انتخابات مجلس یازدهم، روز ۲اسفند۱۳۹۸ یعنی ۲۰ روز دیگر برگزار و مجلس یازدهم روز ۷خرداد۱۳۹۹ رسما فعالیت خود را آغاز میکند. انتخابات مجلس یازدهم متاثر از چند پارامتر مهم برگزار خواهد شد:
اول؛ ازکارافتادن مجلس شورای اسلامی
تثبیت حاکمیت ولایتفقیه بهجای اعمال حاکمیت ملی، سبب شده تا جایگاه مجلس شورای اسلامی در نظام حکومتی ایران بهشدت تنزل یابد. مجلس شورای اسلامی، طبق قانون اساسی تنها مرجع قانونگذاری در کشور است که مصوباتش باید به تایید شورای نگهبان برسد. رفته رفته مصوبات سایر نهادهای غیرانتخابی، مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی امنیت ملی بر مصوبات مجلس ارجحیت یافت ولی تیر خلاص به موقعیت و جایگاه مجلس شورای اسلامی در پروسه قانونگذاری در مجلس دهم زده شد تا موجودیت مجلس بهشدت زیر سوال رود. اول هیات عالی نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام را بر مجلس شورای اسلامی مسلط کردند و دوم با واگذاری اختیار تصمیمگیری به شورای عالی سران قوا، موجودیت مجلس را بلاموضوع کردند. تصویب افزایش سه برابری قیمت بنزین توسط شورای عالی سران قوا و بیاثر کردن مصوبه مجلس شورای اسلامی در خصوص لایحه مبارزه با پولشویی توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام، نمونههایی از فعالیت نهادهای غیرانتخابی برای بیاثر کردن مجلس شورای اسلامی بود.
در چنین فضایی، رایدهندگان میل و انگیزه مشارکت در انتخابات را ازدستدادهاند چون به این باور رسیدهاند که مجلس شورای اسلامی در نظام تصمیمگیری نقشی تاثیرگذاری ندارد.
دوم؛ اعمال خشونتهای عریان و تحریم انتخابات
اعمال خشونتهای عریان توسط عناصر دولتی و حکومتی، خصوصا در مواجهه با تجمعات اعتراضی در سال ۱۳۹۶ و ۱۳۹۸ و دروغگویی و پرهیز از شفافیت و پاسخگویی در انهدام هواپیمای مسافربری اوکراین در آسمان تهران، بسیاری از رایدهندگان را در موقعیت تنفر از حکومت قرار داده، تنفری که میل به رای دادن را در آنها به صفر رسانده است.
سوم؛ حذف اصلاحطلبان
دو جریان سیاسی همواره، تنور انتخابات را در ایران داغ نگه داشتهاند: ۱- جریان راست حکومتی مشهور به اصولگرایان، ۲- جریان چپ حکومتی مشهور به اصلاحطلبان. مابقی جریانهای سیاسی ازجمله ملیگرایان، چپها، ملی-مذهبی ها، سکولارها، لیبرالها و ... عموما بازیگر میدان رقابتهای انتخاباتی نیستند، زیرا «حق انتخاب شدن» از همان سالهای اولیه انقلاب از آنها گرفته شده، فقط در ادواری که رقابت دوقطبی شدید حاکم بوده، برخی از آنها از جریان اصلاحات در برابر اصولگرایان، حمایت کرده و مردم را به مشارکت در انتخابات و رای به کاندیداهای اصلاحطلب دعوت کردهاند.
شورای نگهبان پیشازاین در جریان انتخابات مجلس چهارم، هفتم، هشتم، نهم با رد صلاحیت گسترده اصلاحطلبان، انتخابات را به صحنه رایگیری در میدان بدون رقیب تبدیل کرده و مجلس یکدست به اصولگرایان واگذار شده بود. شورای نگهبان بار دیگر در انتخابات مجلس یازدهم این تجربه را تکرار و با رد صلاحیت گسترده معدود کاندیداهای جریان اصلاحات، تکلیف انتخابات مجلس یازدهم را پیشاپیش رقم زده است؛ یعنی از هماکنون با اطمینان میتوان گفت اکثریت قاطع مجلس یازدهم در اختیار اصولگرایان خواهد بود.
بنابراین ۲۰ روز مانده به انتخابات مجلس یازدهم میتوان گفت:
۱- مشارکت در انتخابات حداقلی خواهد بود و تنها باید منتظر آرای سنتی در صحنه انتخابات باشیم. تجربه نشان داده که اصولگرایان بر اساس تکلیف حکومتی، پای ثابت هر انتخاباتی هستند. پس در این انتخابات نیز باشکوه شرکت میکنند چراکه خود را پیشاپیش پیروز انتخابات میدانند، بنابراین میکوشند حداکثر آرای طرفداران خود را جمع کنند تا نشاندهنده در یک انتخابات قابلقبول، پیروز شدهاند.
بخشی از اصلاحطلبان نیز بهطور سنتی همیشه در انتخابات شرکت کردهاند در این دوره هم شرکت میکنند و به معدود کاندیداها باقیمانده جریان اصلاحات رای میدهند؛ بنابراین میتوان انتظار داشت مشارکت در انتخابات حداقلی باشد.
۲- اصلاحطلبان و آرای خاکستری غایب انتخابات مجلس یازدهم خواهند بود. آرای خاکستری که حدود ۳۰ درصد آرای کل واجدین شرایط رای دادن را تشکیل میدهند در این دوره از انتخابات دلیلی برای مشارکت نمیبینند. آنها معمولا در فضای دوقطبی و در شرایطی که «امید به تغییر» بالاست مشارکت میکنند. اکثریت اصلاحطلبان نیز در چنین فضایی میلی به شرکت در انتخابات ندارند.
۳- پیروز انتخاباتی که با مشارکت حداقلی برگزار شود کسی نیست جز اصولگرایان، چراکه در هر انتخاباتی آنها نسبتا از حمایت اکثریت سبد رای خود برخوردارند چه انتخابات پرشور و چه کمرمق باشد.
تاثیر رد صلاحیتهای شورای نگهبان
فارغ از غیرقانونی بودن اقدام شورای نگهبان در پروسه تعیین صلاحیت کاندیداهای انتخابات مجلس شورای اسلامی، برخورد شورای نگهبان سبب شد تا:
۱- اصلاحطلبان با پرهیز از ارائه لیست انتخاباتی عملا به جرگه تحریمکنندگان انتخابات بپیوندد.
۲- شکاف در قدرت عمیقتر و افراد بیشتری از دایره قدرت خارج و به مخالفان و منتقدان بپیوندند.
۳- رییسجمهور با بیان اینکه «اینکه دیگر انتخابات نمیشود» از مشروعیت رهبر ایران کاست و مهر تاییدی زد بر ادعای مخالفان مبنی بر نبودن انتخابات آزاد، سالم و عادلانه در ایران.
۴- دایره منتقدان شورای نگهبان، وسیعتر و بخشی از اصولگرایان چون «احمد توکلی» را هم در برگیرد.
۵- معدود افرادی که با حضور چهرههای اصلاحطلب امکان داشت در انتخابات شرکت کنند نیز به تحریمکنندگان بپیوندند و سطح مشارکت کاهش یابد.
تاثیر برگزاری چنین انتخاباتی بر کارآمدی مجلس یازدهم
برگزاری انتخابات مجلس یازدهم با مشخصههای غیررقابتی، غیرمنصفانه، غیرقانونی، غیرآزاد، نهتنها مشروعیت مجلس یازدهم را بهشدت زیر سوال خواهد برد بلکه در کاهش مشروعیت نظام سیاسی نیز موثر است.
برگزیدگان چنین انتخاباتی، نه نمایندگان ملت بلکه کارگزاران نظام و منتخبان شورای نگهبان، در نهاد پارلمان خواهند بود. کارگزارانی که نه قادر به حل مشکلات مردم و نه قادر به همراه کردن جامعه با سیاستها و برنامههای حکومت و نه در روزهای بحرانی قادر به ارتقا آرامش و صلح در کشورند. تجربه مجلس هشتم و نهم نشان داده که چنین مجلسی تنها میتواند آتشبیار معرکه باشد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر