استان مرکزی، با حدود یکمیلیون و ۴۶۷ هزار جمعیت، نوزدهمین کانون جمعیتی ایران، دوازدهمین اقتصاد بزرگ محلی با سهم ۲.۲ درصدی از اقتصاد ایران، دومین قطب صنایع مادر و چهارمین قطب صنعتی ایران است. منطقهای که ۵۰ سال پیش، در برنامهریزی توسعه صنعتی در ایران روی آن حساب ویژهای باز شده بود و به همین دلیل بهطور غیررسمی به آن لقب «پایتخت صنعتی ایران» داده بودند.
این پایتخت صنعتی، در شرایط فعلی با مشکلات زیادی دستوپنجه نرم میکند. آنطور که شاخصها و گزارشهای میدانی نشان میدهند، صنایع استان در بحرانیترین شرایط بعد از انقلاب، چهبسا بحرانیتر از جنگ قرار دارد. از آنسو، وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم نیز بهشدت شکننده و ناپایدار است. علاوه بر همه اینها، بحرانهای شهری و اجتماعی شهرهای این استان را گرفتار خود کردهاند.
در چنین شرایطی دوم اسفند امسال، حدود یکمیلیون و ۲۰۰ هزار شهروند در استان مرکزی در معرض انتخاب ۷ نماینده خواهند بود. در دوره قبلی انتخابات مجلس نیز، بهرغم فضای مثبت و نسبتا امیدوارکننده چهار سال پیش، نرخ مشارکت در استان کمتر از ۶۰ درصد بود و استان مرکزی در ردهبندی نرخ مشارکت استانها، در مقام هفتم از آخر جدول قرار داشت. باید منتظر ماند و دید در این دوره با تشدید بحرانها و افزایش نارضایتی عمومی، انتخابات در این استان چقدر داغ خواهد بود؟
در این گزارش تلاش شده، ضمن مرور بیش از ۳۰ شاخص اصلی در بخشهای جمعیت، سیاست، اقتصاد، جامعه، سلامت و محیطزیست و حوادث طبیعی، تصویری واقعگرایانه از اولویتها و چالشهای منطقهای در استان ترسیم شود.
مسایل و اولویت استان در آستانه انتخابات مجلس یازدهم
۱- هپکو، آذرآب، بحران صنایع و اعتراضهای کارگری
در سالهای اخیر، اراک یکی از خبرسازترین شهرهای ایران بوده است؛ کانون توجه رسانههای داخلی و خارجی برای پوشش شدیدترین اعتراضهای کارگری در چهل سال گذشته. با جستوجوی نام اراک و استان مرکزی بیش از هر چیز اخبار اعتراضهای کارگری و بحران هپکو در صفحههای جستوجو پیدا میشود؛ بحرانی که دستکم از ۶ سال پیش شروع شده و هنوز راهحلی برای حلوفصل قطعی آن وجود ندارد. این شرکت تا الان چند بار میان دولت و بخش خصوصی دستبهدست شده، اما مشکلات نهتنها رفعورجوع نشده، بلکه وضعیت بحرانیتر از گذشته شده است؛ دستکم تجربه نشان داده، عمق بحران بیشتر از آن است که بتوان آن را گردن بیکفایتی سرمایهگذاران بخش خصوصی انداخت. خلع ید این خریدار و واگذاری به آنیکی، در شرایطی که چرخ اقتصاد و صنعت ازکارافتاده، چاره کار نیست. یا حتی اگر چاشنی تند فساد و بیکفایتی را هم حذف کنیم، نمیتوان این واقعیت بزرگ را نادیده بگیریم که تولید پرهزینه ماشین سنگین، پیش از هر چیز محتاج تقاضاست. تقاضای داخلی در شرایط فعلی رکود و بیپولی دولت و کاهش شدید ارزش پول، کفاف کارخانهای در حد و اندازه هپکو را نمیدهد. تقاضای خارجی هم که وجود ندارد.
نکته نگرانکننده اینجا است که مشکل فقط هپکو نیست. هپکو نماد و کلیدواژه مشکلات است، وگرنه سایر صنایع بزرگ استان مرکزی هم، حال و روز خوبی ندارند. بهعنوان نمونه میتوان به آذرآب اراک هم اشاره کرد.
سروسامان دادن به هپکو، آذرآب و سایر صنایع بزرگ و کوچک استان مرکزی که با انواع و اقسام بحرانها دستوپنجه نرم میکنند، بدون تردید یکی از اولویتهای اساسی حال حاضر و آینده نزدیک پیش رو است.
۲- اشتغال
آمار بیکاری در استان مرکزی گمراهکننده است. کافی است به نقشه بیکاری ایران نگاه کنیم ممکن است گول بخوریم و تصور کنیم وضعیت اشتغال در استان مرکزی به نسبت سایر مناطق ایران خوب است، اما مطلقا اینطور نیست. اتفاقا این استان یکی از بحرانترین مناطق کشور ازنظر کمبود اشتغال و فعالیت اقتصادی است.
طبق آمار اشتغال در سال ۱۳۹۷، نرخ بیکاری در استان مرکزی فقط ۸.۴ درصد است. ۴ واحد درصد پایینتر از میانگین کشوری و در سومین نرخ پایین در سراسر ایران؛ اما واقعیت چیز دیگری است. اراک در انتهای جدول اشتغال، پنجمین استانی است که پایینترین نسبت اشتغال را از آن خود کرد. چیزی کمتر از ۳۲ درصد یا عبارت دیگر کمتر از یکسوم جمعیت سن کار، در این استان سر کار میروند که اتفاقا همه آنها هم کار تماموقت ندارند، بلکه بهاجبار تن به کارهای نیمهوقت و موقتی میدهند.
اینکه چرا نرخ مشارکت اقتصادی در استان مرکزی، با همه ظرفیتهای اقتصادی و صنعتی و موقعیت خاص جغرافیایی آن پایین است، یک سوال بزرگ است؟ کما اینکه نرخ بسیار پایین مشارکت زنان هم در این استان بسیار سوالبرانگیز است.
استان مرکزی با اختلاف در انتهای ردهبندی اشتغال زنان قرار دارد. درحالیکه میانگین نرخ مشارکت اقتصادی زنان در کل کشور نزدیک ۱۷ درصد است، این عدد در استان مرکزی فقط ۷ درصد است.
۳- نارضایتی و خشم عمومی (بحران معیشت بهعلاوه حقوق شهروندی)
نتیجه ترکیب تورم شدید، عدم افزایش متناسب درآمدها افزایش فقر است. طبق گزارش مرکز آمار ایران در مرداد ۱۳۹۸ متوسط تورم یکساله در استان مرکزی ۴۵ درصد بوده است. این تورم ۳ واحد درصد بیشتر از میانگین کشوری است.
از آنسو گزارش هزینه و درآمد خانوار در سال ۱۳۹۷ نشان میدهد متوسط درآمدها در استان مرکزی، طی سال ۱۳۹۷ فقط ۲۴ درصد افزایش یافته است.
با این حساب حتما باید انتظار داشت که نرخ فقر بهمراتب بالاتر از سه سال پیش باشد. در اطلس فقر ایران در سال ۱۳۹۵، استان مرکزی، نهمین استان فقیرنشین ایران است. بر اساس مطالعات مرکز پژوهشهای مجلس در سال ۱۳۹۵ و در شرایط نسبتا پایدار و باثبات اقتصادی، بیش از ۱۷ درصد جمعیت استان مرکزی زیرخط فقر مطلق و در معرض گرسنگی و سوتغذیه قرار داشتند. این رقم حالا بهمراتب بیشتر و چهبسا نصف یا چنانکه بعضی برآورد میکنند تا ۷۰ درصد باشد.
پیش از هر چیز اجرای طرحهای ضربتی برای ایجاد امنیت غذایی، پسازآن برنامهریزی میانمدت برای فقرزدایی و دستآخر تهیه نقشه اصلاح ساختار اقتصادی و اجتماعی استان در درازمدت، اولویتهای اقتصادی و معیشتی، چه در سطح ملی و چه منطقهای است.
افزایش نارضایتی و خشم عمومی، طبیعت چنین شرایطی است. بهخصوص که برخی رفتارهای سیاسی و انتظامی به این نارضایتی دامن میزنند. در سالهای گذشته استان مرکزی یکی از مناطق خبرساز ایران بوده که نهادهای سیاسی، قضایی، نظامی و امنیتی، از نمایندگی ولیفقیه در استان گرفته تا دادستانی و سپاه و نیروی انتظامی، در آن آزادیهای سیاسی، اجتماعی را محدود کردهاند. از جلوگیری غیرقانونی از انتخاب یک شهردار گرفته تا دستگیری جوانان به جرم «خواستگاری در ملاعام.»
قاعدتا در شرایط فعلی آرام کردن فضا و جلوگیری از بحرانسازیهای سازمانیافته نهادهای قدرتمند سیاسی و نظامی، یک گام ضروری برای کاهش نارضایتی و خشم عمومی است.
۴- حاشیهنشینی
استان مرکزی به دلیل موقعیت جغرافیایی و صنعتی، در گذشته یکی از کانونهای مهاجرپذیری در ایران بوده، اما نتایج سرشماری ۱۳۹۵ نشان میدهد، استان مرکزی تبدیل به یک استان مهاجرفرست، با اختلاف جزئی ۰.۳ واحد درصد شده است. تقریبا نیمی از مهاجرتها جابجاییهای داخل استانی است.
اراک، از ابتدای صنعتی شدن بهطور ذاتی مغناطیس زیادی برای حاشیهنشینی داشته؛ شهری که گفته میشود همینالان، یکچهارم جمعیت آن در حاشیه و سکونتگاههای غیررسمی زندگی میکنند.
این در حالی است که افزایش محدوده شهر و همینطور تعیین تکلیف نسبی املاک و مستغلات بدون سند باعث شده تا بخشی از حاشیهنشینان اسما از فهرست حاشیهنشینی بیرون بیایند، اما رسما حالوروزشان تغییر چندانی نکرده و مخاطرات حاشیهنشینی همراه آنها است؛ ناپایداری، فرسودگی و آسیبپذیری در برابر بحرانهای محیطی و طبیعی، مشکلات کالبدی، محدودیت خدمات شهری و البته آسیبهای اجتماعی.
در شرایط فعلی افزایش قیمت مسکن و زمین شهری، یک تهدید خطرناک است که میتواند بحران حاشیهنشینی را عمیقتر از این کند. گفته میشود اراک در جمع چهار شهر گران ایران در زمینه قیمت مسکن است. قاعدتا باوجود مشکلات اقتصادی و معیشتی، فقر و آمار پایین اشتغال در این استان، خطر گریز از مرکز و پرتاب شدن طبقات متوسط جامعه به حاشیه شهرها و پناه گرفتن در سکونتگاههای غیررسمی بسیار جدی است.
۵- آسیبهای اجتماعی
میزان آسیبهای اجتماعی در استان مرکزی به نسبت بالا است. علاوه بر گزارشهای میدانی و آنچه در رسانهها به نقل از مقامهای محلی گفته میشود، آمارها نیز نشان میدهد وضعیت اجتماعی در این استان اصلا پایدار نیست.
گزارشهای سالانه ثبتاحوال ایران نشان میدهد تا دو سال پیش استان مرکزی ششمین رکورددار طلاق در ایران بوده است. در سال ۱۳۹۶ به ازای هر ۱۰۰ ازدواج ثبتشده ۳۴ سند طلاق نیز در دفاتر ثبت احوال صادر شده است. آمار کودکهمسری هم چندان قابل دفاع نیست. نسبت ازدواج دختران زیر ۱۵ سال بهکل ازدواج یک به ۲۰ است؛ یعنی از هر ۲۰ ازدواج، یکی مصداق کودکهمسری بوده است.
آمارهای نیروی انتظامی (به نقل از سالنامه آماری ۱۳۹۶) نیز نشان میدهد وضعیت مواد مخدر نیز در این استان نگرانکننده است. در سال ۱۳۹۶ نزدیک به یک درصد جمعیت استان، یعنی بیش از ۱۴ هزار و ۲۰۰ نفر، به دلیل جرایم مرتبط با مواد مخدر بازداشت شدهاند.
با این اوصاف میتوان با اطمینان گفت که سامان دادن به این وضعیت بحرانی یکی از اولویتهای اساسی استان مرکزی در حال حاضر است.
شاخصهای استانی
۱- جمعیت
برآورد جمعیت در سال ۱۳۹۸: ۱،۴۶۷،۰۰۰ نفر – رتبه کشوری: ۱۹
نرخ شهرنشینی: ۷۸ درصد – رتبه کشوری: ۷
نرخ روستانشینی: ۲۲ درصد – رتبه کشوری: ۲۵
وضعیت مهاجرت: مهاجرفرست
نرخ مهاجرپذیری: ۵.۸ درصد
نرخ مهاجرفرستی: ۶.۱ درصد
۲- سیاست
تعداد نمایندگان مجلس: ۷ نماینده
تعداد نمایندگان زن: صفر
نرخ مشارکت در انتخابات مجلس پیشین: ۵۹ درصد – رتبه کشوری: ۲۵
۳- اقتصاد:
سهم از تولید ناخالص داخلی در سال ۱۳۹۴: ۲.۲۳ درصد – رتبه کشوری: ۱۲
سهم از تولید ناخالص داخلی (بدون نفت) در سال ۹۴: ۲.۳۳ درصد – رتبه کشوری: ۱۳
درآمدهای استان در بودجه ۱۳۹۸: ۲۲۳۰ میلیارد تومان – رتبه کشوری: ۱۱
سرانه بودجه استانی در سال ۱۳۹۸: ۳۳۳ هزار تومان به ازای هر نفر – رتبه کشوری: ۲۰
میانگین درآمد خانوار شهری در سال ۱۳۹۶: ۲،۳۳۵،۳۶۷ تومان در ماه – رتبه کشوری: ۲۳
میانگین درآمد خانوار روستایی در سال ۱۳۹۶: ۱،۳۷۹،۱۷۵ تومان در ماه – رتبه کشوری: ۲۶
میانگین هزینه خانوار شهری در سال ۱۳۹۶: ۲،۰۰۱،۳۵۰ تومان در ماه – رتبه کشوری: ۲۵
میانگین هزینه خانوار روستایی در سال ۱۳۹۶: ۱،۴۰۸،۷۷۵ تومان در ماه – رتبه کشوری: ۱۹
سهم غذا از سبد خانوار: ۳۲ درصد – رتبه کشوری: ۱۷
تورم دوازدهماهه سال ۱۳۹۷: ۲۷.۶ درصد – رتبه کشوری: ۱۴
تورم دوازدهماهه مواد غذایی در سال ۹۷: ۳۸.۲ درصد – رتبه کشوری: ۱۸
۴- جامعه:
نرخ بیکاری: ۸.۴ درصد- رتبه کشوری: ۲۹
نرخ مشارکت اقتصادی: ۳۴.۸ درصد – رتبه کشوری: ۳۰
نرخ مشارکت اقتصادی زنان: ۷.۲ درصد- رتبه کشوری: ۳۱
نسبت اشتغال: ۳۱.۹ – رتبه کشوری: ۲۷
نرخ فقر در سال ۱۳۹۵: ۱۷ درصد – رتبه کشوری: ۹
نسبت طلاق به ازدواج: ۳۴ درصد – رتبه کشوری: ۶
نرخ ازدواج دختران زیر ۱۵ سال در سال ۱۳۹۶: ۵.۲ درصد – رتبه کشوری: ۱۴
نرخ بازداشتشدگان مواد مخدر در سال ۱۳۹۶: ۹۸۶ در ۱۰۰ هزار نفر – رتبه کشوری: ۴
۵- سلامت
پزشک به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر: ۴۷ نفر – رتبه کشوری: ۲۸ (شاغل در دانشگاههای علوم پزشکی)
تخت بیمارستانی به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر: ۲۱۱ تخت – رتبه کشوری: ۶
۶- محیطزیست و حوادث طبیعی
تعداد زلزله در سال ۱۳۹۶: ۲ مورد با ۱۴ مصدوم – رتبه کشوری: ۲۹
تعداد سیل در سال ۱۳۹۶: یک مورد سیل بدون مصدوم – رتبه کشوری: ۳۱
سایر حوادث نیازمند امداد در سال ۹۶: ۹۰۲ مورد – رتبه کشوری: ۱۳
(شامل برف، کولاک، رانش زمین، ریزش آوار، صاعقه، طوفان، گردوغبار، کوهستان و حوادث هوایی، کارگاهی، کوهستان و هوایی)
درصد مساحت خشکسالی دهساله (با درجههای مختلف) در اردیبهشت ۱۳۹۸: ۶۱ درصد – رتبه کشوری: ۲۴
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر