امروز، سه شنبه ۱۷ دی ماه، اعضای شورای نگهبان به مجلس شورای اسلامی رفتند تا طرح سه فوریتی مجلس برای تروریستی قلمداد کردن ارتش آمریکا را همان جا و بلافاصله بعد از تصویب مجلس تایید کرده و به قانون تبدیل کنند.
بر اساس این طرح، فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام)، نیروها و سازمانها و نهادهای تحت اختیار این فرماندهی و کلیه اعضای پنتاگون و شرکتها و موسسات وابسته و فرماندهان و هر کسی که در کشتن قاسم سلیمانی نقشی داشته است، از نظر حکومت جمهوری اسلامی، تروریست محسوب خواهد شد.
این همراهی کمسابقه شورای نگهبان و مجلس بیش از هر چیز سمت و سویی را نشان میدهد که پارلمان ایران در ماههای پایانی به خود گرفته است. مجلس در حال دادن مشروعیت قانونی به حملات احتمالی جمهوری اسلامی علیه نیروهای آمریکایی است.
گذشته از این که این قانون تا چه اندازه در دیدگاه حقوق بینالملل پذیرفتنی است و اینکه جمهوری اسلامی تا چه اندازه اراده و توان پاسخگویی به آمریکا را دارد، این اقدام مجلس در واقع نشانه تعلیق سیاست متعارف در ایران و ورود به دورانی پرآشوب و بحرانی است. دورانی که در آن حکومت می کوشد جنون آنی خود از مرگ مهمترین فرمانده نظامیاش را به تمام جامعه تسری داده و آن را تبدیل به انرژی برای اقدامی نماید که حتی خودش هم محتوای آن را نمیداند. کشته و زخمی شدن صدها نفر در مراسم تدفین قاسم سلیمانی در کرمان تنها یکی از نشانههای وضعیت جنونآمیزی است که حکومت جمهوری اسلامی در حال تحمیل آن به جامعه ایران است.
یکی از جلوههای سیاست متعارف در ایران که در سایه شرایط بحرانی جاری کاملا به محاق رفته و تا اطلاع ثانوی رها شده است، انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی است. آیا اساسا فضای موجود اجازه برگزاری انتخاباتی متعارف را خواهد داد؟ حکومت چه بهره برداری از این فضا خواهد کرد و این شرایط چه تاثیری بر رفتار انتخاباتی مردم خواهد داشت؟
رضا علیجانی، تحلیلگر سیاسی، معتقد است که فضای شکل گرفته حول کشته شدن قاسم سلیمانی در کوتاه مدت به نفع حکومت خواهد بود. او در اینباره به «ایران وایر» می گوید: «ترور قاسم سلیمانی پس از تصمیم مهم و بسیار محرک ترامپ در واقع نوعی شلیک به سیاست خارجی جمهوری اسلامی بود و نشانه اینکه سیاست نه جنگ و نه مذاکره و دفعالوقت جمهوری اسلامی از نظر ترامپ باید پایان یابد.»
این تحلیلگر سیاسی درباره تاثیر کشته شدن سلیمانی بر سیاست داخلی ایران میگوید: «این عمل اعتراضات آبانماه و کشتار صدها نفر از معترضان را تحتالشعاع قرار داده و شکافها و ریزشهای داخل حکومت را تا حدی ترمیم کرده است.»
به عنوان نمونهای از این شکافها، علیجانی به نامه ای اشاره می کند که درست یک روز قبل از این حادثه از سوی بیش از صد نفر از فعالین اصولگرا خطاب به خامنهای نوشته شد و در آن نسبت به اضمحلال حکومت هشدار داده شده بود.
رضا علیجانی به بهرهبرداری داخلی جمهوری اسلامی از حادثه کشته شدن سلیمانی اشاره می کند و ادامه میدهد: «حکومت در ایران در دست روحانیون است و آنها در تحریک احساسات، فوق تخصص دارند.» به گفته علیجانی، پروپاگاندای شدید حکومتی که حول این حادثه شکل گرفته بی سابقه نیست و قبلا هم در حوادثی مانند ماجرای گروگان گیری، شعار جنگ جنگ تا پیروزی، شعار انرژی هسته ای حق مسلم ماست و شعار فریبکارانه ی «اگر در سوریه نجنگیم باید در ایران بجنگیم»، نیز تکرار شده است.
علیجانی به طولانی شدن مراسم تشییع سلیمانی اشاره کرده و میگوید: «در واقع این یک الگوی تکراری است که حکومت با تردستی پیکر سلیمانی را شهر به شهر میگرداند و می خواهد تشییع جنازه او را طول دهد. از خوزستان که یکی از بالاترین میزان کشتهها در اعتراضات آبان ماه را داشت گرفته تا شهرهای دیگر و هدف هم احساسی کردن فضای سیاسی کشور است.»
این تحلیلگر سیاسی در پاسخ به پرسش «ایران وایر» درباره تاثیر این فضای احساسی بر انتخابات پیش روی مجلس میگوید: «این انتخابات همان طور که بسیاری از ناظران سیاسی گفتهاند یکی از سردترین انتخابات جمهوری اسلامی است و حتی افرادی که شدیدا انتخاباتی بودند مثل صادق زیباکلام و حجت الاسلام زائری از بین اصولگرایان، گفتند که پای شرکت در این انتخابات را ندارند. در میان اصلاحطلبان نیز برغم دعوت آقای خاتمی کمتر کسی حاضر به ثبتنام شد.»
علیجانی به سردی فضای انتخابات در شهرستان ها نیز اشاره کرده و ادامه می دهد: «برخلاف کلیشه ای که در انتخاباتهای قبل درست بود، این بار مسایل قومی و منطقه مانند گذشته برای شهرستانها در اولویت نیست.» او سه دلیل را برای این مساله بیان می کند: «اول اینکه دیگر بودجه ای وجود ندارد که نمایندهای با صداقت یا فریب به مردم بگوید که میخواهد برای شهرستان خود بودجه بگیرد. دوم اینکه میزان نارضایتی در شهرهای کوچک بسیار بیشتر از شهرهای بزرگ است و تعداد کشته شدگان در اعتراضات دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ گواهی بر آن است. و سومین عامل تاثیر گذار، دسترسی عمومی به شبکههای اجتماعی است. در واقع، دست شبکه های اجتماعی از تبلیغات دولتی قویتر بوده و مردم را از شرکت در انتخابات باز خواهد داشت.»
رضا علیجانی در نهایت درباره تاثیر این فضای سیاسی بر رفتار انتخاباتی مردم میگوید: «فضای احساسی بعد از مرگ سلیمانی میتواند شدت و نرخ رشد بالای قهر با انتخابات در این دوره را تا حدی کند نماید. اما حتی این عامل هم نمیتواند فضای انتخابات را به طور کلی دگرگون کند.» به عقیده او، عوامل و مولفههای معیشتی و اقتصادی همچنان برقرار هستند و این فضای روضه خوانی و تحریک احساساتی که در کشور راه انداختهاند، مانند کفی است که به سرعت خواهد خوابید و دوباره سنگلاخ های اقتصادی زندگی روزمره بیرون خواهد زد و مردم با درد و رنجهای گذشتهشان باقی میمانند. بنابراین این فضا تاثیر ماهوی و محسوسی در مشارکت مردم در انتخابات نخواهد داشت.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر