نجف دریابندری، مترجم آثار همینگوی، بکت، فاکنر، مارک تواین و نویسنده «کتاب مستطاب آشپزی» پنجشنبه ۲۲ آبان دچار سکته مغزی شد، اما خوشبختانه بهزودی حال او بهبود یافت.
دریابندری متولد ۱۳۰۹ در آبادان است. ارنست همینگوی را با ترجمه نجف دریابندری شناختهایم. او که انگلیسی را به طور خودآموز فراگرفته، «وداع با اسلحه» همینگوی را در سال ۱۳۳۲ ترجمه کرد و یک سال بعد هم به زندان افتاد. در سال ۱۳۳۷ پس از رهایی از زندان، به عنوان ویراستار ارشد مؤسسه فرانکلین کارش را از سر گرفت.
از نجف دریابندری به عنوان یکی از اثرگذارترین مترجمان ایران پس از محمد قاضی یاد کردهاند. راز کامیابی او در ترجمه آثار ادبی چیست؟ این پرسش را با شمس لنگردوی و محمد علی سپانلو در میان گذاشتم.
شمس لنگرودی: دریابندری یک انسان شاد و با شهامت است
من با آقای بندری خیلی نشست و برخاست نداشتم. او را در کوه زیاد دیدم. در محافل و مجالس هم او را دیدهام. دو خصلت عمده در ایشان سراغ دارم: یکی اینکه خیلی شادمان زندگی میکند و دیگر اینکه برای خودش احترام قائل است. مرعوب نمیشود. نظرش را با شهامت بیان میکند. خودش است. وقتی ما همه میگفتیم «بوف کور» اثر برجستهایست، ایشان با صراحت و شجاعت اعلام کرد که «بوف کور» کتاب مزخرفیست. مهم نیست که حق با اوست یا نه. مهم این است که نظر آقای دریابندری این بوده. او برخی اشارات و کنایات در «بوف کور» را مسخره میکرد و میگفت سر فرصت اثبات میکنم که این کنایهها مسخره است. او برای ادا و جلب توجه «بوف کور» را نفی نمیکرد، بلکه صاحب نظر است و نظرش را هم با شهامت میگوید و تحت تأثیر قرار نمیگیرد. «پیامبر و دیوانه» نوشته خلیل جیران یک کتاب رمانتیک است. من شاید آن را ترجمه نمیکردم. او اما این کتاب را ترجمه کرد و با شهامت هم پای این انتخاب ایستاد.
محمد علی سپانلو: دریابندری بر زبان مسلط است
دریابندری بر لحن ترجمه تسلط دارد. یعنی طبقات مختلف زبانی را خوب میشناسد. ترجمه او از آثار همینگوی، («وداع با اسلحه»، «پیرمرد و دریا») با ترجمه او از «بازمانده روز» کازو ایشی گورو تفاوت دارد و این آثار با ترجمه کتاب «چنین کنند بزرگان» تفاوت دارند. او در ترجمه این آثار از سه نوع زبان و لحن مختلف استفاده کرده است. تخصص دریابندری شناخت لحن است و تمام.
شمس لنگرودی: زبان دریابندری شیوا و دلنشین است
دریابندری در ترجمههایش «لحن» شخصیتهای داستان را به فرهنگ ایرانی نزدیک میکند. او اصولاً از واژگانی استفاده میکند که ترجمه دقیق واژههای زبان مبدأ هستند و در همان حال در زبان فارسی رواج دارند و فضای مورد نظر نویسنده را به خوبی و با شیوایی بیان میکنند.
او میداند که هر موضوعی را با چه زبان و لحنی بیان کند که اثرگذار باشد. برای مثال کتاب «چنین کنند بزرگان» را در نظر بگیرید. این کتاب به نام «ویل کاپی» منتشر شده اما گفته میشود که نوشته خود دریابندریست. بسیاری نمیدانند که «چنین کنند بزرگان» برگرفته از مصراعی از شعر مسعود سعد سلمان است. این عنوان به فراخور محتوای این کتاب که تاریخ را با زبان طنز بیان میکند، طنزآمیز است.
یکی از ترجمههای درخشان او، «بازمانده روز»، نوشته کازو ایشیگوروست. هر کسی توانایی ترجمه این کتاب را ندارد. زبان و لحنی که دریابندری برگزیده، کاملاً با روح شخصیتهای این رمان منطبق است. او در لحنی که برای شخصیتهای داستان انتخاب کرده، به آنها نزدیک میشود. برای همین هم زبان او در این اثر دلنشین است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر