روز نخست: حال همه خوب است
مذاکرات هستهای، افزایش قیمت بنزین و هزار خبر دیگر که در روند زندگی عادی ما را به خودشان مشغول کرده، اینجا معنایی ندارند. در کاخ «جشنواره فیلم فجر» در برج میلاد تهران، بحث فقط درباره یک چیز است: سینما.
12 بهمنماه 1392 است و نخستین روز برگزاری سیودومین جشنواره فیلم فجر؛ جشنوارهای که برخلاف سالهای گذشته، سینماگران مطرح زیادی در آن حضور یافتهاند و دوباره نام فیلمسازانی چون «رخشان بنیاعتماد»، «احمدرضا درویش»، «کیانوش عیاری»، «کمال تبریزی» و «کیومرث پوراحمد» پس از سالها دوری، در فهرست فیلمهای جشنواره دیده میشود. جشنوارهای پرحاشیه که از روز نخست توانست شور و هیجان بیشتری نسبت به سالهای گذشته در میان مخاطبان سینما ایجاد کند؛ حسی گم شده که حتی در انتقادهای صریح حسن روحانی از سیاستهای فرهنگی دولت قبل هم دیده میشود.
التهاب یک جشنواره
«بازگرداندن تماشاگر قهرکرده از سینما، ضروریترین مسوولیت امروز مدیران و سینماگران ما است.» این جمله تنها نقدی نبود که در پیام حسن روحانی نسبت به سیاستهای دولت گذشته ابراز میشد. در این پیام که «علی جنتی»، وزیر ارشاد در مراسم گشایش جشنواره فیلم فجر آن را خواند، پر بود از نقد نگاه مدیران دولت پیشین به سینما و هنر ایران.
نخستین جشنواره فیلم فجر در دولت روحانی در حالی آغاز به کار کرد که حضور فیلمسازان مطرحی که در این سالها به حاشیه رفتهاند، اهمیت آن را دوچندان کرده است.
گرچه در کنار نمایش فیلم «خانه پدری» کیانوش عیاری پس از 3 سال توقیف در این جشنواره، باید به نبود فیلمهایی چون «گزارش یک جشن» از ابراهیم حاتمیکیا، «پاداش» و «خیابانهای آرام» ساخته کمال تبریزی هم اشاره کرد که هنوز نتوانستهاند مجوز اکران عمومی بگیرند. اما هرچه هست، جشنواره فیلم فجر امسال، نشان از یک جشنواره پرالتهاب و جنجالی دارد.
اکران صبح و صندلیهای خالی
«زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» به کارگردانی «روحالله حجازی»، نخستین فیلمی بود که در روز نخست در کاخ جشنواره برج میلاد به نمایش درآمد.
به نظر میآید امسال مسوولان جشنواره تصمیم گرفتهاند در برنامهریزی جدول اکران فیلمها دقت بیشتری به خرج دهند. بر همین اساس، فیلمهایی که از نظر رسانهای اهمیت بیشتری دارند، همه در ساعت 10 صبح به نمایش گذاشته میشوند تا هم محدودیتهای اطلاعرسانی کمتر شود و هم زمانهای خسته جشنواره نصیب فیلمهای مطرح نشود. اما همین برنامهریزی به گفته «روحالله حجازی»، کارگردان فیلم «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو»، سبب شد تا مخاطبان کمتری برای نمایش فیلم وی به سالن بروند.
او که به گفته خودش انتظار یک سالن مملو از تماشاچی را داشت که مانند فیلم قبلیاش، «جای سوزن انداختن هم درون سالن نباشد»، با ردیفهای خالی صندلیها روبهرو شد.
سال گذشته فیلم قبلی این کارگردان اجازه اکران پیدا نکرد. در آن فیلم چهرههای مطرحی چون «حمید فرخنژاد»، «ترانه علیدوستی»، «هنگامه قاضیانی» و «پیمان قاسمخانی» بازی کردهاند که جذابیت فیلم را دو چندان کرده است. اما حالا این صندلیهای خالی حرف دیگری دارند. حجازی، تقصیر را به گردن زمان بد نمایش فیلم انداخت و زمان اکران آن را در اول صبح مناسب ندانست. با همه اینها، کارگردان فیلم «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو»، گفت که به آینده امید دارد: «در مراسم افتتاحیه شب گذشته حال من بهتر شد. چیزهایی که طی چند روز اخیر شنیدهام، حال بد یک سال گذشته من را خوب کرده است.»
براساس آییننامه جدید جشنواره، این فیلم به خاطر شرکت در جشنوارههای خارجی، در بخش خارج از مسابقه قرار گرفته و به همین دلیل نباید برای آن نشست رسانهای برگزار میشد. اما گویا اهمیت فیلم سبب شده تا این نشست برگزار شود و خبرنگاران رو در روی عوامل سازنده آن قرار گیرند.
«اصغر فرهادی» یکی از میهمانان این نشست بود؛ کسی که گرچه در سالن نمایش نبود و هیچ نقشی هم در ساخت این فیلم نداشت، اما برای اهالی رسانه، «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» تاثیر گرفته از سینمای او بوده است. همین هم پرسشی شد تا حجازی این گونه به آن پاسخ دهد: «بدون شک اصغر فرهادی جایگاه ویژهای در سینمای ایران دارد، بر آن تاثیر گذاشته و سینمای اجتماعی ایران را جهانی کرده، اما هر کس فیلم خودش را میسازد.»
در مسلخ سوت و کف
این که هر کس فیلم خودش را بسازد، هیچ به معنای این نیست که فیلم خوبی از کار درآید و قواعد سینمایی هم در آن رعایت شود. این موضوع در نمایش فیلم بعدی جشنواره، خود را به خوبی نشان داد؛ «عاشقها ایستاده میمیرند»، ساخته «شهرام مسلخی» در بخش «نگاه نو» به نمایش درآمد و نه تنها نظر مخاطبان را جلب نکرد، بلکه صدای اعتراض آنها را هم بلند کرد.
این فیلم به گفته کارگردان آن، نگاهی متفاوت به جنگ هشت ساله ایران و عراق دارد. او پیش از این گفته بود که با شرح دوستی دوسرباز ایرانی و عراقی در این فیلم، خواسته است تاثیرات جنگ بر زندگی دشمن را نشان دهد و به همین دلیل هم بسیار امیدوار بود تا فیلمش به خوبی دیده شود؛ آرزویی که بر باد رفت. در هنگام نمایش فیلم، عدهای از سالن خارج شده و گروهی هم شروع به کف زدن و سوت کشیدن کردند تا نمایش آن را متوقف کنند. همین هم سبب شد تا عوامل فیلم، تماشاچیان ناراضی را ترک کرده و با وجود حضور«سروش صحت»، بازیگر فیلم، نشست خبری برای آن برگزار نشود. به این ترتیب، شهرام مسلخی حاضر نشد به مسلخگاه نشست رسانهای فیلمش برود و همین، مدت زمان استراحت و پذیرایی را بیشتر کرد؛ پذیراییِ شیرینی که با گزندگی فیلم بعدی، به کام خیلیها تلخ شد.
گنجشگک تلخ
تصور کسانی که برای تماشای «گنجشگک اشیمشی» آمده بودند بر این بود که با فیلم شادی طرف هستند و پس از دیدن آن، خوشحال و با انبساط خاطر سالن را ترک خواهند کرد. چرا این گونه تصور میکردند؟ مثلث کارگردانی این فیلم در سابقه خود کلی فیلم کودک و نوجوان داشتند و پیش از این برای رضای دل آنها فیلم میساختند. برای همین هم کسی فکر نمیکرد با چنین فیلم تلخی روبهرو شود.
«وحید نیکخواه آزاد»، «غلامرضا رمضانی» و «مسعود کرامتی» با این فیلم سه اپیزودی، مخاطبان را با صحنههای تلخی روبهرو کردند؛ صحنههایی از خشونت خانوادگی و بیرحمی مردان به زنان و کودکان که یکی پس از دیگری بر سر مخاطبان آوار میشد و همینطور از تعداد حاضران در سالن میکاست.
نشست رسانهای فیلم که برگزار شد، صحبتها به همین موضوع کشید و این که چگونه فیلمی با مخاطب کودک و نوجوان، به این حد تلخ ساخته شده است. پرسشی که نیکخواه آزاد طرح آن را اشتباه دانست: «این فیلم درباره نوجوانان است، اما مخاطب آن بزرگترها هستند. ما این اخطار را به آنها میدهیم که زندگی بچهها تا چه اندازه میتواند با رفتار نادرستشان تخریب شود.»
اما این نشست یک نکته جالب هم داشت و آن هم حضور نداشتن یکی از عوامل آن بود. پیش از آغاز نمایش فیلم، دست اندر کاران آن یکییکی از روی فرش قرمزی که برایشان پهن شده بود، عبور کردند و داخل سالن شدند. همراهشان سروش صحت، یکی از بازیگران فیلم هم بود. او که در فیلم قبلی جشنواره، یعنی «عاشقان ایستاده میمیرند» هم نقشآفرینی کرده و به خاطر عدم استقبال تماشگران از فیلم، در نشست رسانهای حاضر نشده بود، در این فیلم هم حضور چشمگیری نداشت. همین هم سبب شده بود تا حرف و حدیثها درباره او بیشتر شوند. به همین دلیل، عطای شرکت در نشست رسانهای «گنجشگک اشیمشی» را هم مانند فیلم قبلی به لقایش بخشید. البته مسعود کرامتی، یکی از کارگردانان این فیلم درباره حضور کمرنگ این بازیگر گفت که قرار نبوده شخصیتهای فیلم چندان پرداخت شوند و هدف سازندگان این بوده که تنها برشی از زندگی سه شخصیت را نشان دهند.
بیگانه با بابک زنجانی
«خوشبختانه در این پروژه، انسانهایی چون بابک زنجانی شریک ما نبودند.» این را «سعید ملکان»، تهیهکننده فیلم «بیگانه» میگوید. در ماههای اخیر بحث بابک زنجانی همیشه داغ بوده است؛ در ورزش، سیاست، اقتصاد و حالا هم در یک جشنواره سینمایی که خبرهای حاشیهای حکایت از سرمایهگذاری این میلیاردر بدنام برای ساخت فیلم بیگانه دارند. اما ملکان همه این خبرها را بیاساس دانست و گفت که این خبر و اشاعه آن، بیشتر یک شوخی بوده است.
«بیگانه» جدیدترین فیلم «بهرام توکلی» است؛ فیلمساز جوانی که در 10 سال اخیر توانسته نگاه منتقدها را به خود جلب کند؛ کارگردانی که چند سال پیش با فیلم «اینجا بدون من»، خیلیها را به خودش امیدوار کرده بود و «آسمان زرد کمعمق» وی، مخالفان و موافقان بسیاری داشت. اما این بار پچپچها خبر از این میدهند که کمتر کسی از «بیگانه» راضی بوده است؛ فیلمی که اقتباسی از «اتوبوسی به نام هوس»، اثر معروف نمایشنامهنویس آمریکایی، «تنسی ویلیامز» است. همه میگویند انتظار داشتهاند با وجود اقتباسی که پیشتر از این نمایشنامه با بازی «مارلون براندو» شده، اقتباس توکلی حرف تازهای برای گفتن میداشت.
یکی از تماشاگران جشنواره در مورد این فیلم میگوید: «اثر قابل توجهی نبود. برای مارلون براندو متاسف شدم!»
از «میثم عبدی»، کارگردان سینما و تآتر که گوشه سالن نمایش ایستاده، درباره فیلم میپرسم. میگوید وقتی از یک نمایشنامه بارها اقتباس سینمایی میشود، انتظار میرود که هر یک از دیگری بهتر باشد: «بیگانه نسبت به آثار پیشین توکلی هم فیلم خوبی نبود. او سال گذشته با "آسمان زرد کمعمق" ناامیدمان کرد اما امسال با این فیلم ناامیدتر شدیم. یکی از عمدهترین مشکلات این فیلم، مربوط به انتخاب بازیگران آن بود. "پانتهآ بهرام"، "مهناز افشار" و "امیر جعفری" اصلاً برای این نقشهایشان مناسب نبودند».
«مهدی پاکدل»، بازیگر و کارگردان سینما و تآتر نظری خلاف میثم عبدی دارد. میگوید چه فایدهای دارد که همه اقتباسها از یک اثر شبیه هم باشند. چرا «بیگانه» باید به قوت «اتوبوسی به نام هوس» باشد؟
این را خود توکلی هم میگوید. او در نشست رسانهای فیلم به این نکته اشاره میکند که تنها اقتباسی آزاد از نمایشنامه تنسی ویلیامز داشته است.
چراغ روشن روز نخست
نخستین روز جشنواره فیلم فجر در برج میلاد با نمایش فیلم «سیزده» ساخته «هومن سیدی» به پایان رسید. گرچه در ابتدای روز، حضور خبرنگاران به خاطر نبود کارتهای ورود، کمی آشفته شده بود اما با فرا رسیدن آخرین ساعتهای جشنواره، تقریبا همه راضی به نظر میرسیدند. تعداد زیاد رایانهها و سرعت تقریبا خوب اینترنت هم سبب شده تا خبرنگاران با حوصله بیشتری گزارشها و خبرهایشان را نوشته و ارسال کنند و کمتر در نوبت بمانند. گرچه شمار روزنامهنگاران همیشه بیشتر از رایانهها است و باید زودتر جا را برای دیگری خالی کرد و رفت تا برای روز بعد جشنواره آماده شد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر