موضوع فیلمت به نظرم خیلی هیجانانگیز است، یعنی مستندی با موضوع کشف یک قطعهی موسیقی ششصد ساله و بعد بازآفرینی آن توسط موسیقیدان و پژوهشگری همچون محمدرضا درویشی، با صدای همایون شجریان و همراهی گروهی مشتاق و البته کمک استاد محمدرضا شجریان و ... لطفا توضیح بده چطور وارد این پروژه شدی و چگونه آن را طی این شش سال شکل دادی؟
من از سال ۸۶ که این پروژه به طور جدی کلید خورد با گروه همراه شدم. چون دوستی طولانی بیش از بیست و پنج سال با درویشی دارم و در پروژه های مختلف با هم کار کردهایم وقتی که این پروژه جدی شد پیشنهاد دادم که فیلم مستندش هم از آن ساخته شود، البته در بدو ماجرا درویشی راغب نبود و میگفت این یک پروژه زمان بر است و معلوم نیست کی به نتیجه برسد، ما دیوانهایم که داریم این کار را میکنیم ولی تو عمرت را هدر نده و به زندگیات برس! ولی بعد از مدتی قبول کرد و من هم به عنوان عضو دیگری از گروه ولی با هدف دیگری با آنها همراه شدم. حاصل تلاشهای آنها آلبوم پژوهشی و بسیار نفیس «شوق نامه» بود که شامل ۲۴ تصنیف و یک کتاب میشد که در تاریخ ۲۷ شهریور ۹۰ بیرون آمد، یعنی دقیقا همان روزی که صبحاش من در دفتر کارم بازداشت شدم! این فیلم مستند هم نهایتا در سال ۱۳۹۲ بعد از ششسال به انجام رسید.
بعد از «ساز مخالف» و «صدای دوم» این سومین فیلمی مستندیست که با موضوع موسیقی ساختهای، آیا باید «شش قرن و شش سال» را آخرین بخش از یک سهگانه (تریلوژی) در نظر گرفت؟ و یا ماجرای این فیلم اصولا متفاوت است؟
- ساخت این سه فیلم به نیت یک تریلوژی نبوده است، اگرچه هر سه فیلم در مورد موسیقی هستند ولی من آن دو فیلم را مستندهای اجتماعی میدانم که در آنها به دنبال ترسیم فضای پیرامونی موسیقی بودم و خود موسیقی مسئلهام نبوده است، ولی با «شش قرن و شش سال» مستقیما سراغ خود موسیقی رفتهام. به نظر من کار مراغی یک رنسانس در موسیقی ایران به حساب میآید و از این لحاظ پژوهشی که محمدرضا درویشی بر آثار او انجام داده بسیار مهم است. برای اینکه حافظه موسیقیایی ما همیشه از قاجاریه به این طرف تعریف شده ولی با این پروژه حداقل پانصد سال ریشههای ثبت شده موسیقی ایرانی عقبتر میرود. قصد من به تصویر کشیدن این اتفاق مهم بود و اصلا اینکه قسمت سوم یک تریلوژی باشد را بهش فکر نکردم .
در نوشتههای مختلف دیدم که از این مستند به عنوان یک فیلم فاخر نام برده شده، این عنوان «فاخر» ناخودآگاه یادآور بودجههای هنگفتیست که به «بعضی»ها داده میشود، با توجه به اینکه خودت تهیه کننده این فیلم هم هستی و میدانم که جزو آن «بعضی»ها هم نیستی لطفا بگو چطور توانستی هزینههای این فیلم را تامین کنی؟
البته به عنوان سازنده این اثر اجازه بدهید اضافه کنم که بالاخره شش سال عمر و هزینههای زیاد صرف شده تا این فیلم به نتیجه برسد، از عوامل حرفهای نظیر صدابرداری و تدوین بگیرید تا پُستپروداکشن وسواسگونهای که برای رسیدن به بهترین کیفیت صدا و تصویر به کار گرفته شده، واقعا دوست ندارم خودم این تعبیر را بگویم ولی با دیدن فیلم احساس میکنی که سینما هم نسبت به موضوع و این اتفاق مهمّ چیزی کم نگذاشته است.
ساخت مستند اساسا با مشکلات بسیار همراه است، ساخت مستند با موضوع موسیقی مشکلات را افزون میکند، اگر تهیه کننده هم خودت باشی و سرمایهگذار هم نداشته باشی که دیگر نور علی نور است و از آن بدتر شرایط خاصی است که در این چندسال با آن روبه رو بودی، چطور توانستی بر همه این مشکلات غلبه کنی و فیلم را به سرانجام برسانی؟
اما به طور کلی باید بگویم که من سال هاست که با یک تصمیم و انتخاب آگاهانه سعی کردهام از شیوه فیلمسازی «سود در تولید» پرهیز کنم، یعی معتقدم آن چیزی که دست و پای سینمای ما را بسته است همین سیاستیست که دولت به اسم حمایت، بودجههای دولتی را به فیلمها تزریق میکند. اینطوری تهیه کنندهها سودشان را موقع تولید میبرند و دیگر برایشان فروش و یا اصلا دیده شدن یا نشدن فیلم مهم نیست. اگر بخواهی سینمای ایران را آسیبشناسی کنی می بینی که به همین دلیل هرساله حجم انبوهی از فیلمهای بیکیفیت ساخته میشود چون کسی اصلا نگران کیفیت فیلم نیست و برایشان اهمیتی هم ندارد، چون قبلا پولشان را گرفتهاند. من موقعی که در صنف بودم این اندیشه را داشتم که چطور میشود این سیستم را به سمت سود در عرضه، فروش و اکران تغییر داد و البته اتفاقا آنجا بود که فهمیدم از خود فیلمسازها هم خیلیها موافق این جریان نیستند و ترجیح میدهند پول دولتی بگیرند و فیلم بسازند. ولی اگر به یک سیستم سالم سینمایی مبتنی بر بازار فکر کنیم به ناچار باید کیفیت فیلم را بالا ببریم تا مخاطب را جذب کنیم. من براساس یک تصمیم شخصی حمایتها و بودجههای دولتی را به عنوان آخرین راه حل در نظر میگیرم و سعی می کنم روی فروش اثرم حساب کنم. الان هم خودم تمام وقت به دنبال مسائل پخش این فیلم هستم، در حالیکه به طور معمول فیلمساز مستند وقتی فیلم را می سازد دیگر اصلا مسئله پخش ندارد، معمولا فیلم را به دست مرکز گسترش میدهد که حالا هر برخوردی که میخواهد با آن داشته باشد. ولی به نظرم این عرصه دارد باز میشود و سینمای مستند ایران هم الان در مرحلهای هست که در عرضه عمومی و نمایش در سینماها به سود برسد. اگر سیاستگزاری مناسبی برای پخش فیلمها در نظر گرفته شود این مسیر بهخوبی پیش میرود.
«شش قرن و شش سال» الان بر پرده سینماهاست و به نظر میآید با وجود جوایز، بازخوردها و نقدهای مثبت مورد استقبال تماشاگران قرار بگیرد، چقدر به فروش خوب فیلم امیدوار هستی؟
- واقعیت این است که در همه دنیا جای اصلی سینمای مستند در تلویزیون است، ولی در ایران تلویزیون یک در ِکاملا بسته است، ولی عرضههای دیگر باز شده و یا دارد باز میشود، مثل فروش دیویدی، عرضه در مراکز فرهنگی، فروش آنلاین، و رایتهای مختلف فرهنگی مثل کتابخانه ها و غیره، و فروش در خارج از کشور، یعنی فیلمها در دراز مدت و در عرصههای مختلف این قابلیت را دارند که به جبران سرمایه اولیه و سود برسند. مجموعه اینها به نظرم در یکی دو سال آینده می تواند اقتصاد سینما را به خودش متکی کند. مهمترین سرمایهگذار ما مخاطبین فیلمهای ما هستند. تا الان استقبال خیلی خوب بوده است و این امیدواری را نشان میدهد که مخاطب ایرانی نیز به تماشای مستند در سینماها عادت کند.
فهرست عوامل: پژوهش، نگارش و کارگردانی: مجتبی میرتهماسب، تدوین صدا و تصویر: ژیلا ایپکچی، تصویربرداران: مجتبی میرتهماسب، ارسطو گیوی (بخش ترکیه)، صدابردار: مازیار شیخمحبوبی، صداگذاری و ترکیب صداها: امیرحسین قاسمی، دستیاران کارگردان: مجید بهرامی، محمد زمانی، تصحیح رنگ و نور: کامران سحرخیز، دستیار تصحیح رنگ و نور: فرهاد قدسی، دستیاران صدابردار: شهاب رضایی، فرید پیرایش، علی اسکندرزاده، محمود کاشانی، سعید حسینپور، مهدی ابراهیمزاده، امیرحسین حسینی، دستیار صداگذاری: زهره علیاکبری، عکس: امیر نیکنام پیرزاد، علیاکبر شیرژیان، با حضور گروه عبدالقادر مراغی: استاد محمدرضا درویشی، همایون شجریان، نگار بوبان، ساناز نخجوانی، علی صمدپور، سیروس جمالی، آرش شهریاری، سیامک جهانگیری، بهزاد میرزایی، سامر حبیبی، احسان ذبیحیفر و استاد محمدرضا شجریان و... ، مشاور رسانهای: امیرحسین ثنائی، سرمایهگذاران: مجتبی میرتهماسب، محسن صمدبیک، تهیهکننده: مجتبی میرتهماسب، ۱۳۹۲، ۸۲ دقیقه.
برای اطلاعات بیشتر به صفحه یوتیوب این مستند مراجعه کنید: «شش قرن و شش سال»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر