در آموزشگاه و مراكز جذب مخاطبان سينماي ايران چه ميگذرد؟
«مافياي سينمای ایران»، اسمی است که چندسالي است مدام در میان اهالي سينماي ايران دهن به دهن می چرخد. همه از وجود پدیده ای مرموز و نامرئی به اين نام حرف ميزنند که پشت پرده سینمای ایران حضور دارد و آن را کنترل می کند و حال و آينده سينماي ايران را در خطر جدي قرار داده است. اما آيا واقعا چيزي به نام مافياي سينمای ایران وجود دارد؟ اگر هست، آیا مربوط به گروه خاصي است و در راس آن چه کسانی اند و از کجا تغذیه می شوند؟ آيا پدیده تازه ای است یا از اول در سینمای ایران وجود داشته؟ پاسخ به اين پرسشها، هدف این گزارش نیست بلکه این گزارش تنها می تواند بابی باشد برای ورود به این بحث و شناخت این پدیده مرموز و دست های پشت پرده آن در سینمای ایران.
سينما همواره از جايگاه مهم و ويژهاي در جامعه ایران برخوردار بوده است. تماشاي فيلم، از همان روزهاي اول ورود سینما به ایران، مثل همه جای دنیا يكي از تفريحهای اصلی عموم مردم بوده و هست. به علاوه سینما به خاطر جذابیت های فراوانش، همیشه رویای کسانی است که سودای بازیگری در سر دارند؛ جايي كه حضور و ديده شدن در آن، برابر است با شهرت و ثروت. آرزوي ورود به سینما و بازيگر شدن و یا فيلمساختن، هر روز در ايران بيش از پيش فراگير ميشود و طبیعی است که در این میان، عدهاي فرصت طلب و سودجو به فکر سوء استفاده از اين علاقه و اشتياق عمومی بیفتند و این بخشی از فعالیت دارودسته ای است که عنوان مافیای سینما ایران را یدک می کشد. اگرچه مافياي سينمای ایران تنها به چگونگي ورود علاقمندان بازیگری به سينما محدود نميشود، اما در اين گزارش سعي كردهايم تا سري به مراكز جذب هنرآموزان سینمایی در ايران زده و از چند و چون عملکرد این باند مرموز و ناشناخته و سوءاستفادههای آنها باخبر شويم. اين تنها قدم اول است. سينما، بازار بزرگ كار، سرمايه و شهرت است و مطالعه چگونگي جذب مخاطبان علاقمند براي ورود به آن، تنها بخشی از روابط مافیایی و پشت پرده در این حوزه سودآور را فاش ميسازد.
بالاخره اتفاق مياافتد
ميگويند بازندگان بازار کار، كساني هستند که زد و بند و معامله را نميشناسند. از اين دست آدمها در حرفهای مثل سینما در ايران بسيار كم پيدا ميشود؛ نه تنها دستاندركاران سينما، كه حتی خبرنگاران این حوزه هم، براي آنكه كارشان راه بيفتد، نیاز به ایجاد رابطه و متصل شدن به افراد بانفوذ و مراکز قدرت را دارند.
داستان اين زد و بندها را از اول آغاز ميکنیم؛ از کسانی كه با ذوق و شوق وارد سینما میشوند تا آن كس كه زورش ميچربد و قواعد بازي را ميداند بماند. تب بازیگری، فیلمبرداری و فیلمسازی، هر روز بیش از پیش خیلیها را خواسته و عدهای را ناخواسته درگیر خود میکند. گرفتن نقشي کوتاه در یک فیلم یا یک سریال، دستیار چندم شدن براي یک فیلمبردار، صدابردار یا کارگردان، یا حتی حضوری چند ثانیهای بر صحنه تئاتر، چیزی است که خیلیها حاضرند به خاطر رسیدن به آن بهای گزافی بپردازند و ميپردازند. براي اين خيل عظيم شیفتگان بازیگری، آموزشگاههاي بسياري داير شده که هر كدام از آنها با تمهیدات مختلف مثل عَلَم کردن یک شعار جدید یا استفاده از چهره های محبوب سینما، سعی در جذب آنها دارند: آموزشگاههایی با وعدههایي شیرین و رنگین مثل بازیگر شدن تضمینی و شرکت در پروژههای سینمایی پس از فارغالتحصیلي.
اینکه در این آموزشگاهها چقدر به مشتاقان بازیگری یا رشته های دیگر، سینما ياد ميدهند، اينكه قدرتمندان سینمای ایران تا چه اندازه اين اجازه را به فارغالتحصیلان آموزشگاهها میدهند تا بتوانند از طریق کلاسهای بازیگری و فیلمسازی وارد سینما شوند، همه و همه به اين بستگي دارد كه صاحبان این آموزشگاهها چه كساني هستند و چقدر قدرت دارند. پس وصل شدن به قدرت، هميشه حرف اول را براي موفقيت ميزند.
برخي موسسات و آموزشگاهها از حرفهایترین افراد در رشتههای مختلف تشکیل شدهاند و در کنار آموزش به هنروران، با معرفی طرحها و اشخاص به سازمانها و نهادهاي مختلف دولتي و غير دولتي، براي خود اعتبار بالایی به دست ميآورند؛ شبکه وسیعی از افراد و اشخاص را زیردست خود دارند و به راحتی عدهای را حیات سینمایی داده و این زندگی را از خیلیها میگیرند. «ن. الف» هم با جذب هر ساله بهترینها پس از جشنواره فيلم فجر، نه تنها سیلی از هنرجویان را به موسسهاش میکشاند که با سرمایهگذاری در فیلمهای مختلف، نفوذ و قدرت خود و موسسهاش را دو چندان میکند، طوری که یکی از هنرمندان مدرس در این موسسه به ما میگوید: «هر کی با "الف" در افتاد ور افتاد.»
موسسه «ن. الف» بسيار قدرتمند و پرنفوذ است، اما باید دید تا چه اندازه به ورود علاقمندان به سينما كمك ميكند. یکی از هنرجویان اين موسسه به ما ميگويد كه آماري از اين موضوع ندارد، اما مطمئن است كه چندبار برخي علاقمندان بازيگري از اين موسسه به صورت رايگان نقشهاي بسيار كوتاهي را در در بعضي فيلم ها و سريال ها بازي كردهاند. ميگويد: «اينكه از سياهي لشكر به نقش اول برسي، ديگر به همت خود هنرجو بستگي دارد.»
در اين بين شركتهايي مانند موسسه خانم «ک. ب» وجود دارند كه سیلی از هنروران را به عنوان سیاهلشكر به فیلمها ميفرستند؛ با این وعده که دیالوگدارها پول بیشتری بگيرند، اما اینطور كه يكي از اين هنروران براي ما تعريف ميكند، یا دستمزدها توسط موسسه پرداخت نميشود یا آنها مقدار کمتری از آنچه قرار بود به آنها داده شود دریافت میکنند. البته «نقيزاده» (يكي از هنروراني كه با اين موسسه كار ميكند) نياز مالي را در اولويت نميداند؛ «اگر اراده کنيم ميتوانيم هنروری را به سوپراستاري برسانيم.» اثبات اين اعتماد به نفس نيازمند آمار است. از او ميپرسم تا به حال در اين موسسه چنين اتفاقي افتاده؟ ميگويد: «بالاخره يك روز ميافتد.» اما آيا وقتي اين هنروران به سينما وارد شوند، مي توانند بدون تن دادن به قوانين مافيايي حاكم بر سينماي ايران دوام بياورند؟
من قدرتمندم
وقتي از نقیزاده درباره مافیاي ورود به سينماي ايران ميپرسم، فوري به «محمدرضا شریفینیا» اشاره میکند؛ کسی که بارها درباره این موضوع و طرز فكري که دربارهاش وجود دارد با رسانههای مختلف گفتوگو کرده است. در میان چهره های سینمایی، شریفینیا از جمله افرادي است كه بسیاری از اهالی سینما و مطبوعات از او به عنوان یکی از اعضای مافيای سینمای ایران نام ميبرند. كسي كه به گفته خيليها، اگر نبود، هرگز براي «مسعود دهنمكي» عواملي براي فيلم «اخراجيها» يافت نميشد. ميگويند او با زد و بندها و روشهاي خاص خود كساني را كه خود مايل باشد وارد سينما كرده و كسي را که برخلاف ميلش رفتاري انجام دهد، از سينما حذف ميكند.
اما آیا میتوان به این خاطر که او عامل ورود بسیاری از افراد علاقمند بازیگری به سینما بوده (به هر طريقي كه شايعهها ميگويند) يا به دستههاي سينمايي خاص نزديك به حكومت كمك ميكند، او را جزو مافیای سینما و بازیگری در ايران دانست؟ شریفی نیا خود در گفت وگويي كه با مجله «ايدهآل» داشته، در این مورد گفته است؛ «براي اینکه یک نفر را بیاوری و او را به دیگران بقبولانی باید قدرت داشته باشی، بايد کاری که قبلا کردهای نتیجه داده باشد. مافیا يعني چه؟ نگاهی است که تو به کسی داشتهای و آن آدم را معرفی کردهای و جواب داده است. این میشود قدرت تو، نه مافيا. مافیایی وجود ندارد. وقتي به من ميگويند مافیا، درباره قدرت معنوی و فرهنگی و فکری من حرف ميزنند.»
سوء استفاده جنسی از بازیگران زن
اما مافياي سينماي ايران، تنهامحدود به شريفينياو داوطلبان بازیگری در سینما نیست و دامنه نفوذ و عملکرد آن بسیار وسیع تر از این هاست و بسياري از هنرمندان سینمای ایران بارها درباره آن حرف زدهاند و برخی به همين دليل از سینما فاصله گرفته اند. سخنان «مرجان محتشم»، بازیگر ایرانی در این مورد، جنجالهای زیادی به پا کرد. او در گفتوگو با خبرگزاري «باشگاه خبرنگاران جوان»، دليل خداحافظياش با سينما را وجود باند مافیایی در سینمای ایران اعلام كرد؛ «چرا امثال من باید به خاطر اعتقاد به خدا و نپذیرفتن یکسری روابط غیراخلاقی از جامعه هنر حذف شوند و انگ مغرور بودن را بخورد؟!» بازیگر سریال «پس از باران» وجود سوءاستفادههاي جنسي از زنان را يكي از دلايل اصلي ماندگاري در سينماي ايران براي زنان دانست: «کسانی که تن به ارتباطات نامشروع میدهند در این عرصه بالا میروند.»
سوء استفاده جنسی از مشتاقان بازیگری، موضوعی است كه برخي از هنرجويان زن آموزشگاه های سینمایی هم براي ما بازگو کرده اند. يكي از هنروران براي ما تعريف كرد كه چگونه يكي از بازيگران مرد مشهور، به او پيشنهاد تست شدن بازياش را در تختخواب داده است. او به «ايرانواير» ميگويد: «نكته اصلي نبود شرم در بيان اين موضوع بود. انگار اين كار آنقدر جدي شده كه ديگر حيايي براي گفتن آن هم وجود ندارد. من ميخواستم تازه وارد سينما شوم و اين پيشنهاد به من شد. آنها كه ميمانند چه سختيهايي بايد تحمل كنند.»
«امید آهنگر» بازيگر نقش «علی کوچولو» هم بازیگر دیگری است كه دلیل مهاجرتش به هلند را باندهای مافیایی در ایران دانست. او در گفت وگو با «پايگاه خبري جمهوريت»، از علاقه خود به فيلمسازي گفت و اينكه نتوانسته به خواسته اش برسد: «من کسانی را میشناختم که کیف کارگردان را جابهجا میکردند ولی در عرض 2-3 سال خودشان کارگردان شدند و جالب اینکه فیلم سینمایی یا سريال هم ساختند. بعضاً تصویربرداران مجالس عروسی را میشناختم که به سرعت در تیتراژها به عنوان مدیر فیلمبرداری از آنها اسم برده شد. من برای ساخت فیلم قدمهای زیادی برداشتم و چند سالی تلاش کردم ولی بیفایده بود. چون در حلقه مافیایی بعضی از همکاران نبودم عرصه بر من روز به روز تنگتر میشد.»
«پرستو صالحی» هم درباره فساد و مافیا در سینمای ایران صحبت كرده است. او در گفتوگو با «سايت خبري عصر امروز» از وجود يك فساد اخلاقي بزرگ در سينماي ايران خبر داده است؛ «مردم هميشه فقط بازیگران را میبینند و از کارناوالی که در یکسری از دفاتر سینمایی قبل از پیش تولید به راه میافتد خبر ندارند. كارناوالي كه از دختران و پسران زيبارو شروع ميشود و مي آيند و ميروند. يكي پول براي سرمايه گذاري ميآورد، ديگري صورت زيبايي دارد و برخي هم مسائل ديگري را وارد كار ميكنند.»
(ادامه دارد)
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر