استانگردی بدون بلیت و تصویر
به تازگی خبر تغییر کاربری سینمای شهرستان ملارد به محیطی تجاری در خبرگزاری این شهرستان منتشر شده است. ملارد که حدود ده سالی میشد صاحب سینما شده بود، اکنون ساختمان سینمایش تبدیل شده به مبل فروشی در محدوده صنف مبلفروشان. این خبر گرچه جدید به نظر میرسد، اما درباره وضعیت سالنهای سینمای کشور اتفاق تازهای نیست. پیش از این نیز سیل تعطیلی سالنهای سینما در شهرستانها و تغییر کاربری آن موجی از بدبینیها را نسبت به عملکرد مسئولان در این حوزه ایجاد کرده بود. این شد که تصمیم گرفتیم این وضعیت را به تفکیک در شهرستانهای دیگر بررسی کرده و علل وقوع آن را جستوجو کنیم.
سینما در شهرهای گردشگری
دور از ذهن نیست که سینما رفتن میتواند از معدود سرگرمیها یا تنها تفریح جوانان و خانوادهها در شهرستانها باشد. اما این انتظار حداقلی هم هیچگاه موردتوجه مسئولان فرهنگی كشور قرار نگرفته است. چنین وضعیتی در کلانشهرها شاید بیشتر به چشم آید، اما در شهرستانهای کوچکتر هم به علت کمبود مکانهای تفریحی و فرهنگی، این مشکل بیشتر آسیبزا خواهد بود. مثلا استان فارس که یکی از قطبهای گردشگری در ایران و فرهنگیترین آنها محسوب میشود روزگاری 13 سالن سینمای فعال داشت. اما در این سالها بهدلیل بیکیفیتی سالنها، فرسوده بودن صندلیها، نبود سامانههای صوتی و تصویری جدید برای پخش فیلمها و... بسیاری از سینماهایش تعطیل شدهاند. در حال حاضر كل استان فارس كه شیراز مركز آن است، 7 سالن سینما دارد که مهمترین آنها سینماهای «ایران»، «سعدی» و «حافظ» هستند. در اصفهان هم اوضاع بر همین منوال است. این استان پهناور هم از مهمترین و پررفت وآمدترین استانهای ایران است، تنها 11 سینمای فعال دارد كه مهمترین آنها «خانواده»، «ساحل»، «سپاهان»، «ایران» و «آفریقا» هستند. این وضع در شهرستانهای این استان به مراتب بدتر است؛ مردم شهرستان آباده حتی نمیتوانند به تنها سینمای موجود در این شهر یعنی سینما «قدس» دلگرم باشند. سینما قدس در این سالها بهخاطر عدم پیگیری مسئولان فرهنگی بسته شده و بیشتر تبدیل به موزهای تاریخی با دیوارهای خراب و صندلیهای کهنه شده است. سینمایی که تا دیروز وابسته به صاحبان خصوصی خود فیلم اکران میکرد امروز از سوی آنها نیز رها شده و مالکانش به شهرهای بزرگتر رفتهاند و آباده را فراموش کردهاند. سالهاست که قرار است سینمایی برای این شهر احداث شود، اما بهخاطر کمکاری مسئولان، مردم آباده این روزها از دیدن تصاویر سینمایی محروماند.
یزد سومین کلانشهر بزرگ ایران با سینماهای «فرهنگ»، «ایران»، «جام جم»، «تک» و «دانشآموز» نیز این روزها به دلیل فرسودگی، بیتوجهی مسئولان و ضعف مدیریتی، گیشههای خود را بسته و تنها، نام سینما را یدک میکشد. سینما «فرهنگ» یزد دیگر سالهاست گیشهاش تعطیل شده و متروک است. تنها هر از چندگاهی صحبتی از تخریب و تغییر کاربری آن به میان میآید، مثل سینما «ایران». سینما «جام جم» یزد هم چندان رونقی ندارد. اما پررونقترین سینمای یزد مجتمع سینمایی «تک» است که در حال حاضر به علت بدهی مالک به بانک کشاورزی در گرو بانک قرار گرفته و منتظر مزایده و تغییر کاربری است.
ماجرای یزد به همینجا ختم نمیشود. از میان شهرستانهای این استان، طبس را بزرگترین شهرستان خاورمیانه به لحاظ وسعت نامیدهاند، اما مردمان این شهر نیز از داشتن سالن سینما محرومند. در طبس با جمعیتی 70 هزار نفری تنها یک سالن سینما توسط شهرداری احداث شد که دیری نپایید این سالن هم به دلیل عدم برخورداری از استانداردهای اولیه از سال 88 تعطیل شد و این شهرستان عملا بیسینما ماند. شهرستان اردکان در استان یزد هم مانند طبس سالنی به نام «سینما» دارد که سالهاست در دست بازسازی است و مردم همچنان در انتظار بهرهبرداری از این سالن سینما هستند. در بافق هم تنها سینما «قدس آهن» شهر بافق وجود دارد که گویا مختص کارمندان و خانوادههای شرکت سنگ آهن مرکزی بافق بوده که آن هم تقریبا غیرفعال است. با این تفاسیر هیچ کدام از شهرستانهای میبد، صدوق، مهریز، تفت، خاتم، بهاباد و ابرکوه نیز حتی سالنی به نام سینما را به خود ندیدهاند چه رسد به آن که وضعیت سالنهایشان بیسامان باشد. هرچند مردم این شهر در سالهای اخیر شاهد احداث سینمای چهار بعدی در یزد هم بودهاند که البته 32 صندلی دارد و بیشتر شبیه به سرگرمی کودکانه است، تا رفع نیاز فرهنگی مردم به سینما. با همه این اوصاف یزد تنها یک سینمای فعال دارد که آن سینما هم فیلم و اکران عمومی ندارد؛ سینما دانشآموز. سینمایی برای برگزاری جنگهای شادی، اکران فیلمهای جشنواره فجر، برگزاری همایشها و ... که در نوع خود باعث رونق این سالن شدهاند.
تصویر با بافت مذهبی
وضعیت سینماها در شهرهای مذهبی اما چندان هم بد نیست؛ مشهد با 8 و قم با 4 سینما در قیاس با دیگر شهرها وضعیت بدی ندارند. اما مساله این است که این شهرها فیلم را حتی با وجود داشتن مجوز پخش از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، پخش نمیکنند و درباره فیلمها ارزشیابی مجددی انجام میشود، به این معنی که اگر فیلم با معیارهای دینی و اخلاقی شهرهای مذهبی هماهنگ نباشند، اصلا در سینماهای این شهر اکران نمیشوند. در مشهد به استثنای سینما «هویزه» و «آفریقا» که فروششان با پردیس سینمایی آزادی تهران برابری میکنند باقی سینماها وضعیت مناسبی ندارند. از طرفی خراسان شمالی تنها یک سینما داشته و خراسان جنوبی هم با وجود 11 شهرستان 4 سینما دارد که از این تعداد 2 سینما در بیرجند و 2 سینما در شهرهای قائن و فردوس قرار دارند. چنان که پیداست خراسان شمالی و جنوبی نه تنها در موارد رفاهی و معیشتی که در موارد فرهنگی هم مورد بیلطفی قرار گرفتهاند.
شمالیها و فیلمهای روز
در شمال ایران هم استان مازندران، بهدلیل شرایط گردشگری نسبت به سایر استانها زودتر صاحب سینما شد. هر چند که طی سالهای اخیر 16سالن سینمایش تخریب و تعطیل شدند و حالا این استان با ۲۲ شهرستان فقط ۱۰ سالن سینمای فعال دارد. هماکنون، بیشترین تعداد سینماهای این استان متعلق به شهرهای ساری، بهشهر و بابل است که هر یک با 2 سالن فعالیت میکنند. با این وجود این سینماها نیز برای ادامه فعالیت احتیاج به بازسازی دارند. این روزها تنها 7 سالن در مازندران فعالاند. سینما «بهمن» در بهشهر، سینما «سپهر» در ساری، سینما «بهمن» در آمل با دو سالن، سینما «انقلاب» و سینما «ایران» در تنکابن که همه متعلق به حوزه هنری هستند و تنها یک سینمای خصوصی در قائمشهر وجود دارد که هنوز به بهرهبرداری نرسیده است. سینما «بهمن» در آمل و سینما «بهمن» در بهشهر نیز برای بازسازی و ادامه کار خود به چهارصد میلیون تومان اعتبار نیاز دارند که این بازسازی شامل بازسازی ساختمان، تعویض دستگاه آپارات و سیستمهای تهویهی این دو سینماست و اگر اعتبار تامین نشود این دو سینما نیز تعطیل خواهد شد و سینماهای این استان نیز به پنج سینما تقلیل پیدا خواهد کرد.
گیلان هم که روزگاری ۲۲ سالن سینما داشت (فقط 9 سالن سینما در شهر رشت)، امروز تنها با ۳ سالن «۲۲ بهمن»، «میرزا کوچک» و «سپیدرود» در کلانشهر رشت فیلم اکران میکند. البته گیلان به لحاظ استقبال مردمی وضعیت بهتری دارد و جزو اولین استانهای شمالی است که فیلمهای جشنواره فیلم فجر را اکران کرده است.
از دیگر استانهای شمالی میتوان به آذربایجانشرقی اشاره کرد که 7 سالن سینما دارد؛ سینما «قدس»، «انقلاب» و «بیست و نهم» بهمن در شهر تبریز که با سیستم پخش آپارات و سینما «ناجی» مجهز به سیستم پخش دیجیتال و دالبی فیلم نمایش میدهند. با توجه به اینکه تبریز از مهمترین شهرهای فرهنگی و شمالی کشور است حتی برای بهبود وضعیت سینما و سالنهایش در دولت نهم مجتمع سینمایی تبریز را به عنوان مهمترین طرح فرهنگی در منطقه با زیربنایی به مساحت ۹۰۰ متر مربع ساخت. با افتتاح این مجتمع همه انتظار داشتند تا تحولی در سینمای تبریز اتفاق بیفتد، ولی اینطور نشد و در این مجتمع به جای احداث سالنهای مجهز و جدید سینمایی، سالنهای همایشی ساخته شد که اکنون فقط صندلیهایش خاک میخورند؛ مجتمعی به نام سینما و به کام سازمانها.
اردبیل اما در شهرهای شمالی تنها دو سالن فعال دارد؛ «انقلاب» و «قدس». مردم این شهر به خاطر ذهنیت بدی که از سالنها دارند، سینما گریز شدهاند. وضعیت سالنهای سینما به خاطر شهر سوز و سرما بسیار سرد آن و صندلیهای فرسوده و خراب علاقه را از فیلمبینها گرفته است. همچنین فیلمهایی که اکران میکند با کیفیت پایین در این سالنها پخش میشود. این است که مردم شهر معتقدند هیچ عقل سلیمی قبول نمیکند که شش هزار تومان برای تهیه بلیت چنین جایی هزینه کند. از دیگر شهرهای این منطقه زنجان است که در حال حاضر تنها سینما «بهمن» است که با ظرفیت 231 نفر و سیستم پخش آپارات فعالیت میکند. شهر ابهر نیز با سالن «شیدا» و پردیس سینمایی «بهمن» فیلم اکران میکند و سینما «استقلال» این شهر مدتی است که کاملا غیر فعال مانده.
قومیتها محروم از سینما
در میان استانها و شهرهای کشور، شهرهایی وجود دارد که از جنبهها قومیتی بیشتری برخودارند و به لحاظ فرهنگی مقتضیات خاص خود را دارند. اما خلاف این ذائقه سالنهای این استانها نیز از وضعیت خوبی برخوردار نیستند. ۹ سینما در استان لرستان که پنج سینمای آن از مدار اکران فیلم خارج و تعطیل شدهاند. مثلا سینما «سعید» نورآباد که انبار علوفه شده، قرار است با تغییر کاربری تالار و رستوران پذیرایی «سعید» شود. یا قطعه زمینی که قرار بود یک مجتمع فرهنگی سینمایی در آن ساخته شود، پس از 10 سال هنوز منتظر تغییر کاربری است. استان کرمانشاه نیز با 2 میلیون جمعیت فقط 7 سالن سینمایی دارد که از این تعداد فقط 3 سالن فعال هستند. در کردستان نیز وضعیت بهتری حاکم نیست. در این استان حتی یك سالن سینمای مناسب وجود ندارد كه افراد بتوانند از آن استفاده کنند. این كمبود سبب افزایش رویآوری مردم به خریدن فیلمهای سینمایی كه به صورت دیویدی پخش شده است، میشود. این استان با داشتن چنین جمعیت جوانی تنها یك سالن سینما در مركز استان دارد كه آن هم بیشتر به تالار عروسی شبیه است. شهرهای این استان نیز مانند سقز زمانی سه سینما داشت؛ سینما «آسیا» که بعد از آتشسوزی بازسازی نشد، «حافظ» (استقلال) در کنار گاراژ سیفاللهخان و کیخسرو که فعلا ویران شده و قرار است پس از بنای مجدد و ایجاد واحدهای تجاری سینما نیز مستقر شود، و سینما «وزیری» در میدان انقلاب که به علت بیتوجهی مالکین سالها مخروبهای بیش نبود و از آنجایی که این سینما با تلیس (گونی پلاستیکی) دورگیری و بسته شده بود مردم به این سینما، سینما تلیس میگفتند تا آنکه ارتباط میدان انقلاب با بلوار بهشتی برقرار شد و خیابان جدید روی خرابههای سینما تلیس قرار گرفت. در سالهای اخیر تنها مکان نمایش عمومی فیلم در این شهر آمفیتئاتر اداره ارشاد است. این وضعیت در دیگر شهرها نیز حاکم است.
سالنهایی که درام پخش کردند
با وجود چنین وضعیتی در کشور دور از ذهن نیست برخی شهرها به کلی از نظر دور مانده و سینمایی نداشته باشند. شاید مردم شهر بم پس از ده سال سقفی برای زندگی کردن پیدا کرده باشند، اما هنوز افسردگی در این شهر موج میزند. سینما که میتواند از مهمترین سرگرمیهای یک شهر باشد امروز بم را به حال خود رها کرده. تا پیش از زلزله سال 82 در شهر بم، دو سینما فعالیت میکرد که پس از وقوع زلزله و تخریب ساختمانها، این سینماها تعطیل شد. در حال حاضر منابع بانکی برای تاسیس سینما وجود ندارد و بانکها آن را دارای توجیه اقتصادی نمیدانند. مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمان در این باره گفته است: «با گذشت چندین سال از زلزله بم، در حال حاضر صاحبان دو سینمای شهر بم درخواست تغییر کاربری ملک خود از فرهنگی به تجاری را دارند و درخواست این افراد در شورای برنامهریزی استان کرمان در دست بررسی برای تصمیمگیری قطعی است». شاید بتوان بم را نیز در کنار استان کهکیلویه و بویراحمد بیسینماترین مکانهای کشور دانست. برخی مکانها هم مانند سینمای «پاسارگاد» در نظرآباد هشتگرد در کرج سه سال متروک شدهاند و در آنها موقتا مراسم و جشن برگزار میشود. چیزی که مسلم است این است که هرچند اصول اخلاقی و دینی در شهرستان ها برای تماشای فیلم کمی متفاوتتر از تهران است، اما استانها نیز بر اساس سلایق خاصی که دارند بیشتر از فیلمهای ملودرام، ترسناک و اکشنهای جنگی استقبال میکنند و در باقی فیلمها سالنها را خالی میگذارند. اما در همان موارد نیز وجود ساختمانهای کهنه سینما و تجهیز نبودن آن دماغ فیلم دیدن را از مردم گرفته است. این است که رکود سینما، بازار قاچاق فیلم را در ایران داغ کرده. مسئولان فرهنگی و سینمایی نیز از این رکود استفاده کرده و نه تنها آتش شعلهور در محیط سینمایی کشور را خاموش نمیکنند، بلکه هیزمی بر این آتش میاندازند و با طرحهای تغییر کاربری سینماها موافقت کرده و گاه با توجه به منافعی که برایشان دارد، از آن استقبال میکنند و این وضعیت نابه هنجار سینما را بیش از پیش وخیم کرده است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر