از چند روز گذشته که عکسهای بدون حجاب خود را در اینستاگرام منتشر کرده، با واکنشهای متفاوتی رو به رو شده؛ عدهای جسارتش را تحسین میکنند، عدهای می گویند که او به خاطر شهرت بیش تر عکسهایش را در صفحه مجازی قرار داده و برخی فقط توهین میکنند.
عکسهای بدون حجاب «صدف طاهریان»، بازیگر سینما و تلویزیون در روزهای اخیر سوژه بسیاری از رسانههای تندرو بوده است. دامنه این واکنشها به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم رسیده و سخنگوی این وزارتخانه به صراحت اعلام کرده او جذب شبکههای بیگانه شده است. صدف طاهریان هرگز تصور نمیکرده انتشار عکسهایش در صفحه شخصی این طور خبرساز شود. او از کامنتهایی که از سوی کاربران دریافت کرده، رنجیده است اما به صراحت میگوید: «پشیمان نیستم.»
«ایران وایر» از او پرسیده است:
بعضي ها مي گويند صدف طاهريان با انتشار این عکسها فقط دنبال شهرت بیش تر بوده...
- کاش این بعضی ها به حق انتخاب هر زنی احترام می گذاشتند. آخر در کجای دنیا شما با برداشتن روسری معروف میشوید؟ اگر منظورتان درمحيطي مثل کشور خودمان ایران است که سيستم موجود ظاهرا با دیدن چند تار مو از یک زن، به لرزه در میآید و هر گونه امكان كار و شهرت در سینمای ایران را از آدم مي گيرد. در ضمن، اگر روسري برداشتن آدم را مطرح مي كند، پس چرا زنان و دخترانی که در صفحات شخصی خود عکسهای این چنینی منتشر می کنند، با اين واكنش ها روبه رو نمي شوند. برخی میگویند به عنوان یک بازیگر این کار را انجام دادم تا مشهور شوم، برخی میگویند برچسب بازیگری را خریدهای و بازیگرنما هستی، برخی هم می گویند بازیگر نیستی. ولی سوال اصلی من این است که چرا باید به خاطر تعیین سبک زندگی خود مورد حمله قرار بگیرم؟ چه چیزی آنها را نگران کرده که از انتشار چند عکس این قدر خشمگین شده اند؟ من که اصلا حرفی نزده بودم. من بازیگرنما هستم، برچسب بازیگری خریده ام، خب پس من یک فرد عادی هستم، پس چرا این همه توهین می کنند؟ من می خواستم مانند یک فردعادی از حقوق اولیه خودم، یعنی انتخاب نوع پوشش برخوردار باشم، همین. کسانی که خودشان را مالک زن میدانند، این همه برآشفته شدند. به نظرم آنها باید نقد شوند که چرا مساله حجاب و پوشش زن این همه برایشان مهم است که هم ناسزا می گویند و هم میگویند ساکت باش و جواب نده.
یکی از کاربردهای ساده دنیای مجازی، منتشر کردن عکس است و من این حق را به هیچ کسی نمیدهم که اینگونه واکنش نشان دهد و از من انتظار سکوت داشته باشد. جز من، خیلی از زنان و دختران، از جمله بازیگران دارای چنین عکسهایی هستند که متاسفانه قانون ایران این اجازه را به آن ها نمیدهد آن گونه که دوست دارند، زندگی کنند. من در یک کشور دیگر، با توجه به آزادی و حق انتخاب این کار را انجام دادم و متاسفم برای مردمی که این گونه تعبیر و نقش گشت ارشاد را بازی می کنند. هر کسی مسوول زندگی خودش است. آن ها که مرا از روز قیامت میترسانند، بهتر است به فکر خود باشند که به خاطر تهمت و ناسزا، پیش خدایشان طلب بخشش کنند.
شما می توانستید اعتقادی به حجاب نداشته باشید مثل خیلی از همکارانتان، اما این موضوع را هم علنی نکنید. چه اتفاقی افتاد که شما پنهان کاری را کنار گذاشتید؟
- هر شخصي يك طرز فكري دارد. نميشود آدم ها را با هم مقايسه كرد. من ميخواستم آن طوری كه دوست دارم، زندگي كنم و به عنوان يك انسان، از حقوق اوليه خودم، یعنی آزادي بيان و پوشش برخوردار باشم و آزادانه براي خودم تصميم بگيرم. ٢٧ سال در ايران زندگي كردم اما نه آنطوری كه دوست داشتم، آنطوركه برایم تعيين شده بود. آلبوم شخصي من پر از عكس هاي خود واقعي من است نه آن چيزي كه از من ساخته بودند. مگر من نميتوانم آنطور كه خوشحالم، زندگي كنم. حدود يك سال اخير بيكار بودم و فضای کار به هزاران دليل كه بخشي از آن را در گفت و گو با «مسیح علي نژاد» در برنامه تلویزیونی «تبلت» بيان كردم، به من داده نمیشد. شرايط آن قدر سخت بود كه حتي برخي از نزديكان و دوستان، حتي برخي از اهالي سينما از نزديك ميديدند دارم افسرده می شوم. تصميم گرفتم از كشور خارج شوم و مثل يك فرد معمولي، بقيه عمرم را در جاي ديگري از دنيا سپري كنم. بحث حجاب من را مردم و رسانه هاي وابسته به حكومت بزرگ كردند. من فقط مثل آدم هاي ديگر، سه تا عكس منتشر كردم كه متاسفانه از طرف كاربران صفحات مجازي و برخي رسانه هاي داخل كشور و وزارت ارشاد مورد حمله قرار گرفتم كه نمي دانم حق اين واكنش هاي تند را چه كسي به آنها ميدهد؟ متاسفانه در ايران شرايط براي زنان در هر قشري از جامعه، اعم از هنرمند، دانشجو، كارمند، پزشك، وكيل و ... بسيار سخت است چون جسم زنان بيش تر از فكر و شعورشان ديده مي شود. مصداق اين جمله را مي توانید در كامنت هاي عكسهاي من ببينيد.
انتظار این واکنشها را در کامنتها نداشتید؟
- نه؛ واقعا نداشتم. مگر من چه كار كردهام كه مورد حمله ركيك ترين الفاظ و توهين ها قرار بگيرم؟ يك عكس من ٧هزار تا كامنت دارد كه نزديك به ٩٠درصد آن توهين و فحاشي است. چرا؟ از فرهنگ و تمدن ايراني چنین توقعي نداشتم. از كساني كه ندانسته قضاوت مي كنند و بدون دليل منطقي، دهان خود را به ناسزا باز ميكنند و ركيك ترين و بدترين توهينها را به من نسبت ميدهند، نمی شود ناراحت بود. از كساني در تعجبم كه اعتراض ميكنند چرا در ماه محرم عكسهايت را منتشر كردي و احترام اين ماه را نگه نداشتي اما خودشان در همين ماه بدترين تهمتها را به من ميزنند و رگباري از فحش نثارم ميكنند. زماني كه عكس هايم را منتشر كردم، به ماه محرم فكر نكردم و بعد از كامنت هاي مردم تازه متوجه ماه محرم شدم. من آن ها را ميبخشم و اميدوارم خداوندشان هم آن ها را ببخشد كه ندانسته من را قضاوت نادرست مي كنند.
آیا همکارانتان واکنشی نسبت به این موضوع یا در مورد صحبت هایی که درباره فساد در سینما کردید، داشتند؟
- بازهم تاكيد ميكنم آن چه من از پشت پرده سينما گفتم، ديده ها و شنيدههاي خودم در اين چهار سال بود. هدف من توهين و زير سوال بردن زنان و دیگر هنرمندان سينما نبوده چون هر کسی تجربیات و مشاهدات خودش را می گوید و سوء استفاده هایی که من مطرح کرده ام را زنان در مشاغل دیگر هم تجربه کرده اند. برخي از اهالي سينماي ايران با صحبت هاي من از پشت پرده آشنا هستند. جا دارد اين جا بگويم که مسوولان و رسانه ها باید روی مشکلاتی که در مورد سوء استفاده از زنان مطرح کرده ام، آگاهی رسانی و پی گیریهای دقیق انجام دهند. کاش حواس مسوولان به تحقیر جایگاه بسیاری از زنان جوان در سینما بود و نه عكس هاي بدون حجاب من و چند بازیگر دیگر. بعضي از همكاران طبقه روشنفكر اطلاع رسانی در مورد فساد و سوء استفاده از زنان را تحسین می کنند چون می دانند گفت و گو راه نجات است و نه ساکت ماندن. يك سري افراد با حرف های خود می خواهند زن را محدودتر کنند و حتی نوع پوشش من را هم قبول ندارند. ولی وقتی ما زنان، خودمان مسايل و مشکلات مان را مطرح می کنیم، مهم تر از همه، از حق انتخاب پوشش و تعیین سبک زندگی خود دفاع میکنیم و میگوییم اگر کسی کمی بازتر و آزادانه تر لباس می پوشد، به معنای این نیست که موافق هرگونه رابطه اجباری است و یا به معنای این نیست که ملک شخصی برخی از مردان جامعه است که نسبت به او احساس مالکیت کنند.
حرف های آقای «حسین نوش آبادی»، سخن گوی وزارت ارشاد را خوانده اید؟ ایشان به صراحت گفتهاند شما جذب شبکه های بیگانه شدهاید.
- متاسفانه ايشان خيلي دير به فكر افتادند، آن هم با قضاوت هاي نادرست. من از جناب نوش آبادي به عنوان سخن گوي وزارت ارشاد چنین توقعي نداشتم كه بدون تحقيق، جذب شدن در شبكههاي بيگانه را به من نسبت دهند. متاسفانه اين صحبتها در كامنتها و فضاي مجازي منتشر شده و من از وزارت خانهای كه اسم فرهنگ با خود همراه دارد، توقع نداشتم به شايعههاي بي پايه و اساس در آورده از طرف مردم و رسانه هاي سودجو دامن بزنند. من جذب هيچ شبكه اي نشدهام.
الان چه احساسی دارید؟ اگر به عقب برمیگشتید باز هم این کار را انجام میدادید یا از خیرش میگذشتید؟
- قطعا برنامه هايي براي آينده خواهم داشت. من تلاشم را میکنم که حتی اگر شده، از صفر آغاز کنم ولی نمی توانم احساس درونيام را توضيح بدهم. فقط مي توانم بگویم از برخی از مردم کشورم واقعا دلگيرم اما پشيمان نيستم. اميدوارم روزي برسد که همه ياد بگيريم آدمها رو همان طور كه هستند قبول كنيم، نه طوری كه خودمان دوست داريم.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر