گفتوگو با رضا علامهزاده
بنیاد سینمایی «برداشت ۷» نمایش سراسری فیلم «با من از دریا بگو» ساخته رضا علامهزاده را آغاز کرده است. این فیلم به مناسبت آغاز سالگرد کشتار ۶۷، در ماه اوت و سپتامبر در شهرهای گوتنبرگ، استکهلم، فرانکفورت، ونکوور، تورنتو، آتلانتا، دالاس، اورلاندو، نیویورک و مادرید به نمایش درمیآید. به این مناسبت با آقای علامهزاده گفتوگو کردهایم.
از رضا علامهزاده پیش از این فیلمهای «میهمانان هتل آستوریا»، «جنایت مقدس»، «مصدق» و «تابوی ایرانی» به نمایش درآمده است.
آقای علامهزاده، نمایش سراسری «با من از دریا بگو» آغاز شد. این فیلم آیا یک مستند است یا یک فیلم داستانی؟
این فیلم ساختارى مستند - داستانى دارد به این معنا که گوینده قصه شخصیتى تخیلى است که گرچه بر مبناى شخصیتهاى واقعى خلق شده ولى زائیده ذهن من است.
کدام شخصیت تخیلی است، کدام مستند است؟
در این فیلم دو مادر و دختر قصه را پیش مىبرند. یکى «رویا»ست که راوى اصلى است و هنرمند طراح جوانى است که به خاطر طراحیهایش از جنگ ایران و عراق زندانى شده و آروزمند است دخترى داشته باشد به نام «دریا». این مادر و دختر تخیلىاند. اما در همان سلول مادر و دخترى دیگرى زندانیاند که واقعىاند: «آذر آلکنعان» و دخترش «نینا». باید فیلم را بببینید تا بازى ذهن من با این دو زوج تخیلى و واقعى را دریابید.
چرا در بازروایی کشتار ۶۷ از یک روایت داستانی هم استفاده کردید؟ آیا به اندازه کافی اسناد تاریخی وجود ندارد؟
دقیقاً به همین خاطر. ناگفته پیداست که جنایاتى از این دست در خفا و در تاریکى زندانها رخ مىدهد و تا وقتى مرتکبین آن بر سر قدرتاند، امکان ساختن فیلمى مستند فراهم نیست. نه صدایى در اختیار داریم و نه تصویرى تا فیلم را بر آن بنا کنیم.
هستند کسانی که از کشتار ۶۷ جان به در بردند. آنها شهادتهایی دادهاند. کافی نیست؟
تنها با شهادت چند شاهد که جان به در بردهاند نمىتوان یک فیلم مستند تاثیرگذار ساخت. من تا وقتى ساختار داستانى این فیلم به ذهنم نرسید دست به ساختن آن نزدم چون مىدانستم نتیجه چیزى بیشتر از مصاحبههاى تلویزیونى نخواهد بود. اگر فضاهائى که ماجراها در آن گذشته از دسترس فیلمساز خارج باشد کار مستند با اشکال جدى برخورد مى کند.
در فیلم «جنایت مقدس» یکی دیگر از ساختههای شما اما روایت کاملاً مستند است.
من در فیلم «جنایت مقدس» که با مسئله کشتار مخالفان رژیم با رژیم اسلامى سر و کار داشت این مشکل را نداشتم چرا که قتلها در خارج از ایران و در اروپا رخ داده بود و من مىتواستم نه فقط از این محلها فیلمبردارى کنم بلکه از فیلمهاى خبرى در آرشیو تلویزیونهاى اروپا استفاده کنم. در مورد کشتار ۶٧ هیچیک از این امکانات در اختیار کسى نیست.
به نظر شما چرا نسل جوان میبایست از تاریخ صدر انقلاب و کشتار زندانیان سیاسی آگاه شود؟
از این پرسش پیداست متوجه هستید که مخاطب من در این فیلم نسل جوان ایران است؛ نسلى که اکثریتش نه تنها از رژیم اسلامى حاکم بر ایران دلزده و ناراضى است بلکه نسل پدرانشان را مسئول روى کار آوردن ملایان مىداند، و لبه تیز انتقاد این نسل بهویژه به سمت روشنفکران و هنرمندان نسل قبل است که ما باشیم. من در این فیلم به روشنى همین انتقادات را طرح کرده و بر این اشتباهات انگشت گذاشتهام. از این زاویه این فیلم یک انتقاد از خود صریح و بى پرده است. بنابراین صحبت من در این فیلم فقط بر سر نشان دادن جنایات رژیم نیست بلکه اشتباهات توده مردم و پیشروان سیاسى و هنرى و فرهنگىشان هم در فیلم طرح مىشود و از اینرو انتقال این اطلاعات و این تجارب به نسل تازه کمک خواهد کرد تا دچار انحرافات مشابه نشوند.
موسیقی آقای منفردزاده خوب در متن فیلم نشسته. همکاری شما چگونه سر گرفت؟
من و اسفند جدا از آشنائیمان در کانون پرورش فکرى کودکان و سپس در زندان اوین در رژیم سابق، از روزى که من اولین فیلمم را در خارج از کشور ساختم یعنى «چند جمله ساده» همکاریمان شروع شد و او تاکنون براى حدود ده فیلم از ساختههاى من موسیقى نوشته است. بنابراین ما زبان هم را خوب مىفهیمم و با اینکه در یک کشور زندگى نمى کنیم، خیلى راحت با هم کار مىکنیم. یکبار «محمود خوشنام»، موسیقىشناس آگاه، در مورد فیلم «میهمانان هتل آستوریا» من نوشته بود این فیلم بدون موسیقى اسفند به عذابى الیم مبتلا مىشد! من فکر مىکنم این نظر در مورد تمام فیلمهاى من که موسیقى منفردزاده را بر خود دارد صىدق مىکند.
امکانات فیلمسازی در خارج از ایران چندان وسیع نیست. آیا ساختن این فیلم دشوار بود؟
از دشوارى ساختن فیلم و بهویژه فیلمهایى از این دست نپرسید که دلم خون است! اگر به شما بگویم که علیرغم بزرگوارى دوستانى که بىهیچ چشمداشت مالى و تنها به دلیل احساس وظیفه انسانى و ملى امکانات مالى این فیلم را فراهم کردند هنوز هم بدهى به استودیوهاى فنى تسویه نشده است شاید باور نکنید.
و با اینحال بازتاب خوبی داشته فیلم شما. در جشنواره فیلم مونترال و در جشنواره فیلم فلوریدا فیلم شما به نمایش درمیآید. در چشمانداز آیا جشنوارههای دیگری را هم در نظر دارید؟
بازتاب خوب و حتى تأثیرگذارى زیاد لزوماً به معناى موفقیت تجارى نیست. فیلم به چند جشنواره حقوق بشرى هم فرستاده شده که خبرش را بعدها انتشار خواهیم داد.
آیا «با من از دریا بگو» در سینماها هم نمایش داده میشود؟
امیدوارم در جشنوارههایى که مىرویم پخشکنندهاى حرفهاى دست بالا بزند و قدمى بردارد. من و بیژن شاهمرادى، تهیهکننده این فیلم و اغلب کارهاى دیگر من، تنها کارى که بلدیم تهیه و ساخت فیلم است. اگر همت و لطف فرهنگدوستان و آزادىخواهان ایرانى نبود پخش چنین فیلمهایى حتى در میان ایرانیان هم از عهده ما برنمىآمد.
-----------------------
عکسها از وبسایت شخصی رضا علامهزاده برداشته شده است
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر