کشته شدن قاسم سلیمانی و به دنبال آن حمله موشکی سپاه پاسداران به پایگاههای آمریکایی در عراق نظام جمهوری اسلامی را با یکی از بزرگترین بحرانهای سیاست خارجی خود روبرو کرده است. به نظر میرسد که ابعاد و نتایج این بحران حتی بزرگتر و دامنگیر از بحران گروگانگیری کارکنان سفارت آمریکا در سال ۱۳۵۸ بوده و می رود که سرنوشت نظام را به شکلی اساسی دگرگون کند. اگرچه امکان شکلگیری جنگی تمام عیار بین جمهوری اسلامی و آمریکا کمرنگ تر شده اما خروج ضمنی جمهوری اسلامی از توافق هستهای از یک سو و تشدید تحریمها از سوی دیگر افق تیره و تاری را در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ترسیم میکند.
این بحران سیاست خارجی چه تاثیری بر سپهر سیاسی داخلی ایران خواهد داشت؟ به طور مشخص، این شرایط چگونه انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی را تحت تاثیر قرار میدهد؟ رفتار بازیگر اصلی این انتخابات یعنی شورای نگهبان تا چه اندازه تابع این تحولات بوده و مردم تا چه حد مشارکت یا عدم مشارکت خود در انتخابات را در سایه این تغییرات تعیین خواهند کرد؟
این پرسشها را با «مهرداد درویش پور»، جامعه شناس و استاد دانشگاه در سوئد در میان گذاشتیم.
ایران وایر: آقای درویش پور، همانطور که میدانید کشته شدن شدن قاسم سلیمانی و به دنبال آن حمله موشکی سپاه پاسداران به پایگاههای آمریکا اوضاع سیاسی کشور را به شدت تحت تاثیر خود قرار داده است. فکر میکنید پیامد این شرایط برای آینده سیاسی کشور چیست؟
درویشپور: سرعت شتابان حوادث در ایران و بروز رخدادهای غیرقابل پیشبینی که پیامد نفس حیات رژیم نامتعارف جمهوری اسلامی و چالشهای داخلی و بین المللی برخاسته از آن است، گمانه زنی درباره آینده را دشوار و با احتیاط همراه کرده. با این همه، فکر میکنم که با کشته شدن سلیمانی و افزایش تنش بین ایران و آمریکا، عصر تازهای در جمهوری اسلامی آغاز شده که از جمله مشخصه های آن مهار اقتدار نظامی جمهوری اسلامی در منطقه، وحشت آن از قدرت بازدارندگی آمریکا و از میان رفتن نماد اقتدار نظام در منطقه و حذف یکی از مهمترین عناصر مخالف مذاکره با آمریکا است. در پی این تحولات، از سه راه پیش روی مذاکره، نه مذاکره و نه جنگ، و بالاخره رویارویی نظامی، تنها مذاکره است که شاید بختی برای خروج از بنبستهای فعلی پیش روی نظام باقی گذارد. اما با افزایش تنشها بخت این آلترناتیو در کوتاه مدت به شدت کمرنگتر شده است.
ایران وایر: فکر می کنید این تحولات چه تغییری در موازنه داخلی قدرت در درون جمهوری اسلامی ایجاد کند؟
درویش پور: در پی کشته شدن سلیمانی و افزایش تنشها و به رغم ضربه بر اقتدار منطقهای نظام، موقعیت رهبر و بنیادگرایان اسلامی در داخل و در درون حاکمیت تقویت شد. رهبری که به دلیل نوع رویارویی آن با مردم و سرکوب خونین خیزش آبان ماه حتی در نامه دهها تن از اصولگرایان نیز زیر پرسش رفته بود، به ناگاه به متحد کننده اصلی کل نظام بدل شد و به برکت کشته شدن سلیمانی و تنش شدت یافته با آمریکا، توانست شکاف درونی خود را، گیرم کوتاه مدت، پر کند. همچنین در پی این تنش فضای پلیسی و امنیتی بر کشور مستولی شده و موجی از احساسات ناسیونالیستی مردم علیه «دشمن خارجی» برانگیخته شد. نظام با موشک باران بدون تلفات دو پایگاه نظامی آمریکا در عراق برای حفظ چهره ظاهری، کوشید بازنده مطلق این تنشها نشود و جرات خود را در پاسخگویی به آمریکا (هرچند به شدت حساب شده و نمادین) به نمایش بگذارد. از آن گذشته، جمهوری اسلامی توانست در پی تغییر نسبی فضای سیاسی در ایران و عراق، اعتراضاتی را که اقتدار آن را به چالش کشیده بودند بیشتر به سمت آمریکا سوق دهد و حتی با طرح درخواست پارلمان و دولت عراق مبنی بر خروج نیروهای نظامی آمریکا از عراق، امتیاز تازهای بدست آورد.
البته به نظر می رسد با حمله موشکی سپاه به عراق، اعتراض و محکوم کردن نقض حق حاکمیت ملی عراق توسط ایران آغاز شده و تظاهراتهای داخل عراق هم که به دلیل تنش آمریکا و جمهوری اسلامی به حاشیه رفته بود، دوباره اوج گرفته است.
با این همه از این پس، تعرض «هسته سخت» حاکمیت علیه طرفداران مذاکره با آمریکا در داخل بیش از پیش شدت خواهد گرفت. این در حالی است که به گونه ای پارادوکسیکال، با از سر راه برداشته شدن یکی از سازش ناپذیر ترین چهرههای مخالف مذاکره با آمریکا و نمایش قدرت بازدارندگی آمریکا، آلترناتیو مذاکره همچون جام زهری که نوشداروی تلخی برای نظام است، بیش از پیش ضرورت یافته است.
ایران وایر: اگر بخواهیم از شرایط سیاسی داخلی به بحث انتخابات وارد شویم، به نظر شما این تحولات تغییری در رویکرد حاکمیت به طورعام و شورای نگهبان به طور خاص نسبت به انتخابات ایجاد خواهد کرد؟
درویش پور: به طور منطقی، نظام باید برای حضور گستردهتر مردم، امکان حضور اصلاح طلبان را برای داغ تر کردن تنور انتخابات تسهیل کند و به همین دلیل قاعدتا شورای نگهبان باید مدارای بیشتری در تایید صلاحیتها از خود نشان دهد. از جمله دلایل آن میتوان به پشتیبانی تمام عیار اصلاح طلبان از رهبری در جریان تنشهای اخیر و نیاز به پرکردن شکافهای درون حکومت؛ نیاز به قدرت نمایی و نشان دادن پشتوانه مردمی، با توجه به مخاطراتی داخلی و بین المللی که نظام را تهدید میکند؛ اهمیت پشت سر گذاشتن ترکشهای خیزش آبان ماه و انتقادات گسترده نسبت به سرکوب خونین آن؛ و در نهایت سرپوش گذاشتن بر سوء مدیریت و ناکاراییهای بهت انگیز مسوولان نظام که در جریان خاکسپاری سلیمانی به کشته شدن نزدیک به ۶۰ نفر منجر شد، یا با سقوط هواپیمای اوکراینی که با شلیک سهل انگارانه توسط نیروهای مسلح ایران به جان باختن ۱۷۶ نفر منجر شد. امری که می تواند موج تازه ای از اعتراضات را برانگیزد.
اما به گمانم به رغم همه اینها، تمایل برای یکدستتر کردن مجلس و پرکردن آن از نمایندگان اصولگرا و وفادار مطلق رهبری گستردهتر از هر زمان دیگری شده است.
ایران وایر: چرا فکر می کنید نظام به سوی مجلسی یکدست تر می رود؟ آیا جریان اصلاح طلب درون حکومت توانایی یا اراده جلوگیری از این یکدستی را دارد؟
درویش پور: اصلاح طلبان در پی افزایش تنش ها با آمریکا، در موضع دفاعی تری قرار دارند و کمتر جرات کناره گیری از انتخابات، حتی اگر با حذف بیشتر کاندیداهای آن روبرو شوند، را خواهند یافت. در واقع، در لحظه کنونی، دغدغه آنان بیش از آن که همسویی با نارضایتیهای مردم علیه نظام یا بهره برداری تبلیغاتی از آن باشد، نشان دادن همسویی با رهبری و نظام علیه آمریکا در تنشهای اخیر است. هم از این رو آنها مایل نیستند مهر همدستی با آمریکا –مثلا از طریق اعلان عدم شرکت در انتخابات- را بخورند. به همین دلیل فکر می کنم برای اصلاح طلبانی که دیگر نه از اعتبار گذشته برخوردارند و نه با قطبی تر شدن فضا حول تنش با آمریکا، از قدرت تعرض بیشتر در برخورد به سیاست خارجی برخوردارند، مساله اصلی در لحظه حاضر نه پیش روی، بلکه بقا است.
البته فکر می کنم که دعوت اصلاح طلبان از مردم به شرکت در انتخابات، حتی در صورت غیر رقابتی تر شدن انتخابات، به دلیل تحولات اخیر افزایش خواهد یافت.
ایران وایر: نظرسنجیهای پیش از حادثه کشته شدن قاسم سلیمانی نشان می داد که تمایل کمی برای مشارکت در انتخابات در بین مردم وجود دارد. فکر می کنید تحولات اخیر تغییری در رفتار انتخاباتی مردم ایجاد خواهد کرد؟
درویش پور: ممکن است درصد بیشتری از مردم تحت تاثیر تنش با آمریکا و تغییر فضای سیاسی کشور و حتی از ترس جنگ با آمریکا در انتخابات شرکت کنند. با این همه، بعید است این حوادث سمپاتی مردم را نسبت به نظام به گونهای چشمگیر بالا برد یا امید به بهبود اوضاع از طریق شرکت در انتخابات را افزایش دهد. سیر تمایل عمومی مردم در انتخابات سالهای اخیر، از مشارکت پرشور به قصد بهبود اوضاع به سمت مشارکت از بیم بدتر شدن اوضاع، مشارکت از سر استیصال، تا بی تفاوتی و کاهش میزان شرکت در انتخابات و بالاخره به سمت تحریم فعال انتخابات تغییر کرده است. گرچه اهمیت انتخابات ریاست جمهوری و مجلس برای مردم یکسان نیست و همه رویکرد یکسانی نسبت به انتخابات ندارند. با این همه، پس از سرکوب خونین شورش تهیدستان در دی ۹۶ و آبان ۹۸، بعید است که آنان رغبت خاصی به شرکت در انتخابات از خود نشان دهند.
ایران وایر: در نهایت فکر می کنید انتخابات مجلس یازدهم نقش تاثیرگذاری در تعیین تکلیف وضعیت سیاسی ایران ایفا کند یا اینکه تحولات کلیدی در جای دیگری رقم خواهد خورد؟
درویش پور: تا آنجا که به رهبری نظام برمیگردد، همیشه انتخابات پر شور را بر انتخابات سرد ترجیح داده و میکوشد به ویژه در این موقعیت حساس، مردم بیشتری را به پای صندوق های رای بکشاند تا از آن برای قدرت نمایی داخلی و بین المللی سود جوید. با این همه اما میل به یکدستی نظام برای افزایش توانایی آن در مقابله با «دشمن خارجی» و چالشهای داخلی قوت گرفته، که احتمالا قطب نمای اصلی آن در انتخابات پیش رو خواهد بود.
این که نتیجه چه خواهد شد، الزاما همیشه اراده صاحبان قدرت آن را رقم نمی زند. طولی نخواهد کشید که این روزهای پرتنش به تاریخ خواهد پیوست و مشکلات روزمره حرف آخر را در تعیین رویکرد مردم خواهد زد. پیشبینی من این است که از آنجا که هیچ یک از مشکلات بنیادین جامعه حل نشده، اعتراضات خیابانی پس از مدتی به عقب رانده شدن، به دلیل فضای نظامی و امنیتی ناشی از گسترش تنش های بین المللی، دوباره سر بر خواهد آورد و نقش مهمتری در تحولات برعهده خواهند گرفت.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر