فاسد، فاحشه، ضد ایران، ضد اخلاق، هرزه نگار، و... اینها بخشی از صفات و کلماتی است که پس از پخش تریلر فیلم «گل سرخ» از سوی رسانههای تندرو به بازیگران و کارگردان این فیلم نسبت داده شده است. تریلر فیلم «گل سرخ» حدود یک سال پیش در شبکه یوتیوب به اشتراک گذاشته شد. فیلمی درباره رابطه عاشقانهای که بین یک دختر بیست و چند ساله و مردی میانسال در خلال حوادث جنبش سبز ایران شکل میگیرد. در این میان بیشترین فحاشیها نصیب مینا کاوانی؛ بازیگرزن این فیلم شد که در صحنههایی از این فیلم عریان است و روابط جنسیاش با واسیلیس کوه کلانی؛ بازیگر مرد این فیلم، به تصویر کشیده میشود.
مینا کاوانی بیست و شش ساله است و پیش از بازی در این فیلم بارها در ایران روی صحنه تئاتر رفته و فیلم بازی کرده است. آخرین حضور او در سینما مربوط به فیلم «آقا یوسف» ساخته علی رفیعی است. او تمام ناسزاهایی را که در روزنامهها، سایتها و مجلات مختلف برایش نوشتهاند، خوانده و انتظار دارد با آغاز اکران این فیلم، بیشتر مورد حمله قرار بگیرد.
اکران این فیلم از هفته آینده در سینماهای فرانسه آغاز میشود. مینا به «ایران وایر» میگوید: «همه فحاشیها را خواندهام.اگر اینها را نمینوشتند، تعجب می کردم. این فیلم نه تنها برای حزب الهی ها حتی برای بخشی از جامعه روشنفکر ایرانی هم شوک آور است. وقتی از یک آدم روشنفکر چیزی میشنیدم یا میخواندم بیشتر ناراحت میشدم تا یک روحانی یا یک آدم خیلی مذهبی. به طور کلی وقتی حرفهایی را که پشت سر میزنند، میشنیدم این غم وجودم را فرا میگرفت که چقدر جامعه ما باید را ه برود تا یک روز به آزادی بیان در هنر برسیم.»
زمانی که نتایج انتخابات سال 88 را اعلام میکنند، مینا برای شرکت در کنکور کنسرواتور ملی فرانسه، فرانسه بوده و همزمان با راهپیمایی سکوت به ایران میرسد. او الان در کنسرواتور ملی فرانسه تئاتر میخواند و معتقد است قبول شدن در کنکور کنسرواتور او را تبدیل به بازیگری کرده که با معیارهای جهانی دست به انتخاب میزند: «اتفاق خیلی مهمی که در زندگی هنری من افتاد، قبول شدنم در کنسرواتورار فرانسه بود. فقط قضیه کار کردن در فیلم و تئاتر به عنوان یک بازیگر نیست. کار کردن روی فکر و مغز تو به عنوان یک بازیگر در کنسرواتور اتفاق افتاد. زمانی که پیشنهاد دارم به این فکر میکنم که نگاه هر بازیگر دیگری در جهان به این فیلم چگونه است.»
او زمانی که تصمیم به مهاجرت میگیرد میدانسته که دیر یا زود با چنین پیشنهادی رو به رو میشود: «موقعی که به فرانسه آمدم، می دانستم که میخواهم اینجا بازیگری کنم و میدانستم که حتما یکروزی دیر یا زود پیشنهادی به من میشود که به هر صورت باید فاتحه ایران رفتن را بخوانم.»
زمانی که سپیده فارسی؛ کارگردان این فیلم به او پیشنهاد بازی در «گل سرخ» را میدهد، سوالهای مختلفی در ذهن او ایجاد میشود: «بیشترین سوالی که برایم مطرح بود این بود که چرا اگر یک فیلم فرانسوی به من پیشنهاد شود، قبول می کنم اما حالا که فارسی و ایرانی است نباید قبول کنم. سعی کردم به این فیلمنامه یک نگاه جهانی داشته باشم، به عنوان یک بازیگر نه یک بازیگر ایرانی، فیلمنامه را بررسی کنم. با خودم میگفتم اگر مسئله من ایران نرفتن بود،خب قاعدتا من اصلا نباید میآمدم و نباید وارد کنسرواتوار پاریس میشدم. در یک سال اول خروج از ایران متوجه شدم چقدر غل و زنجیر به عنوان یک بازیگر به من وصل است، غل و زنجیرهایی که برای حرفه بازیگری سم است. بنابراین سر فیلم «گل سرخ» بیشتر به این فکر کردم که ته دل خودم چه میخواهد.»
مینا برای بازی در نقش سارا، تصمیم نهایی را خودش گرفته است: « من این شانس بزرگ را دارم که در خانواده هنرمندی به دنیا آمده ام و آنها واقعیت دنیای هنر را در جهان میدانند و در چهارچوب ایران فکر نمیکنند. آنها میدانند این مسائل از دهه پنجاه در سینمای دنیا وجود داشته. به من اعتماد دارند و اولین موضوع مهم برایشان این است که من صلاح میدانم یانه؟ آنها خوب میدانند که اگر به یک بازیگر فرانسوی فیلم نقش اول با یک سناریوی خوب پیشنهاد شود، نمیگوید نه نمیریم، فیلم سکانس سکسی دارد.»
در یکی از فستیوالها فیلم را در کنار خانوادهاش دیده و میگوید: «خانوادهام از فیلم خوشششان آمد و هرگز نگفتند چرا چنین فیلمی بازی کردی، چون آنها دنیای هنر و سینما را به خوبی میشناسند.» اما چیزی که ناراحتش میکند، واکنش اطرافیان نسبت به خانواده اوست: « واکنش و قضاوت آدمها برای من اصلا مهم نیست. یعنی صفر است. چون وقتی تصمیم به این بزرگی میگیری از یه جایی به بعد عایق میشوی، حتما ضد گلوله میشوی. نمیگویم گلوله را نمیبینم اما گلوله در من اثر ندارد. تنها موضوعی که ناراحت و پریشانم میکند این است که کسی درباره من و به خاطر من مادر و خانوادهام را ناراحت کند. چون این کاری است که من انجام دادهام، چرا باید خانوادهام ناراحت شوند. البته خانوادهام سعی میکنند، هیچ چیز را به من انتقال ندهند اما واقعیت این است مرتب همه داریم یکدیگر را قضاوت میکنیم و اگر بخواهیم به قضاوتها اهمیت بدهیم زندگیمان تباه میشود.» مینا در چند فستیوال فیلم را دیده و میگوید: «واقعا خوشحالم که هم تماشاگر ایرانی و هم غیر ایرانیها فیلم را دوست داشتهاند.»
بیشتر قصه فیلم «گل سرخ» در یک خانه و با حضور دو بازیگر شکل میگیرد. بازیگر نقش مقابل مینا کاوانی، واسیلیس کوهکلانی است. مردی چهل و شش ساله که در آلمان متولد شده، پدرش ایرانی و مادرش یونانی است: «پدر و مادرم در آلمان با هم آشنا شدند و من هم همانجا به دنیا آمدم، اما چند سال بعد به ایران رفتیم، پدرم زمان شاه دوسال در زندان بود، از چهار سالگی تا شش سالگی من. یکسال و نیم بعد از انقلاب و شروع جنگ زمانی که من ده ساله بودم،با مادرم به اتن امدیم و پدرم هم یکسال بعد به اینجا آمد.»
او از ده سالگی در اتن زندگی کرده، بازیگری خوانده و در فیلمها و تئاترهای زیادی بازی کرده، فعال اجتماعی است، کارهای تحقیقاتی انجام میدهد و کارگردانی هم میکند. وقتی از او میپرسم قبل زا بازی در این فیلم چیزی درباره جنبش سبز میدانستی، با صدای بلند میخنند و میگوید: «حالا گوش کنف حالا گوش کن.» او خرداد 88 بعد از بیست و نه سال به ایران سفر میکند و درست چند روز مانده به برگزاری انتخابات بحث برانگیز ریاست جمهوری به ایران میرسد: « من در سال 2009 تصمیم گرفتم که تابستان تئاتر بازی نکنم و به ایران بروم، درست بعد از بیست و نه سال. با پدرم به ایران رفتیم. پدرم هم بعد از ده سال می رفت. یک هفته پیش از انتخابات به ایران رسیدیم من هم شناسنامهام را از سفارت اینجا گرفته بودم، پاسپورت ایرانیام را گرفته بودم و در تهران رای هم دادم.» وقتی میگویم به کی رای دادید؟ بازهم با صدای بلند میخندد و به شیوه احمدی نژاد میگوید: «بگم؟ بگم؟ خب معلوم است به موسوی رای دادیم» و بعد غرق در خاطرات آن روزها میشود: «من و رفیقم برای تحقیق درباره کردستان و راههایی که از کردستان به یونان می آیند، تحقیق میکردیم. بنابراین شش هفته ایران ماندیم. به کردستان هم سفر کردیم ، در راه کردستان ایست بازرسی ما را نگه داشت. هشت ساعتی ما را معطل کردند و کلی گشتند، وقتی شناسنامه مرا دیدند، گفتند: پس رای هم دادهای. به کی رای دادی؟ من هم مثل اقای احمدی نزاد گفتم: بگم بگم! وقتی این را گفتم همه خندیدند و یک کمی یخ فضا باز شد. به هر حال ما راهی شدیم و کارمان را انجام دادیم اما در همه راهپیماییها هم حاضر شدم.» او عکسهایی را که از راهپیماییها گرفته در صفحه فیس بوکش قرار داده و میگوید:«من صحنههای انقلاب ایران را به خوبی به یاد داشتم و وقتی راهپیماییهای بعد از انتخابات را میدیدم احساس میکردم تاریخ دارد از سی و چند سال پیش تقلید میکند.»
واسیلیس در حین مصاحبه فارسی را با لهجه غلیظ حرف میزند، اما در فیلم اثری از لهجه در صحبت کردن او نیست: «وقتی یک مدت فارسی حرف نمیزنم لهجهام برمیگردد. الان یک مدتی است خیلی کم فارسی حرف زدهام اما برای فیلم خیلی تمرین کردم. سپیده شرایطی را فراهم کرد که من مدت بیست روز همه کارهای آتن را رها کردم. دو تئاتر روی صحنه داشتم که در هر دو بازیگر دیگری جایگزین نقش من شد و من به پاریس رفتم. بیست روز پاریس ماندم و هر صبح حداقل سه ساعت با یک دختر یا پسر ایرانی روی خود سناریو کار میکردیم یا یک سری متن فارسی با هم میخواندیم. گاهی تمرین میکردیم که من متن را بگویم و بعد صدایم را ضبط میکردیم و دوباره گوش میدادیم. هر روز دو سه فیلم ایرانی که ندیده بودم، میدیدم و تمرین و تمرین و تمرین.»
او را قبل از بازی در فیلم «گل سرخ»، سینمای ایران را از روی فیلمهایی که در اروپا اکران میشوند، میشناخته «سینمای ایران را از فیلمهای کیارستمی و قبادی و فرهادی و کسانی که فیلمهایشان در اروپا اکران میشود، میشناختم. آخرین فیلمی که قبل از بازی در «گل سرخ»، تماشا کرده بودم، «جدایی» اصغر فرهادی بود.»
او توسط یک واسطه به سپیده فارسی معرفی شده است: « سپیده میخواست بازیگری پیدا کند که بعد از این فیلم اگر نتواند ایران برود، برایش خیلی مهم نباشد، او خیلی شانسی مرا پیدا کرد. یعنی با تهیه کننده یونانی حرف میزده که من سه سال قبل تر با او یک فیلم ساخته بودم و او مرا به یاد آورده و معرفی کرده است. اول با اسکایپ حرف زدیم و بعد یک سری متن فرستاد که من خواندم و بازی کردم بعد تهیه کننده فرانسوی فیلم، سپیده و مینا کاوانی را به آتن فرستاد تا چند وقت تمرین کنیم که ببنیم میتوانم این نقش را بازی کنیم یا خیر؟»
واسیلیس هم از انچه رسانههای داخلی ایران درباره این فیلم نوشتهاند، خبر دارد و در برابر انتقاد از به تصویر کشیدن جزئیات روابط عاطفی و جنسی میگوید: «من در این فیلم کاملا به سپیده اعتماد داشتم و معتقدم زنی که پس از ان اتفاقات لخت میشود و قرار است خشم و نفرتش را توسط بدنش بیرون بریزد، باید لخت شدنش از نمای نزدیک نشان داده شود تا این احساس را به ببیننده منتقل کند. سارا در این فیلم زنی است که بعد از این اتفاقات سیاسی همه چیزش تغییر میکند و خشم در تمام جزئیات زندگی او وارد میشود. این فیلم درباره سکس نبود و درباره خشونتی بود که جامعه به افراد تحمیل کرده بودف خشونتی که حتی به زندگی خصوصیشان راه پیدا کرده بود و سپیده به خوبی میدانست چه میکند.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر