در چند ماه گذشته اهل ادبیات چشمشان به خروجی خبرگزاریها خیره مانده بود تا ببینند سرانجام چه کسی رئیس ادارهی کتاب وزارت ارشاد میشود. سرانجامی که با توجه به آن چه در هشت سال اخیر بر اهل کتاب گذشت، میتوانست نفسِ در سینهحبسشدهی خیلیها را آزاد کند. بعد از ماهها انتظار و گمانهزنی، بالاخره در هفتهی گذشته نام علی شجاعی صائین به عنوان جانشین محمد اللهیاری تیتر خبرگزاریها شد. پیش از آن، خبرگزاری فارس دربارهی حضور محمد سلگی در این سمت گمانهزنی کرده بود. بعد از اعلام خبر انتصاب صائین نیز برخی نویسندگان و مترجمان در سایتهای ادبی و شبکههای اجتماعی واکنشهایی نشان دادند. واکنشها به آنجا انجامید که در بحثی که در فیسبوک در همین باره درگرفته بود، علی جنتی وزیر ارشاد هم وارد بحث شد و از انتخاب صائین دفاع کرد. سوالِ پیشآمده درواکنشها کوتاه و واضح بود: بعد از این همه انتظار و با این همه توقع، چرا علی شجاعی صائین؟
از سپاه تا ادارهی کتاب
علی شجاعی صائین که بازنشستهی سپاه پاسداران بود و سالها در ادارهی تبلیغات سپاه فعالیت میکرد، از سال ۱۳۸۶ با حکم محسن پرویز به عنوان مدیر عامل موسسه خانه کتاب منصوب شد و نزدیک به ۷ سال در این سمت ماند. در این مدت مدیریت خبرگزاری کتاب، مجلهی کتاب هفته و مجلههای کتاب ماه و همچنین برگزاری جایزههای دولتی جلال آل احمد، کتاب فصل، کتاب سال، پروین اعتصامی و جشنواره نقد کتاب از مسئولیتهای شجاعی صائین در خانهی کتاب بود.
دربارهی روند انتشار نشریات وابسته به خانهی کتاب حرف و حدیث زیاد است. کتابهای ماه خانهی کتاب تا هشت سال پیش از این از مهمترین و تخصصیترین نشریات فرهنگی کشور محسوب میشد. در این سالها اما، تیراژ نشریات و میزان فروش آنها هیچگاه به طور شفاف گفته نشد. بیشترین تاثیر حضور شجاعی صائین در خانهی کتاب را شاید بتوان در جایزههای ادبی دولتی جستوجو کرد. جایزههایی که هیچکدام بدون حاشیه برگزار نشدند.
جایزهی ۱۱۰ سکه ای با ۱۰۰۱ دردسر
پنج سال قبل جایزه جلال آل احمد با هدف «ارتقاء زبان و ادبیات ملی ـ دینی» کار خود را آغاز کرد. از نخستین دورهی برگزاری این جایزه در سال ۸۷ تا به امسال، هیچ دورهی این جایزهی ۱۱۰ سکهای بدون حاشیه برگزار نشد. در نخستین سال هیچ کتابی ۱۱۰ سکه نگرفت و به جای آن به پنج کتابِ شایستهی تقدیر ۲۵ سکه دادند که از یک سو باعث انتقاد طرفداران دولت شد و از دیگر سو کیفیت کتابهای برگزیده نیز مورد انتقاد شدید اهل ادبیات قرار گرفت. دورهی دوم بعد از انتخابات ۸۸ بود. با کلی حاشیهی سیاسی مثل انصراف سه نفر از نامزدها، آن سال جایزه هیچ برگزیدهای نداشت. در سال ۸۹ تعداد تقدیرشدهها فقط به دو حوزه محدود شد. و در چهارمین دورهی این جایزه ۱۱۰ سکه به کتابی رسید که بخشی از یک مجموعه بود. «جادهی جنگ» نام رمانی نوشتهی منصور انواری است که نوشتن آن همچنان ادامه دارد و در آن سال نویسنده موفق شده بود تا فصل پنجم آن را بنویسد. این نخستینبار در تاریخ جوایز ادبی ایران بود که اثری تمامنشده به عنوان اثر برگزیده معرفی میشد.علی شجاعی صائین دربارهی این بدعت توضیح داد: «استنباط داوران درباره این کتاب این بود که آنچه از رمان «جاده جنگ» منتشر شده، یک مقطع تاریخی را به پایان رسانده است و خودش به تنهایی تحت عنوان یک اثر مجزا میتواند مورد ارزیابی و داوری قرار گیرد.»
سال ۹۱ نیز سال خوبی برای جایزهی جلال نبود و با حاشیههایی عجیبتر برگزار شد: از یک طرف افزایش شدید قیمت سکه و بحثهای مربوط به تاثیر آن بر جایزهی جلال و از طرف دیگر اختلاف در نتیجهی رسمی اعلامشدهی این دوره با آنچه هیات داوران اعلام کرده بود.
داورانِ غافلگیرشده نامهی اعتراضی نوشتند و حاشیههای پنجمین دوره تا آنجا بالا گرفت که محمدرضا سرشار یادداشتی نوشت که اینطور تمام میشد: «چنانچه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، خود در ابطال جشنواره این دوره پیشقدم نشود، موضوع از طریق سازمان بازرسی کل کشور، قابل پیگیری است.» حاشیههای دیگر این دوره از جایزه را میتوانید در این مطلب بخوانید.
در ششمین دوره جایزهی جلال نه برنده داشت نه برگزیده: «جایزه جلال آل احمد شاید استثناییترین جایزه ادبی در ایران و جهان باشد که بعد از شش دوره تنها در یک دوره برگزیده نهایی داشته که آن هم یک مجموعهی ناقص در حال تدوین بوده است!»
جایزهی بی اثر، جایزهی بی داور
جایزهی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران از سال ۱۳۶۲ برگزار میشود. در هر دوره در حوزههای گوناگون کتابهایی به عنوان برگزیده معرفی میشوند که عموماً ناشران دولتی آنها را منتشر کردهاند. به تازگی سایت خبرآنلاین در یادداشتی فاتحهی کتاب سال جمهوری اسلامی را خوانده است: «این که کتاب سال ۱۳۸۵ تا کنون ۳ هزار نسخه و کتاب سال ۱۳۸۷ حدود ۸ هزار نسخه فروش داشته، یعنی اینکه جایزه رسمی کشورمان تاثیری بر بازار کتاب نداشته و دولت و بخشهای دولتی و حکومتی نیز اهمیتی برای آن قائل نیستند تا از برگزیدگانش حمایت کنند.»
جایزهی کتاب فصل برای نخستین بار در سال ۱۳۸۶ برگزار شد. علی اوجبی معاون فرهنگی خانهی کتاب که سابقهی دبیری جایزه کتاب سال را هم دارد، چندی پیش در اختتامیهی دورهی بیست و ششم جایزهی کتاب فصل برخی تخلفات دورههای پیشین جایزهی کتاب سال را افشا کرد: «بخش معتنابهی از کتابها در گردونه داوری جایزه کتاب سال قرار نمیگرفت و همین باعث میشد که کسانی که ممکن بود استحقاق این جایزه را هم داشته باشند، دچار محرومیت شوند و به جامعه کتابخوان معرفی نشوند. شما در ۲۱ دوره نخست جایزه کتاب سال، حتی یک برگه هم نمیتوانید پیدا کنید که نشان دهد داور فلان کتاب چه کسی بوده؟ و یا فلان داور به فلان کتاب چه امتیازی داده است؟»
جشنوارهی نقد کتاب
جشنوارهی نقد کتاب نخستینبار در آذر ۸۳ برگزار شد که به گفتهی علی اوجبی از ابداعات احمد مسجدجامعی است. اما ترکیب هیات داوران در این جشنواره هم در سالهای اخیر بیحاشیه نبوده است: در حالی که در ۹ دوره گذشته جشنواره نقد کتاب، اسامی داوران بخشهای مختلف آن همواره مخفی بوده است، این روال در دوره دهم شکست و اسامی اعلام شد اما نامی از کامران پارسینژاد در آنها نبود. پارسینژاد آنطور که در وبلاگ شخصیاش نوشته از سال ۸۶ به بعد در هیات داوران جشنوارهی نقد کتاب حضور داشته و علاوه بر این سمت، در تمام این سالها در دیگر جشنوارههای خانهی کتاب نیز در ترکیب هیات داوران بوده است.
وقتی شکارچی محیطبان شود
در جستوجوی معیارهایی که در نهایت به انتخاب صائین انجامید، به این سخنان صالحی، معاون فرهنگی وزیر ارشاد می رسیم که می گوید: «اهم این موارد عبارتند بودند از اعتقاد به اصل آزادی فکر و قانون، کتابشناس بودن و انس با کتاب، نگهداشتن حرمت ناشر و مولف، آشنا بودن به فرایند تولید کتاب، دسترسی به بررسان و ممیزان، کم حاشیه بودن و اعتقاد داشتن به سیاستهای فرهنگی دولت و سیاستهای کلان نظام.»
اما صائین و خانوادهاش نیز همچون طیف گستردهای از اهل کتاب و فرهنگ از این انتصاب شگفتزده شدند: « تصور نمیکردم در دولت جدید این اتفاق برای من رخ دهد. گمان میکردم پس از تغییر دولت من پس از هفت سال میتوانم بیشتر با کتاب خلوت کنم و به مطالعات مورد علاقهام بپردازم، به همین خاطر وقتی نتایج انتخابات اعلام شد، در خانه ما جشن بود، به این دلیل که دیگر مطمئن بودم در دولت نخواهم بود.»
شجاعی صائین پیش از این در گفتوگو با ایسنا دربارهی ممیزی گفته بود: « من بیشتر دوست دارم از واژهی نقد به جای ممیزی استفاده کنم. اگرچه به شخصه ممیزی قبل از چاپ را هم باور دارم و معتقدم در معیارها نباید هیچ کوتاه بیاییم.»
حاشیههای انتخاب علی شجاعی صائین در رسانهها و وبلاگها ادامه دارد. خبرگزاری ایلنا در یادداشتی از مسئولیت شجاعی صائین به عنوان مدیر گروه تاریخ ممیزی و حواشی دیگر انتخاب او در این سمت نوشت: «وی در دوره هشت ساله گذشته به عنوان مدیر گروه تاریخ در اداره کتاب فعالیت کرده و ممیزی کتابهای حوزه تاریخ برعهده وی بوده و ممنوعیت انتشار برخی از کتابهای تاریخی ازجمله کتابهای دکتر طباطبایی و دیگران در همین دوره انجام گرفته است.»
و خبرگزاری ایسنا نیز در مطلبی خطاب به وزیر ارشاد که گفته بود شجاعی صائین باید از سیاستهای ابلاغی وزارت ارشاد تبعیت کند، نوشت: «مثل این که پروین را بکنیم سرمربی استقلال و از او بخواهیم طبق سیاستهای ابلاغی باشگاه استقلال، پرسپولیس را شکست بدهد. میشود؟ نمیشود، چون پروین پرسپولیسی است و عمری برای آن باشگاه توپ زده است و اصلا تفکراتش با باشگاه استقلال فرق میکند. یعنی شما نمیتوانید کسی را که خودش شکارچی پلنگ است بگذارید به عنوان محیطبان خدمت کند.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر