فقط جشنواره کن می تواند هزاران منتقد و خبرنگار را اول صبح از خواب ناز بیدار کرده و از رختخواب گرم و نرم بیرون کشیده و به سالن سینما بکشاند. مهمترین فیلم های بخش مسابقه معمولا هشت و نیم صبح و در سالن بزرگ سینما لومیر نشان داده می شود. سالنی که با همه بزرگی اش، ظرفیت محدودی دارد و نمی تواند همه خبرنگاران را در خود جا دهد. این است که اگر دیر بجنبنی و زودتر خودت را به محل نرسانی، پشت در می مانی و فیلم را از دست داده ای. اگرچه همیشه بعد از دیدن برخی فیلم ها به خودت می گویی کاش نمی اومدم و بیشتر می خوابیدم.
روز چهارم جشنواره با فیلمی به نام «سن لورن» شروع شد، فیلمی درباره ایو سن لورن، طراح لباس مشهور و خداوندگار مد فرانسه. ساخته شدن دو فیلم بر اساس زندگی ایو سن لورن در فاصله یک سال از حکایت های غریب روزگار است. نسخه دیگر زندگی این آدم با عنوان «ایو سن لورن» ساخته جلیل لسپرت است که در جشنواره برلین امسال نشان داده شد. من آن نسخه را ندیده ام اما نسخه فعلی که در کن نشان داده شد، فیلمی شیک، پرزرق و برق و خوش و آب و رنگ آنچنان که سوژه آن می طلبد و شایسته آن است اما از درون به شدت توخالی درباره زندگی کسی که تنها می تواند برای آنها که به دنیای مد وابسته اند جذاب باشد اما بسیار بعید است که برای اکثریت مردمی که ربطی به مد و فرهنگ و آدم های پیرامون آن ندارند، جذابیتی داشته باشد.
سکانسی در فیلم هست که شکاف بین زندگی و فرهنگ بورژوایی که ایو سن لورن و آدم هایی شبیه او آن را نمایندگی می کنند و واقعیت های تلخ جهان معاصر او را به خوبی نشان می دهد. پرده به دو تکه تقسیم شده و در سمت چپ آن، نماهای مستند و آرشیوی از جنگ ویتنام، جنگ الجزایر، حرکت معترضانه ژان پل سارتر و شورش های ماه می 1968 و در سمت راست آن، مدل های زیبای فرانسوی را در حال رژه رفتن نشان می دهد. تلاش فیلمساز برای ارائه چهره روشنفکرانه از لورن و مرتبط ساختن او با جریان هنر پاپ آرت آمریکایی و چهره های آوانگاری مثل اندی وارهول هم بی نتیجه است و در نهایت آنچه که از ایو سن لورن در ذهن ما باقی می ماند، جوانی است همجنس گرا، شیک پوش، خودشیفته و عاشق زرق و برق و عیاشی های شبانه و مشروب و سکس و مواد مخدر که در فضایی باشکوه با مجموعه ای از مدل ها و لباس های زیبا که دور و بر او را گرفته اند، احساس تنهایی می کند و تنها همدم تنهایی های او سگی است به نام موژیک. با این که برخی از منتقدان فرانسوی از این فیلم خیلی خوششان آمد اما بعید است شانسی برای نخل طلا داشته باشد.
فیلم هومزمن( هنوز معادل خوبی برایش پیدا نکردم اما معنی تحت اللفظی آن اهلی و مرد خانه است) تامی لی جونز هم که خیلی ها منتظرش بودند به نمایش درآمد. اگرچه به قدرت «سه مراسم تدفین» نیست اما در مجموع بسیار راضی کننده بود و تا الان از فیلم های موفق بخش مسابقه است. هومزمن، وسترن غیرمتعارفی است که تنش بین غرب وحشی و تمدن آمریکایی تم اصلی آن است. هیلاری سوانک مثل همیشه نقش زنی محکم و پرقدرت را بازی می کند که وظیفه مردان شجاع فیلم های وسترن کلاسیک را به عهده می گیرد و راهی ماموریتی دشوار و خطرناک شده و قبول می کند که سه زن مجنون را از منطقه نبراسکا به آیووا برساند. تامی لی جونز، به عنوان بازیگر و کارگردان، به خوبی از پس هر دو وظیفه اش برمی آید.
روز گذشته تامی لی جونز به همراه گروه بازیگران و لوک بسون تهیه کننده فیلم در کنفرانس مطبوعاتی بعد از فیلم شرکت کرد. در این کنفرانس او به جای پاسخ های صریح به پرسش های خبرنگاران اغلب با طعنه و شوخی جواب داد. او درباره بازیگری و کارگردانی همزمان در فیلم گفت که اصلا کار سختی برایش نبود. او گفت هیچ مشکلی با بازیگران فیلم نداشته است و سخت ترین وجه کار برای او هوا بود نه آدم ها. هومزمن، به گفته تامی لی جونز یک فیلم وسترن نیست بلکه درامی درباره دوره ای از تاریخ غرب آمریکاست و او از همه کلیشه های متعارف این ژانر پرهیز کرده است.
ژان لوک گدار که همیشه آمدن یا نیامدن او به کن یکی از سوژه های اصلی رسانه ها در طول جشنواره است در یک مصاحبۀ ویدئویی پنج دقیقهای با شبکۀ سوئیسی RTS گفت: « قبلاً به آنجا رفتهام. هیچ چیز نمیتواند قانعام کند. چیزی جز دیدن فیلم وجود ندارد، و بعد اگر فیلم را دوست داشتید، بگویید که از فیلم خوشتان آمده، و بعد همین.»
او درباره جایزه نخل طلا گفت: « پنج یا شش تا از اینها را قبلاً گرفتهام و دارم، حتی یک اسکارش را گرفتهام. وقتی مشاور و حسابدار مالیاتیام آن را دید به من گفت: آیا می توانم آن را داشته باشم و من جواب دادم "البته". فکر میکنم که در زمانهای دیگر، حدود سی سال پیش، آرزوی داشتن نخل طلا را داشتم، که البته می توانست برایم بد باشد و به من آسیب برساند، و از اینکه از این آسیب در امان بودهام خوشحالم.»
تیری فِرِمو مدیر هنری جشنواره کن هم در پاسخ به اظهارات گدار گفت: « ژان-لوک گدار مانند همۀ کارگردانانی که در جشنواره فیلمی از آنها نمایش داده میشود، به کن دعوت شده است. دوست داریم که او اینجا باشد اما اجباری در آمدن نیست. ما به تصمیم او[گدار] احترام خواهیم گذاشت.»
ژیل ژاکوب، رئیس سابق جشنواره کن نیز در واکنش به اظهارات گدار در توئیترش نوشت:
«گدار نمی آید، مطمئن ام. او میداند که درخشش حضورش فیلمش را تحت الشعاع قرار میدهد. شاید وقتی دیگر. به امید دیدار ژان-لوک.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر