نوستالژی و خرافه همراه با ریتمی که قادر است هر انسانی را به وجد بیاورد، میتواند مهمترین علتهای محبوبیت «سنج» و «دمام» باشد.
سنج و دمام بنابر روایتها و همچنین پژوهشهای «غلامحسین ساعدی» در کتاب «اهل هوا»، سوغات دریانوردان ایرانی در سفرهای دریایی به آفریقا بودند که به جنوب ایران در استان هرمزگان و بعدها بوشهر وارد شدند.
در آن زمان، در مراسمهای خرافه «بابازار» و «مامازار» با تشریفات ویژه، آمیخته با بوی عود و نذورات، برای اخراج نیروهای نامریی که بین مردم به نام «باد» معروف بود، نواخته میشدند.
این بادها شخصیتها و عوارض گوناگون داشتند؛ مانند بیماری، افسردگی و روان پریشی شخص تسخیر شده. آیین «زار» برای درمان افراد گرفتار این «باد» برپا میشد.
این نواختن گاه یک یا چند شبانه روز، بنا به تشخیص «بابازار» یا «مامازار»، ادامه پیدا میکرد.
بعدها به خاطر صدای رسای سنج و دمام، برای خبررسانی و جمع کردن اهالی شهر و روستا دور هم و یا برای ابلاغ دستورات کدخدا و مسوولان حکومتی به مردم عادی مورد استفاده قرار گرفتند و رفته رفته جای خود را در مراسمهای عزا و عروسی هم باز کردند. هنوز کنار سواحل جنوبی ایران، وقتی لنجی در دریا غرق میشود برای پس گرفتن جسد جاشوهایی که در دریا غرق شدهاند، سنج و دمام نواخته میشود.
«ایرج صغیری» در نمایشی به نام «قلندرخانه» در سال 1354 با نواختن سنج و دمام، تماشاگران را به دیدن نمایش خود، به سالن دعوت کرد؛ ساز و نوای مهاجری که رفته رفته جایشان را در فرهنگ جنوب ایران و بین مردم باز و خود را به عنوان بخشی از خرده فرهنگ غیرمذهبی و کاملاً نوستالوژیک تحمیل کردند.
در چند دهه گذشته، با پررنگ شدن محرم به خاطراهمیتی که حکومت اسلامی بیش از حکومتهای پیشین خود به واقعه کربلا داده و به دلیل ناآگاهی عموم مردم به تاریخچه و نحوه ورود آن به جنوب ایران، به ساز و نوایی برای مراسم کربلا و واقعه تراژیک عاشورا بدل شدهاند.
سنج و دمام نه هویتی مذهبی دارند و نه خرافی. شاید بهترین تعریفی که میشود داشت، تشریح نوستالوژیک آنها باشد برای مردم جنوب ایران و یا مسافرانی که گاه به جنوب مسافرت کردهاند و صدای خوش و ریتمهای سهگانه آنها را شنیدهاند.
سنج، دمام و بوق که در گذشته از شاخ حیواناتی مانند گوزن کوهی ساخته میشدند، بر پایه وزن دو چهارم موسیقی و به اصطلاح، دو چوب، سه چوب و زنگباری نواخته میشوند.
دو چیز در زیبایی هارمونیک صدای آنها نقش به سزایی دارند، «قنبر» و «اشکون» که در دو طرف دایرهای که نوازندگان ایجاد کردهاند، قرار میگیرند.
«اشکونزن»، بینظمی منظمی به ریتم نواخته شده با ضد ضرب ایجاد میکند و «قنبرزن»، فاصلهها و سکوت بین میزانها را پر میکند. نوازندگان اغلب مردم عامی هستند که هیچ سواد و یا آگاهی موسیقیایی ندارند و کاملاً غریزی دل به خلسه در صداها میدهند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر