مجلس چهارم، نخستین مجلسی است که انتخابات آن بعد از درگذشت آیتالله «خمینی» برگزار شد. هرچقدر در انتخابات گذشته، رهبر، جانب وزارت کشور و چپها را گرفت، در این دوره، رهبر جدید تمامقد از نظارت استصوابی شورای نگهبان و جناح راست دفاع کرد و حتی با احضار مهدی کروبی دبیرکل مجمع روحانیون که تهدید به انصراف از شرکت در انتخابات کرده بود، آنها را وادار به حضور کرد.
شورای نگهبان با تفسیر خود از اصل ۹۹ قانون اساسی اعلام کرد: «نظارت شورای نگهبان بر انتخابات، استصوابی و شامل تمامی مراحل انتخابات ازجمله رد یا تایید صلاحیتها» است.
بهاینترتیب، بیش از ۸۰ نامزد جناح چپ ازجمله ۵۸ نماینده ادوار مجلس و ۴۰ نماینده مجلس سوم رد صلاحیت شدند. «هادی خامنهای»، «ابراهیم اصغرزاده»، «بهزاد نبوی»، «صادق خلخالی»، «اسدالله بیات»، «حسین موسوی تبریزی»، «هادی غفاری»، و «عاتقه صدیقی» همسر «محمدعلی رجایی» مهمترین نمایندگان رد صلاحیت شده بودند.
نهایتا انتخابات در دو مرحله در فروردین و اردیبهشت ۱۳۷۱ توسط وزارت کشور با وزارت «عبدالله نوری» برگزار شد. در مقایسه با سه مجلس قبلی، دوره سوم با ۳۹ درصد مشارکت کمترین استقبال را داشت و برای اولین بار در انتخابات تهران، تنها دو نفر توانستند در فروردینماه به مجلس بروند و ۲۸ نماینده دیگر تهران در دور دوم (یک ماه بعد) وارد مجلس شدند. حساسیت دوره دوم به حدی بود که آیتالله خامنهای با زهم وارد شد و با جمله معروف «به این فتنهگرها رای ندهید» بهطور غیرمستقیم از لیست جامعه روحانیت حمایت کرد؛ نتیجه آنکه تمام ۳۰ منتخب تهران از جناح راست بودند؛ البته نام سه نفر «علیاکبر ابوترابیفرد»، «محمود دعایی» و «محسن یحیوی» مشترکا درلیست هر دو جناح بود. در مجلس چهارم بعد از جناح راست که در اکثریت بود، مستقلها و جناح چپ به ترتیب بیشترین نماینده را داشتند.
چهره های شاخص مجلس چهارم عمدتا از جناح راست (جامعه روحانیت مبارز، جامعه مدرسین حوزه علمیه، موتلفه اسلامی و جامعه اسلامی مهندسان) که بعدها اصولگرا نام گرفتند بودند. از حسن روحانی که در مجلس چهارم نیز از چهره های مطرح بود، بگذریم، (در میان چهره های شاخص مجلس دوم به حسن روحانی پرداخته ایم)، شاخص ترین چهره های مجلس چهارم را اینگونه می توان معرفی کرد:
علیاکبر ناطق نوری: سومین رییس
«علیاکبر جمشیدی» معروف به «ناطق نوری» دورههای اول، سوم، چهارم و پنجم نماینده تهران و در دوره دوم بهعنوان وزیر کشور مسئول برگزاری انتخابات بود. ریاست او بر مجلس بهعنوان سومین رییس پارلمان (بعد از هاشمی رفسنجانی و کروبی) از مجلس چهارم شروع شد و دو دوره متوالی ادامه داشت. ناطق نوری در سالهای ابتدایی انقلاب، نماینده ولی فقیه در جهاد سازندگی و سرپرست کمیتههای انقلاب نیز بوده است.
ناطق نوری در اداره جلسات که در مقایسه با مجلس قبل کمتر جنجالی و حاشیهساز بود، بیشتر تلاش میکرد فضای مجلس آرام و بهدور از تنش باشد؛ امری که رهبر جدید جمهوری اسلامی در پیام خود بهطور ویژه از این مجلس خواسته بود.
رییس مجلس در این دوره رویه جدیدی را آغاز کرد که در دورههای قبل کمتر دیده شده بود؛ او علاوه بر افزایش دیدار با مقامات خارجی و سفرهای متعدد، تلاش کرد پروژههای مختلفی را کلنگ بزند یا افتتاح کند که در دولت هاشمی رفسنجانی آغاز یا به انجام رسیده بودند.
یکی از نخستین چالشهای ناطق نوری در اداره مجلس در همان سال اول رقم خورد؛ در جلسه استیضاح سعیدی کیا وزیر راه و ترابری آنهم در مجلسی که با شعار «حمایت از هاشمی» تشکیلشده بود؛ این چالش نه در بحثهای موافقان و مخالفان وزیر، بلکه در فرایند رای گیری و تفسیر جدیدی بود که شورای نگهبان درباره تعداد آرای موردن یاز اعتماد یا عدم اعتماد وزرا مطرح کرده بود.
توضیحات مفصل ناطق نوری که گاهی با اظهارنظر نمایندگان هم قطع میشد منتهی به این شد که باید نصف بهاضافه یک رای نمایندگان حاضر در جلسه به نفع استیضاح باشد تا وزیر برکنار شود و آرای ممتنع جزو موافقان ابقای وزیر شمرده میشود.
بر اساس این تفسیر، اتفاق جالبی در جلسه افتاد؛ از مجموع ۲۴۲ نماینده حاضر، ۱۲۱ نفر رای به عدم اعتماد دادند یعنی دقیقا نیمی از نمایندگان و بهاینترتیب «سعیدیکیا» با اختلاف یک رای برای ۶ ماه دیگر وزیر ماند.
ناطق نوری در مجلس پنجم و درحالیکه برای یک دوره دیگر، بر کرسی ریاست مجلس تکیه زده بود، نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد و از «محمد خاتمی» شکست خورد.
ناطق نوری پس از مجلس پنجم رییس بازرسی دفتر رهبری و عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام شد. او اما در سال ۱۳۹۶ و پس از درگیری با اصولگرایان درباره حمایت از «حسن روحانی» از ریاست دفتر بازرسی رهبر جمهوری اسلامی استعفا داد.
علیاکبر موسوی حسینی؛ از «اخلاق در خانواده» تا رسوایی جنسی
«علیاکبر موسوی حسینی» مشهور به «حسینی اخلاق در خانواده» اولین شگفتیساز انتخابات مجلس چهارم لقب گرفت. او که در دهه ۶۰ مجری برنامه تلویزیونی شبکه یک با نام «اخلاق در خانواده» بود در کنار علیاکبر ابوترابی یکی از دو نفری بود که در مرحله نخست وارد مجلس شد. او توانست با کسب نزدیک به ۹۴۰ هزار رای (۵۵ درصد آرا) بهعنوان نفر اول تهران و بالاتر از همه سرشناسان دو جناح وارد مجلس شود؛ درحالیکه ناطق نوری و همه اعضای هیات رییسه در لیست تهران در مرحله اول آرای حدنصاب را به دست نیاوردند و در برخی فهرستهای تبلیغاتی و روزنامهای منتسب به جامعه روحانیت، جای علیاکبر ناطق با علیاکبر حسینی بهعنوان سرلیست عوض شده بود.
حسینی در آن سالها با اجرای برنامه «اخلاق در خانواده» محبوبیت رسانهای بالایی داشت. باوجود این اتفاق، او در مجلس از سوی جناح راست آنچنانکه باید جدی گرفته نشد؛ شاید به این دلیل که تنها فعالیت سیاسی-اجرایی حسینی قبل از ورود به مجلس مدت کوتاهی مدیرکلی آموزشوپرورش شهر تهران با حکم «نجفی» وزیر وقت بود. حسینی در تمام چهار سال نمایندگی مجلس، رییس کمیسیون آموزشوپرورش بود و ۳ سال هم بهعنوان یکی از نمایندگان شورای نظارت بر صداوسیما و یک سال عضو هیات عالی گزینش (در گزینش کارکنان وزارت آموزشوپرورش) بود. او در کمیسیون تحقیق هم فعالیت داشت. علیاکبر موسوی حسینی در مجلس پنجم هم حضور داشت اما پس از انتشار شایعهها درباره رابطهاش با یک زن در جریان سفر به آلمان، سالهای زیادی در سکوت و انزوا بود و تنها بهعنوان امام جماعت مسجدی در تهران فعالیت داشت تا اینکه در ۳۱خرداد۱۳۹۷ در تهران درگذشت.
شایعه ای که سال ۱۳۷۵ بر سر زبانها افتاد و بر اساس آن سازمان امنیت آلمان در یک سفر او به این کشور زنی را در راهش قرار میدهد تا به بهانه اینکه قصد دارد مسلمان شود، به او نزدیک شود. این زن در نهایت میتواند با حسینی رابطه برقرار کند، درحالیکه در اتاق هتل محل اقامت دوربین فیلمبرداری مخفیشده از سوی سازمان امنیت آلمان وجود داشته است. بر اساس این روایت، قصد سازمان امنیت آلمان معامله این فیلمها در ازای آزاد شدن «هلموت هوفر»، بازرگانی آلمانی بود که در آن زمان به اتهام ارتباط جنسی با یک دختر ایرانی به اعدام محکوم شده بود.
اسماعیل ططری؛ کرمانشاه و «امام حسن عسگری»
«اسماعیل ططری» نخستین بار در دوره چهارم بهعنوان نماینده کرمانشاه که آن زمان «باختران» نام داشت وارد مجلس شد.
او پس از انقلاب ۱۳۵۷ «بسیج عشایر غرب ایران» را پایهگذاری کرد و در دوران جنگ با عراق، فرمانده جنگهای نامنظم عشایر شد. مهمترین وعده انتخاباتی وی، برگرداندن نام کرمانشاهان بود که موجب شد رای نخست را به دست آورد. استان کرمانشاهان به دلیل واژه شاه بعد از انقلاب به باختران تغییر کرده بود که با پیگیریهای ططری در همان سال نخست ورود به مجلس نام باختران تغییر کرد اما به «کرمانشاهان» بازنگشت و مانند بسیاری از استانهای دیگر (مثل تهران یا ایلام) نام استان و مرکز استان یکی شد.
پسر ططری به نقل از پدرمی گوید: «در خلال جلسات مجلس، عدهای از نمایندگان با استناد به اینکه حضرت امام خمینی (ره) بارها هم بهطور مکتوب و هم به گونه شفاهی گفته است باختران، دستخطهای ایشان را مدام در مجلس پخش میکردند و جوی سنگین علیه اسم کرمانشاهان در مجلس راه انداختند اما امام حسن عسگری (ع) به دادمان رسید. ماجرا این بود که وقتی عرصه را تنگ دیدم به یاد حضرت احمد ابن اسحاق که نماینده امام حسن عسگری در کرمانشاه بود افتادم و در ذهنم داشتم که امام ایشان را نماینده خود در کرمانشاه با لفظ عربی فی بلاد کرمانشاهان کرده بود. درنتیجه از یکسو مخالفین اسم کرمانشاه را اسمی طاغوتی میدانسته از طرفی هم استناد به مکاتبات امام خمینی داشتند، پس من به دنبال منابع گشتم و اصل نامه که گویا در کتابخانه آیتاللهالعظمی مرعشی بود را پیدا کردم. درهرحال در حکم امام عسگری (ع) نوشته بود که احمد ابن اسحاق نماینده من در بلاد کرمانشاهان است. با پیدا کردن این مطلب و آن را در صحن علنی مجلس خواندن، جو سنگینی که علیه کرمانشاهان در مجلس بود تغییر کرد و امام حسن عسگری (ع) کمکی مهم در تغییر نام از باختران به کرمانشاه کرد.»
در مشروح مذاکرات جلسه ۱۸فروردین۱۳۷۲ مجلس شورای اسلامی که تغییر نام باختران تصویب شد، برخی نمایندهها تلاش زیادی کردند که بهجای کرمانشاه، کرمانشان یا کرماشان تصویب شود تا باز هم کلمه شاه در نام استان نباشد که به نتیجه نرسید؛ حتی نام مرصاد (به مناسبت عملیات مرصاد علیه مجاهدین خلق) و آزادگان (به دلیل ورود اسرای جنگ از این استان) هم مطرح شد ولی رای نیاورد.
نام کرمانشاه نهایتا تصویب شد اما ۱۱ ماه طول کشید تا شورای نگهبان آن را تایید کند. ططری فقط به دلیل تغییر نام استانش مشهور نبود او به دلیل صراحت بیان، شیوه رفتاری خاص و شکل ظاهریاش توجه زیادی را برانگیخته بود و از او سوژه جالبی برای مطبوعات و بهویژه طنزپردازان ساخته بود.
ططری در مجلس ششم هم نماینده کرمانشاه بود و خرداد ۱۳۸۹ در اثر ضایعه مغزی در سن ۵۷ سالگی درگذشت.
قاسم شعلهسعدی؛ نطقهای معروف
«قاسم شعلهسعدی» وکیل و حقوقدان قبل از ورود به مجلس با همکاری وزارت خارجه، دفتر خدمات حقوقى بینالمللی جمهورى اسلامى ایران در پاریس را تاسیس کرد و ۵ سال بعد از بازگشت به ایران بهعنوان نماینده شیراز وارد مجلس سوم شد.
او در مجلس سوم در قالب فراکسیون مستقلها فعالیت میکرد. در آخرین روزهای این دوره در اردیبهشت ۱۳۷۱ پس از اعلام نتایج دور اول انتخابات مجلس چهارم و کسب دوباره آرای مردم شیراز در مقابل جناح چپ ایستاد و از عملکرد شورای نگهبان دفاع کرد.
شعله سعدی در این سخنان گفت: «اینجانب که رساله دکترای خود را در دفاع از ولایت نوشتهام همچون گذشته بر تبعیت از رهبری معظم انقلاب اصرار میکنم و اعلام مینمایم اوامر آیتالله خامنهای دقیقا بهاندازه اوامر امام راحل مطاع است نه کمتر.»
او حضور مردم در انتخابات را «لبیک به ندای رهبر معظم انقلاب» خواند و به دفاع از هاشمی رفسنجانی، هیاتهای نظارت و شورای نگهبان تاکید کرد و ادعای تقلب در انتخابات را بهشدت تکذیب کرد.
او با وجود این مواضع، نطقهایی نیز در مخالفت با روحانیت داشت که به همین دلیل برخی تلاش کردند اعتبارنامه او در مجلس چهارم رد شود که این تلاش ناکام ماند.
او در مجلس سوم در نطق پیش از دستور گفته بود: «آن آخوندی که با پنج تومان منبر میرفت اکنون بنز ١٥ میلیون تومانی از کجا آورده؟»
شعلهسعدی در مجلس چهارم نیز مواضع گذشته خود را به شکلی صریح تر ادامه داد و اعلام کرد در قانون اساسى موارد متضاد وجود دارد. این مواضع سبب شد نمایندگان هم استانیاش (فارس) طى اطلاعیهای رسمى او را محكوم و در مجلس به برخورد فیزیكى تهدید شود؛ امامجمعه شیراز و برخی روحانیون نیز در نماز جمعه، علیه او موضع گرفتند.
بعد از مجلس چهارم صلاحیت شعلهسعدی برای هیچ انتخابات دیگری تایید نشد و به دلیل مواضع و نامههای انتقادی به رهبر جمهوری اسلامی چندین بار بازداشت و زندانی شد.
محمدرضا باهنر؛ ناکام وزارت
«محمدرضا باهنر» وقتی ۳۲ ساله بود بهواسطه معروفیت برادرش نخستوزیر اسبق که در سال ۱۳۶۰ ترور شد از شهر بافت وارد مجلس دوم شد.
وی یکی از باسابقهترین نمایندگان با ۷ دوره حضور در مجلس است که ۵ بار آن از لیست جناح راست در تهران و دو بار از استان کرمان برگزیده شد.
در انتخابات مجلس چهارم، باهنر در دور دوم با کسب بیش از ۵۰۰ هزار رای بهعنوان نفر چهارم و بالاتر از ناطق نوری و بسیاری از چهرههای سرشناس جامعه روحانیت مبارز تهران وارد مجلس شد. از همین مجلس بود که باهنر با حضور در هیات رییسه توانست نام خود را بهعنوان یکی از چهرههای شاخص مجلس مطرح کند. تمام چهار سال این دوره را بهعنوان منشی هیات رییسه و عضو ناظر مجلس در جلسات شورای اقتصاد گذراند.
باهنر در اولین صفآرایی مجلس چهارم با دولت هاشمی رفسنجانی نقش پررنگی داشت و بهعنوان استیضاحکننده اصلی وزیر راه در دولت اول سازندگی مطرح شد و مشاجره او با «کاظم سیفیان» نماینده هم جناحی اش که مخالف استیضاح بود، خبرساز شد. بعدازاین استیضاح که با اختلاف یک رای ناکام ماند باهنر تلاش زیادی کرد تا در کابینه دوم هاشمی جایی داشته باشد. در همین راستا بعد از انتخاب مجدد هاشمی به ریاست جمهوری، ۱۷۰ نماینده مجلس با هماهنگی باهنر در نامهای خطاب به او خواستار تشکیل کابینه «مقتدرتر» شدند.
روزنامه «جهان اسلام» یک روز بعد از تحلیف رییسجمهور در ۱۴مرداد۱۳۷۲ نوشت: «در روز تحلیف در مجلس برای تعیین محمدرضا باهنر بهعنوان وزیر کشور امضا جمع شد و ۱۳۰ نماینده آن را امضا کردند.» و روزنامه سلام هم خبر داد کمیسیونهای مجلس، باهنر را برای چهار وزارتخانه کاندیدا کردهاند اما کمی بعد که رییسجمهور منتخب لیست وزرای پیشنهادی را به مجلس داد، نامی از باهنر نبود.
تلاش ناکام محمدرضا باهنر برای وزارت باعث شد تمرکزش را بر مجلس بگذارد و در دوره های بعد رییس فراکسیون اکثریت نام گرفت. باهنر در اواخر دوره چهارم مخالفتهای شدیدی با اعلام تشکیل گروه کارگزاران سازندگی متشکل از تکنوکراتهای کابینه دولت کرد و رابطهاش با دولت هاشمی رفسنجانی بهبود نیافت.
او هماکنون مشاور رییس مجلس شورای اسلامی (علی لاریجانی) و عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
الیاس حضرتی؛ رقیب نوبخت
«الیاس حضرتی» از معدود نمایندگان غیر تهرانی منتسب به جناح چپ در مجلس سوم است که توانست برای دوره چهارم از فیلتر شورای نگهبان بگذرد و رای بیاورد؛ درحالیکه حداقل ۴۰ نفر از نمایندگان رد صلاحیت شده بودند و بسیاری از چهرههای معروف هم نتوانستند آرای لازم را کسب کنند. احتمالا مجموعه نطقها و اظهارنظرهای نزدیک به معیار شورای نگهبان در تایید صلاحیت وی بیتاثیر نبوده است؛ بهویژه نطق معروفی که از اعتقاد راسخ به «اصل محکم ولایتفقیه» گفت و اطاعت بی چونوچرا از اوامر ولیفقیه را جزو لاینفک اسلام ناب دانست.
حضرتی در دور سوم توانست رابطه نزدیکی با مهدی کروبی رییس مجلس برقرار کند و در دوره چهارم نیز یکی از معدود نمایندههای فعال اقلیت مجلس بود. او در مجلس راستگرای چهارم، وزیر کشور را برای طرح سوال به مجلس کشاند؛ در سالهای پایانی دولت هاشمی رفسنجانی معمولا راهپیمایی سازمان تبلیغات اسلامی صبح ۱۳ آبان و راهپیمایی دفتر تحکیم وحدت بعدازظهر برگزار میشد. راهپیمایی دفتر تحکیم وحدت مملو از انتقادهای جریان مشهور به چپ از سیاستهای دولت هاشمی رفسنجانی بود؛ اما وقتی «علیمحمد بشارتی» به یکی از این تجمعها مجوز نداد، الیاس حضرتی با طرح سوالی، بشارتی را به صحن علنی مجلس کشاند. اگرچه تجمع نهایتا برگزار شد ولی طرح این سوال در فضایی جنجالی و فریادهای طرفین مطرح شد و نمایندگان جریان راست به حمایت از بشارتی برخاستند. او در مدت چهار سال مجلس نایبرییس کمیسیون امور اقتصادی و دارایی بود.
حضرتی سه دورهای که از رشت وارد مجلس شد رقیب اصلی «محمدباقر نوبخت» بود؛ گاهی بهتنهایی و دو دوره هردو، تنها نماینده شهر بودند تا اینکه در مجالس ششم و دهم از تهران برگزیده شد. رابطه الیاس حضرتی بعدها تا تشکیل حزب واحد با مهدی کروبی هم پیش رفت و تبدیل به یکی از معتمدان او شد. او هم کنون نماینده تهران و رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس دهم است.
منیره نوبخت؛ طراح کمیسیون زنان
با اینکه در دوره چهارم برای اولین بار زنان شهرهای دیگری غیر از تهران، وارد مجلس شدند و تعداد نمایندههای زن از چهار نفر ثابت سه دوره قبل، به ۹ نفر رسید، اما فعالترین نمایندهها همچنان از تهران و لیست جامعه روحانیت مبارز تهران بودند: «مریم بهروزی»، «مرضیه وحید دستجردی»، «منیره نوبخت» و «پروین لبافینژاد».
از این میان، منیره نوبخت بااینکه با ۳۶۵ هزار رای در دور دوم کمتر از سه نماینده زن دیگر رای آورد ولی با رای بالاتر از «عسگراولادی»، «موحدی ساوجی» و «رضا تقوی» در لیست منتخبان تهران قرار گرفت. او عضو حزب جمهوری اسلامی و شورای مرکزی جامعه اسلامی فرهنگیان و جامعه زینب، دو تشکل راستگرای آن زمان بود و در مجلس در همان ابتدای آغاز فعالیت، پیشنهاد کرد ردیف بودجه مستقلی برای شورای فرهنگی- اجتماعی زنان در نظر گرفته شود که به تصویب رسید؛ بعدازآن برای اولین بار در مجلس طرح تشکیل کمیسیون زنان، جوانان و خانواده را مطرح کرد.
بخشی از شهرت منیره نوبخت در مجلس چهارم به استقلال رای او از بزرگان جناحی بود که با حمایت آن وارد مجلس شده بود؛ بهویژه که بهآرامی متمایل به تکنوکراتهای متمایل به دولت هاشمی شد و از راست سنتی فاصله گرفت. اولین اقدام او در این راستا مخالفت قاطع با استیضاح سعیدیکیا اولین وزیر دولت هاشمی رفسنجانی بود که علیرغم نظر چهرههای سرشناس جناح راست بود که منجر به ابقای وزیر شد.
سال بعد که «محسن نوربخش» وزیر پیشنهادی تکنوکرات برای وزارت اقتصاد رای نیاورد، هاشمی مجبور شد «مرتضی محمدخان» را معرفی کند که نوبخت در جلسه رای اعتماد در مخالفت با او صحبت کرد. دو سال بعد نیز در۲۳آذر۱۳۷۳ در جلسه استیضاح محلوجی (محلوج چی) وزیر معادن و فلزات، منیره نوبخت از یک تکنوکرات دیگر دولت هاشمی حمایت کرد. این استیضاح نیز بهرغم تلاش راستگراهای مجلس رای نیاورد و نام نوبخت بهعنوان جناح میانهای ثبت شد که بعدها متمایل به کارگزاران سازندگی شدند.
منیره نوبخت دوره بعد هم از تهران وارد مجلس شد؛ بعدازآن به شورای عالی انقلاب فرهنگی رفت و از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۱ عضو هیات منصفه مطبوعات بود. او ازجمله معدود نمایندگان زن مجرد بود.
علینقی خاموشی؛ ماهواره و «اتاق»
نام سید «علینقی خاموشی» در ذهنها با «اتاق بازرگانی» پیوند دارد. او بعد از انتخابات مجلس هم این اتاق را رها نکرد و تلاش گستردهای برای نفوذ بیشتر موتلفهایها به دولت و قانونی کردن انحصار خود و دوستانش بر اتاق بازرگانی کرد. خاموشی در یک تقسیمکار با عسگراولادی، او را به نایب رییسی کمیسیون امور بازرگانی و توزیع فرستاد و خودش عضو کمیسیون صنایع و معادن ماند.
او که از اعضای اولیه جمعیت موتلفه اسلامی است قبل از ورود به مجلس، نخستین رییس بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی و معاون وزیر بازرگانی بود و در انتخابات در میانه لیست جناح راست از تهران برگزیده شد.
در جلسه استیضاح وزیر معادن و فلزات، خاموشی دفاع مستدل و موثری از وزیر کرد که نقش مهمی در ابقای او داشت: «من برای بازدیدی [سرزده] به ذوبآهن رفته بودم؛ باور کنید بدون اختیار مرتب گفتم احسنت و بارکالله به این مدیریت! چون نمیدانید ما مدیرها موقعی که وارد صحنه کارخانه میشویم نگاه میکنیم ببینیم آیا تمیز است؟ من اینها را که دیدم گفتم احسنت!عجب مدیریتی!»
اما اقدام مهمتر او در سال سوم مجلس اصلاح قانون انتخابات اتاق به نفع خود و همفکرانش بود؛ او کوشید با ایجاد یك سری قوانین و مقررات و آییننامه اجرایی در وزارت بازرگانی تحت كنترل «آل اسحاق»، بهنوعی نظارت استصوابی را بر اتاق و شرایط انتخابات آن اعمال كند. بهاینترتیب هیاتهای نظارت صلاحیت كاندیداها را بررسی و سوابق كاری و تجربی آنها را مدنظر قرار میدهد و از میان آنها تعدادی را برای احراز سمت نمایندگی لایق فرض میکرد. درواقع آنها با این فرآیند هم موجبات عدم مشاركت فعال اعضای اتاق را فراهم كردند.
یکی از معروفترین قوانین مصوب مجلس چهارم «ممنوعیت بهکارگیری تجهیزات دریافت از ماهواره» است که ۲۹شهریور۱۳۷۳ تصویب شد.۲۰ سال بعد در مصاحبه ای، علینقی خاموشی با دفاع شدید از آن قانون، نمایندگان مخالف را «غربزده» یا «اخلاقا معیوب» خواند؛ درحالیکه بسیاری از چهرههای سرشناس مخالف تصویب ممنوعیت ماهواره بودند؛ مشروح مذاکرات دو جلسه منتهی به تصویب ممنوعیت ماهواره نشان میدهد خاموشی نهتنها نطقی در آن زمان نداشت، بلکه در جلسه اول بررسی، غایب بود! خاموشی همین یک دوره نماینده مجلس بود و دیگر هرگز نتوانست در انتخابات توفیقی کسب کند.
حسن کامران؛ «ریش ریشهدار»
«حسن کامران دستجردی» قبل از نمایندگی به ظن همکاری با «کشمیری» (عامل انفجار شهریور ۱۳۶۰) مدتی زندانی شده بود.
او اولین بار در مجلس چهارم از اصفهان وارد مجلس شد که ۵ دوره دیگر هم در مجلس ماندگار شد. در این دوره از اعضای هیات رییسه کمیسیون ارشاد و هنر اسلامی بود به همین دلیل هم از سوی مجلس بهعنوان عضو هیات منصفه مطبوعات انتخاب شد.
کامران نطقها و سخنرانیهای زیادی در ۴ سال داشت؛ از جلسات رای اعتماد به وزرای پیشنهادی و اظهارنظرهای عجیب درباره روزنامهها تا دفاع معروفاش از ممنوعیت ماهواره و شرکت فعال در استیضاحها. یکی از مخالفتهای طولانی او با «حسین محلوجی» وزیر معادن و فلزات و هم استانیاش بود. او درجلسه رای اعتماد به وزرای دولت دوم هاشمی رفسنجانی در مرداد ۱۳۷۲ بهعنوان مخالف ثبتنام کرد و تماموقتش را به انتقاد از محلوجی اختصاص داد و او را متهم به «تجملگرایی، فامیل بازی، اسراف، سومدیریت و انتصاب مدیری با سابقه عضویت در کانون حزب رستاخیز» کرد ولی درنهایت محلوجی رای آورد.
یک سال و نیم بعد، بهعنوان طراح اصلی استیضاح محلوجی بازهم وارد عمل شد و این بار هم البته توفیقی به دست نیاورد.
در این جلسه در ۲۳آذر۱۳۷۳ حسن کامران برای اثبات تجملگرایی در وزارتخانه مدعی شد که یکی از معاونان «تا تاریخ ۲۲ می ۱۹۹۴، مجموعا ۹۲۷۷ مایل فقط با لوفتهانزا سفر کرده است.»
در موردی دیگر برای اثبات سومدیریت به نشریهای اشاره کرد که با استفاده از یک طرح وزارت معادن، بودجه گرفته و «ترویج ضد دینی و لیبرالیسم» داشته است.
کامران گفت: «شما بیایید ببینید اگر در این نشریه غیرازاین بود، بنده همین ریشم را که از قبل از انقلاب ریشهدار است میزنم.»
این سخن او با اعتراض ناطق نوری مواجه شد. هنگام پاسخ وزیر نیز مشاجرهای بین او و کامران رخ داد که با وساطت رییس جلسه خاتمه میابد.
کامران و همسرش «نیره اخوان» در ۵ دوره بعدی مجموعا ۱۰ بار به نمایندگی از اصفهان در مجلس حضور داشتند.
حسین هاشمیان؛ چهره شاخص اقلیت
«حسین هاشمیان» که از اقوام هاشمی رفسنجانی و روحانیون نزدیک به آیتالله «منتظری» بود در مجلس چهارم به یکی از نمایندگان تاثیرگذار جریان اقلیت یعنی جریان چپ شد.
وی از معدود روحانیون چپگرا بود که توانست بعد از گذر از فیلتر شورای نگهبان، در همان دور اول انتخابات با کسب ۷۸ درصد آرا از رفسنجان وارد مجلس شود. او در فضای سنگین مجلس چهارم برای یک سال جای «موحدی کرمانی» را گرفت و نایبرییس شد.
هاشمیان ازجمله ترتیبدهندگان اصلی دیدار ۱۰۰ نماینده آن دوره با آیتالله منتظری بود. او همچنین بهخوبی از اختلافات درونی جناح راست بهویژه سنتیها و تکنوکراتها و نیز جذب مستقلها استفاده کرد و اقلیت منسجمی را شکل داد.
هاشمیان با سابقه عضویت در شورای بازنگری قانون اساسی، نقش موثری در تقویت جناح طرفدار دولت در دو سال پایانی مجلس چهارم داشت و بعد از تشکیل گروه کارگزاران سازندگی از آنها حمایت کرد؛ به همین دلیل در غیاب بزرگان جناح چپ از او بهعنوان شاخصترین چهره جناح اقلیت در این دوره یاد میشود. اگرچه بهواسطه رد صلاحیت تعداد زیادی از دوستانش نتوانست تاثیر مهمی در تصمیمات اساسی مجلس داشته باشد.
هاشمیان بعد از مجلس چهارم ۱۲ سال از انتخابات دور بود تا اینکه در دوره هشتم مجددا وارد مجلس شد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر