وقتی پلیس امنیت سایبری ایران «کیم کارداشیان» را متهم کرد که هدایت عملیاتی نفوذی به رهبری غرب را به دست گرفته، مدل های ایرانی متوجه شدند که این آتش دامن آن ها را هم خواهد گرفت. بلافاصله بعد از این، «الهام عرب»، یکی از سرشناس ترین مدل های ایرانی مجبور شد در برنامه ای تلویزیونی، حرفه خود را به باد انتقاد بگیرد. پیش از این نیز چندین مدل ایرانی بازداشت شده بودند و صفحات اینستاگرام آن ها بسته شده بود.
ایران شاید به دلیل سانسورهای ماهرانه و پیش بینی ناپذیرش شهرت داشته باشد ولی نباید از یاد ببریم که تنها کشوری نیست که سعی می کند مردم خود را از طریق مُد و فَشِن کنترل کند. در این مطلب، نگاهی به سانسور مد در سراسر دنیا می اندازیم: از تولیدی لباس «تیلور سوییفت» تا کفش های «لیدی گاگا» در تلویزیون.
تیلور سوییفت؛ اسم و فامیل شوم
آن طور که تیلور سوییفت با تجربه سال پیشِ خود دریافت، مد درباره همه چیز است به جز خودِ مد. این خواننده امریکایی که تا کنون جوایز متعددی را از آنِ خود کرده، در راستای توری که برای انتشار آلبوم خود برگزار کرده بود، یک خط تولید لباس در چین افتتاح کرد. عنوان آلبوم خود را ۱۹۸۹ گذاشته بود که اشاره ای بود به سال تولدش. ولی حکومت چین، هم سال ۱۹۸۹ و هم حروف اول اسم و فامیل این خواننده (یعنی T و S) را ترجیح می دهد حذف کند چون یادآور کشتار میدان «تیانانمن» است که در آن هزاران معترض بی گناه به قتل رسیدند.
این واقعه به شدت در چین هدف سانسور قرار می گیرد. به همین دلیل، طبیعی است که رهبر حزب کمونیست چین علاقه چندانی به این خواننده پاپ نداشته باشد. به این ترتیب بود که وقتی تلویزیون حکومتی این کشور تبلیغات تور تیلور سوییفت را در ژوئیه ۲۰۱۵ پخش می کرد، تغییراتی در آن اعمال کرد: عدد «۱۹۸۹» ناگهان ناپدید و نیز از تیشرت های تور پاک شد و هیچ اثری هم از آن در وبسایت مد «Heritage66» دیده نشد. مشخص نیست چه کسی یا کسانی دست به این سانسور زدند ولی همین که این قدر ماهرانه و سریع انجام گرفت، نشان می دهد که تا چه حد در چین، سیاست و مد درهم تنیده شده اند.
احتملاً اگر «مل تورمه»، خواننده امریکایی که حروف اول اسم و فامیلش مثل «مائو تسه تونگ» است، می خواست در چین کنسرت برگزار کند، با استقبال گرم تری مواجه می شد.
سانسور با ماژیک سیاه
رهبران ایران اغلب تلاش می کنند تا تمام وجوه مختلفِ فرهنگ و جامعه ایران را با روایت خاص خود از اسلام اشباع کنند. حجاب اسلامی یا چادر بخش مهمی از این تلاش است. به همین دلیل هم وقتی مجلات و نشریات مد زنانی را نشان می دهند که با معیارهای حجاب اسلامی هم خوانی ندارند، سانسورچی ها ماژیک های خود را بیرون می آوردند. به طور کلی، در خاورمیانه پدیده آشنایی است که ویراستاران و سردبیران با فوتوشاپ مشغول پوشاندن زنان برهنه یا حجاب های غیرقابل قبول باشند تا از سدِ نظارت روحانیون و رهبران مذهبی کشور عبور کنند.
در عربستان سعودی، بحرین و ایران، نشریات و تبلیغات پیش از انتشار با «اصلاحاتی» رو به رو می شوند، مثلاً در عربستان سعودی یکی از شماره های مجله «ماری کلر» [یکی از ماهنامه های فرانسه با موضوع زنان و مد و غیره] با فوتوشاپ سانسور شده بود تا لباس ها بلندتر و مناسب تر به نظر بیایند؛ هم لباس های عروسی و هم لباس های بخش «کَتواک».
ولی وقتی مجلات، نشریات و محصولات مستقیماً از غرب وارد می شوند، این خودِ صاحبان مغازه ها هستند که نقش سانسورچی را ایفا می کنند. یک وبلاگ نویس امریکایی تعریف می کند که روزی در مغازه ای در عربستان سعودی به یکی از سی دی های «کتی پری» برمی خورد و متوجه می شود که تصویر او کمی با همیشه فرق می کند. معلوم می شود که صاحب مغازه از روشِ به اصطلاح «ماژیک سیاه» استفاده کرده تا تصویرِ روی سی دی را عوض کند. مایوی «پری» به یک لباس تمام قد بدل شده بود!
کار بعضی از سانسورچی ها با فوتوشاپ بهتر از بقیه است؛ به ویژه فوتوشاپکارهای ایرانی باهوش و ماهر هستند و می دانند چه طور باید زنان را درست کنند تا با قوانین سفت و سخت کشور در مورد عفت و حیای زنان مطابقت داشته باشند. گاهی مهارت سانسورچی ها آن قدر بالا است که بینندگان تلویزیون و یا کسانی که به سینما می روند، اصلاً متوجه سانسور نمی شوند. حتی به تن بانوی اول امریکا، «میشل اوباما» هم لباس اسلامی پوشانده بودند. در مراسم اسکارِ سال ۲۰۱۳، لباس پر زرق و برقِ بدون آستین او ناگهان به آستین های ساده ای مجهز شده بود. این کار را آن قدر خوب و دقیق انجام داده بودند که احتمالاً بانوی اول هم اگر می دید، خوشش می آمد!
کفش های لیدی گاگا با پاشنه هایی به شکل آلت مردانه
فقط رژیم های توتالیتر نیستند که سانسور می کنند؛ وقتی «لیدی گاگا»، خواننده پاپ در تلویزیون «فاکس تی وی»، داور میهمان برنامه «امریکن آیدل»((American Idol بود، پاشنه های کفشی که به پا کرده بود، از نظرها دور نماند. این پاشنه ها زیادی صریح بودند حتی برای مهد آزادی! تهیه کنندگان برنامه به سرعت واکنش نشان دادند. آن ها علامت برنامه امریکن آیدل را روی کفش چسباندند و گاهی هم آن پاشنه های کذایی را کلاً از تصویر پاک کردند تا ببینندگان چنین صحنه های خطرناکی را نبینند!
کلوین کلاین و ترس از برهنگی
کشورهای غربی نسبت به تبلیغات مد نیز حساسیت و سخت گیری نشان می دهند؛ برای نمونه، در سال های دهه ۱۹۵۰ نشان دادن زنانی که سینه بند به تن داشتند، در تلویزیون بسیار نامناسب و ناپسند محسوب می شد، ولو این که برای تبلیغ سینه بند بوده باشد. تهیه کنندگان مجبور می شدند در تبلیغات خود، زنانی را نشان بدهند که سینه بندها را در دست گرفته اند و از ویژگی های آن ها صحبت می کنند.
از آن سال ها تا کنون مرزها و قید و بندهای حاکم بر تبلیغات تغییر یافته اند با این حال، هم چنان با انتقادهای زیادی مواجه می شوند حتی در کشورهایی که مدعی هستند سانسور در آن ها وجود ندارد؛ مثلاً، تبلیغات خانه مد امریکایی «کلوین کلاین» بارها زیر فشار این انتقاد قرار گرفته که مناسب و مقبول نیستند.
از همان اولین روزهایی که کلوین کلاین همکاری خود را با «بروس وبر»، عکاس امریکایی شروع کرد، بارها با این انتقاد مواجه شده که برای فروش محصولات خود، بر سکس و برهنگی تکیه می کند.
در سال ۲۰۰۸، «اوا مندس»، بازیگر و مدل در تبلیغی برای یکی از عطرهای کلوین کلاین شرکت کرد که در آن تصاویری برهنه از او نشان داده می شد. شبکه های اصلی تلویزیونی این تبلیغ را زشت و وقیح خواندند و پخش آن را ممنوع کردند.
در سال ۲۰۱۲ نیز «اداره استانداردهای تبلیغات» در استرالیا یکی از تبلیغات شلوار جین کلوین کلاین را با شرکت مدل هلندی، «لارا استون»، ممنوع اعلام کرد به این دلیل که جلف و نامناسب است و فضای خشونت و تجاوز را القا می کند.
رییس بخش بازاریابی کلوین کلاین، «ملیسا گولدی» در مصاحبه ای با وبسایت «درام» در سال ۲۰۱۵ گفته بود: «ما مدام باید تبلیغات خود را تعطیل کنیم. مدام سانسور می شویم.»
او خاطرنشان کرده که سانسورِ صنعت مد همه جای دنیا متداول است و امریکا هم که از نظر او کاملاً محافظه کار است، از این حکم مستثنی نیست.
اوا مندس نیز پس از ممنوع شدن تبلیغی که در آن بازی کرده بود، از سانسور در امریکا انتقاد کرد: «من عاشق کشورم هستم ولی به نظر من، در سانسورِ برهنگی خیلی عجله می کنیم. ظاهراً با خشونت مشکلی نداریم ولی برای سانسور و انتقاد از برهنگی با بقیه مسابقه می دهیم.»
خانه مد «پرادا» و چندین برند دیگر نیز گزارش داده اند که قوانین و مقررات تبلیغات در همه جای دنیا کار را بر آن ها سخت کرده است؛ «مؤسسه انضباط تبلیغات» در ایتالیا در سال ۲۰۰۸ یکی از تبلیغات عینک «تام فورد» را ممنوع اعلام کرد. از نظر این مؤسسه، تصویر زنی که عینک به چشم زده با مردی که انگشتش را در دهان او کرده، «آشکارا وقیح» است و نیز القا کننده عملی توهین آمیز و وقیح علیه زنان است و شأن آن ها را پایمال می کند.
جالب این که این واکنش در کشوری رخ می دهد که نخست وزیر پیشین آن، «سیلویو برلوسکونی»، بلافاصله پس از این داستان، به دلیل میهمانی و عیاشی هایش با فاحشه ها در صدر خبرها قرار گرفت.
در ماه می ۲۰۱۵ نیز سازمان «مرجعیت استانداردهای تبلیغات» در بریتانیا یکی از تبلیغات «میو میو» را در صفحات مجله «ووگ»بریتانیا بر این اساس ممنوع کرد که می تواند به شدت توهین آمیز و برخورنده باشد چون از مدلی با «ظاهری جوان» سوء استفاده جنسی می کند.
نبرد کلیسا با بنتون
البته فقط سکس نیست که می تواند توهین آمیز و برخورنده باشد؛ وقتی تهیه کنندگان تبلیغات از دین برای فروش مد بهره می برند، اغلب برای خود دردسر ایجاد می کنند. در بسیاری از کشورها، تهیه کنندگان و کارگردان های تبلیغات باید فاصله خود را با موضوعات حساس دینی حفظ کنند تا بتوانند از سد ممنوعیت و سانسور بگذرند؛ به عنوان مثال، در سال ۲۰۰۵، خانه مد فرانسوی «ماریته و فرانسوا گیربو» با «شام آخرِ» «داوینچی» بازی کرد. به این ترتیب که جای «حواریون» مسیح را با گروهی از زنان خوش لباس عوض کرد. مقامات شهر میلان در ایتالیا این تبلیغ را ممنوع اعلام کردند و آن را توهینی به مذهب کاتولیک دانستند. در فرانسه نیز کلیسای کاتولیک در دادگاهی برای ممنوعیت این تبلیغ برنده شد. دادگاه این تصویر را عملی تند و ناموجه برای تجاوز به عمیق ترین باورهای مردم توصیف کرد. ولی از آن سو، وکلای ماریته و فرانسوا گیربو گفتند که حکم دادگاه، سانسوری آشکار است.
«برنار کائن» که وکیل است، درباره این تبلیغ گفته: «راهی است برای نشان دادن جایگاه زنان در جامعه امروز که این خود بازتاب تغییر ارزش ها است.»
شرکت تولید لباس «بنتون» هم مرتب با انتقادها و ممنوعیت هایی مواجه می شود. در سال ۲۰۱۱، بنتون کمپین جدید تبلیغاتی خود به نام «آنهیت» (Unhate) [دوری از نفرت] را راهاندازی کرد که در آن تصاویر رهبران سیاسی و مذهبی جهان را به صورت دیجیتالی تغییر داده بودند تا نشان دهند که مشغول بوسیدن یکدیگر هستند. در این میان، به ویژه یک تصویر که در آن پاپ دارد یکی از امامان بزرگ مصری را در آغوش می گیرد و می بوسد، جنجالی شد و واتیکان نیز بلافاصله آن را محکوم کرد. سخن گوی واتیکان، «پدر فدریکو لومباردی» گفته که این تبلیغ، بی احترامی شدیدی به شخص پاپ است.
یک ساعت پس از شکایت واتیکان، تبلیغ را پایین کشیدند. اما بنتون اعلام کرد که هدف این مجموعه تبلیغ این بوده که تساهل و احترام متقابل در جامعه پرورش داده شود.
موهای اطراف آلت تناسلی در اینستاگرام
رسانه های اجتماعی مثل فیسبوک، توییتر و یوتیوب در ایران فیلتر هستند ولی اینستاگرام هنوز کار می کند. با این حال، مقامات حکومت ایران برای جلوگیری از پخش تصاویر و موضوعات نامناسب، فیلتری اصطلاحاً هوشمند تعبیه کرده اند تا جلوی دسترسی به پروفایل ها و عکس های غیر اسلامی را بگیرد.
اما ایران تنها کشوری نیست که بر محتوای شبکه های اجتماعی نظارت می کند و بر آن کنترل دارد. حقیقت این است که سانسورِ اینستاگرام، پدیده ای بسیار رایج در سراسر جهان است. خود شرکت اینستاگرام هم قوانین و مقرراتِ سفت و سخت خودش را دارد و این خود به شکل های بسیار متنوع، جالب و اغلب مناقشه برانگیزی از سانسور دامن می زند؛ به ویژه سانسور سینه های زنان.
سلبریتی ها و افراد سرشناسی مثل «ریحانا» و «مایلی سایرس» به عمد در اینستاگرام، عکس هایی از خود را با بالاتنه ای برهنه منتشر کرده اند تا اینستاگرام آن ها را پیدا کند و دوباره حذفشان کند.
مدیرعامل اینستاگرام، «کوین سیستروم» تلاش کرد تا از توضیح درباره سانسور نوک سینه های زنان طفره برود؛ به این ترتیب که شرکت «اپل» را متهم کرد که قوانین بسیار سفت و سختی در این خصوص دارد.
البته سینه تنها بخشی از بدن نیست که جنجال به پا کرده است؛ در سال ۲۰۱۳، یک هنرمند و عکاس کانادایی به نام «پترا کالینز» عکسی از کمر به پایین خود با بیکینی منتشر کرد. او هیچ قسمت دیگری از بدن خودش را نشان نداده بود. این عکس درست مثل تصویر میلیون ها بیکینی دیگری بود که زن ها به تن می کنند و عکس آن را روی اینستاگرام خود می گذارند. اشتباه کالینز تنها این بود که بخشی از موهای اطراف آلت تناسلی خود را نشان داده بود. همین کار باعث شد که کل پروفایلش در اینستاگرام بسته شود.
کالینز بعدها گفت که تصمیم اینستاگرام برای بستن پروفایلش مثل یک اقدام فیزیکی علیه او بود: «مثل این بود که مردم با یک تیغ بیایند سراغم، انگشت خود را تا ته توی حلقم بکنند و مجبورم کنند خودم را بپوشانم؛ مجبورم کنند به تصویر جامعه از زیبایی تن بدهم.»
از نظر کالینز، این نمونه روشنی از این نکته بود که چه گونه فشارهای واقعی که هر روز با آن مواجه هستیم، می توانند به سانسورهایی واقعی تبدیل شوند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر