سالانه هنر معاصر که آبان ماه امسال چهارمین دوره خود را در سنندج برگزار می کند سالانه ای است که با تکیه بر توان اجرایی و منش هنری هنرمندان سنندج اکنون گستره ای ملی پیدا کرده است. این سالانه نمایشگر آثاری است در حیطه های چیدمان، ویدیو، عکس، نقاشی، طراحی، پرفورمانس و چند رسانه ای. هنر در جامعه سنندج بسیار ریشه دار است و هنرمندان سنندجی علاقه خاصی به هنرهای صحنه ای دارند. مردم هم با شور و شوق کار هنرمندان خود را ارج می گزارند. گروهی که در سالانه هنر معاصر سنندج جمع آمده اند هم با ذوق و شوق خاصی به کار داوطلبانه خود در سه سالانه قبلی ادامه داده اند و با تامین هزینه های سالانه کارشان را مستقل از نهادهای دولتی پیش برده اند. ابزار کار و تبلیغ آنها هم ساده است. وبلاگی دارند که فراخوان سالانه چهارم را می توانید در آن بخوانید و صفحه فیسبوکی هم دارند که آهسته آهسته اهل هنر آن را می شناسند و البته هنرشناسانی که به گردآوردن آثار کمک می کنند. عشق و علاقه میکائیل رحمانی، دبیر و بنیانگذار سالانه، مایه اصلی جمع شدن هنرمندان کردستانی و بعد تهرانی و دیگر شهرها و استان ها به گرد این سالانه بوده است. برای شناخت بیشتر سالانه و رویکرد آن که که با سالانه های دیگر متفاوت به نظر می رسد با او گفتگو کرده ام:
این سالانه از چه سالی و به چه ترتیبی شروع شد؟
میکائیل رحمانی: سالانه به طور مشخص با اولین نمایشگاه خود از تابستان ۱۳۸۹ آغاز به کار کرد. البته قبل از آن در سال ۱۳۸۷ پروژههای مختلف هنر محیطی را آغاز کرده بودم. اما به صورت جدی در بهار ۱۳۸۹ از هنرمندانی در سنندج از رشتههای مختلف گرافیک، نقاشی و عکاسی دعوت کردم تا آثاری را در این زمینه در اولین تجربه سالانه ارایه کنند. محل نمایشگاه ساختمانی در مرکز شهر سنندج بود که برای ساختمان پزشکان طراحی شده بود. در این فضا آثار هنری از چیدمان گرفته تا ویدیو و عکس در اتاقها و سالنهای طبقات مختلف ارایه شد.
تعداد هنرمندان و آثار در سه دوره گذشته مختلف بوده است. دوره نخست نمایشگاه صرفا از هنرمندان سنندجی تشکیل شده بود. 8 هنرمند با 15 اثر در گرایش های متنوعی چون: چیدمان، ویدیو آرت، عکس و نقاشی محیطی حضور داشتند. در دوره دوم 43 هنرمند از سنندج، تهران و برخی شهرهای دیگر در سالانه شرکت کردند. اما در دوره سوم عرصه سالانه به تمام ایران گسترده شد و 45 اثر از هنرمندان شهرهای مختلف ایران و شهرهای کردنشین غرب کشور ارایه شدند. سالانه اکنون رویدادی مربوط به تمامی ایران است و دورنمای گسترده تری را در نظر دارد.
شیوه برگزاری این رویداد در سالانه سوم شکل خود را پیدا کرد. "بخش نمایشگاهی کیوریتوره" که زروان روحبخشان و من برپا کردیم. "نشست های تخصصی هنر معاصر" که در آن حمید سوری و هلیا دارابی به ایراد سخنرانی پرداختند. نمایش آثار "هنر جدید سقز " بخش دیگر سالانه را تکمیل کرد. این شیوه برای چنین رویدادی از طریق مشورت و تجربه خود سالانه بدست آمده و امسال هم در چهار بخش با رویکردها و اشخاص متنوع تری پیش خواهیم رفت.
رابطه سالانه با فروش آثار چطور است؟
تا بحال اثری از سالانه به فروش نرفته است. چرا که قصدی برای فروش وجود نداشته و سیستمی برای این کار راه اندازی نشده است.
چرا به سمت استفاده از فضاهایی مثل «ساختمان پزشکان» که ساختمانی نیمه ساز در مرکز شهر بود رفتید؟آیا اهداف هنری یا اجتماعیِ خاصی را پیگیری میکردید؟ آیا انتخاب فضا و پروسه شکل گیری سالانه، به خودیِ خود هم اهداف خاصی را پیگیری میکند؟
مکان و محل برگزاری، اهمیت خاصی برای سالانه داشته است. محل نمایشگاه مکانهایی نیمه ساز و رها شده بوده. یعنی از نظر فنی یا مسایل حقوقی به اتمام نرسیدهاند. جالبتر آنکه تمامی ساختمانهای محل نمایشگاه به گونه ای در کشاکش اداری، مالی و حقوقی میان چند نهاد قرار داشته. از نظر ظاهری ساختمان سالانه دوم مثال زدنی است. دیوارهای بتنی و آجری در فضایی نیمه تاریک و کثیف، پلکانهایی با امنیت بسیار پایین محلی سخت و هراسناک را برای مخاطبان و حتی هنرمندان ایجاد کرده بود.
سویه اجتماعی سالانه، استقلال از نهادهایی بود که در رویارویی مردم با هنر مداخله میکنند. و سویه هنریاش ارایه اثر هنری در مکانی یوده که استعداد مانور چیدمانی بیشتری داشته باشد. و مکان نمایش جایگاهی معناساز پیدا کند. چنانکه سالانه با رویکردی کارکردگرا، با به جریان انداختن ساختمانهای ساکن و بدون استفاده یا بلاتکلیف در صدد فعال سازی فضایهای خنثای شهر است. پروسه انتخاب ساختمان حساسیت ویژه ای دارد. شاید دو یا سه ماه صرفا در جستجوی ساختمانی متناسب با ایده اصلی سالانه و همچنین دورنمای هر سال و مشخصا مناسب برای حضور آثار، باشم. مهیا کردن ساختمان نمایشگاه تنش و اضطراب زیادی ایجاد میکند. و مسایل جالبی از دل این روشن میشود. اینکه پزشکها مثلا مالک اکثر ساختمانهای در حال احداثاند و دستی در ساخت و ساز دارند. اینکه روزانه در بسیاری از این ساختمانها کارگران بر اثر اصابت مصالح یا افتادن از طبقات مصدوم میشوند و یا جان خود را از دست میدهند و موارد بسیار دیگر.
چه شد که تصمیم به برگزاری این نمایشگاه هنری گرفتید؟ در واقع چه انگیزه داشتید؟
اوایل، یعنی ۵ سال پیش، در پی جستجو در رسانه عکاسی به گرایشهای هنر معاصر وارد شدم. پس از آن در دورههای آموزشی زیر نظر استادم حمید سوری با تاریخ و تئوری هنر معاصر آشنا شدم. بشخصه در آغاز دوست داشتم کار هنری بیش از حد معمول صورت بگیرد. اما میدانم در شهر سنندج زندگی میکنم. جدا از این اشتیاق برای ارایه اثر هنری در فضایی که معناساز باشد، جذاب بود. حتی چگونگی برگزاری چنین رویدادی، معنا سازی محل ساختمان برگزاری از نظر فرمی و فضایی، حمایت و توجه فضای مستقل هنری ایران به سالانه و نیز توجه بخصوص مردم شهر سنندج از دیگر انگیزهها بود. با اشاعه هنر جدید در سنندج از هنرمندانی جهت شرکت و همکاری دعوت کردم که قبول کردند و تا به امروز سالانه به شکلی گروهی و گسترده پیش میرود.
به بر خورد مردم با سالانه هنر معاصر اشاره کردید و اینکه این خود از انگیزههایِ شما برایِ برگزاری این سالانه شد. مگر این مردم چه برخوردی داشتند؟ فکر میکنید تفاوتی بینِ مخاطبان در سنندج و تهران هست؟ از چه نظر؟
بله در سنندج مخاطب برخورد متفاوت و جدیای با هنر تجسمی دارد. رفتن به گالری هنر و این سالانه جزو برنامه روزانهشان می شود. در مقابل هنر کنجکاو و مشتاقاند. حتی سوالهایشان از هنرمندان را در خاطر دارم. از متریال اثر گرفته تا چگونگی شکل گیری ایده و اینکه چه ربطی به فضای اجتماعی شان دارد، در سوالات مخاطبان هست. در این نمایشگاه میتوان برانگیخته شدن احساسات مخاطبان در مقابل اثر را زنده مشاهده کرد.
در سالانه سوم هنرمندی اجرایی داشت که در آن جملاتی از کتابی را درباره قوانین مرتبط به وضعیت زنان را بازخوانی می کرد. در همین حال یکی از مخاطبان برآشفت و کتاب را از هنرمند گرفت و پاره کرد. در نمایشگاه نخست زن میانسالی در حال اجرای یک چیدمان ویدیویی از دو نفر از هنرمندان سنندجی نتوانست جلو گریه خودش را بگیرد. یا در یکی از چیدمانها که فضایی آرام را با ترکیبی از نقاشی و نور و صدا ایجاد کرده بود، بازدید کنندگان را بعد از خستگی از فضای ساختمان پناه میداد. یا در سالانه دوم پدری را دیدم که کودک خود را به نمایشگاه آورد و در مورد آثار بحث و پرس و جو میکردند.
از لحاظ مردم شناسی، سنندج جامعه ای منعطف نسبت به فرهنگ های جدید و متنوع است. این را می توان از طرز پوشش مردم، توجه به مُد و حتی مد در رفتار اجتماعی، ایجاد ارتباط با فرهنگ های غیر و ادغام در فرهنگ بومی، براحتی فهمید. مردم شهر سنندج با شعر، مجسمه، نقاشی و موسیقی رابطه جدی و فعالی دارند. آن ها شاعران و هنرمندان کُرد را بخوبی می شناسند. با تعصب از آنها یاد می کنند و آنها را شناسنامه فرهنگی خود قلمداد می کنند. همه این ها نشان دهنده آن است که از آگاهی فرهنگی بالایی برخوردارند و طبعا اتفاقات هنری و فرهنگی شهر را دنبال می کنند.
از طرفی دیگر از فعالیت هایی که هنرمندان خودجوش انجام می دهند با اشتیاق و همدلی برخورد می کنند. حسی غریب در آن ها شکل میگیرد. بیراه نیست بگویم بغض گلویشان را می گیرد. وقتی همه این ها را کنار هم بگذاریم. حضور در فضای سالانه سنندج بدلیل ارایه متنوعی از آثار هنری جدید، آشنا کردن مردم با انواع هنر های جدید، ارتباط گسترده با هنر و هنرمندان ایرانی برای مردم شهر غرور آفرین و ویژه است.
مردم سنندج در برابر هنر جدید مقاومت نکرده اند بلکه بیشتر در پی آن اند که این انواع هنر چگونه می تواند به بهبود کیفیت فرهنگی شهر سنندج کمک کند. یا اینکه چگونه می تواند گویای دغدغه های اجتماعی و سیاسی آنها باشد. وقتی درباره اثر بحث می کنند اولین اشاره را به زمینه سیاسی و اجتماعی آن دارند و سعی می کنند نسبت هایی را در رابطه اثر و وضعیت منطقه، قوم و شهرشان بیابند. ابهام های انتخاب ساختمانی نیمه ساز بجای نمایشگاه برایشان جذاب است. می شود گفت در سنندج رویکرد اجتماعی اثر، محتوای هنری آن و معنی مکان نمایشگاه، همگی برای مخاطبان بیشتر از فرم هنری اهمیت دارد.
از نظر مالی، هزینه سه دوره قبلی این نمایشگاه چه طور تامین شد؟
سالانه از آغاز به صورتی مستقل شروع به کار کرد. شخصا هر ساله چند میلیون تومان (از محل وام مسکن) برای برگزاری متحمل هزینه شده ام و هنرمندان شرکت کننده هم سوای همکاری، هزینههای مشخصی را پرداخت میکردند. ولی به هیچ عنوان کمکی از هیچ نهادی دریافت نکردهام.
اینکه هر سال چند میلیون تومان وام بگیرید و این سالانه را برگزار کنید به شما از نظر مالی فشار نمی آورد؟ فکر میکنید این کار تا کی و به چه قیمتی میتواند ادامه پیدا کند؟
وام را چهار سال پیش گرفتم. وامِ خانوادهام بود. وام مسکن. بله این سالها از فشار مالی زیادی رنج میبرم. تمام سال برای این نمایشگاه پول جمع میکنم. و امسال ته مانده پولهایم را خرج میکنم.
بعد از گذشت سه دوره از برگزاری این نمایشگاه و در آستانه سال چهارم، به نظر شما سالانه هنر معاصر سنندج توانسته آن تاثیر اجتماعی را که می خواسته به دست آورد؟
همانطور که گفتم، در سنندج رابطه مستقیمی میان هنر و جامعه وجود دارد. نمایشگاه به چند لحاظ توانسته با جامعه ارتباط برقرار کند. اول آنکه به مثابه رویدادی هنری قدمی به جلو برداشته و در مکانی درون شهر بدون تشریفات بطور مستقیم با مردم به عنوان اصلی ترین مخاطب خود روبرو شده است. دوم استقلال سالانه است. اینکه هنرمندان خود به صورتی غیر دولتی گرد هم میآیند و رویدادی مستقل ایجاد می کنند به عنوان رویه ای اجتماعی حایز اهمیت است. از طرفی دیگر سالانه بانی گردهمایی بخشی از جامعه هنری ایران از تمام کشور شده است.
از کدام قشر از هنرمندان دعوت به شرکت میکنید؟
هنرمندان از رشتههای نقاشی، تئاتر، عکاسی، مجسمه سازی و.. سینما دعوت شدهاند. زیاد محدودیتی از این نظر نمیبینم. از آن جهت که امسال حضور هنرمندان هم از طریق کیوریتورها (نمایشگاه گردانان) و هم با فراخوان از سوی هیات انتخاب خواهد بود، گستره و تنوع رشتههای هنری هم بیشتر است.
مشکلات اصلی بر سر راه این نمایشگاه چیست؟
قدر مسلم نبود بودجه و حمایت مالی بزرگترین مشکل ما است. چنانکه سالانه تا به حال به واسطه وامی که برای مسکن گرفتم، فروش آثار هنری خودم و نیز از طریق مشارکت هنرمندان پیش رفته است. نبود محلی به عنوان دبیرخانه دایمی از دیگر کمبودهای محسوس است. اما امیدِ عزیز، انگار مهمترین چالش، خود سالانه است.
منظورت از این حرف چیست؟
برگزاری چنین نمایشگاهی بانی به جریان افتادن یک سری مشکلات برای دیگران است. ذهنیت بدبینانه از جانب برخی ادارات، تصور اشتباه و مملو از سوءتفاهم برخی مدیران فرهنگی نسبت به هنر معاصر، و همزمان استقلال سالانه و توجه جامعه هنری ایران به سالانه. یعنی انگار سالانه مشکلی است برای دیگران. برای کارمندان هنر و کارشکنان.
دوره چهارم سالانه کی برگزار می شود با چه رویکردی؟ و آیا اساسا قرار هست در هر دوره تغییری داشته باشد؟
در دوره چهارم تغییرات مثبتی داشتهایم. «عرصه متکثر»، دورنمای سالانه چهارم است. بر این اساس فراخوانی منتشر شد و هنرمندان از سراسر ایران آثاری به دبیرخانه سالانه فرستادند. در حال حاضر «هیئت انتخاب» (حمید سوری، هادی ضیاءالدینی، ماندانا مقدم) آثاری را برای ارایه در نمایشگاه گزینش می کنند. اما سالانه بخش دیگری دارد که در آن «سه کیوریتور ایرانی» (الهام پوریا مهر، زروان روحبخشان، امیرعلی قاسمی) هر کدام مرتبط با دورنمای سالانه پروژههای مستقل خود را ارایه میکنند. باید عرض کنم که بخشی از وجهه سالانه در رویکرد کیوریتورها نسبت به انتخاب هنرمندان، رویههای چیدمانی در ارایه آثار و محتوای پروژههایشان تعیین میشود.
روزهای پایانی آبان ماه، روزهای آغازین سالانه است و ۵ روز برپا خواهد بود. مکان سالانه امسال ساختمانی نیمه ساز در شهر سنندج است. ساختمانی با دیوارهای بتنی و آجری یا در حال سفید کاری در نظر است. در مدت برپایی سالانه کارگران دست از کار میکشند و میزبان و نظاره گر سالانه خواهند شد. در کنار نمایشگاه، نشستهای تخصصی ترتیب داده شده است، که در آن از منتقدان و هنرمندان دعوت شده تا درباره موضوعات مشخصی به سخنرانی بپردازند. نشستها به ترتیب با محوریت «تئوریهای متاخر هنر، گفتگو با هنرمندان معاصر ایرانی و بازشناسی نقاشی کردستان» برپا میشوند.
نکته نا گفتهای مانده که بخواهید به آن اشاره کنید؟
میخواهم به حمایتها اشاره کنم. برای سالانه چهارم حمایتهای چشمگیری داشتهایم، اما چشمگیر نسبت به گذشته. باید بگویم ما حمایت را فقط مادی نمیدانیم. حضور کیوریتورها و هنرمندان مهمان در شرایطی سخت، مشاوره اساتید و همراهی هیئت انتخاب و همکاری هنرمندان سنندجی بدون هیچ چشمداشتی مهمترین حمایتها از سالانه است. که همه عزیزان از برگزار کنندگان سالانه محسوب میشوند. اما جالب آنکه اولین حامی مالی سالانه یک هنرمند «امیر معبد» بود. «گالری سین» امسال دومین حامی سالانه است. خوشبختانه از طرف نهادهای مستقلی در تهران و سنندج حمایتهای جدی تری از سالانه آغاز شده است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر