دومین دورهی مجلس شورای اسلامی، ۷ خرداد ۱۳۶۳ کار خود را در شرایطی آغاز کرد که تا زمان تشکیل، ۲۳۳ نماینده از ۲۷۰ نماینده حائز اکثریت نسبی آرا شده بودند. در این دوره، خبری از چهرههای مشهور مجلس اول ازجمله اعضای نهضت آزادی، ملی مذهبیها و هواداران چپ غیردینی نبود. بسیاری از چهرههای شاخص یا به سراغ پستهای اجرایی (علی خامنهای، علیاکبر ولایتی و حسن حبیبی) رفته بودند یا در جنگ و ترور کشتهشده بودند (محمدعلی رجایی، محمدجواد باهنر، حسن آیت، مصطفی چمران و مهدی شاهآبادی)؛ عده ای هم همچون مهدی بازرگان، عزتالله سحابی، اعظم طالقانی غایب بودند یا به عبارتی از قطار انقلاب پیاده شده بودن.
دورهی فعالیت این مجلس، در اوج جنگ با عراق بود. همچون مجلس اول برخی نمایندگان نیز در جریان جنگ کشته شدند. در ۱ اسفند ۱۳۶۴ هواپیمای فوکر ارتش، در جریان عملیات والفجر ۸ در شمال اهواز، با دو فروند میگ عراقی هدف قرار گرفت. همهی ۵۰ سرنشین از جمله ۸ نماینده ای که به همراه فضل الله محلاتی، نماینده ولی فقیه در سپاه در آن بودند کشته شدند. ابوالقاسم رزاقی، نورالدین رحیمی، مهدی یعقوبی، سیدحسن شاهچراغی، غلامرضا سلطانی، محمد کلاتهای، علی معرفیزاده و سید ابوالقاسم موسوی دامغانی هشت نمایندهای بودند که در این پرواز کشته شدند.
بااینحال، مجلس دوم خالی از چهرههای شاخص نبود، فارغ از اکبر هاشمی رفسنجانی که در مجلس اول هم جزء چهره های شاخص بود و به آن پرداخته شد، در مجلس دوم این ده چهره، شاخص بودند:
مهدی کروبی؛نفر دوم لیست
مهدی کروبی ۱۶ سال نماینده مجلس بود، دوره اول از الیگودرز و سه دوره بعد از تهران. در مجموع این چهار دوره ۱۱ سال در هیات رئیسه، چهار سال نایب رئیس و هفت سال رئیس مجلس بود از جمله در مجلس سوم که پس از انتخاب هاشمی رفسنجانی به ریاست جمهوری، سه سال ریاست مجلس را برعهده داشت.
او دومین رئیس مجلس بعد از انقلاب است. کروبی در دوره های دوم و سوم که از تهران کاندیدا شده بود با رای بالایی به عنوان نفر دوم لیست (بعد از هاشمی رفسنجانی) وارد مجلس شد.
مهدی کروبی به واسطه انتصاب های آیت الله خمینی در بنیاد شهید، سرپرستی حجاج ایرانی، شورای بازنگری قانون اساسی و...که برخی تا بعد از مجلس سوم هم ادامه داشت به عنوان یکی از معتمدان و وفاداران به آیت الله خمینی شناخته میشد؛ شاید از همین رو بود که دربهمن سال ۶۷ در مقام نایب رئیس مجلس نامه انتقادی تندی به آیت الله منتظری نوشت.
سال دوم مجلس بعد از فوت آیت الله خمینی و در حین بررسی اصلاح قانون اساسی موضوع اختیار رهبر جمهوری اسلامی برای انحلال مجلس سوم مطرح شد. در ۳۰ خرداد ۱۳۶۸ و تنها چند روز پس از مرگ آیتالله خمینی ۱۷۰ تن از نمایندگان مجلس با امضای نامه ای خطاب به آیت الله مشکینی رئیس شورای بازنگری قانون اساسی نگرانی خود را از طرح مساله انحلال مجلس شورای اسلامی در کمیسیون مسائل رهبری شورای بازنگری قانون اساسی ابراز داشته و خواستار حذف این موضوع از دستور کار شورای بازنگری شدند.
مهدی کروبی نقش موثری در تهیه این نامه و گرفتن امضای نمایندگان داشت؛ دو هفته بعد از این نامه رهبر جدید جمهوری اسلامی طی نامه ای به هیات رئیسه شورای بازنگری قانون اساسی دستور حذف بحث انحلال مجلس شورای اسلامی را صادر کرد.
کروبی در مقام ریاست مجلس در سه سال آخر سعی در ایجاد وحدت میان سیاسیون داشت تا در شرایط سخت بعد از جنگ و بعد از درگذشت بنیانگذار جمهوری اسلامی، شکافی در حاکمیت ایجاد نشود. از این رو مجلس به کابینه اکبر هاشمی رفسنجانی، که در آن زمان به جناح راست نزدیک بود، با اکثریت آرا رای اعتماد داد.
در همه اتفاقات مجلس از جمله استیضاح ها و طرح سوالها نقش مهمی در جلوگیری از تنشها و برقراری توازن در رقابت های شدید دو جناح داشت؛ رقابتهایی که گاه تا حد خصومت هم پیش میرفت. در انتخابات مجلس چهارم جریان چپ حذف شد اما کروبی ۹ سال بعد مجددا در مجلس ششم تایید و بر کرسی ریاست این مجلس تکیه زد.
مهدی کروبی در انتخابات مجلس هفتم نیز با وجود رد صلاحیت اکثریت چهره های شاخص اصلاح طلب نامزد شد اما به مجلس راه نیافت. او سپس در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ نامزد شد و نامه اعتراضی مشهور به رهبر جمهوری اسلامی را نوشت.
وی همچنین پس از اعتراض به انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ از اواخر سال ۸۹ به همراه میرحسین موسوی و زهرا رهنورد در حصر است.
جلالالدین فارسی؛ ناکام عرصه سیاسی
نام جلالالدین فارسی بیشتر بهعنوان نخستین کاندیدای حزب جمهوری اسلامی برای انتخابات ریاست جمهوری مطرح است که پس از مشخص شدن تابعیت افغانستانی اجداد خود، ناچار به کنارهگیری شد. همین شهرت او بود که در تنها دوره کاندیداتوری مجلس توانست، بهعنوان نفر پنجم لیست تهران وارد مجلس شود.
از صورتجلسهی مشروح مذاکرات مجلس شورای دوم، چنین برمیآید که فارسی یکی از بیشترین «غیبتهای غیرموجه» را در میان نمایندگان داشته است. نام او در میان دو فهرست مشهور مجلس دوم، ثبتشده است؛ یکی ۹۹ نفری که برغم نظر آیتالله خمینی به نخستوزیری موسوی رای مخالف دادند و دومی لیست ۸ نفری که وزیر خارجه را در ماجرای مک فارلین، مورد سوال قرار دادند. بااینحال، از همان آغاز به کار مجلس، فارسی با اعتراضات پیدرپی به اعتبارنامه نمایندگان مخالف، نقش مهمی در طولانی شدن بررسی اعتبارنامهها داشت؛ بهگونهای که مجلس دوم در این زمینه رکورددار شد و تصویب تمام اعتبارنامهها شش ماه زمان برد .
در مشروح مذاکرات مجلس دوم آمده است که سه هفته بعد از گشایش مجلس، تنها کسی که به اعتبارنامهی صادق خلخالی اعتراض میکند، جلالالدین فارسی است. بهاینترتیب، موضوع به کمیسیون تحقیق ارجاع داده میشود و زمینهی شکلگیری نزاع اعتبارنامهها بین دو جناح مجلس، آغاز میگردد.
فارسی، در جریان نطق قبل از دستور خود، در جلسهی ۶تیر۱۳۶۴، بهشدت از دولت موسوی انتقاد کرد و تلویحا به عدم حضور رییس جمهور در جلسات هیات دولت، اشاره میکند. وی از علی خامنهای میخواهد بهعنوان یک «فقیه و قانونشناس»، قانون اساسی را به وزرا یاد دهد.
یکی از جلسات جنجالی مجلس، روزی رقم خورد که نماینده بویینزهرا، بهشدت از سخنان فارسی بهعنوان سخنران پیش از خطبههای نماز جمعه تهران، انتقاد میکند؛ در مشروح مذاکرات جلسه اول آذر۱۳۶۶، آمده است که یک سال پس از ماجرای مک فارلین، علیاکبر حمیدزاده نمایندهی روحانی مجلس، از ستاد نماز جمعهی تهران، برای دعوت از فارسی، شدیدا انتقاد میکند. تذکرات مکرر رییس جلسه، برای پایان نطق این نماینده، مانع بروز جنجال نمیشود. حمیدزاده میگوید: «درست در سالگرد همان ایامی که امام فرمودند دل مرا شکستند، امامجمعه تهران کسی را به نماز جمعه دعوت کند که دل امام را شکسته، در رابطه با شکست مک فارلین سوالی را امضاء کرده و دردمندانه، امام را به سخن گفتن وادار کرده است.»
جلالالدین فارسی، بعد از یک نامزدی ناکام در ریاست جمهوری و یک دوره نمایندگی مجلس، از صحنهی سیاست خارج شد.
او در سال ۱۳۷۱، محمدرضا رضاخانی را در یک نزاع به قتل رساند. هرچند دادگاه اولیه، جلالالدین فارسی را به قصاص محکوم کرد اما دیوان عالی کشور این حکم را نقض کرد و درنهایت، پس از کشوقوسهای فراوان، فارسی به پرداخت دیه محکوم شد.
احمد آذری قمی؛ منتقد دو رهبر
احمد بیگدلی آذری قمی از بنیانگذاران جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، عضو مجلس خبرگان قانون اساسی، در کنار صادق خلخالی، دیگر نمایندهی قم در مجلس دوم بود که اعتبارنامهاش با مشکل تصویب شد. در مشروح مذاکرات مجلس آمده که آذری در نشست ۹مرداد۱۳۶۳، فرصت یافت تا پس از شنیدن سخنان نماینده کمیسیون تحقیق، عباس دوزدوزانی، مطلب دشتی و معترضان پرونده انتخاباتی او، به دفاع از خود بپردازد. در جریان دفاع، تمام اتهامات وارده را رد کرد و نهایتا، اعتبارنامهاش تصویب شد.
دراینباره، اکبر هاشمی رفسنجانی (رییس وقت مجلس) در خاطرات خود میگوید: «در جلسهی علنی، اعتبارنامهی آقای احمد آذری قمی مطرح بود. جلسهی پرهیجان و مشکلی بود. مطالب ناروایی در این جلسه گفته شد؛ هم به سازمان تبلیغات اسلامی حمله شد و هم به جامعه مدرسین».
آذری قمی، پنج ماه بعد از پیروزی انقلاب، در تیر۱۳۵۸ از سوی آیتالله خمینی، به دادستانی دادگاه انقلاب تهران منصوب شد. در جریان اختلافات رئیسجمهور و نخستوزیر، در مجلس و در روزنامهی رسالت که خود از بنیانگذاران آن بود، از دولت انتقاد کرد. یکی از این انتقادها، در جلسهی رای اعتماد به نخستوزیری میرحسین موسوی بود که آذری قمی در مقام یک مجتهد، در نطق مخالف خود، دربارهی حمایت آیتالله خمینی از میرحسین موسوی، دستورات ولیفقیه را به «ارشادی و مولوی» تقسیم کرد. به این معنا که سخنان ارشادی رهبر جمهوری اسلامی، فقط جنبه توصیه دارد و سخنان او برای رای به موسوی نیز، از همین جنس است و نمایندگان میتوانند تصمیم مستقلی بگیرند.
سخنان آذری قمی با واکنش شدید بسیاری از نمایندگان مواجه شد. حتی هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس گفت: «شما کل انقلاب را زیر سوال بردید. من از طرف کل انقلاب، صحبت میکنم.» در همین جلسه، ماجرای لیست ۹۹ نفر از مخالفان نظر خمینی درباره نخستوزیر، شکل گرفت. بااینکه گفته میشود احمد آذری قمی، اولین کسی بوده است که در جلسهی ۱۴خرداد، نام علی خامنهای را بهعنوان جانشین رهبر، بر زبان رانده، اما بعدها تغییر عقیده داد.
احمد آذری قمی، در سال ۱۳۷۶ به دلیل اعتراض به تلاشها، برای معرفی آیتالله خامنهای بهعنوان مرجع اعلم، پس از حمله به خانهاش، حصر شد.
محمدمهدی ربانی املشی؛ مرگ مشکوک نایب رییس
محمدمهدی ربانی رانکوهی، معروف به ربانی املشی، نایب رییس مجلس دوم بود که در سال دوم نمایندگی فوت کرد.
شهرت او در آن زمان به حدی بود که با رای بالایی بعد از هاشمی و کروبی، بهعنوان نفر سوم لیست تهران، وارد مجلس میشود. ربانی املشی، بالاتر از بسیاری از چهرههای مشهور، مانند فخرالدین حجازی و جلالالدین فارسی قرار میگیرد. او تا قبل از حضور در مجلس، سمتهای مهمی چون دادستانی کل کشور، عضویت در شورای نگهبان، نایب رییسی مجلس خبرگان و عضویت در ستاد انقلاب فرهنگی را بر عهده داشت. وی در همان سال اول، بهعنوان نایب رییس دوم مجلس شورای اسلامی، انتخاب شد.
دربارهی مرگ ربانی املشی، روایتهای مختلفی وجود دارد. روایت های رسمی، او را شهید ترور میداند و مدعی است، زمینهی بیماری وی توسط مهدی هاشمی (برادر داماد آیتالله منتظری) ایجاد شده بود. درحالیکه دخترش زهرا، همسر احمد منتظری (پسر حسینعلی منتظری) بود و شخصا رابطه نزدیکی با آیت الله منتظری داشت.
صادق خلخالی؛ اعتبارنامهها، جنجالها و «زن گیاهخوار»
محمدصادق صادقی گیوی، معروف به صادق خلخالی، حاکم شرع پرحاشیهی دادگاههای انقلاب، سه دوره نمایندهی مردم قم در مجلس شورای اسلامی و نماینده مردم استان تهران در اولین دوره مجلس خبرگان رهبری بود.
نام خلخالی در بیشتر جنجالهای مجالس اول و دوم ثبتشده است؛ بهویژه در مخالفت با نهضت آزادی و بنیصدر در مجلس اول یا مخالفت با منتقدان میرحسین موسوی در مجلس دوم.
در اوایل مجلس دوم، خلخالی که یک پای ثابت اعتراض به اعتبارنامهها بود، با مخالفت جلالالدین فارسی درباره اعتبارنامه خودش مواجه میشود. اما دو ماه بعد، در جلسهی ۹مرداد۱۳۶۳، فارسی، اعتراض خود را پس میگیرد؛ این بار دو همفکر دیگرش احمد کاشانی و محمدعلی موحدی کرمانی ایراد میگیرند و بازهم پرونده به کمیسیون تحقیق میرود.
خلخالی، اعتراض تندی میکند و جریان مقابل را «خط شیطانی» مینامد و می گوید: «آقای هاشمی، من از روز اول به شما گفتم این خط [مرا] ول نمیکند. با کمال صراحت در مجلس عنوان کنید، من هم رای نمیخواهم. فقط و فقط حقایق اینجا دانسته بشود. والسلام شد تمام. غیر از این، چیز دیگری نیست. این خط شیطانی باید مشخص بشود.»
نطقهای قبل از دستور خلخالی، در هر سه دورهی مجلس، همواره پرشور و پرحاشیه بوده است. درمشروح مذاکرات مجلس دوم آمده که در جلسهی ۱۹دی۱۳۶۴، شجاعی کیاسری، نمایندهی ساری، از عملکرد دولت موسوی و گرانی اقلام غذایی، بهویژه گوشت انتقاد میکند و میگوید «توده مردم مستضعف قوت لایموت ندارند؛ خانمی به من مراجعه کرده و گفته شش ماه است گوشت نخوردهایم».
خلخالی، بهعنوان ناطق بعدی، در دفاع از دولت میگوید: «باید جوری حرف بزنیم که سواستفاده نشود؛ شاید آن خانم که شش ماه گوشت نخورده، گیاهخوار بوده؛ خب آدم گیاهخوار که گوشت نمیخورد. شاید پنج یا شش سال باشد که گوشت نخورده؛ باید این را از او سؤال کرد که چه جور آدمی است و کجا زندگی میکند؟ ازقضا، الان گوشت ارزانتر از خیلی چیزهاست.»
سید رضا زوارهای؛ «۲۷۰ پوزهبند »
سید رضا زوارهای، در هیچکدام از دو دورهی مجلس، نتوانست در مرحلهی اول رای مردم تهران را کسب کند؛ او در دوره اول، بعد از کشته شدن نمایندگان در ترورها و در مرحلهی میاندورهای، وارد مجلس شد. در دوره دوم هم در مرحله اول، توفیقی نیافت .
زوارهای، اولین دادستان انقلاب تهران، معاون وزیر کشور، رییس شورای امنیت کشور، عضو حقوقدان و قائم مقام دبیر شورای نگهبان قانون اساسی، رییس سازمان ثبتاسناد و املاک کشور و برای مدت کوتاهی، دومین شهردار تهران بود.
زوارهای، در زمان نمایندگی، عضو جمعیت موتلفهی اسلامی و از مخالفان نخستوزیری میرحسین موسوی بود. وی جزو لیست ۹۹ نفر معروف بود. او در اظهارنظری معروف، در واکنش به اعلام نظر بنیانگذار جمهوری اسلامی که خواستار عدم مخالفت با موسوی شده بود، گفت که آیتالله خمینی باید برای مجلس «۲۷۰ پوزهبند بفرستند.»
این جملهی زوارهای که بارها از سوی جناح مخالف، بهعنوان «ضدیت با ولایتفقیه» مطرح و از سوی افراد زیادی نقل و تایید شده است، اخیرا نیز بهعنوان نمونهای از ادعاها، درباره رفتار«غیر تحکمآمیز» آقای خمینی با نمایندگان، توصیف شده است .
صلاحیت زوارهای که چندین بار هم نامزد انتخابات ریاست جمهوری تایید شده بود، در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری (سال۱۳۸۴) توسط شورای نگهبانی رد شد که خود سالها عضو و دبیر آن بود. او سه ماه بعدازاین ماجرا، براثر سکته قلبی درگذشت.
محمد خامنهای؛ طراح سوال از ولایتی
محمد خامنهای، برادر بزرگتر علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی است. وی نماینده مجلس خبرگان قانون اساسی و دو دوره، نمایندهی مجلس شورای اسلامی از مشهد است.
گفته میشود وی پیشنویس طرح آزادسازی گروگانهای آمریکایی در قرارداد الجزایر بین ایران و آمریکا را نوشته است.
محمد خامنهای، همراه با برادرش علی خامنهای، در مجلس اول، هنگام بررسی عدمکفایت سیاسی ابوالحسن بنیصدر، در مخالفت با رییسجمهور سخن گفتند. شهرت او بیشتر، برای ماجرای ۹۹ نفر و ماجرای مک فارلین بود.
او از مخالفان سرسخت میرحسین موسوی و هاشمی رفسنجانی است و یکی از ۹۹ نفری است که به موسوی رای ندادند.
یکی از اتفاقات مهم دوران مجلس دوم، رسوایی ایرانگیت یا ماجرای مک فارلین بود. محمد خامنهای، یکی از هشت نماینده مجلس بود که پس از افشای ماجرای مک فارلین، به این اتفاق اعتراض کرد و علیاکبر ولایتی وزیر خارجه وقت را مورد سوال قرار داد. وی مدعی است، خود او طراح اصلی سوال از ولایتی بوده است: «من شخصا، طبق وظیفه خودم، نامهای با طرح یک سؤال کلی به وزیر خارجه نوشتم. دو نفر از دوستان هم، مایل به امضا شدند. این موضوع باعث دستپاچگی رییس مجلس شده بود و با مشورت کسانی در جماران و دولت، سوالاتی که امام را عصبانی و ناراحت میکردند، تهیه و بهزور و اصرار برای امضا به دست افرادی داده بودند که به «هشت نفر» معروف شدند. پیش من هم آوردند. من ابتدا قبول نکردم که آن را امضا کنم ولی خیلی اصرار کردند. قهرا امضا کردم و به دام آنها افتادم. شیاطین، بلافاصله آن را بهضمیمهی پیشفرضهای دیگری، ...امام هم در یک سخنرانی به امضاکنندهها حمله شدید کردند و کار آنها را بدتر از کار اسرائیل دانستند.»
این طرح سؤال، در پی موضعگیری شدیداللحن آیتالله خمینی، از دستور خارج شد و پس از پایان دور دوم مجلس شورای اسلامی، از عرصهی فعالیتهای سیاسی کنارهگیری کرد.
هادی غفاری؛ سخنرانی معروف در کاشان
هادی غفاری، در مجلس دوم با ۳۴ سال سن، بعد از حسین کمالی، جوانترین نماینده بود. وی توانست با بیش از یکمیلیون و ۲۰۰ هزار رای، بالاتر از بسیاری افراد شاخص، جایگاه نهم لیست تهران را به خود اختصاص دهد و همان مرحله اول وارد مجلس شود. در مشروح مذاکرات مجلس دوم ذکرشده است: در ماجرای اعتبارنامههای این دوره مجلس که بسیار بحثبرانگیز بود، تنها کسی که به اعتبارنامه غفاری اعتراض داشت، عباس شیبانی، دیگر منتخب تهران بود. اما بعد از ارجاع موضوع به کمیسیون تحقیق، در جلسهی پنجم، اعلام شد که شیبانی اعتراضش را پس گرفته است و غفاری با مشکل چندانی مواجه نشد.
هادی غفاری، سابقهی درگیری فیزیکی در هردو مجلس اول و دوم را دارد. او در مجلس اول، نمایندگان عضو نهضت آزادی را کتک میزد.
در دوره دوم، نقل شده است که با مخالفان نخستوزیری میرحسین موسوی کتککاری میکرده؛ ازجمله ولیالله زمانی، نماینده بابل، وقتیکه داشت در مخالفت با موسوی صحبت میکرد، غفاری و یکی دو نفر دیگر پشت تریبون رفتند و یقهاش را گرفتند و کتکش زدند، طوری که از دهان وی خون آمد.
اما از این رفتار مشهورتر، سخنرانی تندی است که غفاری در کاشان ایراد میکند و میگوید: «چکمه رضاشاه شرف دارد بر نعلین آخوندی که مخالف نظر آیتالله خمینی در مجلس، عمل کرده است.»
اسدالله بادامچیان، به سخنرانی معروف هادی غفاری در کاشان اشاره کرده و می گوید:«غفاری راه افتاد و رفت کاشان و علیه دفتر حزب جمهوری اسلامی در کاشان مردم را تحریک کرد و میخواست آشوب راه بیندازد و بازارها را ببندد و قرار بود بازار را در حمایت از امام تعطیل کند.»
غفاری، بعد از سه دوره نمایندگی مجلس، در انتخابات مجلس چهارم، پنجم و هفتم رد صلاحیت شد و دیگر نتوانست بهطور موثری وارد عرصه سیاسی شود.
اسدالله بادامچیان؛ تشکیک در لیست ۹۹ نفر
اسدالله بادامچیان، از پایهگذاران موتلفهی اسلامی است که در انتخابات دوره دوم مجلس، با اکثریت ضعیفی بهعنوان نفر آخر لیست تهران، در مرحله اول وارد مجلس شد. او غیر از موتلفه، سابقهی زیادی در فعالیتهای حزبی دارد؛ ازجمله، دبیر اجرایی حزب جمهوری اسلامی و مسئول استانها و شهرستانهای آن حزب. به همین دلیل، همکاران او در مجلس دوم، رفتار او را در صحن مجلس، در مقایسه با همفکرانش، حزبیتر و تشکیلاتیتر ارزیابی میکنند.
اگرچه نام او در لیست ۹۹ نفر معروف، ثبتشده است و صراحتا، مخالفت خود را با نخستوزیری موسوی در مجلس دوم، اعلام کرده است. اما، همهی اسامی ۹۹ را دقیق نمیداند و معتقد است آن لیست ساختگی است.
بادامچیان، در مجلس دوم، مخبر کمیسیون اقتصاد و دارایی و عضو کمیسیون اجتماعی بود. در مشروح مذاکرات مجلس دوم، یکی از جلسات پرحاشیهی طرح سوال از وزرا، زمانی بود که بادامچیان، وزیر آموزشوپرورش دولت میرحسین موسوی را به مجلس فراخواند و دربارهی شخص وزیر(کاظم اکرمی) و اقدامات وی، نطق بلندبالایی کرد.
عمدهی اعتراض وی به وزیر آموزشوپرورش، درباری عزل مدیران منتسب به جناح راست بود و آنچه «سنگاندازی» دولت چپگرا در راه مدارس «غیرانتفاعی اسلامی»، خوانده میشد.
او گفت:«سوال دوم من این است که علت این مخالفتها و سنگاندازیهایی که در کار مدارس اسلامی غیرانتفاعی خوب و سابقهدار میشود، چیست؟ یکی از این مدارس، مدرسه رفاه است که سابقهی طولانی دارد. خود آقای هاشمی رفسنجانی و بنده، در اصل پایهگذاری این مدرسه شرکت داشتیم. این مدرسهی انقلابی را چرا آنچنان اذیت میکنند». با قانع نشدن نمایندهی سوالکننده، موضوع به کمیسیون مربوطه ارجاع میشود.
بادامچیان، بعد از مجلس دوم، در مجلس هشتم نیز حضور داشت.
حسن روحانی؛ مذاکره با مک فارلین
حسن روحانی، در همهی پنج دورهی اول مجلس شورای اسلامی حضور داشته است؛ چهار دوره به نمایندگی از تهران و دوره اول از سمنان. او در انتخابات مجلس دوم که نخستین بار از تهران کاندیدا شده بود، نتوانست در مرحلهی نخست، وارد مجلس شود.
روحانی، یکی از نمایندگانی است که در مجلس دوم با نخستوزیری میرحسین موسوی مخالفت کرد و نام وی در لیست معروف ۹۹ نفر قرار گرفت. اما، شهرت او در مجلس دوم، بیشتر به ماجرای مک فارلین مربوط است. هرچند همان ایام، همزمان مسئولیتهای متعددی در رابطه با جنگ داشت. ازجمله: معاونت فرماندهی جنگ، ریاست ستاد قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء و فرماندهی پدافند هوایی کل کشور.
در ماجرای مک فارلین، حسن روحانی، یکی از سه نفری بود که به نمایندگی از هاشمی رفسنجانی، در گفتگوهای پنهانی با مک فارلین، معاون رونالد ریگان، شرکت داشت. نتیجه عملی این مذاکرات که در دنیا به رسوایی ایران-کنترا مشهور است، خریداری سلاح از اسرائیل بود. به گفتهی منتقدان، زمینهسازی پنهان برای تجدید روابط با آمریکا، بعد از مرگ سید روحالله خمینی، بدون اطلاع او بود. این معامله با افشای ماهیت آن، باعث جنجالی بزرگ در ایران و آمریکا شد.یکی دیگر از ادعاهای مربوط به دوران نمایندگی روحانی در مجلس دوم، دیدار سری وی با معاون ضدتروریسم اسراییل، در جریان مذاکره با آمریکاییها است. این ادعا، نخستین بار در سال ۲۰۱۳ توسط یک روزنامهی اسرائیلی را مطرح شد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر