شیما شهرابی
خیلیها تا پای هواپیما به استقبال رفتهاند، فرش قرمز هم پهن شده است. ایناولینبار است که سینماگران و مسئولان سینمایی کشور به استقبال عباس کیارستمی میروند، همه این سالها که شیر ونیز و نخل کن و...را با خود همراه داشته، کسی به استقبالش نرفته، حالا اما جایزهای در دست ندارد، روی برانکاردی خوابیده و بدنش با کاوری پوشانده شده، روی کاور اسمش شبیه امضای همیشگیاش نوشته شده: عباس کیارستمی...
مرگ خیلی چیزها را تغییر میدهد. رئیس جمهور و وزیر امورخارجه در توئیتر فقداناش این هنرمند را تسلیت میگویند، وزیر ارشاد پیام تسلیت میدهد و رئیس سازمان سینمایی وعده اکران فیلمهایش را، فیلمهایی که در زمان حیاتش در نقاط مختلف دنیا دیده شد اما در ایران هیچگاه فرصت اکران عمومی نیافت.
از بعد از اکران فیلم «زیر درختان زیتون» در سال 1373 دیگر هیچکدام از فیلمهای کیارستمی در ایران به درستی نمایش داده نشدند یا اکران محدود و جمع و جوری داشتند و یا به طور کلی در ایران به نمایش درنیامدند. او بیشترین افتخارات را برای سینمای ایران به ارمغان آورد و در مقابل بیشترین بیمهری نصیب آثارش شد. اگر آثار مستند و فیلم کوتاه او را هم کنار بگذاریم، باز هم با حجم زیادی بی توجهی رو به رو هستم.
لازم نیست راه دور برویم از «طعم گیلاس» شروع میکنیم که مهمترین جایزه جهانی سینما را در زمان خودش دریافت کرد. فیلم در بخش مسابقه جشنواره کن پذیرفته شده بود و در جشنواره فیلم فجر، در بخش خارج از مسابقه قرار داشت و معاونت سینمایی دستور داده بود به علت عدم حضور فیلم در بخش مسابقه جشنواره فجر، از فرستادن فیلم به کن هم جلوگیری شود. این کش و قوسها باعث شد ژیل ژاکوب رئیس جشنواره کن شخصا به مسئولان سینمایی نامه بزند و درخواست کند که اجازه نمایش فیلم را در کن بدهند. دست آخر هم مسئولان وزارت خارجه دست به کار شدند و کیارستمی و فیلم را در دقیقه نود راهی جشنواره کن کردند همان وقت مجله گزارش فیلم نوشت: «در لغو دستور معاونت سینمایی دو عامل موثر بود؛ یکی نامه ژیل ژاکوب مدیر جشنواره که از معاونت سینمایی در خواست کرده بود تا اجازه داده شود فیلم در جشنواره حضور باید و از سوی دیگر وزارت امور خارجه تشخیص داده بود که عدم حضور فیلم در کن بازتاب خوبی در خارج از کشور نخواهد داشت و با پا درمیانی شخص وزیر خارجه، فیلم به کن فرستاده شد.» علی اکبر ولایتی وزیر وقت امورخارجه بود.
پس از موفقیت «طعم گیلاس» در کن، فیلم در چند سالن و به صورت بسیار محدود در ایران به اکران درآمد. دلیلی برای این بی توجهی عنوان نشد اما خبرهایی مبنی بر اینکه برخی سینماگران و مسئولان آن را مرگ محور میدانستند، به گوش رسید. حتی سال 88 که «طعم گیلاس» در برنامه سینما 4 پخش شد اولین سوال مجری از منتقد برنامه احمد میر احسان همین موضوع بود. او گفت: «این فیلم در تبلیغ خودکشی بود یا زندگی؟»
عباس کیارستمی، همانوقت در نشست مطبوعاتی درباره عکس العمل مقامات ایرانی پس از دریافت جایزه گفته بود: «من تاکنون از سوی مسئولان سینمای ایران هیچ تبریکی دریافت نکردهام. اما فکر میکنم این مساله پیش از اینکه به خود این مسئولان مربوط شود، به فرهنگ و سنتهای جامعه ما مربوط میشود که مطابق این دید سنتی همیشه تنبیه سریعتر از تشویق نمود پیدا میکند. به هر حال این هم از سنتهای جامعه ما است.» همین چند وقت پیش خاطره دیگری هم از او سر زبانها افتاد، درست همزمان با جوایز شهاب حسینی و اصغر فرهادی از کن و استقبال مردم و مسئولان از آنها: «وقتی نخل طلا گرفتم، کسی به من تبریک نگفت. حتی زمانی که وارد فرودگاه شدم، پاسپورتم را که مهر کردند، گفتند از در پشتی برو، عدهای جمع شدهاند و قصد دارند کتکت بزنند.»
«باد ما را خواهد برد» یکی دیگر از آثار کیارستمی است که با این که در جشنوارههای بینالمللی درخشید اما در ایران هرگز به نمایش درنیامد. این فیلم داستان چند جوان فیلمساز است که برای ساخت یک فیلم با موضوع مراسم سوگواری راهی مناطق کردنشین میشوند. آنها در انتظار مرگ پیرزنی هستند که در حال احتضار است... تا از مراسم سوگواری او فیلم بگیرند. مسئولان وقت سینمایی برای اکران این فیلم شرط گذاشتند. شرطشان حذف اشعار فروغ و خیام از فیلم بود، اما کیارستمی تن به اصلاحیه و حذف نداد. او در واکنش به این موضوع گفته بود: «من نمیتوانم اشعاری را از فیلمم حذف کنم که در کتابهای شعر در کتابفروشیها به فروش میرسند.» اتفاقا سکانس مورد اشاره وزارت ارشاد وقت مربوط به مرگ است و نگاه کیارستمی را به این مقوله به خوبی نشان میدهد.
فیلم «ده» هم یکی ا زمهمترین ساختههای کیارستمی است که در جشنوارههای بینالمللی مورد تحسین سینمادوستان و منتقدان قرار گرفت اما در ایران هرگز به نمایش درنیامد. فیلم «ده» گفت وگوهای مانیا اکبری؛ بازیگر نقش اول این فیلم را با ده نفر و در ده سکانس نشان میدهد و نمایی واقعی از زندگی یک زن امروزی در ایران به تصویر میکشد، همه گفتوگوها در ماشین صورت میگیرد. حجاب بازیگر فیلم و برخی دیالوگهایی که در فیلم «ده» مطرح میشد، باعث شد که ارشاد با اکران فیلم مخالفت کند. آنها پیشنهاد دادند قسمتهایی از فیلم برای اکران حذف شود اما جرح و تعدیلهای پیشنهادی آنقدر زیاد بود که کیارستمی ترجیح داد از خیر اکران فیلم بگذرد. او اگر میخواست به خواسته مسئولان تن دهد باید حدود نیم ساعت از فیلم را بیرون میآورد بنابراین قید اکران را زد. با اینحال سی دیهای قاچاق فیلم راهی بازار شدند و بسیاری از مردم ایران فیلم را در خانههایشان تماشا کردند. به گزارش خبرآنلاین کیارستمی سیدیهای قاچاق «ده» را روشی برای ارتباطگیری مخاطبش عنوان کرده بود.
«شیرین» یکی از پر حرف و حدیثترین ساختههای کیارستمی است. هواداران سینه چاک دارد و منتقدانی که تاب نشستن روی صندلی سینما تاپایان فیلم را نداشتهاند. در اکران جهانی هم خبر هو شدن فیلم در ونیز و تشویق پی در پی تماشاگران در ادینبورو مخابره میشد. کیارستمی در این فیلم 113 بازیگر زن را مقابل دوربیناش مینشاند. صدای خوانده شدن منظومه خسرو و شیرین نظامی به گوش میرسد. آنها هیچ سخنی نمیگویند فقط نگاه میکنند و میگریند. دی وی دی های این فیلم هم به شکل زیرزمینی توزیع شد وزارت ارشاد وقت اکران شیرین را منوط به پوشانده شدن موهای ژوللیت بینوش، تنها بازیگر غیرایرانی کرده بود اما باز هم فیلم اکران نشد. سال 87کیارستمی در جلسه اکران خصوصی و پرسش و پاسخ این فیلم درباره اکران نشدن آثارش حرف زده بود و گفته بود: «مدتهاست اين اتهام به من زده شده كه فيلمهايم براي مخاطبان خارج از كشور ساخته ميشود و اين اتهام روزبهروز هم بيشتر شده و هرگز فرصتي براي پاسخگويي نداشتهام. 12 سال است فیلمهای من اکران نشده. اين فرضيه كه فيلمهايم را براي اقشار روشنفكر ميسازم و از پيش مخاطبانم را مشخص ميكنم كاملا غلط است، زيرا در ميان دوستان نزديكام افرادي فيلسوف و آرشيتكت وجود دارند كه به من ميگويند، خود تو در قياس با فيلمهايت براي ما بسيار جذابتري. درحاليكه برخي از فيلمهايم در ميان اقشار بيسواد و پايينتر جامعه طرفداراني داشتهاند. بنابراين نخست بايد فيلم را نشان بدهند تا بعد ببينيم، فيلم مخاطب دارد يا نه؟»
«کپی برابر اصل» با بازی ژولیت بینوش بازیگر مشهور فرانسوی دیگر اثر عباس کیارستمی است. فیلمی که جوایز متعددی دریافت کرد و ابتدا حرفهایی برای اکرانش در ایران هم مطرح شد و حتی محمود اربابی؛ مدیر کل اداره نظارت و ارزشیابی وقت ارشاد درباره پیگیری اکران این فیلم و دیگر فیلمهای کیارستمی در ایران خبر داد اما او هم نتوانست موانع اکران را برای کیارستمی از میان بردارد. دلیل از نظر آنها روشن بود، جمال شورجه یکی از اعضای شورای نمایش اعتقاد داشت: « «فیلمی که شخصی ساخته شده و پروانه ساخت نداشته باشد، نمیتواند اکران شود.» کیارستمی برای ساخت فیلمهایش از وزارت ارشاد مجوز ساخت دریافت نمیکرد. کیارستمی ولی دلیل عدم اکران فیلمهایش را مربوط به مستقل بودنش میدانست: «تصميمگيرندگان ما بيش از هرچيز با فيلمسازان مستقل مشكل دارند، آنها فيلمهاي مرا دوست ندارند و به جاي مردم تصميم ميگيرند كه اين آثار اكران نشود و متأسفانه جوانان ما نميدانند كه اين ماجرا از كجا آب ميخورد و تصور ميكنند من علاقهاي به اكران آثارم در ايران ندارم.»
مخاطبان ایرانی «کپی برابر اصل» را هم روی دی وی دی دیدند. پس از «کپی برابر اصل»، او «مثل یک عاشق» را ساخت که محصول فرانسه و ژاپن بود. البته برای اکران این فیلم در ایران هیچ تلاشی صورت نگرفت و همان دی وی دیها از راه رسیدند. نکته تلخ تر این که هیچ کدام از فیلمهای کیارستمی، حتی فیلم «خانه دوست کجاست» که فیلم محبوب وزارت رشاد در زمان تولیدش بود، در شبکه رسمی نمایش خانگی کشور وجود ندارند. یعنی دی وی دی مجاز و دارای مجوزی از هیچکدام از فیلمهایش در مراکز فروش محصولات ویدئویی نیست. هم کپی از دی وی دیهای توزیع شده در ژاپن، فرانسه، آمریکا و .. هستند، با زیرنویسهایی که برای بینندگان آن کشور درست شده است. شاید حالا که مسئولان سینمایی تابوت او را به دوش میکشند و به فکر بدرقه و خداحافظی با شکوه با او هستند به آثار او سلام کنند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر