close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
فرهنگ

فرح پهلوی: خیلی از هنرمندان می گویند من ملکه هنر آن ها هستم

۳۱ فروردین ۱۳۹۵
خواندن در ۶ دقیقه
فرح دیبا و اندی وارهول
فرح دیبا و اندی وارهول

در آستانه نمایش گنجینه رشک برانگیز «موزه هنرهای معاصر تهران» در آلمان، شهبانو فرح پهلوی به آشوب هایی که در این سال های اخیر کشورش با آن رو به رو بوده و نیز به نقش خود در حیات فرهنگی آن سرزمین نگاهی دوباره کرده است.

37 سال پس از عزل محمدرضاشاه پهلوی و تأسیس نظام جمهوری اسلامی ایران، شهبانو فرح پهلوی دوباره توجه رسانه ها را به خود جلب کرده است. مجموعه آثار هنر مدرن که در سال های دهه ۱۹۷۰ زیر نظر او برای موزه هنرهای معاصر تهران گردآوری شده بود، اینک به نمایش گذاشته شده است.

نوامبر سال گذشته، «جرمانو چلانت» و «فریار جواهریان» نمایشگاهی از مجموعه آثار «فریده لاشایی»، هنرمند ایرانی برگزار کردند که با نمایش آثار گران بهایی از گنجینه موزه همراه و آراسته شده بود. این آثار که شامل شاهکارهایی از «اندی وارهول»، «فرانسیس بیکن»، «مارک شاگال»، «ویلم دکونینگ» و «مارک روتکو» می شوند، سال آینده به «بنیاد میراث فرهنگی پروس» در برلین سفر خواهند کرد. این نخستین باری است که گنجینه موزه، تهران را ترک خواهد کرد. فرح دیبا تا به حال مؤسس و سرمایه گذار چندین مجموعه فرهنگی بوده و هم چنان نیز با علاقه کارهای هنرمندان ایرانی را دنبال می کند. او اکنون بین پاریس و واشنگتن زندگی می کند و از سال ۱۹۷۹ تا کنون به ایران بازنگشته است.

احساس شما نسبت به ایرانِ امروز چیست؟

  • خیلی غمگین می شوم. با خودم فکر می کنم چه می شد اگر انقلاب نمی شد. مردم خوشحال و خوشبخت نیستند؛ پول و غذای کافی ندارند؛ با زنان بدرفتاری می شود؛ کودکان در خیابان گدایی می کنند؛ فحشا هست؛ نویسنده ها و خبرنگاران را زندانی می کنند؛ مردم را به دلایل مختلفی اعدام می کنند؛ نقض حقوق کودکان و حقوق بشر در ایران هم چنان ادامه دارد. جوانان و نوجوانان زیادی در صف اعدام قرار دارند و... . از خودم می پرسم چه طور می شود ایران با این تمدن حیرت انگیز به این جا برسد. ولی امیدم را از دست نمی دهم چون جوان ها آگاه تر شده اند و می دانند در کشور چه می گذرد. می خواهند نفس بکشند، می خواهند آزاد باشند، می خواهند زندگی خوبی داشته باشند. وقتی به ایران فکر می کنم، همیشه به جاهای زیبایی فکر می کنم که رفته ام، به مهربانی و محبت آدم هایی که دیده ام؛ در هر جایی از کشور که سفر کردم. من در گذشته زندگی نمی کنم، در حال زندگی می کنم و به آینده امیدوارم.

در کاخ نیاوران، اقامتگاه اصلی خاندان سلطنتی در تهران کارهایی از هنرمندان مدرنیست ایرانی داشتید.

  • واقعاً می خواستم این کارها را در خانه ام داشته باشم. مؤسسات و نهادهای حکومتی را هم تشویق می کردم این نوع آثار هنری را خریداری کنند. می خواستم هنر باستانی مان را ترویج کنم و از هنرمندان خودمان حمایت کنم. آن دوره امکاناتش را داشتیم. وقتش بود که برای کشور آثار هنری بخریم. برای این پروژه، من ممنونِ همسرم و همین طور «امیرعباس هویدا» [نخست وزیر وقت]، شرکت ملی نفت ایران و سازمان برنامه و بودجه هستم. ما به تاریخ خود مفتخریم. هدف من این بود که مردم نیز در این غرور و افتخار سهیم شوند. دنیا هنر زیبای ما را دارد ولی ما استطاعتش را نداشتیم که آثار قدیمی ترِ کشورهای دیگر را خریداری کنیم اما هنر دوره مدرن را چرا. قیمت ها آن موقع با امروز قابل مقایسه نبود.

آیا هنوز هم با هنرمندان ایرانی در تماس هستید؟

  • گاهی با بعضی تماس می گیرم. خیلی خوشحال می شوند. خیلی از هنرمندان هنوز با من هم‌دلی دارند و این خیلی به من دل‌گرمی می دهد. می گویند من ملکه هنر آن ها هستم. خیلی خوشحال می شوم که می فهمم توانسته ام برای کشورم کاری بکنم. تعداد هنرمندان مدرنیست ایران واقعاً زیاد است. «تناولی»، «محصص»، «ایران درودی»، «منیر فرمانفرماییان»، «چارلز حسین زنده رودی»، «فرامرز پیلارام»، «لیلی متین دفتری» و «بهجت صدر». 

فرح پهلوی: خیلی از هنرمندان می گویند من ملکه هنر آن ها هستم

فکر تاسیس موزه هنرهای معاصر تهران چه طور شکل گرفت؟

  • یک بار در تهران به نمایشگاهی در پارک «دانشجو» رفتم. ایران درودی گفته بود که باید مکانی برای حفظ و نگه داری آثار هنرمندان ایرانی به وجود بیاید. ایده موزه از همین جا شکل گرفت. هدف این بود که موزه ای برای هنر معاصر ایران و غرب داشته باشیم تا مردم با این نوع هنر آشنا شوند. با کمک افراد زیادی، از جمله «کریم پاشا بهادری» معاون نخست وزیر، «دنا استاین» که در «موما» [موزه هنرهای معاصر نیویورک] کار می کرد و «فرشته دفتری» کیوریتور [نمایشگاه گردان] توانستیم کارهای زیادی را از نیویورک به کشور بیاوریم. بعداً هم «کامران دیبا» معمار و مدیر موزه و «دیوید گالوی» به عنوان کیوریتور، کارهای دیگری به گنجینه اضافه کردند. بله، این سعادت را داشتم که خیلی ها را ببینم. وارهول خیلی آدم جالب و باسوادی بود. به ایران آمده بود تا از شاهزاده اشرف [خواهر دوقلوی شاه] و خود من، بعد از این که در نیویورک دیده بودمش، پرتره کار کند. خیلی خوشحالم که «هنری مور» را در لندن دیدم. کار کوچکی را نشانم داد و از من پرسید آیا می دانم نقاش آن کیست؟ گفتم «میرو». خیلی تعجب کرد که می دانستم. از کسان دیگری هم پرسیده بود ولی نمی دانستند. «دالی» را در پاریس و «شاگال» را در جنوب فرانسه دیدم، خیلی مهربان و فروتن بود. نمی توانستم هیچ کدام از نقاشی هایش را بخرم. فقط چند تا چاپ سنگی [لیتوگرافی] خریدم و سه تا از قلم موهایش را هم برداشتم که در کتابخانه ام در نیاوران هستند. با «سزار» هم ملاقات داشتم. یک کار از او در کتاب‎خانه ام داشتم. یک بار همسرم گفت این تصویر خوبی از ایران نمی دهد، چرا عوضش نمی کنی؟ من هم با اولین «هیچِ» تناولی عوضش کردم.

بعد از ماجرای مبادله تابلوی «زن شماره ۳» اثر «دکونینگ» (۳-۱۹۵۲) با شاهنامه طهماسبی، شما به طور ناشناس به موزه زنگ زدید؛ چه شد که این کار را کردید؟

  • ماجرای آن مبادله خیلی غم انگیز بود. ارزش آن صفحات بازمانده از شاهنامه، شش میلیون دلار بود. اگر جمهوری اسلامی این قدر علاقه مند بود، می توانست پولش را بدهد و آن را بخرد. ولی کار دکونینگ را دادند که بعداً به قیمت ۱۳۷.۵ میلیون دلار به «استیون کوهن» فروخته شد. به موزه زنگ زدم و گفتم من دانشجوی هنرم و به این موزه خیلی علاقه مندم. گفتم این کار بخشی از میراث فرهنگی و مادیِ مردم ما است. گفتم لطفاً دیگر مبادله نکنید. شنیده ام که پرتره ای را که وارهول از من کشیده بود، پاره کرده اند و بعضی از مجسمه های محصص را هم نابود کرده اند. امیدوارم دیگر مبادله نکنند یا کاری را نفروشند. کاش کارهای بیش تری بخرند.

آیا برای نمایش گنجینه موزه به برلین می روید؟

  • حتماً می روم. خیلی احساس خوبی دارم که [گنجینه] به ایران و ایرانی ها متعلق است.

مدیریت موزه قصد دارد که درآمد فروش بلیتِ نمایشگاه برلین را خرج بازسازی بنای موزه و ترمیم آثار گنجینه کند.  

  • خیلی فکر خوبی است. امیدوارم عملی شود. شنیده ام که وضعیت بعضی از آثار هنری در موزه مساعد نیست؛ به ویژه مجسمه های داخل حیاط. امیدوارم از موزه مراقبت کنند.

نظر شما درباره تأثیر برداشته شدنِ تحریم ها بر هنر ایران چیست؟

  • نمی توانم پیش بینی کنم. ولی مهم ترین چیز، وضعیت مردم ایران است. به نظر من ایرانی ها باهوش هستند و می توانند از مشکلات و سختی ها جان سالم به در ببرند. آن چه بیش از هر چیز من را متأثر می کند، این است که جمهوری اسلامی با وجود این همه فشار بر هنرمندان ایرانی، نتوانسته جلوی خلاقیت آن ها را بگیرد.

آیا هنوز آثار هنری می خرید؟

  • بله؛ کارهای هنرمندان ایرانی را. آن هایی را که استطاعتش را داشته باشم، از گالری هایشان در لندن، نیویورک و پاریس می خرم. برایم مهم است که دور و برم هنرمندان ایرانی باشند. احساس می کنم در میان دوستان و رفقایم هستم. این به من انرژی می دهد. 

مصاحبه از میرنا ایاد

منبع :The art newspaper

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

تصویری

درگذشت مهرداد اولادی

۳۱ فروردین ۱۳۹۵
درگذشت مهرداد اولادی