاسف هستم که الان هر دو این سازمان ها در خارج از ایران فعالیت می کنند.
از نظر اساسنامه، فدارسیون بین المللی توسط یک هیات مدیره اجرایی، که هر سه سال یکبار در کنگره فدارسیون که در یکی از شهرهای دنیا برگزار میشود، انتخاب می شود که مرکب از یک رییس و ۲۰ نفر عضو یک نهادی است که اسمش "دفتر بین المللی" است. چرا دفتر بین المللی؟ برای اینکه در انتخاب این ۲۰ عضو تلاش می شود که از هر منطقه ای دو-سه نفر عضویت داشته باشند و نمایندهای از مناطق مختلف دنیا در هیات مدیره باشد و این هیات مدیره سه سال فدراسیون را اداره می کنند. عضویت در آن افتخاری است. بنابراین رییس و اعضایش هیچ حقوقی دریافت نمی کنند. مقر فدارسیون از همان ابتدای تاسیس در پاریس است و ما در دفترمان در پاریس یک مدیر اجرایی داریم و نزدیک به ۵۰ کارمند که البته آنها حقوق بگیران فدارسیون هستند که از محل بودجه ای که ما هر ساله با مشکلات زیادی تهیه می کنیم حقوق شان پرداخت می شود.
- آقای لاهیجی، آیا از زمان تاسیس این فدراسیون تا قبل از ریاست شما پیش آمده بود که از اعضای کشوری مانند ایران به ریاست این فدراسیون انتخاب شده باشند؟ منظورم غیر از کشورهای غیر اروپایی، لاتین و آمریکایی است؟
من در سال ۱۹۹۵ برای نخستین بار وارد دفتر بین المللی شدم و سمت نایب رییس فدارسیون را گرفتم و تا آن زمان همواره ریاست فدارسیون به عهده یک فرانسوی بود و بیشتر هم وکلای دادگستری بودند. به دلیل اینکه همان طور که گفتم عضویت در هیات مدیره فدارسیون افتخاری است و همچنین مقر دفتر فدراسیون هم در فرانسه است بیشتر وکلای دادگستری که شغل آزاد داشتند این مسولیت را به عهده می گرفتند. آن زمان ها با یکی از دوستانم به نام صدیق کبا که او هم مثل من از منطقه آفریقا نایب رییس بود صحبت کردم که شان فدارسیون بین المللی این است که ریاستش نصیب سایر کشورهای عضو هم بشود و بالاخره سه سال بعد در کنگره فدراسیون که در شهر کازابلانکا در مراکش برگزار شد همکار و دوست من صدیق کبا به عنوان رییس فدارسیون انتخاب شد که در واقع اولین رییس غیر فرانسوی بود و دو دوره هم رییس بود. ۶ سال بعد دوست دیگر من سهیل بالحسن از کشور تونس که روزنامه نگار بود رییس فدارسیون شد. او هم دو دوره رییس فدارسیون بود و من سومین رییس غیر فرانسوی فدارسیون هستم که از منطقه آسیا انتخاب شدم.
- حضور شما در این فدارسیون باعث می شود که صدای ایرانیان به آنجا برسد. به نظرتان این سمت چه تاثیری روی فعالیت های شما در خصوص ایران خواهد داشت؟
من ۵ دوره یعنی حدود ۱۵ سال نایب رییس فدارسیون بودم و علاوه بر عضویت ایران، مسولیت منطقه آسیا هم بر عهده من بود. اما الان رییس فدارسیون بین اللملی جوامع حقوق بشر شدم یعنی مسول تمام کشورهای عضو هستم و مسلم است که بیشتر فعالیت های مربوط به ایران به عهده جامعه حقوق بشر خواهد بود. یکی از اعضای دفتر بین اللملی هم که مسول بخش آسیایی خواهد بود و رییس جامعه حقوق بشر برمه هم است هم نظارتی بر همه کارهای آسیا و ایران خواهد داشت. من مسلم است که فعالیت و مسولیتم بیشتر خواهد شد و توانایی و مسولیتم باید برای همه کشورها خرج شود. ولی به نظرم چون یک ایرانی رییس فدارسیون شده است پیامی برای هم ایران و هم دولت های دیگر منطقه خاورمیانه است که حواسشان باید باشد. به عنوان نمونه خدمت تان میگویم تعداد جامعه های دفاع از حقوق بشر تبعیدی عضو این فدارسیون خیلی بالا بود. در حال حاضر فقط ۸ سازمان داریم که از منطقه آسیا هستند مانند ایران ، چین، برمه، ویتنام و لائوس. وقتی یک ایرانی و یک آسیایی به عنوان رییس فدارسیون انتخاب می شود و پشتش حمایت بیش از ۱۶۰ سازمان حقوق بشری از بیش از ۱۲۰ کشور دنیا است در واقع به نظرم دارد پیامی به دولت هایی مانند چین و ایران می دهد که دست از این سیاست بردارید و حداقل اجازه بدهید که جامعه مدنی در کشورتان فعال باشد و به حقوق فعالان مدنی احترام بگذارید. این اتفاق خود یک تاییدی است که جامعه بین المللی از یک سازمان حقوق بشری و مدافع حقوق بشری تبعیدی دارد می کند. از این نظر من فکر می کنم در ماه ها و سال آینده ما باید امیدوار باشیم که یک تحول در ارتباط با همه کشورها و مدافعان حقوق بشر و به خصوص بخش ایران و آسیا صورت بگیرد و مدافعان حقوق بشر بتوانند در کشورهایشان فعالیت کنند.
- آیا رییس این فدراسیون به کشورهای مختلف برای بازدید و گزارش وضعیت حقوق بشر سفر می کند؟
یکی از مسئولیت های من که بیش از گذشته خواهد شد سفرهای من است. اگر هر هفته این اتفاق نیفتد ولی هر ماه چندین سفر در اقصی نقاط دنیا خواهم داشت و مسلم در ارتباط با دولت ها و کشورها و سازمان های حقوق بشری خواهد بود. همکاران فدارسیون من برای برگزاری این کنگره بیش از 12 بار به ترکیه سفر کردند و با مقامات ترک گفتگو کردند. به راحتی ما حاضر نیستیم به هر کشوری برویم و آنجا کنگره برگزار کنیم. برگزاری این کنگره ها در کشورهای مختلف پیش شرط هایی دارد و تعهدهایی که دولت ها باید نسبت به ما به عهده بگیرند.
- آیا فکر می کنید که امکان سفر کردن به ایران برای اینکه وضعیت حقوق بشر در آنجا را ببینید برای شما به وجود بیاید؟
در ارتباط با ایران در زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی، در گفتگوهایی که درباره وضعیت حقوق بشر بین اتحادیه اروپا و ایران انجام شد و با فشار سازمان های حقوق بشر بالاخره سه میزگرد تشکیل شد. دو میزگرد در بروکسل و یک میزگرد در ایران تشکیل شد. و در میزگرد بروکسل نماینده سازمان عفو بین الملل، دیده بان حقوق بشر و جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران و فدارسیون بین المللی جوامع حقوق بشر شرکت داشتند. در میزگرد ایران متاسفانه با وجود اعتراض شدید ما به دو نماینده دیده بان حقوق بشر ویزا ندادند و بعد هم که این میزگردها با روی کار آمدن احمدی نژاد به طور کلی حذف شد. بنابراین طبیعی است که سازمان های حقوق بشر بتوانند به ایران بروند و با مقامات جمهوری اسلامی گفتگو کنند و من هم به عنوان رییس فدارسیون و در مقام و مسولیتی که دارم باید بتوانم به ایران بروم. آینده نشان خواهد داد که چنین اراده سیاسی از طرف مقامات ایرانی وجود دارد یا نه!
- این فکر آیا هیجان زده تان نمی کند که با گرفتن این سمت جدید شاید بتوانید به ایران برگردید؟
مسلم است. من الان ۳۱ سال است که از ایران به دورم و این به خاطر فعالیت های حقوق بشریام بوده است. من هیچگاه فعال سیاسی نبوده ام و عضو هیچ سازمان سیاسی نبودم و تمام مشکلاتی که طی بیش از ۳۰ سال داشتم، و حدود ده ماه آن را در ایران مخفی بودم و بعد برای حفظ جانم ناگزیر شدم از ایران خارج شوم، فقط به خاطر فعالیت های حقوق بشریام بود. بنابراین اگر الان این مشکلات تا حدودی رفع شود و حداقل به عنوان رییس فدارسیون بتوانم به ایران برگردم، اولا بازگشت به وطن مسلما هیجانی را خواهد داشت که طبیعی است برای هر انسانی، و از طرف دیگر اینکه بتوانم از نزدیک با مقامات جمهوری اسلامی بعد از ۳۲ سال در خصوص حقوق بشر صحبت کنم تحول بزرگی است در زندگی شخصی من.
- انتخاب شما به عنوان رییس فدارسیون خیلی امید بخش برای دیگر فعالان حقوق بشر بوده است. پیام یا حرف تان برای جوان هایی که وارد این عرصه می شوند برای احقاق حقوق مردم و تلاش می کنند تا وضع بهتر شود چیست؟
پیام من این است که مبارزه برای حقوق بشر نه زمان می شناسد و نه مکان. زمان نمی شناسد به دلیل اینکه تحولات حقوقی ایستا نیست و به مرور صورت می گیرد و تا زمانی که جامعه های انسانی دگرگون می شود تحولات حقوقی هم اجتناب ناپذیر است. بنابراین نباید فکر کنند وقتی حکومتی تغییر کرد دیگر احتیاجی به نهادهای حقوق بشر و دفاع از حقوق بشر نیست. برای اینکه نهادهای حقوق بشر کنترل کننده قدرت هستند. آنها به دنبال گرفتن قدرت نیستند. فعالان حقوق بشر عقاید سیاسی دارند، ولی عقایدشان فقط برای خودشان مهم است و فقط برای ارتقا حقوق بشر و رسیدگی به آن فعالیت می کنند و اگر امکان فعالیت در کشورشان نباشد در کشور دیگری فعالیت هایشان را ادامه می دهند.
- چه تعریفی باید از دستاورد داشت و خود شما چگونه به دستاورد کار خود نگاه می کنید؟
باید در این مورد یک دید و نگرش خیلی بلند مدت داشت و دچار این توهم نشد که با رفتن یک دولت و آمدن دولت دیگر کارمان دیگر تمام شده است. نکته دیگری که مهم است، و به خصوص برای خود من که فکر می کنم به عنوان بزرگترین نتیجه فعالیت هایم در طول بیش از ۵۰ سال در حوزه حقوق بشر بوده است، قدردانی و حمایت جامعه بین المللی از من بود. بزرگترین قدردانی معنوی حمایت بین المللی از سوی گروه های بزرگ مدافع حقوق بشر است که خیلی خوب است. همان طور که گفتم این فعالیت ها دواطلبانه است اما این جایزه برای من جایزه مادی نیست یک جایزه ای بدون بها است. به نظرم قدردانی شان مهم است. من از تمام دوستان جوان، دخترها و پسرهای جوانی که وارد این عرصه می شوند می خواهم که نگاه آینده نگر داشته باشند. من امید دارم که روزی شرایط ایران گونه ای می شود که همه فعالان حقوق بشر به ایران میروند و از نزدیک در ایران فعالیت میکنند و نتایج فعالیت های خود را هم در ایران میببینند.
- این جوانان چه ابزاری برای کارشان نیاز دارند که موثر واقع شوند؟
اولین ابزار اعتقاد است. مدافع حقوق بشر در پی گرفتن قدرت نیست. مدافع حقوق بشر مثل فعال سیاسی نمی گوید که اگر حزبم به قدرت رسید نتایجش عاید من هم می شود و من مثلا وکیل می شوم، وزیر می شوم و یا یک مقام مهمی می گیرم و فعالیت سیاسی یک تخته پرشی برای گرفتن امتیازاتم در جامعه است. برای اینکه موتور فعالیت های حقوق بشری در جامعه دائم کار کند، قوه محرکه اش فقط ایمان و اعتقاد است. اعتقاد به حقوق بشر که زیر بنای یک جامعه آزاد است و در جامعه ای که مردم بتوانند در آن سرنوشتشان را به دست بگیرند و زیستن در چنین جامعه ای برای هر کسی و همین طور برای فعالین حقوق بشر دلچسب است. مسلم است که برای من گذشتن این سه دهه بسیار سخت بوده است و همین طور برای بقیه فعالان حقوق بشر که دور از کشورشان هستند. فعالان حقوق بشر اگر در کشور خودشان باشند و ناظر بهبود وضعیت حقوق بشر از نزدیک باشند طبیعتا این حضور همراه با ارضا شخصی و روحی خواهد بود. دوم اینکه بدانند این مبارزه، مبارزه پیچیده ای است و مستلزم تحمل روحی و وقت گذاشتن و صرف انرژی فکری زیاد است. و یادشان باشد باید استقلال سیاسی و اقتصادی داشته باشند و بدانند به این شکل هم مورد احترام دولت ،اگر البته دولت برگزیده مردم باشد، خواهند بود و هم مورد احترام جامعه بین المللی.
- دکتر از نظر توانایی شخصی مانند یادگرفتن قوانین، سواد و تجربه های کاری دیگر چه نظری دارید؟
الان خوشبختانه با وجود اینترنت مشکلاتی که ما در آن دوران و در آغاز کارمان داشتیم حل شده است. از طریق اینترنت می شود به منابع بین المللی با زبان های مختلف دسترسی پیدا کرد. کنگره ما به هفت زبان تشکیل شد. چون کنگره ما در ترکیه بود و یکی از موارد توافقی مان با دولت ترکیه این بود که یکی از زبان های کنگره زبان کردی باشد. ما هم سعی می کنیم که در این حوزه بیشتر فعال باشیم و علاوه بر زبان عربی، انگلیسی، اسپانیولی و فرانسوی به زبان های دیگر هم کار کنیم. اما به هرحال سایت های سازمان های بین المللی حقوق بشر و اینترنت منابع اطلاعاتی خوبی در اختیار علاقمندان می گذارند.
- آیا از داخل کشور هم واکنش و بازخوردی در خصوص انتخاب خود برای ریاست فدارسیون داشتید؟
من از طرف هموطنان ایرانیام بسیار ایمیل و تلفن داشتم و همیشه همین ها مایه دلگرمی زیادی برایم بوده است و سر بسته بگویم که حتی از داخل زندان اوین هم تماس داشتم و این من را خیلی دلگرم می کند. در نخستین صحبتی هم که پس از انتخابم خطاب به تمام شرکت کنندگان کنگره که بیش از 300 نفر بودند داشتم، یادی از دو نفر از گروه هیات رییسه پیشین کردم که الان در بحرین زندان هستند، و یادی هم کردم از همکاران و فعالان حقوق بشر ایرانی که الان در زندان هستند، خانم نسرین ستوده، محمد سیف زاده و عبدالفتاح سلطانی. و واقعا تمام حضار در کنگره بسیار از آنها تجلیل کردند و مسلما دل من با آنهاست و امیدوارم روزی آنها هم از زندان آزاد شوند و بتوانند دوباره فعالیت کنند. و من بله از داخل خیلی پیام دلگرمی و همدردی هموطنانم را داشتم و خارج از ایران هم که بسیار بوده و از همه شان تشکر می کنم.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر