«12 سال بردگی»، «جاذبه»، «پلیس آهنی 4»، جدیدترین قسمتهای فصل 4 سریال «بازی تاج و تخت»، آخرین فیلمهای «تام كروز»، «جانی دپ» و «براد پیت»، هر كدام 1500 یا حداکثر دوهزار تومان. این روزها بلیت دیدن یك فیلم در سینماهای تهران، دستکم 10هزار تومان است اما در همین شهر، با این پول میتوان پنج فیلم روز جهان را كه به تازگی بر پرده سینماهای امریكا و اروپا رفتهاند، با كیفیتی خوب و با زیرنویس فارسی خرید و در خانه تماشا کرد.
پیدا كردن این فیلمها كار سختی نیست؛ میتوان به میدانهای مهم شهر رفت و از بساط فیلمفروشها، دیویدی آنها را خرید یا با جستوجویی در گوگل، نحوه تماس با فیلمفروشها را به دست آورد.
قاچاق فیلمهای ویدیویی، سالها است که در ایران به یك حرفه نان و آب دار تبدیل شده و خیلیها درآمد اصلی خود را از این راه به دست میآورند.
مشتریها هم راضی هستند چون میتوانند جدیدترین فیلمها و سریالهای جهان را تنها با تاخیری یكروزه تا یكماهه، با قیمتی ارزان به تماشا بنشینند. اما همیشه این پرسش هست که این محصولات چه گونه با چنین سرعتی از بازار ایران سر در میآورند و فیلمها و سریالهای روز دنیا چه گونه به این راحتی در كشوری كه تماشای آنها ممنوع است، توزیع میشوند؟ برای پاسخ به این پرسشها، به سراغ برخی از این فیلم فروشها میرویم.
میگویند فیلم نبینید!
این روزها بساط فیلمهای هالیوود و بالیوود داغتر شده است. چند سالی میشود که دیگر شهرداری و پلیس از خیر جمعآوری فیلمهای بساط شده بر کف خیابانها گذشتهاند و کمتر برخوردی در اینباره انجام میشود. البته گهگداری نیروی انتظامی از انجام «یك عملیات ویژه برای منهدم كردن فیلمهای قاچاق» خبر میدهد اما پس از مدتی، دوباره در بر همان پاشنه قبلی میچرخد و فیلمفروشها خیابانهای شهر را پر میكنند؛ با بساطی رنگارنگ از فیلمهای روز جهان، فیلمهای ایرانی توقیف شده و در مواردی هم فیلمهای ایرانی روی پرده. برخیها وجود این دسته آخری از فیلمها را در بساط فیلمفروشها، كار رقبای فیلم اكران شده میدانند.
روز به روز ناكارآمدی فشارها بیشتر عیان میشود و به دست آوردن محصولات تازه از سراسر جهان، راحتتر. حالا نه تنها فیلمهای روی پرده در سینماهای جهان با كیفیت خوب، زیرنویس شده، بدون سانسور و با ارزانترین قیمت، آشکارا در خیابانهای تهران فروخته میشوند بلکه میتوان فیلمهای پورنوگرافی «به شدت ممنوعه» یا به قول ما ایرانیها، فیلمهای«سوپر»، «نیمه سوپر» و «صحنهدار» را هم به راحتی از همین بساطها تهیه کرد و به خانه برد.
«محمد»، فیلمفروش مشهوری در حوالی میدان امامحسین است كه در بساطش همهجور فیلمی را میتوان دید؛ از فیلمهای روز هالیوود و بالیوود گرفته تا پكیجی از فیلمهای بهروز وثوقی و خسرو شكیبایی. میگوید مشتریها بهخاطر سلیقهای كه در ارایه دیویدیها به خرج میدهد، او را قبول دارند.
او تا به حال دوبار گیر ماموران انتظامی افتاده كه به گفته خودش، هر دو بار را هم با دادن رشوه، خلاص شده است: «بعضی وقتها گیر ماموران سد معبر شهرداری میافتیم كه البته از دست آنها هم میشود خلاص شد!»
به گفته محمد، همیشه كسی هست كه حواسش به اطراف باشد و با یك سوت او، بساط فیلمها توی ساك برود: «آنوقت دیگر نه جرمی رخ داده و نه سد معبری.»
«افشین»، فیلمفروش دیگری در همان حوالی میگوید كار خودش را از سیدی آغاز كرده و معتقد است باید همین امروز و فردا بساط دیویدی را هم جمع كرد: «با داشتن یك فلشمموری كوچك 32 گیگابایتی، میتوان حداقل 20 فیلم سینمایی را در جیب شلوار گذاشت.»
او این فایلها را به مشتریهای تلفنی خود میدهد و دیویدیها را به قیمت 1500 تومان در كنار خیابان میفروشد: «فعلا بیشتر افراد دوست دارند با همان دستگاههای پخش دیویدی، فیلم ببینند و چون خیلیها تلویزیونهای مخصوص پخش فایل ندارند، ما مجبوریم دیویدی رایت كنیم. وقتی همه بتوانند فایلها را بهراحتی دیویدی در كنار خانواده ببینند، آن وقت با یك تبلت یا كامپیوتر كوچك كنار خیابان میایستم و فقط عكس كاورها را به مردم نشان میدهم. هركدام را كه بخواهند، برایشان روی فلشمموری یا هاردشان میریزم. این طوری كار ما هم كمخطرتر میشود.»
بهروز یا تام كروز؟
در بساط افشین، دیویدیهایی دیده میشود كه سه فیلم در یك فیلماند و تنها دو هزار تومان قیمت دارند. خودش میگوید این دیویدیها هواداران زیادی دارند: «مردم دوست دارند پول كمتری بدهند و فیلم بیشتری ببینند. وقتی میخواهند یك فیلم را روی یك دیویدی بخرند، هی این ور و آنور كاورش را نگاه میكنند و هی با خودشان كلنجار میروند. ولی برای این دیویدیها كه سه فیلم در خود دارند، راحت پول میدهند. انگار مطمئن هستند كه بالاخره یكی از این فیلمها مورد پسندشان میشود.»
از او درباره سلیقه مردم میپرسم. میگوید: «فیلمهای جنگی و بزنبزن خیلی مشتری دارند. براد پیت، راسل كرو، تام كروز و بازیگران معروف فیلمهای اكشن را مردم خیلی دوست دارند. وقتی فیلم جدید بازی كرده باشند، هر تعداد هم كه رایت میكنیم، باز كم میآوریم.»
در این بین، نگاهی هم به فیلمهای ایرانی بساطش میاندازم: «مادر» علی حاتمی، «جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی، «سنتوری» داریوش مهرجویی و انبوهی از فیلم های بهروز وثوقی. كسی كه به گفته افشین، بخش مهمی از درآمد او را تامین میكند: «وقتی كنار پارك ملت فیلم میفروشم، خیلی فرق میكند با میدان امامحسین. این جا هر فیلمی كه بهروز در آن بازی كرده باشد را میخرند.»
هر فیلمی از سینمای روز جهان را به آنها سفارش میدهم، قول آوردنش را به من میدهند ولی وقتی از آنها میخواهم فیلمهای ایرانی توقیف شدهای مثل «خانه پدری» كیانوش عیاری را برایم بیاورند، سگرمههایشان توی هم می رود.
افشین میگوید: «این فیلمها یك جای بهخصوصی برای دانلود ندارند. وقتی كسی دستش برسد و آنها را برای دانلود بگذارد، ما هم دسترسی پیدا میكنیم.»
البته افشین نمیگذارد مشتری ناامید شود: «تا حالا كه هر فیلمی توقیف شده به دستمان رسیده.»
از میدان امامحسین به چهارراه ولیعصر كه میرسم، سلیقه مخاطبان به كلی دگرگون میشود. «سینا» یكی از فیلمفروشهای پایتخت است كه بیشتر حوالی دانشگاه هنر میایستد. میگوید «هنریکار» است! مشتریهای ثابتی دارد که از روی فهرست فیلمها و نام كارگردان آنها به او سفارش میدهند. خودش میگوید زیاد در قیدوبند هالیوود نیست و مشتریهایش هنریپسند هستند: «یعنی یا فیلمهای تاریخ سینما را میبینند یا برندگان جشنواره کن و... .»
درباره فروش این آثار كه از او میپرسم، میخندد و میگوید: «فیلمهای بیمشتری را هنریها میخرند. هالیوودی هم کم و بیش توی بساط میآورم اما باید خیلی فیلم شاخی باشد یا سروصدا به پا کرده باشد که این بچهها بخرند.»
سینا تنها فیلمفروش این حوالی نیست. «شاهرخ» هم كمی پایینتر از چهارراه، لبه جدول جوی آب نشسته و ساكی هم كنارش گذاشته كه پر از فیلم است. او دسته دسته دیویدیها را به مشتریها میدهد، آنها هم ورق میزنند و هركدام را كه بخواهند دو هزار تومان میخرند.
شاهرخ هم مثل محمد و افشین، معتقد است كه فیلمهای هالیوودی بهترین فروش را دارند: «فیلم هندی هم گهگداری فروختهام ولی مثل سالها پیش نیست كه هندی و تركی خوب فروش داشتند. حالا فقط امریكایی و فقط هم جدید. هركس میآید، میگوید فیلم جدید هالیوودی چه دارم؟ 2010 هم برایشان قدیمی است.»
گشتوگذارم در میان فیلم فروشهای تهران، به خیابانهای یوسفآباد، مطهری و سهروردی هم كه میافتد، باز هم چیزی شبیه به همین ماجرا را میبینم. اما آیا واقعا لازم است برای خرید فیلمهای روز جهان از خانه خارج شویم؟
فیلم پیك
تلفن را كه جواب میدهم، هیچ آزمون سختی را قرار نیست طی كنم تا به من اعتماد كند. نامش «مهدی» است و قبلا برای او ایمیل زدهام، شماره تماس گذاشتهام و درخواست چند فیلم دادهام. حالا او تماس گرفته تا آدرس بگیرد. ایمیل او را با یك جستوجوی سریع در گوگل به دست آوردم. فهرست بلندبالایی از فیلمهای جدید و قدیم سینمایی را با نام كارگردان و بازیگران آنها تبلیغ کرده بود كه به راحتی میشد با كمی وقت گذاشتن، هر فیلمی را در آن پیدا كرد. وقتی از او میپرسم كه این همه فیلم را از كجا آورده، میگوید: «خیلیهایشان را با دانلود كردن. ولی بعضی از نایابها را مثل "اتللو" اورسن ولز، از روی ویاچاس باكیفیت، دیویدی كردهام.» میگوید به آرشیو فیلمبازهای حرفهای دسترسی دارد و در عوض به آنها فیلمهای روز میرساند.
فیلم خریدن از مهدی كار بسیار راحتی است. كافی است به او آدرس بدهید تا با هزینه خودتان برایتان پیك كند. دردسری برای او ندارم چون نه آدرسی از او دارم و نه چهرهاش را تا به حال دیدهام. فقط یك شماره تلفن و حرفهایی در مورد دیویدیهای فیلم، كه آن هم قرار نیست برایش دردسر شود. جرم او در حدی نیست كه نیروی انتظامی بخواهد برای گرفتار كردنش این همه وقت بگذارد.
ساعتی بعد، پیك در خانه میآید و من هم هزینه فیلمها را به او میدهم تا به مهدی برساند. به همین راحتی.
فیلم بازها و نسخههای قاچاق
امروز شرایط برای فیلمبازهای ایرانی، شرایط بهتری است؛ نه لازم است از ترس ماموران، فیلمی را زیر پیراهن خود پنهان کنند، نه مدت زیادی منتظر رسیدن نسخه خوب فیلمهای روز بمانند و نه مشکلی در فهم زبان فیلم دارند. تنها کافی است که به یکی از سایتهای معروف دانلود یا فروش فیلم مراجعه کرده یا سری به خیابانهای تهران بزنند. ما هم برای دیدن یکی از آنها، به فروشگاه فروش لوازم کامپیوتر در چهارراه ولیعصر رفتیم؛ جایی که منصور، «دیویدی رایتر» تازهای از آن جا خریده است چون به گفته خودش، تقریبا هر دوماه یکبار، سیستمش دیویدی رایتر میسوزاند.
منصور عمر دیویدی رایتر را رایت حدود 500 دیویدی میداند. او از دست فروشهای حولوحوش میدان ولیعصر است ولی خودش میگوید کار اصلیاش بساط دیویدی فیلم نیست: «مدتی برای گذراندن خرج زندگی این کار را میکنم تا وقتی کار بهتری پیدا کنم.»
با این که قاچاق فیلم را حرفه اصلی خود نمیداند اما میگوید از وقتی که شروع به این کار کرده، این پنجمین دیویدی رایتری است که عوض میکند. با یک حساب سرانگشتی با توجه به گفته خودش، در 10 ماهی که از سر ناچاری به این حرفه رو آورده، اگر با هر دیویدی فقط 500 فیلم رایت کرده باشد، تا امروز حدود 2500 دیویدی فیلم رایت کرده است. هر دیویدی را اگر دوهزار تومان هم فروخته باشد، پنج میلیون تومان در این مدت درآمد داشته که برای 10 ماه میشود ماهی 500 هزار تومان. این که چه قدر این کار برای یک فیلمفروش صرف میکند، میگوید بستگی به این دارد که چه قدر این کار برای او جدی باشد: «کار اصلی بعضیها بساط فیلم است. آنها مثل من کار نمیکنند. دستگاه تیراژ بالا برای رایت دارند که همزمان هشت دیویدی یا شاید بیشتر را یکجا رایت میکند؛ دستگاهی مجزا از کِیس که دیویدی رایتر دارد و لازم نیست مدام از فیلم، "ایمِیج" (image) بگیرند و بعد رایتش کنند.»
«سینا» که روزها حوالی دانشگاه هنر تهران میایستد، درباره اینکه هر فیلم چه قدر برایش هزینه دارد که آن را با قیمت 1500 تومان میفروشد، میگوید: «قیمت تمام شده یک دیویدی کمتر از هزار تومان است. یک هزینه اولیه برای نسخه مستر دارد و همینطور هزینه زیرنویس که حالا دیگر مثل گذشته نیست و مجانی هم پیدا میشود. جز این، میماند هزینه نسخه خام دیویدی که به صورت پگ و با قیمت عمده، هر دیویدی حدود 400 تومان در میآید. چاپ جلد هم برای فیلمها لازم داریم که حداکثر برای هر فیلم، 200 تومان میشود. میماند پلاستیک کاور دیویدیها که کیلویی خرید میکنیم و هر عدد 20 تا 50 تومان هزینه دارد. تقریبا هر نسخه دیویدی 650 تومان خرج برمیدارد و در نتیجه، سود هر فیلم برایمان تقریبا 850 تومان است.»
با این حساب، منصور که ماهی 500هزار تومان درآمد داشته، حدود 300 هزار تومان سود کرده است. اما سینا میگوید منصور غیرحرفهای است و خودش به راحتی ماهی دو میلیون تومان سود میکند: «تازه من خودم این فیلمها را پخش میکنم. هستند کسانی که تعدادی بساطی (دستفروش) در اختیار دارند و به صورت انبوه همه فیلمها را در میدانهای شهرعرضه میکنند. حداقل سود هر کدام از آن بساطیها باید ماهی یکمیلیون تومان بشود تا برایشان صرف کند.»
دانلود فیلم، راه آسان و بی دردسر
اما این روزها با فراگیر شدن اینترنت در ایران، دیگر لازم نیست همه فیلمبازها و علاقهمندان فیلمهای خارجی برای گرفتن فیلمهای مورد علاقه خود به سراغ فیلمفروشها و قاچاقچیان فیلم بروند. گروهی از پخش کنندگان فیلم هستند که در سایتها به شکل جدیتری فعالیت میکنند.
«صالح» که خودش سایتی برای معرفی و فروش آنلاین فیلم دارد و سفارشها را با موتور به مشتریهایش میرساند، درباره نحوه فعالیتش میگوید: «کافی است برنامه دانلود منیجر داشته باشید و با سرعتی نسبتا خوب، در طول شبانهروز که دانلود مجانی میشود، فیلمها را دانلود کنید. بعد بگذارید روی وبلاگ یا سایتتان و مشتری آنلاین پیدا کنید.»
در این بین، سایتهایی هستند که با عضوگیری و پرداخت مبلغی ناچیز، فیلمهای روز را برای دانلود کردن روی سایت خود میگذارند و گاهی برای به موقع رساندن فیلمها، منتظر زیرنویس شدن آنها نمیمانند. صالح میگوید: «ما کارمان راحتتر است. با عضویت در این سایتها، فیلم را دانلود کرده و از طریق آنلاین یا با پست، به در منزل یا محل کار مشتری میرسانیم.»
صالح معتقد است فروش آنلاین یک برتری نسبت به بساطیها دارد و آن هم صرف وقت کمتر است: «البته چون بساطیها مستقیم با مردم در ارتباط هستند، راحتتر فروش میکنند در حالی که ما تنها زمانی احتمال فروش داریم که فیلمبینها سری هر چند اتفاقی، به صفحه سایت ما بزنند.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر