چارلز بوکوفسکی، نویسنده و شاعر آمریکایی در سال ۱۹۲۰ در ادرناخ، در آلمان متولد شد. در دو سالگی همراه والدینش به آمریکا بازگشت. در کودکی در اثر یک بیماری پوستی، چهرهاش آسیب دید. او ترجیح میداد به عنوان یک دائمالخمر و یک خیابانخواب، در حاشیه جامعه زندگی کند و با اینحال در سالهای دهه ۱۹۷۰ از چهرههای برجسته ادبیات معاصر آمریکا بود. مهمترین دستاورد او این بود که ادبیات آمریکا را مردمی و همگانی کرد.
از او ۳۰ رمان، مجموعه داستان و مجموعه شعر به جای مانده است. زبان آثار او ساده و صریح است و سبک در خدمت بیان قرار دارد. آثار او پر از کلمات مستهجن و دشنام است و با اینحال بیانگر لحظات ژرف و فلسفه زندگیست. در آثار او میتوان سرزندگی و شادابی یک ولگرد، خشونت داستانهای جک لندن و بیپروایی و برهنهزبانی آثار هنری میلر را یافت.
چارلز بوکوفسکی ۹ مارس ۱۹۹۴ از دنیا رفت. او اکنون بهتدریج از یادها میرود و با اینهمه به دلیل سانسور آثار ادبی، صراحت بیان او و سادگی و بیپیرایه بودن آثارش میتواند در ادبیات خموده و کسالتآور ایران اثرگذار باشد. به این دلیل بود که در پرونده مختصری که اکنون در دسترس شما قرار دارد، از سه زاویه به او پرداختهایم:
چرا بوکوفسکی در ایران محبوب است؟
اهمیت آثار چارلز بوکوفسکی در ایران و چگونگی آشنایی ما با او از طریق ترجمههای رسمیتیافته رمانها و داستانهایش؛ مقالهای از محمد رضا رضوانی.
نویسنده در این مقاله مینویسد:
چرا بوکوفسکی در ایران محبوب است؟ چرا محبوب نباشد؟ شاید این دو پرسش، پاسخ مشترکی داشته باشند. باید دید بوکوفسکی چه وجه تمایزی با دیگر نویسندگان آمریکایی همسبک یا همدوره خود داشته که بیش از یک دهه است که در بازار کتاب ایران جولان میدهد.
ترجمههای سانسور نشده آثار بوکوفسکی
اهمیت چارلز بوکوفسکی و دستاوردهای او برای ادبیات ایران از طریق ترجمههای رسمیتنیافتهاش به زبان فارسی، در گفتو گو با طاهر جامبرسنگ.
این مترجم در گفتوگو با محمد تنگستانی درباره چگونگی آشناییاش با آثار بوکوفسکی میگوید:
«ماجرا برمیگردد به برگردان زندگینامهای بوکوفسکی از زبان سوئدی به فارسی. این زندگینامه را به این سبب مایل بودم به فارسی برگردانم که تصویری دقیق و روشن و در عین حال بامزه از زندگی نویسندهای به دست میداد که من کمابیش از اوایل سالهای دهه ۱۹۹۰ کشفش کرده بودم و نوشتههایش تأثیری عمیق در جهانبینی و زیباشناسی من داشت. تا آن زمان تنها یک مجموعه داستان از بوکوفسکی به فارسی منتشر شده بود. این مجموعه هم از هر نظر ابتر بود. بخشی از نقصان این مجموعه به سانسور در ایران برمیگشت و قسمتی نیز به تنبلی یا کمتجربه بودن مترجم. برخی ترجمههایی که بعدها صورت گرفت هم موفقتر نبودند. در حوزه شعر بعدها چندین مجموعه در ایران از بوکوفسکی منتشر شد که جای پای سانسور رسمی در آنها تا بدان حد بود که من به شوخی آنها را "بوکوفسکی محجبه" میخواندم.
و سرانجام مقالهای از لیندا کینگ، همسر فمینیست بوکوفسکی به ترجمه میترا داوودی درباره دشواریهای زیستن با او.
لیندا کینگ مینویسد زندگی با بوکوفسکی، این نویسنده خل و چل و شوونیست کمتر از دو جنگ جهانی نبود و با اینحال زیباترین نامههای عاشقانه جهان را او دریافت کرده است. مینویسد مبارزه برای حقوق زنان بر جای خود باقیست. در کارزار زن و مرد هم خطری زنان را تهدید میکند: اینکه عاشق شوند.
برای دانلود این ویژه نامه به صورت PDF کلیک کنید
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر