گفتوگو با امیرعلی حقایقی، سازنده انیمیشن
«امیرعلی حقایقی» به تنهایی بخشهایی از فیلم «قیصر» را با لگو بازسازی کرده است. انیمیشنی که او ساخته، توجه کاربران زیادی را در شبکههای اجتماعی به خود کشانده است. این در حالی است که حتی یک ساعت هم در کلاسهای انیمیشنسازی و فیلمسازی حضور نداشته و با کشف و شهود، ساخت انیمیشن را یاد گرفته است.
رشته تحصیلی اش هم هیچ ارتباطی با ساخت انیمیشن ندارد. او الان مشغول تحصیل در رشته الکترونیک و کامپیوتر در دانشگاه «northesterm» هیوستن امریکا، در مقطع کارشناسی ارشد است. در رابطه با ارتباط الکترونیک، سیگنالهای مغز و فکر انسانها تحقیق میکند. میگوید: «سوژه پایان نامهام "تایپ چت با فکر" است؛ یعنی طرف بدون هیچ حرکتی، فکر میکند، کامپیوتر فکر او را میخواند و کلمههای ذهن او روی مونیتور نقش میبندند. یعنی فکر فرد بدون کوچکترین حرکت او تایپ میشود.»
او هنگام نوشتن پایاننامه، به عنوان تفریح سراغ ساخت قیصر به روایت لگو رفته است: «وقتی از تحقیق خسته میشدم، سراغ لگوها و دوربین میرفتم.»
شاید پایاننامه امیر علی و فکرخوانی او سوژه گفتوگویی دیگر باشد.
تحصیلات شما مرتبط با ساخت انیمیشن نیست. چه شد که سراغ ساخت انیمیشن رفتید؟
من همیشه به این رشته علاقه داشتم و سالهای زیادی است که به موازات تحصیل در رشته برق، روی این موضوعها کار میکنم. معمولا مهندسان که مدام با درسهایی مثل ریاضی سروکار دارند، درک خوبی از طراحی ندارند اما من برعکس بودم و همیشه دوست داشتم ترکیبی از یک مهندس و طراح باشم. سالها پیش با کامپیوترهای اولیه، کارهای انیمیشن میکردم، طراحی وبسایت انجام میدادم و یا با فلش، انیمیشن میساختم. واقعیت این است که در طراحی، استعداد خوبی دارم و بلدم چهطور از رنگ، کد، صدا و جلوههای بصری در کارهای انیمیشن بهره بگیرم. اوایل، ابزار کار انیمیشن بسیار ضعیف بود. یادم میآید سعی میکردم با همان ابزار ساده، کار تازهای انجام دهم، چه در زمینه طراحی سایت و چه در زمینه انیمیشن. بعد ابزار کار پیشرفت کرد و من کارهای آدمهای بزرگ را در این زمینهها دنبال میکردم و لذت میبردم. اما هیچ وقت دوست نداشتم کارهای دیگران را دنبال کنم و سراغ ایدهای بروم که اصل آن مال دیگری بوده است. دنبال ایدههای خلاقانه و نو میگردم و فکر میکنم خیلیها استفاده از ابزارهای ساخت انیمیشن را چه در دانشگاه و چه در کلاسهای آزاد یاد گرفتهاند اما خروجی خوبی ندارند چون ایده و ابتکار جالبی ندارند. ایده، طراحی و برنامهریزی برای چگونگی پرداختن به سوژه، همگی کنارهم باعث میشوند خروجی کار مورد توجه قرار گیرد.
چهشدکه تصمیم گرفتید از لگو استفاده کنید؟
من همیشه وقتی کار جدی هم میکردم، دو سه تا لگو جلوی دستم بود و با آنها چیزهای مختلفی میساختم. به عقیده من، طراحان این وسیله سرگرمی، بسیار تیزهوش بودهاند چون لگو سالها است که وسیله بازی نسلهای مختلف است و از همان ابتدا به همین شکل بوده، فقط با گذشت زمان، چیزهایی به آن افزوده شده است؛ مثلا آجرهای لگو هنوز به شکل سابق موجود است. به نظرم، لگو یک مفهوم اولیه برای خلق چیزهای مختلف است. یکبار که داشتم با لگوهای کنار دستم بازی میکردم، ایده ساخت انیمیشن با لگو به ذهنم رسید.
چرا فیلم قیصر را انتخاب کردید؟
راستش من این فیلم را برای شرکت در جشنواره «فرهنگ فاندیشن» که در کالیفرنیا برگزار شد، ساختم. در شرایط شرکت در این جشنواره مطرح شده بود که انیمیشنها باید مرتبط با فرهنگ ایرانی باشد. «قیصر» اولین فیلمی بودکه به نظرم رسید با فرهنگ ایرانی ارتباط تنگاتنگ دارد. تقریبا همه مردم ایران این فیلم را دیدهاند. حتی عده زیادی دیالوگهای «قیصر» را از حفظ هستند. بنابراین، فکر کردم روایت یک فیلم خاطرهانگیز با لگو برای ایرانیها حتما جالب است. «قیصر» برای مردم ایران اسطوره است و لوطیگری و منش شخصیتهای فیلم در ذهن مردم ماندگار شده است. من باید سعی میکردم ضمن روایت کامل فیلم، از دیالوگهای ماندگار آن هم استفاده کنم. مدت زمان تعیین شده برای فیلم از سوی جشنواره، حداکثر 9 دقیقه بود و این کار را سختتر میکرد. بنابراین باید برنامهریزی دقیقی انجام میدادم که هم فیلم به طور کامل روایت شود، هم داستان قطعه قطعه نشود و مخاطب را سردرگم نکند.
آقای کیمیایی در جریان ساخت قیصر با لگو بودند؟
زمان ساخت، ایشان در جریان نبودند. ولی وقتی ساخت فیلم تمام شد، آقای کیمیایی یک لینک فیلم را دیدند و خوشششان آمد. از تکنیک کار تعریف و قدردانی کردند و حتی لینکش را در فیس بوک قرار دادند.
ایرانیزه کردن آدمکهای لگو و فضاسازی ایرانی با لگو سخت نبود؟
اگر آدمکهای لگو را از نزدیک دیده باشید، بسیار کوچک هستند؛ اندازه دو بند انگشت. در فیلم، بزرگتر از خودشان به نظر میآیند. کوچکی این عروسکها یکی از سختیهای کار بود. ضمن اینکه پیدا کردن شخصیت ایرانی در بین عروسکهای لگو کار آسانی نبود؛ به ویژه شخصیت «قیصر» و «فرمون». برای یافتن چهرههای مناسب باید دنبال آدمکهایی از لگو میگشتم که قیافه عاصی داشته باشند. دست آخر هم مجبور شدم یکسری تغییرات در لگوها ایجاد کنم تا قیافهها با شخصیتها متناسب شوند؛ مثلا برای بعضی از آنها کلاه شاپو درست کردم. این انیمیشن از صدوبیست، سی عدد لگو درست شده که در یک فضای 30سانتیمتر در سانتیمتری قرار میگرفت. به بیانی دیگر، همه کار با دوربین انجام میشد، یعنی آنقدر دوربین باید پایین میآمد که بیننده نتواند فضای پشت خانههایی را که با لگو ساخته شده، ببیند.
الان همه فضاهای ساخته شده را دارید؟
در اصل باید همه فضاها به صورت آرشیوی نگهداری شوند اما تعداد لگوهای من کم بود و چون اسپانسر نداشتم و نمیخواستم هزینه زیادی مصرف شود. بعد از فیلمبرداری یک فضا، لگوها را خراب میکردم و فضای دیگر را میساختم؛ مثلا فیلمبرداری حمام که تمام شد، لگوها را خراب کردم و خانه قیصر را ساختم. الان فکر میکنم فیلم یکسری ایرادها دارد که اگر فضاهای ساخته شده را آرشیو کرده بودم، به راحتی میتوانستم آنها را برطرف کنم.
آیا با این انیمیشن در جشنوارههای داخلی ایران هم شرکت کردید؟
نه متاسفانه. من فکر کردم ممکن است به خاطر ماهیت انیمیشن که روایت یک فیلم پیش از انقلاب است، جشنوارههای داخل ایران از پذیرش آن خودداری کنند. فقط این فیلم را به جشنواره «فرهنگ فاندیشن» فرستادم که در آنجا هم قدر ندید و هیچ جایزهای دریافت نکرد. البته من نمیخواهم درباره دریافت نکردن جایزه داوری کنم اما چون بقیه فیلمهای این جشنواره را هم دیدم، بیتوجهی به فیلم برایم سوال برانگیز بود.
خیلیها فیلم را در شبکههای اجتماعی دیدند. چهطور فیلم سر از فیسبوک و توییتر درآورد؟
راستش را بخواهید من برای دیده شدن فیلم کاری نکردم. فقط برای یکی دو نفر از دوستانم در ایران که از انیمیشن و هنر سررشته داشتند، لینک فیلم را که در یوتیوب قرار داده بودم، فرستادم که نظرشان را بدانم. برایم باور نکردنی بود که رنکینگ بازدید فیلم در یوتیوب هر روز بالاتر میرفت و بعد سر از فیسبوک و توییتر درآورد. بالاخره، انیمیشن من روایت فیلم خاطرهانگیز «قیصر» بود و بیننده ایرانی را کنجکاو میکرد. بنابراین، بیشتر کسانی که انیمیشن را پسندیدند، خودشان به دیگران توصیه میکردند که فیلم را ببینند و تجدید خاطره کنند.
فکر میکنید بازهم کار با لگو را در قالب روایت فرهنگ ایرانی ادامه دهید؟
شاید. لگو هم خیلی جالب است اما الان ایدههای بهتری هم در ذهنم است و دنبال اسپانسر میگردم. برای اینکه واقعا مقرون به صرفه نیست که شش ماه برای یک کار وقت بگذارم که تنها در یک جشنواره به نمایش درآید. در مورد فرهنگ ایرانی هم ایدههای بهتری دارم. من در این انیمیشن، فیلم «قیصر» را بدون هیچ تغییری روایت کردم اما فکر میکنم میتوانم اندکی تغییر در مسایل نوستالژیک ایرانی به وجود بیاورم. البته خیلیها به من توصیه میکنند که مخاطبانم را محدود به ایرانیان نکنم و سراغ انیمیشنهایی بروم که زبان جهانی داشته باشند. اما واقعیت این است که باید ببینم چه سوژهای در خودم بیشتر انگیزه ایجاد میکند و بعد سراغ کار بروم.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر