در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ با یورش هواپیماهای شکاری عراق به ۱۰ فرودگاه نظامی و غیر نظامی ایران، جنگ ایران و عراق آغاز شد. این جنگ که هشت سال پایید، مسیر انقلاب ایران را دگرگون کرد و پیامدهای سیاسیاش تا هماکنون ادامه دارد.
در سی و چهارمین سالگرد آغاز جنگ ایران و عراق میپرسیم جنگ هشت ساله چه تأثیری بر ادبیات معاصر ایران گذاشت؟ آیا ما توانستیم در پرتو این جنگ آثاری ماندگار بیافرینیم؟
در دو بخش پیشین این پرسشها را با عبدالجبار کاکایی و فرج سرکوهی در میان گذاشته بودیم. اکنون همچنان این بحث را با آنان از زوایای تازهتری پی میگیریم: ادبیات جنگ آیا ادبیات است یا پاورقی ادبیات؟ مژگان نوی، نویسنده اسرائیلی هم نظرش را درباره مهمترین وظیفه ادبیات در جنگ با ما در میان گذاشت.
وقتی جنگ در یک کشور رخ میدهد تبلیغات یکی از مهمترین عناصر جنگ است. همه حکومتها، هنگام جنگ آثار تبلیغاتی میآفرینند که این تبلیغات بتواند مردم را برای شرکت در جنگ تحریک کند. ما به این آثار میگوییم «آثار تبلیغاتی تحریکی». کارکرد چنین آثاری این است که تحریککننده مردم باشند برای رفتن به جنگ و برای مقاومتورزی و مردم را سوق بدهند به سوی جبههها. این آثار تبلیغی معمولاً ادبیات نیستند. اینها کارکرد مشخصی دارند: تبلیغ و تحریک میکنند اما بعد از جنگ فراموش میشوند. این آثار ادبیات نیستند بلکه درواقع پاورقیهای ادبیات هستند.
عبدالجبار کاکایی: «فقط به قطر و تعداد کتابها افزودند»
هرچند سعی کردند به قطر و تعداد کتابها اضافه کنند، اما نهادهایی که در زمینه «دفاع مقدس» فعالیت میکنند، نتوانستند این گونه ادبی را ارتقا دهند. نه تنها کمکی نکردند بلکه ادبیات جنگ را در مظان اتهام قرار دادند. اینگونه وانمودند که آثار مربوط به جنگ در قرنطینههای دولتی بررسی میشوند و باید قرائت واحدی راجع به آنها وجود داشته باشد؛ و آن قرائت هم منافاتی با نظامنامه رسمی دولت نداشته باشد. طبعاً منتقدان هم به این نوع ادبیات اقبالی نشان ندادند.
امیدوارم در دولت یازدهم نهادهای خصوصی با برخورداری از امنیت روانی برای بررسی ادبیات جنگ شکل بگیرد. ادبیات جنگ هشت ساله نقاط طلایی دارد. من در کتابی تحت عنوان بررسی تطبیقی موضوع جنگ ایران و جهان کمابیش به برخی از این نقاط طلایی اشارهکردهام. بهخصوص به جنبههای عارفانهای که در شعر جنگ هشت ساله وجود دارد. این نگاه عارفانه به نظر من شعرهای آن زمان را با تصوف ایرانی پیوند میدهد.
مژگان نوی: «جنگ هرگز به نفع مردم نیست»
وقتی شعر «جنگزده موهات شدوُم مادر» شما را گوش میکردم دریافتم که ادبیات میتواند انعکاسدهنده فاجعه جنگ به معنای واقعی یک فاجعه باشد.
جنگ هیچ موقع به منفعت مردم نیست. پس چرا مردم از خودشان را نمیپرسند که جنگها به نفع چه کسانی است؟ چه طور شد که ما را قانع کردند که در جنگ شرکت کنیم؟ چطور شد که کشتیم و کشته شدیم؟
به عنوان کسی که بیشتر عمرش را در کشور اسرائیل گذرانده، از خودم میپرسم این چه قدرتیست که مردم را قانع میکند که در جنگها شرکت کنند؟ بهترین ادبیات ضد جنگ که من میشناسم در بررسی و تأمل پیرامون این پرسش به وجود آمده است.
نکته دیگر که به اعتقاد من در رابطه با جنگ خیلی عجیب است این است که چه طور میشود که مردم عادی که در خانههای معمولی بزرگشدهاند، وقتی لباس یک سرباز را میپوشند، حاضرند بیرحمانهترین کارها را نسبت به کسی که دشمن میپندارند انجام دهند؟ قدرت جنگ در چیست که آدمهای عادی را به حیوانهای وحشی بدل میکند؟ یکی دیگر از وظایف و کارکردهای ادبیات ضد جنگ، تأمل در این معناست.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر