ثبت بازی چوگان توسط جمهوری آذربایجان در فهرست «میراث فرهنگی ناملموس» سازمان یونسکو، اعتراضهای زیادی را میان دوستداران و فعالان میراث فرهنگی ایران برانگیخت. این اعتراضها در درجه نخست متوجه سازمان میراث فرهنگی ایران شد که به گفته فعالان این حوزه با کم کاری خود نتوانسته است از جایگاه میراث ایرانی در دنیا دفاع کند و در مقابل تلاش کشورهای همجوار که سعی در معرفی این آیینها به نام خود دارند بایستد. اما از سوی دیگر انتقادهایی نیز متوجه سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد، یونسکو، شد که آن را به نشنیدن صدای اعتراض دوستداران میراث فرهنگی ایران متهم کردند.
مسئولان سازمان میراث فرهنگی در مقابل این اعتراضها به دفاع از عملکرد خود پرداختند و عنوان کردند تفسیر رایجی که در رسانههای ایران از ثبت یک آیین در فهرست میراث ناملموس وجود دارد با واقعیتها و ساز و کار معاهده یونسکو در این زمینه منطبق نیست و ایران قادر به جلوگیری از ثبت بازی چوگان و یا آیینها و مراسم دیگر توسط کشورهای مختلف نخواهد بود. با اینحال خود مسئولان ایرانی نیز اعتراف کردند که در تهیه و ارسال پروندههای مربوط به میراث ناملموس ایران، دقت و کارشناسی لازم صورت نگرفته است. ایران امسال پرونده «طب سنتی ایرانی» را برای ثبت به یونسکو ارسال کرده بود که این پرونده به دلیل مبهم و کلی بودن، فاقد معیارهای لازم برای ثبت شناخته و به ایران بازگشت داده شد.
در هشتمین نشست کمیته بیندولتی میراث فرهنگی ناملموس که امسال در هفته نخست دسامبر در شهر باکو در جمهوری آذربایجان برگزار شد، ۲۵ اثر در فهرست میراث ناملموس بشری قرار گرفتند و چهار اثر دیگر از جمله چوگان، به عنوان آثاری که نیازمند توجه و حفاظت فوری هستند به ثبت رسیدند. این نشست برای کشورهایی مانند ترکیه، چین، ژاپن، هندوستان، قرقیزستان، گرجستان، مغولستان، الجزایر، ایتالیا، یونان، فرانسه، اوگاندا و بیش از ۲۰ کشور دیگر دستاوردهای مهم فرهنگی به همراه داشت. هیئت ایرانی از یک سو به دلیل عدم موفقیت در ثبت پرونده «طب سنتی ایرانی» و از طرف دیگر به دلیل موفقیت جمهوری آذربایجان در ثبت بازی چوگان مورد انتقادهای فراوانی قرار گرفت.
میراث فرهنگی ناملموس چیست؟
میراث فرهنگی ناملموس اصطلاحی است که در زبان معاهدههای سازمان جهانی یونسکو به آن بخش از دستاوردهای فرهنگی و تمدنی انسان اطلاق میشود که کمتر دارای جنبههای مادی و ملموس مانند معماری، شهرسازی و یا آثار هنری است. این اصطلاح در پاسخ به تحول مفهوم میراث فرهنگی در دهههای اخیر ساخته و رایج شد. در این مفهوم جدید مراسم آیینی، رویدادهای اجتماعی، سنتهای شفاهی، هنرهای نمایشی، دانشها، مهارتها و صنایع سنتی آنگاه که معرف یک سنت دیرپا در میان گروهی از انسانها باشند و از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته باشند میتوانند به عنوان بخشی از میراث مشترک غیرمادی بشری معرفی شوند و تحت حفاظت قرار بگیرند.
برای این منظور سازمان یونسکو در سال ۲۰۰۳ معاهدهای را به تصویب رساند. این معاهده بینالمللی نیز مانند معاهدههای پیشین یونسکو فهرستهایی را برای شناسایی و حفاظت آثار ناملموس پیشنهاد میکند. یکی از این فهرستها، «فهرست نمونه میراث ناملموس بشری» است که هدف از آن به تصریح خود معاهده، نشان دادن تنوع این میراث در سطح جهانی و کمک به افزایش آگاهی در خصوص اهمیت آن است. فهرست دیگر این معاهده، شامل آن دسته از میراث غیرمادی میشود که نیازمند حفاظت فوری هستند. معاهده همچنین از کشورهای عضو میخواهد تا فهرستهایی را از میراث ناملموس یا غیرمادی در قلمرو خود تهیه کنند و به روز نگهدارند.
پیشتر و در سال ۱۹۷۲، سازمان یونسکو معاهده دیگری را با نام «معاهده میراث جهانی» به تصویب رسانده بود که هدف از آن حمایت از آثار فرهنگی و طبیعی ارزشمند در جهان بود. اما مطابق تعاریف آن معاهده، بسیاری از آثاری که فاقد جنبههای ملموس و مادی بودند در ذیل تعریف میراث فرهنگی جای نمیگرفتند. به عنوان مثال مطابق معاهده سال ۱۹۷۲ میتوان تخت جمشید، مسجد جامع اصفهان، یک جاده باستانی یا حتا یک بنای معماری مدرن را ثبت کرد، اما نمیتوان آیین نوروز، ردیف موسیقی سنتی ایران و یا آیینهای مربوط به زورخانه را به ثبت رساند. جایگاه چنین آثاری در فهرستهای مربوط به معاهده میراث ناملموس یا غیرمادی است.
دشواریهای ثبت میراث ناملموس
فهرستهای یونسکو در اصل ابزارهایی هستند که زمینه را برای شناخت بهتر و حفاظت از دستاوردهای فرهنگی انسانی مهیا میکنند. استفاده از این ابزارها هدف نهایی این معاهدات جهانی نیست. اما در سالهای اخیر رقابت برای ثبت هرچه بیشتر آثار فرهنگی در کلیه این فهرستها، چه فهرست میراث جهانی و چه فهرست میراث ناملموس، گاه به عاملی برای اختلاف نظرهای جدی میان کشورها تبدیل شده است. اختلاف نظرها البته در مورد نحوه ثبت میراث ناملموس بیشتر خود را نشان میدهد. به عنوان مثال سال گذشته نیز ثبت ساز تار توسط جمهوری آذربایجان، اعتراض فعالان میراث فرهنگی ایران را برانگیخت. آنها اکنون نیز از تمایل برخی کشورهای عربی خلیج فارس در ثبت دانشها و فنون مربوط به معماری سنتی ایران اظهار نگرانی میکنند.
اما دشواریهای ثبت میراث فرهنگی ناملموس چیست و چرا میتواند به اختلاف نظر میان کشورها بینجامد؟ برخلاف آثار مادی مانند بناها و محوطههای تاریخی که محل دقیق قرارگیری، حدود و اندازه، قدمت و پیشینه آنها مشخص است، آیینها و سنتها و هنرهای نمایشی گاه با پیچیدگیهای زیادی از این منظر رو به رو هستند. میراث ناملموس در ذات خود یک پدیده سیال است که چندان به حدود جغرافیایی و اندازههای فیزیکی پایبند نیست و بسیاری مواقع در داخل مرزهای امروزی نمیگنجد. این امر به خصوص زمانی بیشتر دشواری خود را نشان میدهد که تغییرات مرزهای سیاسی و پدید آمدن کشورهای جدید را در نظر بگیریم.
برای همین، در معاهده میراث ناملموس سخنی از مبداء پیدایش یک اثر فرهنگی نیست، بلکه صرف حضور یک پدیده فرهنگی در قلمرو مرزهای کنونی یک کشور عضو معاهده، میتواند آن کشور را صاحب حق برای درخواست ثبت آن آیین یا سنت کند.
از سوی دیگر، از آنجا که در بسیاری مواقع سنتها و آیینهای تاریخی به طور همزمان در شماری از کشورها وجود دارند، امکان تشکیل یک پرونده مشترک و ثبت آن اثر با حضور کشورهای مختلف امکان پذیر است. به عنوان مثال در سال ۲۰۰۹، هفت کشور ایران، جمهوری آذربایجان، هند، قرقیزستان، پاکستان، ترکیه و ازبکستان به طور مشترک نوروز را به عنوان بخشی از میراث ناملموس بشری به ثبت رساندند. امسال نیز چند کشور حوزه مدیترانه، از جمله ایتالیا، مراکش، قبرس، پرتقال و یونان رژیم غذایی منطقه مدیترانه را ثبت کردند.
گوی چوگان در زمین آذربایجان
پرونده چوگان اکنون با نام دقیق «چوگان، بازی سنتی سوارکاری قرهباغ، در جمهوری آذربایجان» به ثبت رسیده است. در هیچ کجای محتوای این پرونده، آنجا که اشاره به سابقه تاریخی آن میشود، نامی از ایران و اشارهای به حضور این بازی در میان ایرانیان نشده است. پرونده آذربایجان تنها به ذکر نام مناطقی در این کشور که اکنون این بازی در آنجا انجام میشود پرداخته است. در شرح بازی چوگان در پرونده جمهوری آذربایجان آمده است: «چوگان یک بازی اسب سواری است که در آذربایجان به عنوان یک سنت کوچنشینی از دوران باستان تاکنون انجام شده است. چوگان نام خود را از کلمه چوقان یا چماق به معنای چوب سرکجی که در گذشته توسط چوپانها و گلهداران اسب استفاده میشده گرفته است».* در بخش دیگری از این پرونده اشاره شده است که چوگان در ارتباطی تنگاتنگ با فرهنگ سوارکاری در منطقه قرهباغ رشد کرده و تحول یافته است، زیرا اسبهای این منطقه به عنوان بهترین اسبهای بازی چوگان شناخته میشوند. در جای دیگری از این توضحیات به مراسمی که همراه با ساز و آواز به هنگام بازی انجام میشود پرداخته شده و از سازهایی با نام «زورنا»، «ساز»، «نقاره» و «دف» نام برده میشود.
محتوای این پرونده به اعتقاد بسیاری از فعالان فرهنگی به دلیل عدم اشارات تاریخی به قدمت این بازی کهن در ایران یک جانبه تهیه شده است. در حالی که آیینهایی مانند نوروز پیش از این به طور مشترک توسط ایران و شش کشور دیگر، از جمله جمهوری آذربایجان، به ثبت رسیده بودند، این سئوال اکنون برای بسیاری مطرح شده است که چرا بازی چوگان حداقل به عنوان میراث مشترک ایران و آذربایجان به ثبت نرسید؟
محدودیتهای یک معاهده
پاسخ محمدرضا سعیدآبادی، دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو در ایران، به این پرسشها متفاوت است. او در گفتگویی با خبرگزاری ایسنا میگوید در زمینه نوروز نیز اجباری برای ثبت این پرونده به طور مشترک نبود و ایران خود علاقهمند بود تا این پرونده با همکاری کشورهای دیگر به ثبت برسد. به اعتقاد او یونسکو نمیتواند هیچ کشوری را مجبور کند تا پروندهای را به صورت مشترک و چند ملیتی به ثبت برساند. او همچنین به نحوی از اقدامات مسئولان پیشین سازمان میراث فرهنگی ایران در معرفی آیینهایی که در کشورهای همجوار رقابتی برای ثبت آنها وجود ندارد انتقاد کرده است. ایران در سالهای گذشته «آیین
قالیشویی مشهد اردهال» را در فهرست میراث ناملموس ثبت کرد.
رقابتهای منطقهای که برای ثبت میراث ناملموس وجود دارد به چوگان ختم نمیشود. ظاهرا جمهوری آذبایجان قصد دارد سال آینده ساز کمانچه را نامزد ثبت کند و امارات متحده عربی نیز به دنبال ثبت فنآوری بادگیر است. این چالشها باعث شد تا قائم مقام سازمان میراث فرهنگی ایران خبر از پیشنهادی جدید به یونسکو دهد. به گفته مهدی حجت، پیشنهاد ایران این است که از این پس میراث ناملموس نباید به نام یک کشور ثبت شود. او از استقبال یونسکو از پیشنهاد ایران خبر میدهد. با اینحال پذیرش این پیشنهاد و تغییر در مفاد و ساز و کار معاهدهای که پیشتر به امضای ۱۵۷ کشور جهان رسیده، اگر ناممکن نباشد، به سادگی میسر نیست.
به نظر میرسد نه معاهدات جهانی و نه شیوه عمل مسئولان فرهنگی ایران قادر نیست انتظارات بخش زیادی از جامعه ایرانی را که نگاه هویتی به میراث فرهنگی خود دارند برآورده سازد. برای ایرانیانی که چوگان را میراث کهن خود میدانند و از شاهنامه و اسناد تصویری برای اثبات آن دلیل میآورند پذیرفتن آنکه چارچوبهای نوین معاهدات جهانی چه میگویند و یا اینکه مسئولان سازمان میراث فرهنگی چه گونه کمکاریها را بر دوش مسئولان پیش از خود میاندازند آسان نیست.
---------------------------------------------
* البته رابطه چماق و چوگان که بعید است اما در اینکه چوگان از ترکی گرفته شده باشد هم تردیدهای موجه وجود دارد. مثلا در عربی به چوگان صولجان می گویند که نشان می دهد از فارسی گرفته شده در حالی که اگر از ترکی بود باید صولقان می شد. در کارنامه اردشیر بابکان چوگان به صورت "چوپیگان" آمده است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر
ingade by orzeim ke ham azariha.torkaye khar va arabhaye malakh khuram hame chize maro midozdan.afsus ke kuroshe kabir nist.az in dolad khahesh mikonam be onvane 1 irani.az mrase farhangi va az in gabil chizha defa konan.ingade bi orze nabashin.agar kuroshe kabir bud ham araba va azariharo ba khak yeksan mikard.zende bad irane man ... بیشتر