صبح روز جمعه، ۲۳ اسفند ۱۳۹۸ به وقت محلی شرق قاره آمریکا، خبر ابتلای همسر جاستین ترودو، نخستوزیر کانادا، به کرونا منتشر شد. در پی انتشار این خبر، ترودو و همسرش هر دو به قرنطینه خانگی رفتند. اما آنگونه که ترودو در صفحه اینستاگرام خود نوشته، انجام وظایف او بهعنوان نخستوزیر کشوری که به تازگی درگیر بحران کرونا شده، تمام نشده و از طریق اینترنت جلسات خود در کنگره، با روسای دولتهای ایالتی و سران بومیان کانادا را برگزار خواهد کرد.
در آخرالزمانی که شیوع جهانی ویروس کرونا بهراه انداخته، گره بسیاری از مشکلات به دست اینترنت باز میشود. اینترنت میتواند جایگزین فضاهای کاری، تفریحی و ارتباطات روزمره انسانی شود. اما ساختار بسته سیاسی در ایران، سرعت کم اینترنت و فیلترینگ آن مانع از کارگشایی این مهمترین دستاورد انسان مدرن در داخل ایران است. در این گزارش، با بررسی امکان برگزاری جلسات مهم سیاسی، از جمله جلسات مجلس، ناکارآمدی چندین ساله این نهاد برای برنامه ریزی در روزهای بحران را به تصویر خواهیم کشید.
در ایران، از روز ۹ اسفند ۱۳۹۸، یعنی یک هفته بعد از علنیشدن شیوع ویروس کرونا، مجلس شورای اسلامی اعلام کرد که تا اطلاع ثانوی تعطیل خواهد بود. این خبر در پی انتشار خبر ابتلای ۴ نفر از نمایندگان مجلس دهم منتشر شد. تعطیلی مجلس در شرایطی که کشور در بحرانیترین حالت ممکن خود از زمان جنگ جهانی دوم بوده، جز شانه خالی کردن از زیر بار مسوولیت نیست.
بعد از گذشت دو هفته و واگذار کردن همه امور کشور به دست سپاه پاسداران، به حکم علی خامنهای و هیچ انگاشتن مجلس در ماجرای تصویب بودجه ۱۳۹۹ که آن نیز به دست خامنهای انجام شد، تازه مجلسیها به فکر این افتادهاند که جلسات خود را به صورت اینترنتی برگزار کنند.
اما برگزار کردن جلسات بهصورت اینترنتی نیازمند زیرساختهایی است که جمهوری اسلامی، به صورت نظاممند از توسعه آنها در کشور جلوگیری کرده، مگر اینکه بخواهند از پلتفرم های آماده که برای جلسات آنلاین تعبیه شده استفاده کنند.
اینترنت بلای جان حکومت یا عصای دست آن؟
رتبه ایران در سرعت اینترنت موبایل و اینترنت پرسرعت خانگی در سال ۲۰۱۸، از بین ۲۰۰ کشور مورد بررسی، ۱۴۵مین بودهاست. این رتبه که با توجه به وضعیت توسعهیافتگی اقتصادی ایران، وضعیتی نامتعادل است نشاندهنده ارادهای است که پشت پرده پایین نگه داشتن سرعت اینترنت است.
در ایران، علاوه بر پایین بودن سرعت اینترنت، فیلترینگ نیز از جریان آزاد اطلاعات جلوگیری میکند. کنترل و رصد فضای مجازی توسط نهادهای امنیتی نیز دلیل دیگری است که بسیاری ترجیح میدهند کارهای روزانه خود را نه از طریق اینترنت بلکه بهصورت حضوری انجام دهند.
اما آنچه مسوولان را از استفاده از این ابزار تا به امروز و پیشبرد امور مملکت بازداشتهاست، چیزی ورای اینهاست. در روزهای قطع سراسری اینترنت در آبان ۱۳۹۸ که در پی اعتراض مردم به گرانی بنزین اتفاق افتاد، بیشتر نمایندگان مجلس به اینترنت دسترسی داشتند و پیامهای خود را روی شبکههای اجتماعی فیلتر شدهای چون توییتر منتشر میکردند. بنابراین، عدم دسترسی به اینترنت پرسرعت و با کیفیت، بهانه مناسبی برای مجلسیها برای شانه خالی کردن از زیر بار مسوولیت نیست.
آنچه که به نظر میرسد دلیل اصلی این غیبت در شرایط بحرانی است، بیاعتمادی دستگاه قانونگذاری به اینترنت است. مجلس هم بهعنوان بخشی از حاکمیت ارتجاعی در ایران، دیدگاه منفی به ابداعات غربی دارد. این مثال همان دوش حمام در اواخر دوران قاجار است که بسیاری از ما قصه مخالفت روحانیون با آن را شنیدهایم. مجلسی که با راهاندازی اینترنت ملی، همدلی دارد و برای این پروژه امنیتی صدها میلیاردها تومان بودجه اختصاص میدهد تا حکم رهبر را عملی سازد، خالی از دشمنی با نمادهای مدرنیته نیست.
همین دشمنی خود را در اصلاح قانون انتخابات مجلس نیز نشان میدهد. در حالیکه کشور از لحاظ اقتصادی و زیرساختی، توان بالقوه برگزاری اینترنتی انتخابات را دارد، مجلس دست در دست محافظهکارترین نیروهای سیاسی میدهد و از پیشبرد امکان برگزاری انتخابات بهصورت اینترنتی جلوگیری میکند. قوانین مربوط به آن را تصویب نمیکند و حتی برای شرایط بحرانی کشور و برنامهریزی برای آن سرباز میزند. نتیجه هم این میشود که نظام استبدادی و پوپولیستی که برای سیرک انتخابات حاضر است هر بهایی را بپردازد، جان مردم را بازیچه قرار داده و با وجود اطلاع از شیوع ویروس کرونا، برگزاری انتخابات را با تمام قوا پیش میبرد. شاهد این امر، فوت برخی از کاندیداهای مجلس یازدهم در اثر کروناست.
چه کارهایی مجلس باید میکرد و نکرد؟
مجلس دهم در میان امیدها به تغییرات سیاسی و با رای بسیاری از مردم تحول خواه تشکیل شد اما در شرایطی به پایان کار خود نزدیک می شود که در ضعیفترین حالت ممکن قرار دارد. این مجلس در ماجرای گرانی بنزین دور زده شد و نقشی تزیینیتر از همیشه به خود گرفت و حتی از اعلام اسامی کشتهشدگان آبان نیز عاجز بود. حتی وقتی که لایحه بودجه ۹۹ توسط این مجلس رد شد و رهبر جمهوری اسلامی، در کمال خود خدا پنداری و بهرهبردن از موقعیت فراقانونی خود، دستور تصویب و ارسال آن به شورای نگهبان را صادر کرد، جز از محمود صادقی، از نماینده دیگری صدا در نیامد.
بنابراین، احتمالا بود و نبود این مجلس فرقی به حال مردم نکرده و تا اوضاع بدین قرار است و علی خامنهای قدرت مطلقه را در دست دارد، بدین قرار نیز خواهد بود.
این قطع امید از نمایندگان و ساختارهای انتخابی در ایران میتواند موید خبرهای خوب نیز باشد. اینکه مردم دست به زانوی خود زده و برای نجات خود از شر هیولای کرونا و هیولاهای بزرگتر از آن یعنی مسوولان و حاکمان ایران خلاص شوند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر