فردا جمعه سیویک مردادماه پیکر سیمین بهبهانی به خاک سپرده میشود. به گفته علی بهبهانی، صبح جمعه (۳۱ مردادماه) ساعت ۹ صبح از مقابل تالار وحدت پیکر ایشان تشییع میشود و در مقبره خانوادگیشان در بهشتزهرا به خاک سپرده خواهد شد. خانم بهبهانی وصیت کرده بودند که در کنار قبر همسر و نوهشان در امامزاده طاهر کرج دفن شوند. عده ای از اعضای کانون نویسندگان ایران با این تصمیم خانواده بهبهانی مخالفت کردند. اولین نفری که مخالفت کرد فریبرز ریس دانا حقوقدان، فعال سیاسی و یکی از اعضای قدیمی کانون نویسندگان بود. متاسفانه ایران وایر هنوز موفق به تماس با خانواده خانم بهبهانی نشده. اما فریبرز رییس دانا، یکی از اعضا کانون نویسندگان و دوست صمیمی سیمین بهبهانی در گفت گویی درباره مخالفت با دفن سیمین بهبهانی به ایران وایر گفت:
"خانواده ایشان این حرف را دیشب ساعت ۱۱ گفتند. تا ساعت ۱۱ دیروز من از خانواده ایشان نشنیدم. پدیده ای بنام گورستان یا مقبره خانوادگی یک. و درست هم بسیار موضع منفی نسبت به این مقبره داشتم. برای اینکه این مقبره برای خانواده ایشان نیست، مال خانواده دیگه هست. آن سردرش هم زادهاند اسامی را شکسته اندو بسیار هم ناراضی بودند از این موضوع، و اینکه ساعت ۱۱ دیگه فشار به انتها رسید، ایشان پذیرفتند، می گویند آن خانواده آنجا را قبول کردهاند. من که شنیدم، خود خانوادشان که شنیدند سیمین خانم گفتند مرا ببرید به امامزاده طاهر، دیگه دومی تعیین نمیکنند که. این را از دیشب ساعت ۱۱ می گویند. و بهر حال اینیک فشاری هست که بهطور مشخص وارد شد و دیروز هم دو و سه تا از این نویسندههایی که توی گروه حسن روحانی و اینا هستند، اینا با این خانواده تماس حاصل کرده بودند، و ارتباطهای بیرونی را می آوردند و به ایشان میگفتند و میگفتند که میباید از امامزاده طاهر باید صرفنظر کنند. امامزاده طاهر تبدیلشده به یک محل وحشت برای بچههای امنیتی. چرا که ۱۰۰ تا ۲۰۰ تا روشنفکر ناراضی هست که سالی یک بر یا دو بار میروند به آنجا. چون بههرحال این دستگاهها هیچچیز را نمیتوانند تحمل کنند در مخالفت، این محدودیتها را ایجاد میکنند. اما عامل اصلی دیگر را میخواهم بگویم. عامل اصلی دیگر. روشنفکران درواقع نا روشنفکر، تاریکاندیش، که خودشان را به دستگاه قدرت واگذار کردهاند، برای چندرغاز لیفه دنیا و لذتهای عقیمش، الآن از اینکه یک عده پاک ماندهاند، باارزش ماندهاند، مورداحترام ماندهاند ناراحتاند و حسادت میکنند. و مرتب میخواهند آنها را هم به یک نوعی آلوده کنند.
مثلاً اعلام میکنند سیمین بهبهانی عضو کانون نویسندگان نبوده، سیمین تا یک ماه پیش حق عضویتش را داده است. ۳ دوره عضو هیات دبیران بوده، ببینید خانواده بایستی اینها را بگویند دیگر. ولی آنطرف را می پذیریم. حالا خانوادهاش بود. انتخاب نهایی با آنهاست و احترام دارند، میل خودشان هست هرکجا میخواهند ببرند. ولی ما که شاهد بودیم دیگه که اصلاً بحثی بنامان گورستان خانوادگی در میان نبود، بحث بهشت سکینه مطرح بود که آن هم میگویند استاندار استان البرز مخالفت کرده. مثلاینکه مردن هم استانی است. آن گفته هرکس هر جا بمیره آنجا دفنش کنید. تو چه میگییی دیگه بابا.
خوب شخصی اهل یک جایی هست یا اهل یک روستایی هست یا یک جایی را دوست دارد میبرندش آنجا. و خانواده هم اینها را پذیرفتهاند و این از سوی دستگاههای کنترل و نظارت نبوده. این چیچی نمیدم از سوی دو و سه روشنفکری که در باندهای و گروههای سیاسی انتخاباتی رفسنجانی و موسوی و نمیدو نم روحانی و اینها قرار دادهاند خودشان را یعنی باقدرت دارند تاب میخورند و درواقع روی حوض آنها آواز میخوانند اینها هم وارد ماجرا شدند دست در دست مسئولین دولتی گذاشتند، که تخریب بکنند این قضیه را و یک مدت همفشار می اوردند که سیمین را ببرند به، پیکر شریفش را ببرند به آن قطعه هنرمندان، این را ما دیگر دیروز شاهد بودیم، داشتند میگفتند، و بههرحال حتی اگر این را هم میخواستند باز مسئولین به قطعه هنرمندان نمیگذاشتند که ایشان برود. برید ببینید در سایتهایشان چه فحش و فصیحت هایی به ماها دادند و به هر جهت اینطور نبوده و من شخصاً شاهد هستم، فرخنده حاجیزاده هست چند نفر دیگر هستند که سیمین خانم با دستکش سفیدش میزد روی دست فرخنده که میگفت من یکبار اینجاها نیاورد ها، همان تالار وحدت را میگفت، حالا دیگر درست نیست، انسان وقتی زیر فشار و سختی قرار میگیرد، بگه فشار سنگین بود، برای من هم این موضوع پیش میاید، ولی درست نیست که درواقع ما از قول ایشان از همان آغاز چیزی بخواهیم بکنیم که ضعف خودمان را بپوشانیم. بههرحال این بوده قضیه و به همین سبب بچههای کانون نویسندگان ایران، بدون اینکه کانون اعلام کنه خود این بچهها گفتند ما نمیرویم. ما در جای تحمیلی قرار نمیگیریم. و بههرحال هم حق انتخاب با خانواده ایشان هست، ما که از سیمین دیگه خداحافظی کردهایم. یاد و نام و خاطره بلندش در کانون نویسندگان می مونه و ما او را گرامی میداریم. ولی همین طوری که در مورد مختاری و پوینده، در مورد شاملو ما کاری به خانواده ایشان نداریم، آنها هم باما کاری ندارند. در این مورد هم همینطور هست، ما میدانیم و خاطرات آزادیخواهی و شرافت شاعرانه این خاتون سردر آزادی."
عکسهای فوق چند ماه قبل توسط مریم آموسا به خواست خانم بهبهانی بر قبری که قرار بود در آن دفن شوند گرفتهشده است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر